از لحظه راه افتادن يکي از 40 اتوبوس زائران ايراني در هر روز 40 زائر متوسط 2000 کيلومتر را بايد طي کنند تا به شهر نجف اشرف و سپس به کربلا بروند، اما در اين ميان مشکلات مرز مهران و پس از آن داخل عراق چنان شده که آرام آرام حوصله زائران ايراني را سر برده و آنها را کلافه کرده است.
کد خبر: ۳۸۰۲
۰۰:۰۰ - ۲۶ شهريور ۱۳۸۷
به گزارش شيعه نيوز، تصادف اتوبوس زائران لنگرودي در مسير کربلا تا مرز مهران بهانهاي شد تا ناتواني طرف عراقي در فراهم کردن شرکتهاي مناسب براي انجام برنامه ريزيهاي لازم روزانه براي 1600 زائر ايراني را بيش از پيش آشکار کند.
گرچه با حضور شرکت شمسا، نماينده اختصاصي سازمان حج و زيارت در عراق برخي مشکلات مانند هتل، اقامت و غذا تا حدي کم شده، اما نگاههاي غير دوستانه و حتي در برخي موارد توهين آميز مسئولان عراقي موجب شده که بدترين سرويس ممکن در عراق در قالب همان شرکتهاي سرويس دهنده زير نظر پسران صدام و چند بعثي ديگر حالا با ظاهر حقوقي تغيير يافته ولي با همان وسايل نقليه از رده خارج ادامه يابد.
گماردن رانندگاني بيتجربه، نابلد و حتي غير متخصص پشت اتوبوس اسقاطي حامل 40 زائر ايراني که بهانه آن ايجاد اشتغال است، تنها وسيله براي خسته کردن زائران ايراني امام حسين است.
از بدو ورود به مرز، زائر ايراني مجبور است از ساعت 8 صبح در صف مرزي ايران قرار بگيرد تا 11:30 که تازه طرف عراقي کار را شروع ميکند و اين موضوع تا 5 بعد از ظهر طول ميکشد.
گذشته از گرما، نبود امکانات رفاهي و اختلاف ساعت، بسته شدن گاه و بيگاه مرز بر سر نبود يک ساختار مناسب ديپلماتيک و دو طرفه و بهانه تراشيهاي طرف عراقي، بدترين ساعتهاي ممکن را براي زائران فراهم ميکند؛ به گونهاي که بارها و بارها بر سر نزاع يک افسر عراقي با باربران ايراني ساعتها مرز بسته مانده و طرف ايراني گويي دستش زير سنگ طرف عراقي است که کوچکترين اعتراضي نميکند!
رفتارهاي توهين آميز همراه با داد و فرياد نخستين مامور مرزباني، گذر از مسيري 500 متري به همراه بار و وسايل در گرماي غيرقابل تحمل عراق ديگر اجازه تحمل توهين و الفاظ رکيک عربي بچههاي 17 ـ 18 سالهاي که لباس سربازان ارتش آمريکا را پوشيدهاند ولي نوشته ارتش ملي عراق بر روي سينههاي آنهاست را باقي نميگذارد.
انگشت نگاري از هر 10 انگشت دست و ثبت عکس قرنيه هر دو چشم (Eye Print) محصول انتخاب جوانان بين 25 تا 45 ساله کاروانها توسط دو سرباز آمريکايي است.
در اين ميان از حيث امکانات بين مرز ما و عراق هيچ فرقي جز در يک سرويس دستشويي بزرگ و يک نمازخانه وجود ندارد و معلوم نيست در اين 30 ماه گذشته که مرز مهران فعال شده و به ازاي عبور هر مسافر عتبات 40 هزار تومان عايد مرز ميشود، چرا هنوز يک سالن مناسب با سيستم تهويه مناسبتر فصلي و ساير امکانات رفاهي براي زائران عتبات فراهم نشده است؟!
محليها تغييرات 6 ماهه در شهرداري مهران، شهري که هنوز بوي جنگ زدگي شديد از آن به مشام ميرسد را عامل اين بيثباتي ميدانند.
اما آيا غير از اين است که سنت عقد تفاهم نامه و پروتکلهاي سياسي و توريستي براي سفر به يک کشور مستلزم بررسي بند بند ضمايم و حاشيههاي آن است.
متاسفانه بارها اعلام شده که افراد زيادي به دليل حضور غيرقانوني در عراق در زندانهاي آن گرفتار هستند، ولي آيا شده کسي از نحوه غيرقابل توجيه انتقال زائران ايراني به عراق انتقادي کند.
اگر از هر زائر عتبات در مورد سختيهاي اين سفر سوال کنيد، از غذاي بيکيفيت به اصطلاح سفارشي شرکت «ش» در کوت عراق که غيرقابل تحمل شروع ميشود و تا وضعيت بد امکانات رفاهي هتلها و رانندگي ناشي وار و خطرناک رانندگان اتوبوسهاي حامل زائران تا رفتار بد ماموران عراقي ادامه مييابد.
به بيان واضحتر مردم به دليل عشق به زيارت اميرالمونين (ع) و امام حسين (ع) و حضرت عباس (ع) چشم بر مشکلات ميبندند و دل در گرو مهر اين ائمه مطهر قرار ميدهند. اما اين دليل ميشود که دستگاه ديپلماسي، بخشهاي گوناگون دولتي و به ويژه سازمان حج در برابر بيتوجهي و بيتفاوتيهاي موجود بخشهاي دولتي عراق سکوت کنند!
عراقيها به دليلي واهي و توجيه توليد نشدن بازار کار اجازه نميدهند 40 اتوبوس سالم ايراني در عراق وظيفه حمل و نقل زائران ايراني را انجام دهد و در اين ميان با توجه به امکاناتي که روزانه به اين کشور تزريق ميشود، هيچ انگيزهاي براي فراهم کردن وسايل نقليه جديد براي پرسودترين بازار توريستي کشورشان ندارند.
در اين ميان مسامحه جالب طرف ايراني موجب شده که جان مسافران در کف رانندگان ناشي و اغلب بيسوادي قرار بگيرد که به گواه افراد حاضر در يکي از کاروانها حتي جادههاي عراق را هم بلد نيستند و ماه گذشته در نمونهاي واضح يک اتوبوس جا مانده از کاروان اتوبوسهاي ايراني 5 ساعت در وضعيت ناامن عراق و جادههاي خراب و از بين رفته آن بين شهرهاي ديوانيه و نجف دور خود ميچرخيده است!
از سوي ديگر وضعيت اقتصادي عراق خرابتر از آن است که مقامات دورانديش آن به دنبال ايجاد بازار کار براي جوانان ناوارد شهرهاي مختلف خودشان باشند و متاسفانه اين ديدگاه با برخي مشکلات مذهبي و ذهنيت در قبايل خاص مناطق عراق تنها خطر را براي سلامتي و جان مسافران عتبات زياد ميکند.
اندازه گيري ميزان امنيت عراق و سطح رفاه موجود يکي از مشکلاتي است که به مرور حل شده، اما گويي زائران ايراني عتبات مجاني به عراق ميروند و دولت اين کشور يارانهاي به آنها ميدهد که اين گونه مورد توهين و رفتار زشت ماموران دولتي اين کشور قرار ميگيرند.
براساس تجربه افراد متخصص در حوزه توريسم زيارتي، هر زائر ايراني حداقل 100 هزار تومان و حداکثر يک ميليون تومان با خود همراه داشته و از بازارهاي نجف و کربلا خريد ميکند. گذشته از حق دولتي که بابت حضور هر مسافر ايراني در قالب هزينه 267 هزارتوماني ثبت نام به عراقيها پرداخت ميشود، ميتوان به اين نتيجه رسيد که رقمي بالغ بر 21 ميليارد تومان پول ايراني در بازارهاي عراقي تزريق ميشود و گواه اين بررسي انبوه اسکناسهاي مختلف ايراني در شهرهاي نجف و کربلاست به حدي که مبادله مالي بين خود عراقيها هم با اسکناسهاي ايراني صورت ميپذيرد!
در اين شرايط چرا طرف عراقي اجازه رشد امکانات در هتلها و سرويس رساني بهتر به زائران را در خاموشيهاي 20 ساعتي نجف و 18 ساعتي کربلا را نداده و روز به روز از سطح کيفي خدمات کاسته و در اين ميان هتلداران و شرکتهاي حمل و نقل را حمايت ميکند؟!
کشته شدن زائر لنگرودي در حادثه اتوبوس عراقي که بين کربلا و مهران اتفاق افتاد، زنگ خطري جدي براي کساني است که ماجراي سفر زائران ايراني به عتبات را همواره با روايات و احاديث در مورد سختي اين سفر توجيه ميکنند تا نتيجه مسامحه و بيتفاوتي آنها مورد ارزيابي و بازخواست مردم قرار نگيرد.
اين مشکلات در شرايطي است که مسئولان سازمان حج و زيارت شکل رسانهاي بزرگي به توافق هوايي 450 دلاري با طرف عراقي ميدهند، اما اشارهاي به حدود هزينه يک ميليون توماني براي هر زائر هوايي و بيميلي شرکتهاي داخلي به جز خط هوايي از رده خارج عراق براي اين برنامه هوايي نميکنند!