۰

نخبگان فرار می‌کنند!

آمار مهاجرت ایرانی‌ها از وطن به قدری نگران‌کننده شده است که «روح‌الله دهقانی‌فیروزآبادی» معاون علمی، فناوری و اقتصاد دانش‌بنیان رییس‌جمهوری نسبت به رشد دوبرابری خروج نخبگان از کشور در برخی از حوزه‌ها ابراز نگرانی کرده است.
کد خبر: ۲۸۶۵۳۴
۰۹:۲۲ - ۲۳ آذر ۱۴۰۲

شیعه نیوز | جهان‌صنعت نوشت :این روزها سخن درباره مهاجرت نقل محافل شده است. اکثر افراد به هر طریقی در شرف رفتن هستند، اما برخی مسوولان هنوز دلیل دقیق این رفتن از وطن را نمی‌دانند، شاید می‌دانند اما بروز نمی‌دهند. با اینکه تلاش برای رسیدن به آرامش و آینده‌ای بهتر حق ذاتی هر انسانی است، اما با نگاهی به شرایط کشور اعم از تنگناهای روزافزون اقتصادی، آمار ترسناک بیکاری در کشور خواه‌نا‌خواه کمی از دلایل مهاجرت برای همگان روشن می‌شود.

به گزارش «شیعه نیوز»، آمار مهاجرت ایرانی‌ها از وطن به قدری نگران‌کننده شده است که «روح‌الله دهقانی‌فیروزآبادی» معاون علمی، فناوری و اقتصاد دانش‌بنیان رییس‌جمهوری نسبت به رشد دوبرابری خروج نخبگان از کشور در برخی از حوزه‌ها ابراز نگرانی کرده است.

از طرف دیگر بنا بر آمار اعلامی از سوی رصدخانه مهاجرت ایران که در چارچوب سالنامه مهاجرتی ایران ۱۴۰۱ منتشر شده است، «تمایل به مهاجرت به غیر از گروه پزشکان و پرستاران، که تمایل به مهاجرت‌شان بیش از ۶۰‌درصد بوده، در میان گروه «کارکنان»، «مدیران میانی» و همچنین «کارآفرینان و مدیران ارشد» از سایر گروه‌ها بالاتر و در تراز ۷۰‌درصد است.

این میل برای گروه‌های «دانشجویان و فارغ‌التحصیلان» و «دانشجویان خارجی در ایران» ۶۶‌ درصد است.» ‌همچنین براساس همین گزارش، تعداد دانشجویان ایرانی در خارج از کشور طی یک تا دو دهه گذشته، از ۱۷هزار نفر در سال ۲۰۰۰، به ۶۶هزار نفر در سال ۲۰۲۰ رسیده؛ این درحالی است که براساس تحلیل یافته‌های موسسه افکارسنجی گالوپ، میل به بازگشت مهاجران ایرانی به کشور فقط یک‌درصد است. با این حال امروز مهاجرت و حتی پناهندگی ایرانیان تنها محدود به جامعه نخبگانی کشور نیست. این روزها از مهاجرت نیروی کار ساده و حتی مهاجرت در بخش‌هایی مانند کشاورزی نیز سخن گفته می‌شود. شرایط به‌گونه‌ای است که بهرام صلواتی مدیر رصدخانه مهاجرت ایران تاکید می‌کند: «شاید تا حدود پنج‌سال دیگر به‌دلیل مشکلات اقتصادی و اقلیمی نیروی‌ کاری نداشته باشیم.» او حتی اتفاقات پاییز سال ۱۴۰۱ را نیز موضوعی می‌داند که تاثیر قابل‌توجهی در مهاجرت خواهد داشت. با این حال مواجهه مسوولان کشور با مهاجرت ایرانیان همراه با تقبیح و طعنه و تقلیل دادن ریشه‌های مهاجرت به زیاده‌طلبی و عافیت‌جویی مهاجران است. به نظر می‌رسد مقامات به جای آنکه نگاهی به عملکرد خود داشته باشند، دست به فرافکنی می‌زنند و ارزش‌های علاقه‌مندان به مهاجرت و رویکرد آنها نسبت به سبک زندگی‌شان را عامل مهاجرت می‌دانند.

«ابراهیم رییسی» در مراسم روز دانشجو در دانشگاه شهید بهشتی یکی از شاخص‌های نخبگی را وطن‌دوستی دانست و گفت: «نخبگی اجازه می‌دهد که خدمت به کشور را رها کنید و به این بهانه که فلان جا مقداری بیشتر به من پول می‌دهد پس به آنجا بروم؟» با این حال رییس ‌دولت سیزدهم نگفت که اولاً آیا وطن‌دوستی تنها مختص به شهروندان نخبه است یا شامل مقامات نیز می‌شود و دوم آنکه، یک مسوول وطن‌دوست چه وظایفی در برابر رفاه‌، ‌‌آینده و حقوق و آزادی‌های اساسی شهروندان دارد.

نگاهی به مشکلات عدیده ایرانیان در حوزه‌های مختلف این شبهه را ایجاد می‌کند که اساسا رییس‌جمهوری تا چه میزان با مشکلات مردم در ابعاد مختلف و از نزدیک آشنایی دارد.در همین ارتباط وزیر علوم در نشست پرسش و پاسخ دانشجویی در دانشگاه شریف با اشاره به افزایش نرخ آزادسازی مدرک تحصیلی با بیان اینکه افرادی هستند که مخالف افزایش هزینه هستند، گفت: «افرادی هستند که مخالف افزایش هزینه آزادسازی هستند و این اعتراض را به ما منتقل می‌کنند. از طرف دیگر افراد خیلی زیادی هم هستند که می‌گویند این افراد با پول ما تحصیل کرده‌اند تا به ما خدمت کنند، چرا باید از کشور خارج شوند؟ می‌گویند راضی نیستیم از بیت‌المالی که متعلق به ما است برای فردی که می‌خواهد به خارج برود، خرج شود.» با توجه به سخنان زلفی‌گل این سوال ایجاد می‌شود که آیا از نگاه او به‌عنوان وزیر علوم، افزایش نرخ آزادسازی مدرک راهی برای مقابله با مهاجرت است و آیا از نگاه او باید به جای حذف علل با معلول مقابله کرد؟

وانگهی افزایش نرخ آزادسازی مدرک را می‌توان نوعی دامن زدن به اختلافات طبقاتی نیز دانست‌، زیرا در چنین شرایطی تنها افراد متمول و ثروتمند می‌توانند برای آینده خود تصمیم مقتضی بگیرند و آزادانه برای رفتن یا ماندن اتخاذ تصمیم کنند. درحالی‌که افراد کم‌برخوردارتر حتی توان برداشتن اولین قدم یعنی آزادسازی مدرک تحصیلی خود را نیز نخواهند داشت و مجبور به ماندن می‌شوند.

چند روز پیش نیز «سید‌احمد علم‌الهدی» در اظهاراتی عجیب درباره مهاجرت نخبگان گفت: «عناصری هستند که سال‌ها از امکانات کشور استفاده کرده و به درجه نخبگانی رسیده، اما فقط به این دلیل که در فلان کشور همسایه امکانات بیشتری می‌دهند، چشم بر رنج ملت خود می‌بندد تا خودروی لوکس‌تر سوار شود و در خانه وسیع‌تر زندگی کند. شما این انگیزه برای مهاجرت را تقدیس می‌کنید؟ به نظر شما، یک دولت یا یک حاکمیت برای حفظ این افراد باید چه‌کار کند؟ یعنی بیاید به قیمت تقویت اختلاف طبقاتی و محروم ماندن بسیاری از مردم از حداقل امکانات، تمناهای نفسانی و میل فرد به کسب بی‌حد و حساب مال را تامین کند تا فقط او از کشور نرود؟» به عقیده کارشناسان برخلاف تصورات برخی مسوولان مهاجرت نخبگان برای ثروت نیست، بلکه تنها به این دلیل است که در خیلی از عرصه‌ها، افراد متوسط و غیر‌نخبه حضور و نفوذ دارند و جای نخبه‌ها را شبه‌نخبه‌ها گرفته‌اند. اینکه آیا اجبار و اکراه در ماندن آن ‌هم برای گروه‌های کم‌درآمدتر راهکاری منطقی و منصفانه است یا رویکردی کژکارد که به خشم و عصبانیت جامعه می‌تواند دامن بزند، سوال بسیار مهمی است که مسوولان ذیربط باید به آن پاسخ دهند.

نخبگان فرار می‌کنند!

«علیرضا شریفی‌یزدی» آسیب‌شناس اجتماعی با اشاره به اینکه نخبگان از کشور فرار می‌کنند، به «جهان‌صنعت» گفت: متاسفانه این روزها با مقوله‌ای روبه‌رو شده‌ایم که نخبگان نه برای ثروت بیشتر، بلکه برای پیشرفت، رفاه، تامین حداقل نیازهای معیشتی، آسایش و بسیاری از موارد اجتماعی و اقتصادی دیگر از کشور مهاجرت می‌کنند. به نظرم یکی از مشکلات اخیر جامعه هم همین موضوع است که انسان‌های متوسط جای انسان‌های بزرگ را تصاحب کرده‌اند. همین موضوع بسیاری از نخبگان یا حتی افراد عادی جامعه را دلسرد کرده است. آنها نه جایگاه مناسبی برای فعالیت و آینده‌سازی کشور دارند و نه چشم‌انداز روشنی. به همین دلیل خانواده، عزیزان، وطن و گذشته خود را پشت سر می‌گذارند و از ایران مهاجرت می‌کنند.

وی افزود: دانشگاه‌های ما نیروی متخصص تربیت می‌کند، اما نهادها و سازمان‌ها از داخل احزاب وابسته به خود و مناسبات شخصی خود نیرو استخدام می‌کنند. تعداد بالایی از افراد به‌عنوان متخصص روابط بین‌الملل در دانشگاه‌ها تربیت می‌شوند، اما وزارت امورخارجه از آنها به‌عنوان سفیر و نماینده ایران در خارج از کشور استفاده نمی‌کند؛ جای این افراد را فرزندان و وابستگان افراد می‌گیرند؛ در همه وزارتخانه‌ها وضعیت چنین است. به همین دلیل نخبگان ما چشم‌انداز روشنی برای آینده شغلی خود در کشور نمی‌بینند. به همین خاطر امروز عده زیادی از کشور فرار می‌کنند، نه مهاجرت. دلیل این موضوع تنگناهای اجتماعی، مشکلات اقتصادی، ‌احساس پوچی در کشور خود است. همچنین بسیاری از مهاجران احساس می‌کنند، در کشور خود به‌عنوان انسان و فردی که دارای جایگاه و منابع و منافع است، شناخته نمی‌شوند. به‌ویژه در کشورهایی که شهروندان درجه اول، دوم و سوم وجود دارد این پدیده بیشتر احساس می‌شود. البته ایرانی‌ها در کشورهای دیگر نیز شاید با مشکلاتی دسته و پنجه نرم کنند، اما حداقل می‌دانند روزی به جایگاه اجتماعی، مالی، رفاهی دلخواه خود خواهند رسید.

این جامعه‌شناس ادامه داد: مدتی پیش در صداوسیما فردی بیان کرد، این کشور مال حزب‌اللهی‌هاست. معنای این حرف آن است که افرادی در کشور ما دارای تامین اقتصادی، ‌اجتماعی‌، حیثیت و احترام هستند و شهروند تلقی می‌شوند که حزب‌اللهی باشند. چه‌بسا چند وقت پیش نیز فرد دیگری در همان رسانه ملی اعلام کرد وضعیت همین است و هرکس نمی‌خواهد، جمع کند و برود! حال که رییس‌جمهوری در روز دانشجو چنین سخنی را گفته، مشخص است افکار عمومی تحت‌الشعاع قرار گرفته است، زیرا همین سخنان است که بر افکارعمومی تاثیر منفی می‌گذارد. این مساله باعث می‌شود افرادی که این ویژگی را ندارند، سعی کنند به هر شکل ممکن فرار کنند.

او با اشاره به اینکه در حال حاضر تنها نخبه‌ها مهاجرت نمی‌کنند، بلکه همه گروه‌های اجتماعی اقدام به مهاجرت می‌کنند، بیان کرد: بسیاری از ایرانی‌ها در شرف خروج از کشور هستند، زیرا این مساله فقدان چسبندگی فرهنگی و سیاسی است. همبستگی اجتماعی، ‌سازگاری اجتماعی و فرهنگی، اخلاق عمومی‌ و… دچار افول شده است. افراد ولو کارگر ساده، مهاجرت می‌کنند به این دلیل که احساس می‌کنند شرایطی که در اینجا وجود دارد آزارش می‌دهد، درحالی‌ که در کشور دیگر آزار نمی‌بیند. به همین دلیل در آینده نه‌چندان دور دچار بحران مدیریتی،‌ کارشناسی،‌ نیروی کار و از همه مهم‌تر علم و دانش می‌شویم. بنابراین شاید مسوولان باید در اظهارنظرهای خود کمی دقت نظر داشته باشند.

 
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: