۱

تغییرات در عربستان و افق نگاه آمریکایی ها

تحولات داخلی عربستان و تغییرات بی سابقه ای که دستکم طی دو روز در هفته گذشته در صدر رسانه های جهان نشست، با تحلیل ها و تفسیرهای مختلفی همراه بود و برخی ها آن را ناشی از تلاش حاکم جدید آل سعود برای جلب رضایت واشنگتن دانستند.
کد خبر: ۸۸۶۰۳
۱۱:۱۲ - ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۴
به گزارش «شیعه نیوز»، آنچه قابل نادیده گرفتن در تحولات اخیر عربستان نیست، بحث جنگ قدرتی است که در داخل خانواده حاکم در جریان است، اما با این حال تحلیلگران منطقه به دنبال پاسخ این سوال هستند که آیا این تغییرات گامی برای جلب نظر واشنگتن است و یا اینکه نظرات و دیدگاههای آمریکایی ها را در قبال این کشور تامین کرده و خواهد کرد؟

فعلا یک اجماع نسبی میان تحلیلگران منطقه در خصوص این تحولات وجود دارد و آن این است که تغییرات اخیر بی ارتباط با سفارش های اخیر اوباما به کشورهای عرب منطقه نیست.

باراک اوباما رییس جمهوری آمریکا چندی پیش در پاسخ به اعتراضات کشورهای عرب منطقه در خصوص توافق هسته ای با ایران به آنان گفته بود که به جای وحشت از ایران بهتر است، از بسترهای بحران های داخلی جوامع خود بترسند.

این اظهارات غیرمستقیم اوباما با تفسیرهای مختلفی روبه رو شد ، بطوری که برخی تهاجمی شدن عربستان را نوعی از برداشت این کشور از نظرات آمریکایی ها دانسته اند.

آیا اوباما با بیان این جمله خطاب به عربها، به بویژه سران سعودی از آنان خواسته بود اندکی فضا را تغییر دهند و یا دادن نوعی مجوز برای اقدامات یکجانبه گرایانه و بی پروایی در سیاست های منطقه ای به آنان بود؟ برخی تحلیلگران در منطقه اعتقاد دارند که آشفتگی ها در منطقه بویژه رفتارهای منطقه ای اخیر عربستان ، ناشی از همین توصیه هاست که به نوعی بیانگر رنگ باختن اقتدار واشنگتن در قبال متحدان منطقه ای اش نیز تلقی می شود.

جمعه این هفته یک روزنامه نگار قدیمی عراق را در بغداد ملاقات کردم. وقتی صحبت به خانواده حاکم در عربستان رسید، گفت که شنیده است 'اوباما دردیدار آخری که با شاه متوفی عربستان (ملک عبدالله) داشته، گویا آن مرحوم خیلی کنترل بر روی وضعیت فیزیکی اش نداشته است.'

طبیعی است که کبر سن شاهان عربستان، فضا را برای دهها شاهزاده جهت میدان داری می گشاید که هر کدام خود را محق ولیعهدی دانسته و حتی داعیه پادشاهی دارند و آنطور که شنیده می شود، مناسباتشان از حد یک رقیب گذشته است و درعین حال بر مبنای خوی شاهزادگی ، جوانانی کم تجربه در سیاست داری و پرخاشجو هستند. حالا اینجاست که آیا منظور از جوانگرایی آمریکا در منطقه، این جوانان هستند؟

تحلیلگران اعتقاد دارند، اشاره رییس جمهور آمریکا بر گشودن راه برای جوانانی تاکید دارد که تحصیل کرده آمریکا هستند و به نوعی گرایش و وابستگی های شدیدی به این کشور دارند و توصیه ها به معنای تغییر محیط سیاسی اجتماعی نبوده است.

خب، ملک سلمان چه کرد؟ او محمد بن نایف را به جای مقرن به سمت ولیعهدی گمارد و پسر جوانش محمد بن سلمان را جانشین ولیعهد کرد؛ هم او که فرماندهی عملیات نظامی و تجاوز به یمن را بر عهده دارد.

ملک سلمان در ادامه تغییرات، سعود الفیصل را برکنار کرد و برای اولین بار یک نفر از بیرون حلقه خانواده را به سمت وزارت خارجه گمارد؛ عادل الجبیر!

به این ترتیب، ملک سلمان سعی کرده با ترکیب جدید، نظر آمریکایی ها را هم جلب کرده باشد، چرا که الجبیر و بسیاری دیگر از منصوبان جدید هیات حاکمه عربستان، تحصیل کرده و مقیم آمریکا بوده و گرایش های آمریکایی دارند.

با بررسی و مرور شخصیت هایی که در تغییرات جدید به نزدیکترین نقاط به هرم قدرت رسیده اند، می توان نتیجه گرفت که شاه عربستان تلاش داشته به نوعی نظرات رییس جمهوری آمریکا را تامین کرده باشد.

اما آیا این تغییرات تنها برای تامین نظرات آمریکا بوده یا اقدامی نمایشی از سوی ملک سلمان برای نشان دادن تبعیت این کشور از واشنگتن؟ و یا خواسته است با یک تیر دو نشان زده باشد؟ به این معنا که هم اهداف و برنامه های خود را در انتقال قدرت به فرزندش محمد بن سلمان محقق کرده باشد و هم باردیگر تبعیت خود را از آمریکا به اثبات رسانده باشد.

نگاهی به ویژگی های تغییرات جدید ، پاسخ به این سوالات را سهل تر خواهد کرد.

** تحولات بدون تغییر در تفکر و اندیشه


در نقشه تغییرات جدید هیچ تغییر فکری و اندیشه ای دیده نمی شود. مهره های جدید فقط جوان هستند و به اعتقاد اکثر ناظران وآگاهانی که اطلاعات وسیعی از خانواده آل سعود دارند، این جوان ها در دیدگاههای افراط گرایانه بسیار تند تر و رادیکال تر هستند، بطوری که از زمان به قدرت رسیدن ملک سلمان به شدت گارد تهاجمی در منطقه گرفته اند.

** یک گام به عقب در نظام حکومتی

نظام حکومتی بسته و سنتی عربستان یک گام به عقب تر می رود، چرا که اگر تاکنون قدرت در دل خانواده و میان شاهزادگان دست به دست می شد، حالا ملک سلمان در صدد انتقال کامل قدرت به پسر خودش می باشد و این به معنای حکومتی کاملا موروثی است.

مقرن بن عبدالعزیز که از مادری یمنی بود، تنهاترین در میان شاهزاده ها محسوب می شد، چرا که عبدالعزیز از زن یمنی خود تنها مقرن را به یادگار گذاشت که به نظر می رسد، گام اول حذف سایر شاهزادگان از حلقه قدرت تلقی می شود.

** عربستان دیگر تابع نیست


حکومت عربستان در رفتارهای منطقه ای اش مانند سابق دیگر تابع آمریکا نیست و این طور که به نظر می آید سعودی ها دیگر آمریکا را آن قدرت درجه اول جهان نمی شناسند و گویا خود آمریکایی ها نیز این حقیقت را دریافته اند، بطوری که دربغداد شنیده می شود، آمریکایی ها در ملاقات هایشان با برخی مقامات منطقه ای عنوان کرده اند که با حمله عربستان به یمن موافق نبوده اند، اما نگران بودند که در صورت مخالفت ، سعودی ها به توصیه هایشان اعتنا نکنند.

البته این را هم باید متذکر شد که در داخل آمریکا نیز اوضاع چندان ثبات ندارد و احتمالا آن یک دستی و انسجام سابق در میان مولفه های قدرت در این کشور وجود ندارد.

دراین خصوص می توان به تازه ترین ماجراجویی کنگره درقبال حاکمیت و استقلال عراق اشاره کرد که نمایندگان با ارائه طرحی با عنوان 'حمایت از سنی ها و کردها به عنوان دو کشور' یک جنجال بزرگ در عراق ایجاد کرده و خشم عراقی ها را برانگیخته اند و مقامات دولت آمریکا مجبور شدند این طرح را نفی کرده و تاکید کنند این طرح به معنای دیدگاه و نظر اصلی دولت آمریکا نیست.

** تصورات و توهمات

جریان جدید گرایش هایی به مراتب شدیدتر به جریان های تندرو منطقه ای دارد و اساسا مولد گروههای تروریستی هستند. آنها در تصورات خود روزها و شرایطی را برای خود ترسیم کرده اند که با پول حاصل از فروش نفت و با استفاده از تسلیحات مدرن آمریکایی که در اختیار دارند، به بازیگر اول منطقه تبدیل شده و با اعمال زور نظرات خود را بر منطقه دیکته کنند.

نتیجه این روند به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران مستقل آن خواهد بود که با قدرت گرفتن جوانان رادیکال آل سعود، بزودی تروریسم از دروازه های خاورمیانه عبور کرده و در آستانه اروپا قرارخواهد گرفت. البته خروج تروریسم از خاورمیانه، تنها به معنای رسیدن به اروپا نیست، چرا که تروریست ها اگر بتوانند از دروازه های منطقه عبور کنند، آمریکا خیلی دور از دسترس نخواهد بود.

** عربستان الگوی متحدان آمریکا

روند جاری در عربستان به علاوه یک مشکل بزرگ دیگر هم برای واشنگتن به ارمغان خواهد آورد، بطوری که به خروج سایر متحدان این کشور از حلقه کشورهای حرف گوش کن خواهد انجامید و این به تبعیت از عربستان خواهد بود. ترکیه ، اردن ، مصر و قطر از جمله کشورهایی هستند که اکنون دیگر مانند سابق اعتقادی به ابرقدرتی آمریکا و ضرورت عمل به دستورات و حتی توصیه های این کشور ندارند.

به هرحال، اکنون تغییراتی در بدنه حاکمیت عربستان ایجاد شده که در سطح منطقه توام با علائم مثبت ارزیابی نمی شود، اما آیا آمریکایی ها از این تغییرات خرسند خواهند بود؟ ، سوالی که پاسخش با موارد پیش گفته، نیاز زیادی به گذشت زمان ندارد.

انتهای پیام/ ز .ا
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
نظرات بینندگان
حمید
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۲/۱۵
متاسفانه ال سعود کاری کرد که سقوط او باعث خوشحالی خیلی ها خواهد شد!
چرا عاقل کند کاری .........