۰

در آبگير «غدير» چه گذشت؟

پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم در سال دهم هجرت براي انجام فريضه و تعليم مراسم حج به مکه عزيمت کرد. اين بار انجام اين فريضه با آخرين سال عمر پيامبر عزيز مصادف شد و از اين جهت آن را «حجة الوداع » ناميدند. افرادي که به شوق همسفري و يا آموختن مراسم حج همراه آن حضرت بودند تا صد و بيست هزار تخمين زده شده اند.
کد خبر: ۶۲۷۴۹
۱۰:۳۱ - ۰۱ آبان ۱۳۹۲
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز» پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم در سال دهم هجرت براي انجام فريضه و تعليم مراسم حج به مکه عزيمت کرد. اين بار انجام اين فريضه با آخرين سال عمر پيامبر عزيز مصادف شد و از اين جهت آن را «حجة الوداع » ناميدند. افرادي که به شوق همسفريو يا آموختن مراسم حج همراه آن حضرت بودند تا صد و بيست هزار تخمين زده شده اند.ماموريت داده است که در اين وضع نامساعد همه را از حرکت باز دارد وفرمان خدا را ابلاغ کند.فرمان خدا در غدير خم به رسول گرامي طي آيه زير نازل شد: «اي پيامبر، آنچه را از پروردگارت بر تو فرود آمده است به مردم برسان و اگر نرساني رسالت خداي را بجا نياورده اي و خداوند تو را از گزند مردم حفظ مي‌کند».(مائده:67)

دقت در مضمون آيه ما را به نکات زير هدايت مي‌کند: اولا: فرماني که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم براي ابلاغ آن مأمور شده بود آنچنان خطير و عظيم بود که هرگاه پيامبر (بر فرض محال) در رساندن آن ترسي به خود راه مي‌داد و آن را ابلاغ نمي‌کرد رسالت الهي خود را انجام نداده بود، بلکه با انجام اين مأموريت رسالت وي تکميل مي‌شد. اکنون بايد ديد از ميان احتمالاتي که مفسران اسلامي در تعيين موضوع مأموريت داده اند کدام به مضمون آيه نزديکتر است.محدثان شيعه و همچنين سي تن از محدثان بزرگ اهل سنت بر آنند که آيه در غدير خم نازل شده است و طي آن خدا به پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم ماموريت داده که حضرت علي عليه السلام را به عنوان «مولاي مومنان » معرفي کند.ولايت و جانشيني امام پس از پيامبر از موضوعات خطير و پر اهميتي بود که جا داشت ابلاغ آن مکمل رسالت باشد و خودداري از بيان آن، مايه نقص در امر رسالت شمرده شود.

همچنين جا داشت که پيامبر گرامي، از نظر محاسبات اجتماعي و سياسي، به خود خوف و رعبي راه دهد، زيرا وصايت و جانشيني شخصي مانند حضرت علي عليه السلام که بيش از سي و سه سال از عمر او نگذشته بود بر گروهي که از نظر سن و سال از او به مراتب بالاتر بودند بسيار گران بود. و در ادامه: هر کس که من مولا و رهبر او هستم...........آفتاب داغ نيمروز هجدهم ماه ذي الحجه بر سرزمين غدير خم به شدت مي‌تابيد و گروه انبوهي که تاريخ تعداد آنها را از هفتاد هزار تا صد و بيست هزار ضبط کرده است در آن محل به فرمان پيامبر خدا فرود آمده بودند و در انتظار حادثه تاريخي آن روز به سر مي‌بردند، در حالي که از شدت گرما رداها را به دو نيم کرده، نيمي بر سر و نيم ديگر را زير پا انداخته بودند.

سخنان پيامبردر روز غديرخم
پيامبر نماز ظهر را با آن اجتماع پرشکوه، که سرزمين غدير نظير آن را هرگز به خاطر نداشت، بجا آورد و سپس به ميان جميعت آمد و بر منبر بلندي که از جهاز شتران ترتيب يافته بود قرار گرفت و با صداي بلند خطبه اي به شرح زير ايراد کرد:ستايش از آن خداست.از او ياري مي‌خواهيم و به او ايمان داريم و بر او توکل مي‌کنيم و از شر نفسهاي خويش و بدي کردارهايمان به خدايي پناه مي‌بريم که جز او براي گمراهان هادي و راهنمايي نيست خدايي که هرکس را هدايت کرد براي او گمراه کننده اي نيست. گواهي مي‌دهيم که خدايي جز او نيست و محمد بنده خدا و فرستاده اوست.هان اي مردم، نزديک است که من دعوت حق را لبيک گويم و از ميان شما بروم. و من مسولم و شما نيز مسئول هستيد. درباره من چه فکر مي‌کنيد؟ياران پيامبر گفتند: گواهي مي‌دهيم که تو آيين خدا را تبليغ کردي و نسبت به ما خيرخواهي و نصيحت کردي و در اين راه بسيار کوشيدي خداوند به تو پاداش نيک بدهد.پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم، وقتي مجددا آرامش بر جمعيت حکم فرما شد، فرمود:آيا شما گواهي نمي‌دهيد که جز خدا، خدايي نيست و محمد بنده خدا و پيامبر اوست؟ بهشت و دوزخ و مرگ حق است و روز رستاخيز بدون شک فرا خواهد رسيد و خداوند کساني را که در خاک پنهان شده اند زنده خواهد کرد؟ياران پيامبر گفتند: آري، آري، گواهي مي‌دهيم.

پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم ادامه داد:من در ميان شما دو چيز گرانبها به يادگار مي‌گذارم چگونه با آنها معامله خواهيد کرد؟ناشناسي پرسيد: مقصود از اين دو چيز گرانبها چيست؟پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود:ثقل اکبر کتاب خداست که يک طرف آن در دست خدا و طرف ديگرش در دست شماست. به کتاب او چنگ بزنيد تا گمراه نشويد. و ثقل اصغر عترت و اهل بيت من است. خدايم به من خبر داده که دو يادگار من تا روز رستاخيز از هم جدا نمي‌شوند.هان اي مردم،بر کتاب خدا و عترت من پيشي نگيريد و از آن دو عقب نمانيد تا نابود نشويد.در اين موقع پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم دست امیرالمومنین عليه السلام را گرفت و بالا برد، تا جايي که سفيدي زير بغل او بر همه مردم نمايان شد و همه حضرت علي عليه السلام را در کنار پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم ديدند و او را به خوبي شناختند و دريافتند که مقصود از اين اجتماع مسئله اي است که مربوط به حضرت علي عليه السلام است و همگي با ولع خاصي آماده شدند که به سخنان پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم گوش فرا دهند.

پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمود:هان اي مردم، سزاوارترين فرد بر مومنان از خود آنان کيست؟ ياران پيامبر پاسخ دادند:خداوند و پيامبر او بهتر مي‌دانند.پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم ادامه داد:خداوند مولاي من و من مولاي مومنان هستم و بر آنها از خودشان اولي وسزاوارترم. هان اي مردم،«هر کس که من مولا و رهبر او هستم، علي هم مولا و رهبر اوست ».رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم اين جمله آخر را سه بار تکرار کرد و سپس ادامه داد:پروردگارا، دوست بدار کسي را که علي را دوست بدارد و دشمن بدار کسي را که علي را دشمن بدارد.خدايا، ياران علي را ياري کن ودشمنان او را خوار وذليل گردان. پروردگارا، علي را محور حق قرار ده. سپس افزود:لازم است حاضران به غايبان خبر دهند وديگران را از اين امر مطلع کنند.

بشارت خداوند درغديرخم برپيامبر
هنوز اجتماع با شکوه به حال خود باقي بود که فرشته وحي فرود آمد و به پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله و سلم بشارت داد که خداوند امروز دين خود را تکميل کرد ونعمت خويش را بر مومنان بتمامه ارزاني داشت. در اين لحظه، صداي تکبير پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم بلند شد و فرمود:خدا را سپاسگزارم که دين خود را کامل کرد و نعمت خود را به پايان رسانيد و از رسالت من و ولايت علي پس از من خشنود شد.پيامبر از جايگاه خود فرود آمد و ياران او، دسته دسته، به امیرالمومنین علیه السلام تبريک مي‌گفتند و او را مولاي خود و مولاي هر مرد و زن مومني مي‌خواندند.

انتهای پیام/ ز.ح

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: