۰

لازمه ای برای کرامت نه زنجیر اسارت

جامعه ای که قرآن کریم در او حاکم است، جامعه عاطفه است و سرّش این است که نیمی از جامعه را معلمان عاطفه به عهده دارند و آن مادرها هستند، چه بخواهیم، چه نخواهیم، چه بدانیم و چه ندانیم اصول خانواده، درس رأفت و رقت می دهد.
کد خبر: ۵۸۷۷۱
۱۶:۵۲ - ۲۴ تير ۱۳۹۲
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از قدس آنلاین، حجاب اسلامی یکی از مهمترین نمادهای تمایز آشکار میان جوامع اسلامی و غیراسلامی به شمار می رود. در پرتو رعایت حجاب و التزام به عفاف است که شخصیت انسانی زن حفظ و زمینه های رشد تکامل زن و مرد در ابعاد مختلف فراهم می شود. با رعایت حجاب، پیوندها و علایق خانوادگی استحکام و دوام یافته، آرامش روحی و روانی به وجود می آید و حضور سالم و کارآمد زنان که نیمی از پیکره جامعه را تشکیل می دهند در ابعاد زندگی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی تضمین می شود. شاید به همین سبب باشد که حجاب از ضروریات دین اسلام به شمار می آید.

بسیاری از پژوهشگران و اندیشمندان حوزه دین و اجتماع یکی از ریشه های مهم مشکلات و نابسامانی های جوامع را فقدان یا ضعف حیا و عفاف می دانند و در نگاه کلی می توان اساسی ترین علل فساد و نابودی جوامع و انحراف از مسیر اصیل و ناب پیامبران الهی را، یکی فراموش کردن عبادت و عبودیت و دیگری پیروی از شهوت نام برد که هر دو با بی بند و باری جنسی و کنار گذاردن حیا، عفاف و نماد روشن آن یعنی حجاب ارتباط مستقیم دارد.

حقیقت امر این است که در مسأله پوشش - و به اصطلاح عصر اخیر حجاب - سخن در این نیست که آیا زن خوب است پوشیده در اجتماع ظاهر شود یا عریان؟ روح سخن این است که آیا زن و تمتعات مرد از زن باید رایگان باشد؟ آیا مرد باید حق داشته باشد که از هر زنی در هر محفلی حداکثر تمتعات‏ را به استثناء زنا ببرد یا نه؟ اسلام که به روح مسائل می‏نگرد جواب می‏دهد: خیر، مردان فقط در محیط خانوادگی و در کادر قانون ازدواج و همراه با یک سلسله تعهدات سنگین‏ می‏توانند از زنان به عنوان همسران قانونی کامجوئی کنند، اما در محیط اجتماع استفاده از زنان بیگانه ممنوع است و زنان نیز از اینکه مردان‏ را در خارج از کانون خانوادگی کامیاب سازند به هر صورت و به هر شکل‏ ممنوع می‏باشند.

علی رغم این مهم، شبهه ای که در ذهنیت بعضی از افراد هست، این است که خیال می کنند حجاب برای زن محدودیت و حصاری است که خانواده و وابستگی به شوهر برای او ایجاد نموده و بنابراین حجاب، نشانه ضعف و محدودیت زن است.

آیت الله جوادی آملی در پاسخ به این شبهه می گوید: راه حل این شبهه و تبیین حجاب در بینش قرآن کریم، این است که زن باید کاملا درک کند، حجاب او تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید من از حق خودم صرف نظر کردم؛ حجاب زن مربوط به مرد نیست تا مرد بگوید من راضیم؛ حجاب زن مربوط به خانواده نیست تا اعضای خانواده رضایت بدهند؛ حجاب زن، حق الهی است؛ لذا می بینید در جهان غرب و کشورهایی که به قانون غربی مبتلا هستند، اگر زن همسرداری آلوده شد و همسرش رضایت داد، قوانین آنها پرونده را مختومه اعلام می کنند، اما در اسلام این چنین نیست؛ حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد، نه شوهر و نه ویژه برادر و فرزندانش است؛ همه اینها اگر رضایت بدهند رآن کریم راضی نخواهد بود، چون حرمت زن و حیثیت زن به عنوان حق الله مطرح است و خدای سبحان، زن را با سرمایه عاطفه آفرید که معلم رقت باشد و پیام عاطفه بیاورد. اگر جامعه ای این درس رقت و عاطفه را ترک نمودند و به دنبال غریزه و شهوت رفتند، به همان فسادی مبتلا می شوند که در غرب ظهور کرده است.

به گفته این مفسر قرآن کسی حق ندارد بگوید من به نداشتن حجاب رضایت دادم؛ از این که قرآن کریم می گوید هر گروهی، اگر راضی هم باشند، شما حد الهی را در برابر آلودگی اجرا کنید، معلوم می شود عصمت زن، حق الله است و به هیچ کسی ارتباطی ندارد.قهراً همه اعضای خانواده و اعضای جامعه و خصوصاً خود زن امین امانت الهی هستند. زن به عنوان امین حق الله از نظر قرآن کریم مطرح است یعنی این مقام را و این حرمت و حیثیت را خدای سبحان که حق خود اوست، به زن داده و فرموده: این حق مرا به تو به عنوان امانت حفظ کن!

 آنگاه جامعه به صورتی در می آید که شما در ایران می بینید، جهان در برابر ایران خضوع نموده است، زیرا در مسئله جنگ تا آخرین لحظه، صبر نمود و کاری که بر خلاف عاطفه و رقت و رأفت و رحمت باشد، انجام نداد. با این که دشمنان او از آغاز، حمله به مناطق مسکونی، کشتار بی رحمانه بی گناهان و غیر نظامی ها را مشروع نمودندجامعه ای که قرآن کریم در او حاکم است، جامعه عاطفه است و سرّش این است که نیمی از جامعه را معلمان عاطفه به عهده دارند و آن مادرها هستند، چه بخواهیم، چه نخواهیم، چه بدانیم و چه ندانیم اصول خانواده، درس رأفت و رقت می دهد، و رأفت و رقت در همه مسائل کارساز است.
 
حجاب و اصل آزادی
بعضا گفته می شود حجاب موجب سلب حق آزادی که‏ یک حق طبیعی بشری است می‏گردد و نوعی توهین به حیثیت انسانی زن به شمار می‏رود. می‏گویند احترام به حیثیت و شرف انسانی یکی از مواد اعلامیه حقوق بشر است. هر انسانی شریف و آزاد است، مرد باشد یا زن، سفید باشد یا سیاه، تابع هر کشور یا مذهبی باشد. مجبور ساختن زن به اینکه حجاب‏ داشته باشد بی اعتنائی به حق آزادی او و اهانت به حیثیت انسانی او است‏ و به عبارت دیگر ظلم فاحش است به زن. عزت و کرامت انسانی و حق‏ آزادی زن و همچنین حکم متطابق عقل و شرع به اینکه هیچکس بدون موجب‏ نباید اسیر و زندانی گردد و ظلم به هیچ شکل و به هیچ صورت و به هیچ‏ بهانه نباید واقع شود ، ایجاب می‏کند که این امر از میان برود.

در پاسخ باید گفت یک بار دیگر لازم است تذکر دهیم که فرق است بین زندانی کردن‏ زن در خانه و بین موظف دانستن او به اینکه وقتی می‏خواهد با مرد بیگانه مواجه شود پوشیده باشد. در اسلام محبوس ساختن و اسیر کردن زن وجود ندارد. حجاب در اسلام یک وظیفه‏ای است بر عهده زن‏ نهاده شده که در معاشرت و برخورد با مرد باید کیفیت خاصی را در لباس‏ پوشیدن مراعات کند. این وظیفه نه از ناحیه مرد بر او تحمیل شده است و نه چیزی است که با حیثیت و کرامت او منافات داشته باشد و یا تجاوز به‏ حقوق طبیعی او که خداوند برایش خلق کرده است، محسوب شود.اگر رعایت پاره‏ای مصالح اجتماعی، زن یا مرد را مقید سازد که در معاشرت روش خاصی را اتخاذ کنند و طوری راه بروند که آرامش دیگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند چنین مطلبی را "زندانی کردن‏" یا "بردگی" نمی‏توان نامید و آن را منافی حیثیت انسانی و اصل "آزادی" فرد نمی‏توان دانست.

در کشورهای متمدن جهان در حال حاضر چنین محدودیت هائی برای مرد وجود دارد. اگر مردی برهنه یا در لباس خواب از خانه خارج شود و یا حتی با پیژامه بیرون آید، پلیس ممانعت کرده به عنوان اینکه این عمل برخلاف‏ حیثیت اجتماع است او را جلب می‏کند. هنگامی که مصالح اخلاقی و اجتماعی‏ ، افراد اجتماع را ملزم کند که در معاشرت اسلوب خاصی را رعایت کنند مثلا با لباس کامل بیرون بیایند ، چنین چیزی نه بردگی نام دارد و نه‏ زندان ، و نه ضد آزادی و حیثیت انسانی است و نه ظلم و ضد حکم عقل به‏ شمار می‏رودبرعکس ، پوشیده بودن زن - در همان حدودی که اسلام تعیین کرده است - موجب کرامت و احترام بیشتر او است ، زیرا او را از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون می‏دارد .
 
مانعی برای انحرافات جنسی
در گذشته افراد بی‏خبر، به دانشجویان بیخبرتر از خود می‏گفتند انحراف‏ جنسی، یعنی هم جنس بازی، فقط در میان شرقی ها رایج است و علتش هم دسترسی نداشتن به زن بر اثر قیود زیاد و حجاب است. اما طولی نکشید که معلوم شد رواج این عمل زشت در میان‏ اروپائی ها صد درجه بیشتر از شرقی ها است.ما انکار نمی‏کنیم که دسترسی نداشتن به زن موجب انحراف می‏شود و باید شرائط ازدواج قانونی را سهل کرد، ولی بدون شک آن مقدار که تبرج و خودنمائی زن در اجتماع و معاشرت های آزاد سبب انحراف جنسی می‏شود به‏ مراتب بیشتر از آن است که محرومیت و دست نارسی سبب می‏گردد.

اگر در مشرق زمین محرومیت ها باعث انحراف جنسی و همجنس بازی شده است ، در اروپا شهوترانی های زیاد باعث این انحراف گشته است، تا آنجا که‏ در بعضی کشورها همانطور که در روزنامه‏های خبری خواندیم رسمی و قانونی شد و گفته شد چون ملت انگلستان عملا این کار را پذیرفته است قوه مقننه‏ باید از ملت پیروی کند یعنی نوعی رفراندوم قهری صورت گرفته است، بالاتر اینکه در مجله‏ای خواندم در بعضی کشورهای اروپائی پسرها رسما با یکدیگر ازدواج می‏کنند. در شرق هم، محرومین آن قدر سبب رواج انحراف جنسی نبودند که صاحبان‏ حرمسراها بودند و به اصطلاح اعراب، این انحراف از "بلاط" ملوک و سلاطین آغاز شده است.

انتهای پیام/ ز.ح
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: