۰

توبه رئیس باند سارقان موتورسیکلت

سرهنگ کارآگاه علی عزیز خانی رییس پایگاه ۸ پلیس آگاهی تهران به رکنا گفت: با وقوع سرقت‌های سریالی موتورسیکلت در مرکز تهران، موضوع رسیدگی به پرونده در دستور کار تیمی زبده از کارآگاهان پایگاه هشتم پلیس آگاهی قرار گرفت.
کد خبر: ۲۹۰۶۹۱
۱۱:۲۸ - ۲۹ اسفند ۱۴۰۲

شیعه نیوز | رییس پایگاه هشتم پلیس آگاهی تهران از انهدام باند بزرگ سرقت موتورسیکلت در تهران، خبر داد و گفت: در این پرونده ۷ سارق و ۱۰ مالخر بازداشت شدند.

به گزارش «شیعه نیوز»، سرهنگ کارآگاه علی عزیز خانی رییس پایگاه ۸ پلیس آگاهی تهران به رکنا گفت: با وقوع سرقت‌های سریالی موتورسیکلت در مرکز تهران، موضوع رسیدگی به پرونده در دستور کار تیمی زبده از کارآگاهان پایگاه هشتم پلیس آگاهی قرار گرفت.

وی افزود: تحقیقات ابتدایی کارآگاهان نشان می‌داد، اعضای یک باند سرقت موتورسیکلت در ساعات پایانی شب راهی معابر خلوت شده و پس از شناسایی موتورسیکلت اقدام به سرقت آن‌ها با تخریب قفل کرده و از صحنه جرم متواری شدند.

وی افزود: کارآگاهان در گام بعدی با اقدامات اطلاعاتی و شیوه‌های نوین کشف جرم متوجه شدند این سرقت‌ها توسط ۷ مرد جوان انجام شده و سردسته این باند بزرگ فردی به نام رامین ۲۵ ساله است.

رئیس پایگاه هشتم پلیس آگاهی تهران ادامه داد: کارآگاهان پس از دریافت این اطلاعات مهم، با روش‌های علمی و پلیسی مخفیگاه متهمان پرونده را در نقاط مختلف تهران شناسایی کردند و بلافاصله وارد عمل شدند.

وی افزود: کارآگاهان پس از هماهنگی‌های لازم با مرجع قضایی راهی مخفیگاه‌های موردنظر شدند و ۷ مرد جوان را در عملیات ضربتی بازداشت کردند.

عزیز خانی گفت: متهمان پس از انتقال به پایگاه هشتم پلیس آگاهی هدف تحقیق قرار گرفتند و به جرم خود مبنی بر سرقت ده‌ها موتورسیکلت در سطح معابر تهران اعتراف کرد؛ همچنین در بررسی‌های بیشتر ۱۰ مالخر شناسایی شدند.

وی با بیان اینکه کارآگاهان ۱۰ مالخر را بازداشت کردند، ادامه داد: کارآگاهان در بررسی از مخفیگاه ۱۷ متهم پرونده تعداد ۷۲ موتورسیکلت مسروقه را کشف کردند.

وی خاطرنشان کرد: با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضایی متهمان برای کشف جرائم احتمالی و شناسایی سایر شکات دیگر در اختیار کارآگاهان پایگاه هشتم پلیس آگاهی قرار گرفتند.

گفتگو با رییس باند
رییس باند که پسر جوانی است می‌گوید بخاطر اشک‌های مادرم دیگر دزدی نمی‌کنم و توبه کردم.

سابقه داری؟

نه

چرا دزدی؟

یکی از دوستانم وسوسه ام کرد.

شغل؟

میوه فروش هستم.

ارزشش را داشت؟

نه

حرف آخر؟

پشیمانم، هیچ چیزی ارزشش را ندارد و مادرم بخاطر من اشک ریخت و شرمنده اش شدم و دیگر بخاطر اشک‌های مادرم دزدی نمی‌کنم و پشیمانم.

 

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: