پيامدهاي برهنه‌گرايي در سلامت و هوش دختران جوان

به گزارش «شیعه نیوز»،مجموعه بي‌شرمي‌هاي افراد مشهور در برابر دوربين‌ها و چشم‌هاي مردم، اين سخن را تداعي مي‌کند که شما تا هنگامي که عکستان روي جلد مجله‌هاي داغ نرود، هيچ کس نيستيد. اين در حالي است که برخي دختران نوجوان نيز کاملا غرق در برنامه‌هاي واقعي تلويزيوني هستند که آنان را بيش از پيش، به فرهنگ برهنگي متمايل کرده است.

به گزارش شيعه نيوز به نقل از بازتاب در سايت‌هاي گوناگون اينترنتي، عکس‌هايي از دختراني را مي‌توان ديد که حداکثر چهارده سال سن دارند و براي دوربين‌ها چه ژست‌هايي که نگرفته‌اند! اين موضوع، تنها از ديدگاه اجتماعي و اخلاقي نگران‌کننده نيست، چراکه تحقيقات جديد، نشان مي‌دهد چنين رفتارهايي، مي‌تواند به آسيب‌هاي خطرناکي منجر شود که در طولاني مدت، به سلامت رواني و جسمي زنان جوان آسيب مي‌زند.

«گريس»، دختر پانزده ساله‌اي ‌است که صفحه‌اي ‌ويژه خود را در يک سايت اينترنتي دارد و مي‌گويد: پدر و مادرم از زندگي آنلاين من هيچ آگاهي ندارند، وگرنه ديدگاهشان نسبت به من که مي‌گويند لباسهايت خيلي سنتي است، عوض مي‌شود.

اين در حالي است که قوانين، استفاده از اين‌گونه سايت‌ها را براي افراد بالاي چهارده سال مجاز مي‌داند، حال آن که شمار زيادي، نگران سوءاستفاده افرادي در اين محدوده سني، از اين امکانات هستند. همچنين برخي ايالات به دنبال تصويب قوانيني هستند که رضايتنامه والدين را براي ثبت نام نوجوانان در اين سايت‌ها اجباري کند.
صفحه شخصي گريس، دربردارنده اطلاعات و عکس‌هايي از روابط وي با دوست‌پسرها و ديگر تفريحاتش است.

چندي پيش، سايت «ماي اسپيس»، آماري از 29 هزار عضو اين سايت ـ که مجرم جنسي سابقه‌دار هستند ـ منتشر کرده است، اما تحقيقات يک دهه اخير، نشان داده است که علت گسترش فرهنگ برهنه‌گرايي اين بوده که دختران الگوي رفتاري خود را از زناني که در رسانه‌ها هستند، مي‌گيرند؛ به گونه‌اي که در يک نظرسنجي 63 درصد دختران، مدل شدن را به پزشک يا معلم شدن ترجيح داده‌اند!

دکتر «شارون لمپ»، استاد روانشناسي دانشگاه «ورمونت» مي‌گويد: تأثيرات رواني رفتار برهنه‌گرايانه در ميان دختران جوان، بسيار پيچيده‌تر از آن است که گمان مي‌شود. وي مي‌گويد: «چيزي که برهنه‌گرايي آن را تشويق مي‌کند، روندي است که در آن احساس ارزشمندي يک دختر، به جذابيت‌هاي جنسي او وابسته مي‌شود».
اين گزارش که بنا بر تحقيقات انجام شده در سي سال گذشته است، نتيجه مي‌گيرد که شيفتگي دختران به ظاهر و جذابيت‌هاي جنسي خود، مي‌تواند پيامدهاي نابودکننده‌اي ‌را براي سلامت جسمي و رواني آنان در پي داشته باشد.

در اين زمينه دکتر «باربارا فردريکسون» نگران‌کننده‌ترين تحقيق را انجام داده است. استاد دانشگاه کاروليناي شمالي، نتيجه گرفته نوجواناني که تصوراتشان در اين زمينه بسيار قوي است، بسيار بيشتر در معرض اختلالات تغذيه‌اي، افسردگي و ناتواني‌هاي جنسي قرار مي‌گيرند.
همچنين تحقيق مؤسسه‌ « آ.پ.آ» در سال 1998 نشان داد، دختران دانشگاهي که پوشيدن ميني‌ژوپ را به روپوش ترجيح مي‌دادند، عملکرد ضعيفتري در رياضيات داشتند.

دکتر «لمب» نيز در اين باره مي‌گويد: اين تحقيق نشان مي‌دهد که اين دختران، آنقدر غرق در ظاهر هستند که مغزشان، جايي براي محاسبات رياضي ندارد و زنان حاضر در رسانه‌ها، الگوي اين افراد هستند.
وي مي‌افزايد: اين تمايلات در ميان دختران نوجوان بسيار بيشتر است. آنان دوست دارند مورد توجه قرار بگيرند و براي اين کار از لباس‌هاي نيمه عريان استفاده مي‌کنند. اين لباس‌ها نيز اين پيام را دارد که آنان از لحاظ جنسي در دسترسند.

دکتر لمب دامه مي‌دهد: زنان بازيگر، خواننده و مشهور، طراحان لباس و اسباب‌بازي، مشوقان اصلي اين دختران هستند.
همچنين تحقيقات « آ.پ.آ»، نشان داد، ترس از پذيرفته نشدن در جامعه است که اين دختران را به جذابيت‌هاي جنسي مي‌کشاند. وي مي‌گويد: دختراني که مثلا از کفش‌هاي پاشنه بلند ـ که زنان هم به سختي با آنها راه مي‌روند ـ استفاده مي‌کنند، علت را زيباتر نشان دادن خود مي‌دانند.

او مي‌افزايد: معمولا احساس مقبوليتي هم که در اين دختران پديد مي‌آيد، زودگذر است و اين افراد معمولا پس از مدتي، از کارهايشان در برابر دوربين‌ها و مردم پشيمان مي‌شوند و آنان مي‌مانند و تأثيرات منفي اين کارشان.

به رغم اين‌که بيشتر کارشناسان، اين تمايلات را معلول نقش اشخاص مشهور مي‌دانند، دکتر لمب بر اين باور است که رفع اين مشکل، بايد از خانه‌ها و مدارس آغاز شود؛ ضمن آن که رقابت دختران با يکديگر نيز از ديگر علل شيوع اين رفتار است.

همچنين سايت‌هاي اينترنتي بسياري که داشتن چنين تمايلات و پوشش‌هايي را ترويج مي‌کنند، دور از دست والدين به ترويج اين فرهنگ مي‌پردازند که در اين زمينه، کارشناسان عامل ديگر جلوگيري از اين کار را کاهش ساعات دسترسي به اينترنت و در موارد الگوپذيري از اشخاص مشهور، کاهش زمان ديدن تلويزيون در ميان کودکان و نوجوانان مي‌دانند.