۰
چه کسانی از زنده بودن قذافی ضرر می کردند؛

مهره ای که زیادی می دانست ؟!

در حقیقت قذافی از نظر غرب مهره سوخته ای بود که زیاد می دانست یا به عبارت بهتر «زیادی» می دانست و باید سناریو اکثر فیلمهای هالیوودی در مورد او اجرا می شد.
کد خبر: ۲۷۵۵۰
۱۵:۴۶ - ۰۹ آبان ۱۳۹۰
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز» ، در این مسئله کمترین تردیدی نیست که دیکتاتور لیبی بعد از کشف محل اختفا با شلیک چند گلوله به قتل رسیده است ولی مسئله اینجاست که آیا واقعاً قذافی را همان چند نوجوانی که تصاویر آنها در همه رسانه های جهان منتشر شد، کشتند؟ از تمام حدث و گمانها که بگذریم شواهد موجود که به تصویر نیز کشیده شده حاکی از آن است که قذافی بعد از کشف محل اختفای خویش، تسلیم شده و حتی دست های خود را به نشانه تسلیم بالا برده بود. بنابراین چه کسانی اصرار داشتند که قذافی در همان موقع دستگیری کشته شود؟

در یکی از کلیپ های به نمایش درآمده از کشته شدن قذافی، صدای انقلابیون لیبی شنیده می شود که یکصدا فریاد می زدند او را زنده می خواهیم. این فریاد یکپارچه با شلیک چند تک گلوله قطع می شود و پس از آن جسد قذافی با محل اصابت گلوله هایی که به آن اشاره شد، دیده می شود. شواهد یاد شده کمترین تردیدی باقی نمی گذارد که نه فقط قذافی را انقلابیون دستگیرکننده وی به قتل نرسانده اند بلکه آنها خواستار زنده ماندن وی برای محاکمه و پرده برداری از اسرار چنددهه جنایت و خونریزی دیکتاتور لیبی بوده اند. حالا باید دید چه کسانی از زنده ماندن و محاکمه دیکتاتور سابق لیبی ضرر می کردند و چه کسانی از اعترافات قذافی وحشت داشتند.
وقتی قذافی برای اولین بار در مقابل دوربین های تلویزیونی مشاهده شد جمعیت قابل توجهی در اطراف بود که کسی به طور مستقیم با دیکتاتور کاری نداشت و فقط شعار می دادند ولی به طور ناگهانی دیکتاتور کشته می شود و هزاران اسناد ناگفته همراه او دفن می شوند. ناتو و آمریکا در همان ساعات اولیه ادعا کردند که هیچ اطلاعاتی از شهر سرت در اختیار نداشتند و انقلابیون به طور اتفاقی قذافی را پیدا کردند.

در رسانه هایی مثل یورونیوز و سی ان ان خبر کشته شدن قذافی در درگیری تن به تن با انقلابیون منتشر شد ولی این حقیقت در هیچ خبری یادآوری نشد که همین قذافی چند سال گذشته هیئتی متشکل از کارشناسان آمریکا و انگلیس را برای بازدید و مونتاژ سلاحهای فوق پیشرفته لیبی پذیرایی می کرد. در این میان گافی که همین شبکه های خبری مرتکب شدند این بود که قبل از دستگیری قذافی این خبر را انعکاس دادند که نیروهای ناتو شهر سرت را بمباران کرده اند ولی نکته جالب اینجاست که این نقطه همان محلی بود که چند روز بعد قذافی کشف شد. در خبرهای روزهای بعد ناتو هرگونه بمباران شهر سرت را انکار کرد و در خبرها گفته شد خود انقلابیون دیکتاتور را کشف کرده اند و نیروهای فرانسه، انگلیس و آمریکایی با آن همه تجهیزات پیشرفته در این امر دخالتی نداشتند.
اسناد و شواهد غیرقابل انکار که به چند نمونه از آن اشاره شد به وضوح نشان می دهد که قذافی حداقل طی ده سال گذشته در نقش یکی از عوامل گوش به فرمان آمریکا و متحدانش در صحنه بوده است بنابراین در صورت بازداشت و محاکمه می توانست اعترافات تکان دهنده و رسواکننده ای علیه قدرت های غربی داشته باشد و این در حالی است که آمریکا و متحدانش با بهره گیری از حمله ناتو به لیبی در پی آنند که خود را فرشته نجات مردم لیبی جلوه داده و از این طریق اگر موفق به مصادره انقلاب اسلامی لیبی نشوند، دستکم زمینه ای برای نفوذ در ساختار نظام آینده لیبی داشته و به انتظار استحاله تدریجی و درازمدت انقلاب اسلامی لیبی بنشینند. بدیهی است که قذافی برکنار شده و از قدرت افتاده نه فقط کمترین سودی برای آمریکا و متحدانش نداشت، بلکه اعترافات وی می توانست کابوس وحشتناک دیگری برای متحدان غربی رژیم سابق لیبی و مدعیان کنونی نظام پیش روی مردم این کشور باشد.
در حقیقت قذافی از نظر غرب مهره سوخته ای بود که زیاد می دانست یا به عبارت بهتر «زیادی» می دانست و باید سناریو اکثر فیلمهای هالیوودی در مورد او اجرا می شد و تا قبل از رسیدن پایش به دادگاه جنایات جنگی لاهه از بین می رفت تا مبادا کسی از ارتباط و ملاقات های خصوصی او و سیف الاسلام با ساکوزی و تونی بلر و مطالبی که در این ملاقاتها رد و بدل شده بود؛ اطلاع پیدا کند. فرض کنید جزئیات یک دهه ارتباط و کمک لیبی از سرویس های جاسوسی غرب در دادگاه بین المللی مثل لاهه مطرح می شد. هرچند خود این دادگاههای بین المللی هم نمایشی در دست کشورهای غربی است ولی خود همین مسئله حداقل می توانست مانع برنامه های آینده اروپا و آمریکا در لیبی بعد از قذافی باشد. بر اساس اسناد و خبرهای سالهای گذشته قذافی اگر زنده می ماند حرفهای زیادی برای گفتن داشت. در یکی از این اسناد که چندی پیش سازمان های حقوق بشر منتشر کردند، در جنگ علیه نیروهای جهادی لیبی که قذافی و رسانه های غربی آنها را گروههای تروریستی وابسته به القاعده خطاب می کردند؛ رابطه لیبی و آمریکا برای انتقال تجربیات سازمان سیا به اوج خود رسیده بود.
روزنامه گاردین در گزارشی در اوایل سپتامبر سال جاری از رابطه خانواده قذافی با «مارک آلن» یکی از اعضای ارشد MI6 سرویس جاسوسی انگلیس خبر داده بود. حتی بعد از اینکه فرد مورد نظر از MI6 به یک شرکت مشاوره در دولت انگلیس منتقل می شود در گزارشی افشا می شود که دارایی های او بیش از حد مجاز است که معلوم می شود برای بهبود چهره قذافی در نزد رسانه های جهان مبالغ هنگفتی از لیبی برای او می رسید. در گزارش گاردین آورده شده بود که سیف الاسلام و ماجرای تحصیلش در مدرسه اقتصاد لندن(LSE) بیشتر حالت سمبلیک داشته و در اصل او نقش رابط بین پدرش و سازمان جاسوسی انگلیس محسوب می شد.

علاوه بر این لازم به ذکر است که مارک آلن مشاور اقتصادی بریتیش پترولیوم (BP) بزرگترین شرکت نفتی جهان بود که برای انعقاد قراردادهای نفتی بین انگلیس و لیبی نقش اساسی ایفا می کرد. سالها سیف الاسلام مثل یک مقام ارشد انگلیس به راحتی به دفتر تونی بلر و حتی بعد از آن گوردون براون رفت و آمد می کرد که حتی روزنامه دیلی میل وقتی درباره این رفت و آمدهای صمیمی با پسر رهبر لیبی سوال کرد، تونی بلر مشاوره اقتصادی از سیف الاسلام را بهانه این صمیمیت عنوان کرد. البته در این میان سر سارکوزی بیشتر از بقیه بی کلاه مانده بود و به خاطر همین وقتی در جریان بیداری اسلامی قیام مردم لیبی آغاز شد رئیس جمهور فرانسه اولین کشوری بود که از قیام مردم لیبی حمایت کرد.
بسیاری از ناظران داخلی و خارجی به وضوح مشاهده کردند که نیروهای ناتو تمام تلاش خود صرف پیدا کردن قذافی کرده بودند و حتی در زمانی که جنگ میان نیروهای طرفدار قذافی و انقلابیون شدت گرفته بود، با وجود احتمال کشته شدن نیروهای مخالف قذافی از میزان شدت بمباران شهر سرت کاسته نمی شد و حالا چگونه است که با وجود نیروهایی که تمام تجهیزات اطلاعاتی خود را در این شهر متمرکز کرده بودند، چند نوجوان قذافی را کشف کنند.

منبع : شبستان
برچسب ها: قذافی
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: