۰
آشنايي با نشانه هاي ظهور

قيام سفياني

دراين‌باره که سفياني واقعاً يک شخصيت انساني است يا اين که اين واژه نمادين است دو ديدگاه وجود دارد برخي احتمال داده‌اند واژه سفياني به يک شخصيت خاص انساني اشاره ندارد اين واژه به انحرافاتي اشاره دارد که در آخرالزمان در درون دنياي اسلام به وجود مي‌آيد.
کد خبر: ۲۸۹۰
۰۰:۰۰ - ۲۲ تير ۱۳۸۷

قيام سفياني، از مهم‌ترين نشانه‌هاي ظهور امام مهدي (عج) است. در اين باره در منابع شيعي و سني بيش از يک صد حديث وجود دارد. از اين رو در اصل اين مطلب نمي‌توان ترديد کرد، گرچه پاره‌اي از جزييات آن اثبات‌پذير نباشد.

اين حادثه از نشانه‌هاي حتمي ظهور است؛ يعني از نشانه‌هايي است که پيش از ظهور حتماً و قطعاً رخ خواهد داد. از امام سجاد (ع) در حديث معتبري چنين روايت شده است: «ان امر السفياني حتم من الله و امر السفياني حتم من الله[1]؛ قائم از سوي خداوند حتمي است و سفياني نيز از سوي خداوند حتمي است.»

دراين‌باره که سفياني واقعاً يک شخصيت انساني است يا اين که اين واژه نمادين است دو ديدگاه وجود دارد برخي احتمال داده‌اند واژه سفياني به يک شخصيت خاص انساني اشاره ندارد اين واژه به انحرافاتي اشاره دارد که در آخرالزمان در درون دنياي اسلام به وجود مي‌آيد و از اين رو براي آن مصداق معيني نمي‌توان تعيين کرد بلکه تمام جريانات انحرافي عالم اسلامي مصداق اين واژه هستند اما ديدگاه نخست با روايات هم‌خواني بيشتري دارد يعني سفياني نمادين نيست بلکه واقعا يک شخصيت معين انساني است. زيرا تمام خصوصيات و جزيياتي که براي اين شخصيت در احاديث ذکر شده است را مي‌توان با وجود انسان دانستن سفياني فهم و تفسير کرد. بنابراين دليلي بر حمل اين واژه بر معناي خلاف ظاهر و نمادين گرفتن آن نيست. به هر تقدير پاره‌اي از اطلاعات مربوط به اين واقعه که در روايات منعکس شده است بدين شرح است: به سفياني به دليل انتسابي که به خاندان ابوسفيان دارد سفياني گفته مي‌شود يعني او از نسل ابوسفيان است.

از امام سجاد(ع) در اين باره چنين روايت شده است: «و هو من ولد عتبة بن ابي سفيان[2]؛ او از نسل عتبة بن ابوسفيان است.»

درباره دين سفياني روايات مختلفي وجود دارد پاره‌اي از روايات او را مسلمان و پاره‌اي ديگر او را نصراني معرفي کرده‌اند. شايد جمع اين دو دسته روايت با توجه به اين روايت امام صادق(ع) امکان پذير باشد: «و يذهب الي الروم لرفع الملک الخراساني و يرجع منها متنصراً[3]؛ او براي از ميان بردن حکومت خراساني به روم مي‌رود و در حالي که به نصرانيت گرويده است از آن جا باز مي‌گردد.» يعني سفياني در ابتدا مسلمان است و در نهايت به آيين مسيحيت مي‌گرود.

قيام سفياني در ماه رجب و شش ماه پيش از ظهور امام مهدي(عج) است امام صادق(ع) در حديثي فرموده‌اند: «السفياني و القائم في سنة[4]؛ حرکت سفياني و ظهور قائم(عج) در يک سال است. در حديث معتبر ديگري فرمودند: ان امر السفياني من الامر المحتوم و خروجه في رجب[5]؛ حرکت سفياني از نشانه‌هاي حتمي است و در ماه رجب روي خواهد داد.

سفياني جنبش خود را از سرزمين شام آغاز خواهد کرد. به اين مطلب در روايات متعددي تصريح شده است. از جمله امام علي(عج) در اين باره فرمودند: «تخرج بالشام ثلاث رايات: الاصهب و الابقع و السفياني[6]؛ از شام سه پرچم برافراشته مي‌شود: پرچم اصهب، ابقع و سفياني.»

درباره انگيزه قيام سفياني دو تحليل وجود دارد: تحليل اول کينه‌توزي و کشتار شيعيان را اصلي‌ترين هدف سفياني مي‌داند و به همين دليل است که او به عراق و خصوصا کوفه که از مناطق شيعه نشين است حمله کرده و بسياري از شيعيان اين منطقه را مي‌کشد. امام باقر(ع) در حديث معتبري مي‌فرمايند: «فان حنقه و شرهه انما هي علي شيعتنا[7]؛ خشم و کينه او تنها متوجه شيعيان ماست و تنها بر کشتن آنها حريص است.» تحليل ديگر اين است که انگيزه اصلي سفياني ناامن کردن منطقه براي امام مهدي(عج) و ترور آن حضرت و در نهايت جلوگيري از آغاز نهضت جهاني آن حضرت است. امام باقر(ع) در حديث معتبري فرموده‌اند: و يبعث السفياني بعثا الي المدينة فينفر المهدي منها الي مکة فيبلغ امير الجيش السفياني ان المهدي قد اخرج الي مکة[8]؛ سفياني سپاهي را به مدينه مي‌فرستد مهدي از آن جا مي‌گريزد و به مکه مي‌رود به امير سپاه سفياني گزارش مي‌رسد که مهدي(عج) به مکه رفته است ...»

اين تعقيب و گريز نشان مي‌دهد که امام مهدي(عج) اندکي پيش از ظهور به اقداماتي نيمه علني دست مي‌زند و عوامل اطلاعاتي سفياني از حضور امام در مدينه مطلع مي‌شوند و به همين دليل براي ترور آن حضرت به تحرکات وسيعي دست مي‌زنند.

به هر تقدير سفياني قيام خود را از شام آغاز مي‌کند و طبيعتاً زياده خواهي‌هاي او در سرزمين شام مخالفت‌هايي را نيز به دنبال خواهد داشت اما سفياني در مدت کوتاهي تمامي رقيبان را سرکوب کرده و موقعيت خود را تثبيت مي‌کند. امام باقر(ع) در حديث معتبري مي‌فرمايند: ثم يختلفون عند ذلک علي ثلاث رايات راية الاصهب و راية الابقع و راية السفياني، فيلتقي السفياني بالابقع فيقتلون فيقتله السفياني و من تبعه ثم يقتل الاصهب[9]؛ در اين هنگام سه پرچم با يکديگر به نزاع بر مي‌خيزند پرچم ابقع، اصهب و سفياني. سفياني با ابقع مواجه مي‌شود و با يکديگر مي‌جنگند و سفياني او و يارانش را مي‌کشد. پس از آن اصهب را مي‌کشد.»

سفياني پس از تثبيت موقعيت خود پنج منطقه را را به تصرف در خواهد آورد امام صادق(ع) در حديث معتبري مي‌فرمايند: السفياني من المحتوم ... فاذا ملک الکور الخمس ملک تسعة‌ اشهر[10]؛ سفياني از علائم حتمي است ... چون مناطق پنج گانه را تصرف کرد نه ماه حکومت مي‌کند.»

پاره‌اي از احاديث که به اعتبار حديث پيشين نيستند نام اين مناطق را ذکر کرده‌اند از جمله امام صادق(ع) مي‌فرمايند: «ادا ملک الکور الشام الخمس (دمشق) حمص، فلسطين، و الاردن و قنسرين ‌فتوقعوا عند ذلک الفرج[11]؛ چون سفياني مناطق پنج گانه شام: دمشق، حمص، فلسطين، اردن و قنسرين را تصرف کرد منتظر فرج باشيد.

يکي از فرازهاي مهم جنبش سفياني نبرد قرقيسيا است. سفياني پس از سرکوب مخالفان هدفي جز حمله به عراق ندارد از اين رو با سپاهي بزرگ به سمت عراق رهسپار مي‌شود در ميانه راه در منطقه‌اي به نام قرقيسيا ـ شهري در سوريه در محل اتصال رود خابور و فرات ـ ميان او و سپاهي ديگر جنگي هولناک در مي‌گيرد. از طرف ديگر اين درگيري اطلاع دقيقي در دست نيست اما اجمالا مي‌دانيم که هر دو طرف نزاع بر باطل‌اند و تلفات اين جنگ بسيار زياد است امام باقر(ع) در حديث معتبري مي‌فرمايند: «و يمر جيشه بقرقيسيا فيقتتلون بها فيقتل من الجبارين ماة الف[12]؛ سپاه سفياني به قرقيسيا مي‌رسد در آنجا نبردي در مي‌گيرد و از ستم‌گران صد هزار نفر کشته مي‌شوند.»

سفياني پس از آن که فاتحانه از اين جنگ بيرون مي‌آيد هم زمان با دو سپاه بزرگ به عراق و مدينه يورش مي‌برد. سپاه او در عراق شيعيان بسياري را از دم تيغ مي‌گذرانند. امام باقر(ع) در ادامه حديث قبل مي‌فرمايند: «يبعث السفياني جيشا الي الکوفه و عدتهم سبعون الفا فيحسبون من اهل الکوفة قتلا و صلبا و سبيا؛ سفياني سپاهي هفتاد هزار نفري را به کوفه گسيل مي‌دارد آنها برخي از اهل کوفه را مي‌کشند برخي را به دار مي‌آويزند و برخي را اسير مي‌کنند.»

هم چنان که در مدينه نيز بسياري از شيعيان توسط سپاه سفياني قتل عام مي‌شوند امام علي(ع) در اين باره مي‌فرمايند: «و يبعث بجيش الي المدينة فياخذون من قدروا من ال محمد(ص) و يقتل من بني هاشم رجال و نساء[13]؛ سفياني سپاهي را به مدينه گسيل مي‌دارد و آنها کساني از خاندان پيامبر(ص) را که بتوانند دستگير مي‌کنند و از بني هاشم مردان و زنان زيادي را مي‌کشند.»

با حمله سپاه سفياني به مدينه امام مهدي(عج) از مدينه به سمت مکه حرکت مي‌کند. امام باقر(ع) در حديث معتبري مي‌فرمايند: «و يبعث السفياني بعثا الي المدينة فينفر المهدي منها الي مکه[14]؛ و سفياني سپاهي را به مدينه گسيل مي‌دارد مهدي(عج) از آنجا به سمت مکه مي‌گريزد.»

با اطلاع سفياني از حرکت امام به سمت مکه وي سپاهي را به سمت مکه گسيل مي‌دارد و در ميانه راه در سرزميني به نام بيداء يکي ديگر از نشانه‌هاي حتمي ظهور رخ مي‌دهد و آن نشانه خسف بيداء است ـ خسف به معناي فرو رفتن است و بيداء نام منطقه‌اي ميان مکه و مدينه است ـ تفصيل اين ماجرا به اين صورت است که سپاه سفياني که به سمت مکه حرکت کرده است هدفي جز ترور امام مهدي(عج) و ممانعت از عملي شدن برنامه ظهور ندارد. رسيدن سپاه سفياني به مکه به معناي تحقق اين نيت پليد خواهد بود از اين رو چاره‌اي نيست جز اين که به اعجاز الهي از رسيدن سپاه سفياني به مکه ممانعت به عمل آيد و به همين دليل است که هنگامي که سپاه سفياني به سرزمين بيداء رسيد به اشاره منادي آسماني، زمين دهان خود را باز مي‌کند و سپاه سفياني را در خود فرو مي‌برد. امام صادق(ع) در اين باره فرمودند: «من الحتوم الذي لابدان يکون قبل القائم خروج السفياني و خسف بالبيداء[15]؛ از علايم حتمي که به ناچار پيش از قائم(عج) اتفاق خواهد افتاد قيام سفياني و فرو رفتن در سرزمين بيداء است.»

امام باقر(ع) فرمودند: «فيبلغ امير جيش السفياني ان المهدي قد خرج الي مکة فيبعث جيشا علي اثره فلايدرکه که حتي يدخل مکة ... فينزل امير جيش السفياني البيداء فينادي مناد من السماء يا بيداء ابيدي القوم فيخسف بهم[16]؛ به فرمانده لشکر سفياني گزارش مي‌رسد که مهدي به سمت مکه حرکت کرده است. او سپاهي را به دنبال آن حضرت روانه مي‌کند آنها به وي دست نمي‌يابند. مهدي داخل مکه مي‌شود ... فرمانده سپاه سفياني با سپاهش در بيداء فرود مي‌ايد در اين هنگام ندا دهنده‌اي از آسمان ندا مي‌دهد اي زمين بيداء اينان را نابود کن. سپس زمين آنها را در خود فرو مي‌برد.

از ديگر فرازهاي جنبش سفياني درگيري او با سپاه امام مهدي(عج) است. سفياني به عنوان گسترده‌ترين جبهه مخالف امام مهدي(عج) در مناطق مختلف درگيريهاي متعددي با سپاه امام مهدي(عج) خواهد داشت که البته در تمام آنها شکست خواهد خورد و در نهايت به دست سربازان پاک باخته آن حضرت کشته خواهد شد. امام علي(ع) در اين باره مي‌فرمايند: «فيودي بالسفياني اسيرا فيامر به فيذبح علي باب الرحبة[17]؛ سفياني اسير مي‌شود و نزد امام مهدي(عج) آورده مي‌شود آن حضرت دستور قتل او را صادر مي‌کند و او نزد باب الرحبه کشته مي‌شود.

جنبش سفياني از آغاز تا به انجام پانزده ماه بيشتر طول نمي‌کشد که شش ماه آن پيش از ظهور است و نه ماه آن پس از ظهور از امام صادق(ع) در حديث معتبري چنين روايت شده است. «من اول خروجه الي آخره خمسة عشر شهرا ستة اشهر يقاتل فيها[18]؛ از ابتداي حرکت او تا آخر کارش پانزده ماه به طول مي‌انجامد شش ماه آن را به جنگ مي‌پردازد.

پي نوشت:

[1] . عبدالله بن جعفر حميري، قرب الاسناد، ص 374، ح 1329.

[2] . شيخ طوسي، الغيبة، ص 443.

[3] . خاتون‌آبادي، اربعين، ص 153.

[4] . نعماني، الغيبة، ص 376.

[5] . شيخ صدوق، کمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ص 558.

[6] . علي کوراني، معجم احاديث الامام المهدي(عج)، ج 3، ص 81.

[7] . نعماني، الغيبة، ص 417.

[8] . همان، ص 392.

[9] . همان، ص 391.

[10] . همان، ص 416.

[11] . کمال الدين، ج 2، ص 557.

[12] . الغيبة نعماني، ص 392.

[13] . معجم احاديث الامام المهدي، ج 3، ص 91.

[14] . الغيبة نعماني، ص 392.

[15] . همان، ص 372.

[16] . همان، ص 392.

[17] . معجم احاديث الامام المهدي(عج)، ج 3، ص 314.

[18] . الغيبة نعماني، ص 416.

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: