۰

شاهزاده قطری، دست پرورده فلسفه ماکیاولی

سایت "الجزیره" در مقاله ای به قلم "العربی صدیقی"استاد دانشگاه "اکستر" می نویسد امیر برون گرا و خوش گذران قطری استاد سیاست های "ماکیاولی" –هدف وسیله را توجیح می کند! - پسرش را جانشین خود نمود و از قدرت کناره گیری کرد.
کد خبر: ۵۸۰۵۲
۱۵:۳۷ - ۱۱ تير ۱۳۹۲
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از باشگاه خبرنگاران، "امیر احمد بن علی آل ثانی خلیفه" سیاستمداری را به مرحله جدیدی ارتقا داد: اتتقال داوطلبانه قدرت به نسل جوان تر!از طریق چنین "تغییر بازی" استادانه ای ، "امیر احمد" بر خلاف پدرش عمل نمود. وی در سال 1995 پدرش راعزل نمود و بر تختش تکیه زد. طبق فلسفه "ماکیاولی"، "امیر احمد" خود را به عنوان شاهزاده ای بی تفاوت به قدرت نشان می دهد.همانطور که قطر، خاورمیانه ، شمال آفریقا و کل جهان در اتنظار این انتقال هستند اما تنها سوالی مطرح است : چگونه امیر تمیم 33 ساله و دانش آموخته مدرسه نظامی سلطنتی "سندهورست" حکومت را اداره خواهد کرد؟

آیا این تغییر به نفع قطر خواهد بود؟  هیچ کسی خارج از خانواده سلطنتی از واقعیت انتقال قدرت خبر دار نخواهد شد. کشوری که زمانی فقیر و تنها تجارت ان مروارید بود، در حال حاضر مرکزی ثروتمند و قدرتمند در اقتصاد جهانی و هم پیمان غرب است. با این وجود چنین اقدام جسورانه ای به هنگامی رخ داده که منطقه خاورمیانه شاهد کشمکش ها و چالش های بزرگی است. پس ناچاریم یافتن تکه های گمشده پازل انتقال قدرت در قطر را به آیندگان واگذار می کنیم.

سوالی که همچنان مطرح است این است که چه انگیزه ای یک "امیر" را به هنگام اوج قدرت وادار به کناره گیری کرد. با وجود سابقه درخشان در کسب ثروت، توزیع رفاه، پایداری، امنیت، دیپلماسی  و  تاسیس سازمان های بسیار پاسخ مناسبی برای این سوال نمی توان یافت. به نظر نمی رسد دلیل بازنشستگی  بیماری بوده باشد چراکه هر دو خلیفه الجزیره و عربستان سعودی مسن تر و بیمار تر از "امیر" قطر هستند. اگر چه می توان براساس برخی از وقایع به جزئیات این تصمیم دست یافت وآن را نشانه دوراندیشی دانست .

طبق تجربه "امیر احمد" (پدر) با انتقال سلطنت به پسرش قدرت قطر را افزایش داده و موقعیت آن را در منطقه پایدارتر از پیش نموده است. وی خواهان برکناری از قدرت از سوی پسرش  نبوده است. بر اساس فلسفه "ماکیاولی"، شخص باید با دیدگاه "کمبود زمان ساعت شنی" زندگی سیاسی "امیر احمد" قانع شود –بدین معنا که دوران حکومت سیاسی امیر به پایان رسیده است، اما این گونه نیز نبوده است.

وراثت قدرت نه تنها در قطر بلکه در خلیج فارس به وضوح دیده می شود. در منطقه خاورمیانه ، قدرت مطلقه میان جرگه پا به سن گذاشته خانواده سلطنتی جابجا می شود. حکومت سالخوردگان سیستمی همیشگی در دوحه محسوب می شود. استعفایی از پیش برنامه ریزی شده آن هم به نفع یک "جوان" در دنیای عرب، و به هنگام "انقلاب های مردمی " تنها بیداری کشورهای همسایه را به دنبال خواهد داشت. روشی نو از انتقال قدرت پا عرصه گذاشته و هنجارها و قوانین جدید باب خواهند شد.

"تمیم بن حمد" ، جانشین "امیر احمد" یکی از ثروتمندترین مردان جهان از سال 1995 است و از سال 2003 که به ولیعهدی رسید؛ تحت نظر پدر نخست وزیرش آموزش دیده است.به اعتقاد بسیاری ، نخست وزیر وقت برکنار شده و امیر آینده قدرت را به چهره سیاسی تثبیت شده ای واگذار نماید.با جدایی این چهره ها از صحنه سیاسی قطر، سوالی که در ذهن است به چگونگی ادامه سیاست های کنونی امیر پیشین بر می گردد. حتما امیر جدید خط مشئ از پدر را برای ادامه مسیر خواهد گرفت.

"امیر تمیم" باید بر مسند امیری  تکیه زند که نمونه ای از حکمران فلسفه "ماکیاولی" است. موانع پیش روی امیر جدید وی را در آزمون بزرگش محک می زند و فرصت هایی را به وی نشان خواهد داد. فرصت هایی همچون حکمرانی عادلانه، خدمات شهروندی، نظارت قانونی بر قدرت اجرایی، تنوع زایی در اقتصاد و صنعت و عدالت شهروندی برای تمام اقوام قطر.وی باید مردان ومشاورانی زبده را بکار گیرد که نطقه نظرات متنوعی را داشته باشند.در آخر، سرنوشت شوم سلطنت ها که حامل تاریخ سیاسی گذشته و حال است یاداور این است که نباید فلسفه "ماکیاولی" را به رسمیت شناخت.

انتهای پیام/ ز.ح
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: