۰

آیا شخصی به نام «ابراهیم دیزج»، قبر امام حسین( علیه السلام ) را دو قرن بعد از شهادتشان شکافته و پیکر آن‌حضرت( علیه السلام ) را سالم در قبر مشاهده کرده است؟

ابتدا باید گفت که در گزارش‌های تاریخی، بررسی سندی به شیوه‌ای که در روایات مرتبط با احکام و عقاید وجود دارد، نیازی نیست، بلکه بیشتر به اعتبار کتاب توجه می‌شود تا سند روایت؛ زیرا می‌دانیم که بسیاری از گزارش‌های تاریخی موجود در کتب معتبر اساساً سند سلسله‌واری برای آن ذکر نشده تا به دنبال ضعف و قوت آن باشیم.
کد خبر: ۲۰۴۶۲۴
۱۱:۵۹ - ۰۴ آذر ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
آیا صحیح است که شخصی به نام ابراهیم دیزج قبر امام حسین( علیه السلام ) را شکافته و پیکر آن‌حضرت( علیه السلام ) را در قبر مشاهده کرده است؟
پاسخ اجمالی

ابتدا باید گفت که در گزارش‌های تاریخی، بررسی سندی به شیوه‌ای که در روایات مرتبط با احکام و عقاید وجود دارد، نیازی نیست، بلکه بیشتر به اعتبار کتاب توجه می‌شود تا سند روایت؛ زیرا می‌دانیم که بسیاری از گزارش‌های تاریخی موجود در کتب معتبر اساساً سند سلسله‌واری برای آن ذکر نشده تا به دنبال ضعف و قوت آن باشیم.

با ذکر این مقدمه، به موضوع اشاره شده در پرسش می‌پردازیم:

ابراهیم دیزج نقل می‌کند: متوکل مرا به کربلا فرستاد تا قبر امام حسین( علیه السلام ) را تخریب کنم و نیز نامه‌ای برای جعفر بن محمّد بن عمار قاضى فرستاد، و او را مأمور کرد تا مراقبم باشد که آیا به دستور عمل می‌کنم، یا نه!

من طبق دستور عمل کردم و به جعفر بن محمّد گفتم: طبق دستور عمل کردم، اما چیزی را در قبر ندیدم و نیافتم! جعفر قاضی گفت: مقداری عمیق‌تر می‌کندی! پاسخ دادم: که عمیق‌تر هم کندم اما چیزی ندیدم. جعفر اظهارات مرا برای متوکل فرستاد و افزود: من هم دستور دادم تا آنجا را به آب بسته و زمینش را با گاو شخم بزنند!

ابوعلی عمارى می‌گوید: من بعدها واقعیت را از ابراهیم دیزج جویا شدم. او هم اظهار داشت: من با کمک نوکران ویژه خود قبر حسین بن علی( علیه السلام ) را نبش کردم و در آنجا بوریای تازه‌ای دیدم که پیکر حضرتشان بر روى آن بوده و بوى مشک از آن به مشام می‌رسید. من پیکر ایشان را به حال خود وا نهادم و دستور دادم تا خاک روى آن ریختند. سپس آب بر قبر بستم و گاو را راندم تا آن قبر را شخم زده و آماده برای کشاورزی کند، اما گاو بر روی آن قبر قدم نمی‌گذاشت و هر وقت به آن سو می‌رفت، برمی‌گشت. من در برابر نوکرانم به خداوند سوگندهای غلاظ و شداد خوردم که اگر فردی از آنان، این ماجرا را فاش کند، او را خواهم کشت.[1]

در زمینه محتوای این گزارش باید گفت؛ منبعی که به نقل این ماجرا پرداخته منبع معتبری بوده و می‌توان به آن استناد کرد، اگرچه سالم بودن پیکر برخی اولیای الهی موضوعی پذیرفتنی است. البته احتمال دارد نوعی مکاشفه برای ابراهیم دیزج به وجود آمده باشد تا از مقام والای امام حسین( علیه السلام ) آگاه شود، اما این‌گونه نیست که جای هیچ نقدی بر این گزارش وجود نداشته باشد، بویژه آن‌که بر اساس روایات، بدن پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) و امامان( علیه السلام )‌ بعد از شهادت، در آن منطقه نمانده و پس از سه روز به آسمان‌ها منتقل می‌شود.[2]

[1]. شیخ طوسی، محمد بن حسن‏، امالی، ص 326، قم، دار الثقافة، چاپ اول، 1414ق.

[2]. ر. ک: بدن عنصری پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) و امامان ( علیه السلام )، 16695؛ «تکلیف قبر امام حسین( علیه السلام ) بعد از رجعت»، 43304؛ «فرشتگان زائر بر سر قبر امام حسین( علیه السلام )»، 30703؛ «اولین ساکن کربلا»، 30343؛ «خاک‌سپارى امام حسین( علیه السلام ) و شهیدان کربلا»، 65843.

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: