۰
بانوي نومسلمان استراليايي :

من را مسخره مي‌کنند ؛ ولي قلبم مطمئن است

کد خبر: ۲۸۴۶
۰۰:۰۰ - ۰۹ تير ۱۳۸۷
خانم «زينب تايلور» از استراليا که براي شرکت در کنفرانس بين‌المللي فاطمه‌شناسي (اراک)‌ شنبه 21 ژوئن وارد ايران شد، آنقدر صادقانه و دلنشين از عواطفش گفت که دلم نيامد بسادگي از کنار آنها عبور کنم.

او خود را اينگونه معرفي مي‌کند: «من از دهکده‌اي متفاوت از اينجا، در کشور استراليا به ايران آمده‌ام. در آنجا مسلمانان انگشت‌شماراند. من قبلا مسيحي بودم تا اينکه يک دوست ـ به عنوان موهبتي الهي ـ مرا با کتب اسلامي آشنا کرد. آن کتاب‌ها برايم جذاب بودند...»

و البته جذاب‌ترين اين کتاب‌ها، مهم‌ترين آنها بود: «هنوز مسلمان نشده بودم که قرآن را مطالعه کردم. حسي که به من مي‌داد مشخص مي‌کرد که اين کتاب زميني نيست، آسماني است. قرآن را ابتدا انگليسي و بعد به عربي ياد گرفتم. سپس زندگي حضرت رسول را مطالعه کردم. من قدم به قدم اسلام را شناختم».

شايد اگر شما هم زينب تايلور را ببينيد، اندک شک و شبهه‌اي درباره حقانيت اسلام در ذهنتان نماند: «اينک حال من، حال اطمينان است. با تمام وجود ايمان دارم که اگر يک چراغ هدايت در دنيا باشد آن اسلام است».


وقتي از مشکلاتش در استراليا از او مي پرسيم بسيار متأثر مي‌شود. شايد محدود شدن رابطه با خانواده و دوستان نزديک سابقش ـ پس از مسلمان شدن ـ سخت‌ترين مشکل وي باشد. زينب مي‌گويد: «اين خودش جهاد است. مردم آنجا اغلب از ديدن نوع پوشش من شوکه مي‌شوند. خيلي‌ها مرا مسخره و طرد مي‌کنند. تعداد مسلمانان در منطقه ما بسيار کم است و اين وضع مرا بسيار دشوار مي‌کند. رسانه‌ها با آيين من تناسب ندارند، بنابراين آنها را تقريباً از خانه حذف کردم. با آن دسته از دوستان سابق که امکان ادامه ارتباط نبود هم قطع رابطه کردم».

تايلور با لحني آميخته از "فخر" و "زجر" اضافه مي‌کند: «من اولين زن محجبه در منطقه خودم بودم. من براي آنها عجيب هستم و آنها به جاي اينکه بخواهند مرا بشناسند مرا مسخره مي‌کنند! اما من در همه‌ي اين سختي‌ها يک دلخوشي دارم که آنها ندارند و آن "اسلام" و "قرآن" است. من با کساني در ارتباط هستم که آنها از آن محروم هستند ؛ من "خداوند" و "اهل‌بيت" را دارم».

اين بانوي مسلمان و مستبصر استراليايي از کمبودها نيز سخن مي‌گويد: «امکانات اسلامي در محل سکونت من کم است. کتاب در مورد دين اسلام در آنجا بسيار کم است. زندگي براي من در آنجا سخت است. با اين‌همه، من مسافتي طولاني طي مي‌کنم تا فرزندانم را در يک مرکز آموزشي خيلي کوچک اسلامي بگذارم، چون من يک مادرم».

زينب تايلور که به عنوان يک زن انديشمند شيعه براي شرکت در کنگره فاطمه‌شناي به ايران دعوت شده است عليرغم تمامي اين رنج‌ها، گفتگو را با اين کلمات اميدوارانه به پايان مي‌برد: «با تمامي اوصافي که گفتم، خوشحال و خوشبختم ؛ چرا که همراه با همسر و فرزندانم در درياي بي‌کران اسلام زندگي مي‌کنيم».

ما هم خوشحاليم خانم تايلور ... و اميدوار که بتوانيم خداي متعال را ـ به خاطر نبود مشکلات تو، در جمهوري اسلامي ايران ـ شکرگذار باشيم.

ما برايت دعا مي‌کنيم ... و براي تمام مسلمانان و نومسلمانان، تا مشکلاتشان در تمام دنيا به زودي زود پايان پذيرد.

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: