۶

اعتراف عمر

کد خبر: ۲۸۰۱۲
۱۲:۱۳ - ۲۴ آبان ۱۳۹۰
SHIA-NEWS.COM  شیعه نیوز :

ابن عباس می گوید: شبى با عمر در راهى می رفتیم. عمر آیه اى را قرائت كرد كه در آن از على بن ابى طالب علیه السلام یاد شده بود، و سپس گفت: سوگند به خدا! اى اولاد عبدالمطلب به طوز قطع على علیه السلام در میان شما سزاواتر به خلافت بود از من و ابوبكر. من با خود گفتم: خدا مرا نبخشد اگر كه از ولایت على علیه السلام دورى كنم. سپس به عمر گفتم: چگونه این سخن را می گویى در حالى كه تو و ابوبكر، خلافت را از او سلب كردید. عمر مدتى ساكت شد و سپس گفت: به خدا قسم ما آنچه را كه كردیم از روى عدالت نبود بلكه ما ترسیدیم كه عرب به سبب جنگ هائى كه على علیه السلام كرده و كسانى را كه كشته، تن به خلافت او ندهند.
ابن عباس گوید: خواستم در پاسخ او بگویم كه رسول خدا او را به مهمترین میدانهاى جنگ می فرستاد و او با شجاعت می جنگید و بزرگان آنها را در هم می شكست و زبون می ساخت و پیامبر در آن مأموریت ها على علیه السلام را كوچك نمى شمرد، مع الوصف تو و ابوبكر او را كوچك می شمارید؟
سپس عمر گفت: آنچه كه شده است گذشته ولى به خدا قسم ما در هیچ امرى بدون على علیه السلام تصمیم نمى گیریم و هیچ كارى را بدون اذن او انجام نمى دهیم.
همچنین روزی "طارق بن شهاب كتابى" در مجلس عمر بن خطاب حاضر شد.
عمر مدتى ساكت شد و سپس گفت: به خدا قسم ما آنچه را كه كردیم از روى عدالت نبود بلكه ما ترسیدیم كه عرب به سبب جنگ هائى كه على علیه السلام كرده و كسانى را كه كشته، تن به خلافت او ندهند
در آن جلسه رو به حضار كرده و گفت: اگر این آیه مباركه «الیوم الكملت لكم دینكم» درباره ما نازل شده بود، ما این روز را عید می گرفتیم.
این سخن او را تمام حاضرین من جمله عمر تأیید كردند و این در حالى است كه پیامبر صلّى الله علیه وآله وسلّم فرمود: روز غدیر خم برترین عیدهاى امت من است و این همان روزى است كه خداى تعالى مرا امر فرمود كه برادرم على ابن ابى طالب علیه السلام را به عنوان جانشین خود برگزینم.
بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
منبع:
داستانهای الغدیر، تجلی امیرمومنان علی علیه السلام؛ سیدرضا باقریان موحد؛ به نقل از الغدیر، ج ۲، صص ۱۹۶ و ۳۷۰
برچسب ها: عمرین خطاب
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۳
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۶
نظرات بینندگان
عمر
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۲۲ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۵
حق گرفتني است نه دادني.حضرت علي انساني بوده كه كسي نمي توانست حق ايشان را بخورد.
ناشناس
Canada
۲۳:۵۲ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۵
پس با این منطق، ما اصلا غصب حق و غصب مال در دین نداریم، چون کسی‌ نمی‌تواند حق دیگری را غصب کند. بله، حق گرفتنی است، ولی‌ گاهی اوقات صاحب حق نمی‌تواند آن را از غاصب حق بگیرد. مثل واقعه کربلا که امام حسین نتوانستند حق خود را -مقام خلافت- را از یزیدیان بگیرند. لعنت بر غاصبان حق امیر المومنین علی‌
ناشناس
Canada
۲۳:۵۶ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۵
گرچه حضرت علی‌ انسانی‌ والا و شجاع بوده اند، ولی‌ چنان مظلوم واقع شدند که به گواهی بسیاری از منابع اهل تسنن، حتی همسر ایشان را شهید کردند. (لطفا عبارت "شهادت حضرت زهرا در منابع اهل تسنن" را در اینترنت جست و جو کنید، به منابع زیادی از اهل تسنن بر خواهید خورد). غصب حق ایشان در خلافت که جای خود دارد. لعنت بر ظالمان بر حضرت زهرا و امیرلمومنن علی‌ علیهما السّلام.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۰۹ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۶
نمي دانم چرا پاسخ مرا نشان نداديد !
مهدی
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۳۵ - ۱۳۹۰/۰۹/۰۱
این نظر نیز تایید کننده بر حق بودن امیرالمومنین علی (ع) می باشد چون حق ایشان توسط غاصبان حق گرفته شده است. جای تعجب دارد که چرا عده ای به غاصبان حق اقتدا می کنند!!!!!!!!!!
حبیب
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۸/۲۶
نظر من را چرا نگذاشتید