۰

پاسخ شهید بهشتی به شبهات مربوط به حذف حج از جامعه

شهید بهشتی در پاسخ به شبهات مربوط به حج میگوید: اگر تمامی حاجی‌های ما حج گذار بودند غوغا می‌شد، جامعه اسلامی را عوض می‌کردند، بکوشیم حج گذار واقعی بسازیشهید بهشتی در پاسخ به شبهات مربوط به حج میگوید: اگر تمامی حاجی‌های ما حج گذار بودند غوغا می‌شد، جامعه اسلامی را عوض می‌کردند، بکوشیم حج گذار واقعی بسازیم.م.
کد خبر: ۲۷۰۹۰۰
۱۵:۳۷ - ۰۴ تير ۱۴۰۱

به گزارش «شیعه نیوز»، شهید بهشتی در پاسخ به شبهات مربوط به حج میگوید: اگر تمامی حاجی‌های ما حج گذار بودند غوغا می‌شد، جامعه اسلامی را عوض می‌کردند، بکوشیم حج گذار واقعی بسازیم.

متنی که پیش روی شماست بخشی از تفسیر قرآن شهید بهشتی با عنوان «در مکتب قرآن» است که در سال های پیش از انقلاب در جلسات متعدد برگزار می شد و فهم تفسیری و اجتماعی شهید بهشتی از قرآن را به مخاطبان او منتقل می کرد.

بخشی از مبحث تفسیری وی با توجه به شرایط زمانی ایام زیارت خانه خدا به مسئله حج بیت الله الحرام و شرایط و تاثیرات و مباحث پیرامون آن تعلق دارد. به لحاظ تاریخی ایراد این بحث به حدود سال های 1355 شمسی باز می گردد و از این رو باید توجه داشت که منظور و مراد شهید بهشتی از مفاهیمی نظیر «امامت» در بحث زیر متعلق به شرایط پیش از انقلاب است و وی در آسیب شناسی برگزاری حج از این منظر ناظر به مفهوم آرمانی از امامت در جهان اسلام سخن می گوید.

اگر فشرده بخواهیم از حج اسلام یک شناخت تحلیلی داشته باشیم، در این چند جمله خلاصه می‌شود: حج عبارت است از بزرگ‌ترین اجتماع و گردهمایی سالانه مسلمانان منتخب از سراسر جهان با شرکت وسیع ترین حد ممکن – منتخب که می‌گویم منظور انتخاب شده با آراء نیست- با داشتن شعارهای یگانه و مشترک و متحد، با برگزاری مراسم مشترک و یگانه، با داشتن برنامه سراسر توحیدی، برای گذراندن یک دوره کوتاه زندگی اردویی و بهره برداری از همه خواص برجسته زندگی اردویی و همراه با یک دوره تمرین تسلط بر نفس، چه در جهت شهوت و چه در جهت خودخواهی و خشم. خودخواهی و شهوتی که بزرگ‌ترین عامل ایجاد تفرقه و جدایی در جامعه‌ها ست.

بنابراین حج یعنی تمرین، ورزش، ریاضتی روحی، عملی، اجتماعی، همراه با بزرگ‌ترین و پرشکوه‌ترین تظاهرات جمعی و سالانه برای امت اسلامی برگزار شود که اگر در همین حد برگزار شود، بسی سودمند و باارزش خواهد بود و اگر رهبری هوشیار و آگاه و پراتّکایی در جامعه اسلام باشد، می‌تواند نقطه شروع برای بسیاری از برنامه‌های ارزنده دیگر باشد.

تبادل اخبار، تبادل نظرها، تعاطی افکار، برخورد سالم آراء و عقاید، حلّ مشکلات ناشی از دوری‌ها، تبدیل دوری‌ها به نزدیکی‌ها و نزدیک شدن دل‌ها و فکرها، برنامه ریزی‌ برای پیشرفت، برنامه ریزی‌ برای مبارزه‌ها، همه این‌ها می‌تواند در داخل چنین اجتماعی بزرگ جا بگیرد، ولی به شرط داشتن رهبر و امام و امامت.

ما الآن در زمانی هستیم که باید اعتراف کنیم این امور در حج ما پیدا نمی‌شود، این‌ها آرزو است. شکل موجود حج بسیار ناقص است: آیا حج را با همین شکل موجودش از جامعه اسلام حذف کنیم بهتر است یا نگه داریم؟ اجازه بدهید به این سؤال جواب ندهم و جواب را به عهده خودتان بگذارم، به شرط این‌که به همه این فرازهایی که به صورت فشرده درباره حج عرض کردم، توجه کنید.

حج، اجتماع بزرگ از سرتاسر عالم اسلام با آن برنامه تمرینی، بر محور کعبه، کانون یکتاپرستی است، ولی با همه این نواقص و با همه کمبودهایی که الآن به چشم می‌خورد، اگر حذفش کنیم سودی برای جامعه اسلامی دارد یا زیان؟

من تنگ نظرانه‌ترین حرفی که از روشنفکرهای زمانم درباره ی حج شنیده‌ام این است که – عین عبارتش را می‌گویم – ما این همه گرسنه و بیچاره در شهرمان هست، ولی ما پول‌هایمان را می‌دهیم تا این عرب‌ها بخورند. این تنگ نظرانه‌ترین و کوته بینانه‌ترین حرفی است که از روشنفکرنماهای زمانم درباره حج شنیده‌ام! نمی‌دانم هنوز هم می‌شنوید یا نه؟

تک تک کلمات و جمله‌های این سخن، نشانه کوته بینی و تنگ نظری است. دقت به مسائل زیر ضروری است:

پولی که به حج برده نشود، آیا به نیازمند داده می‌شود؟ یعنی با حذف حج، پول‌ها به سمت نیازها و نیازمندها می‌رود؟
آیا پول را به سمت نیازمند بردن علاج اساسی نیازمندی نیازمندان است یا قدرت‌های خلقی را تقویت کردن، بیشتر می‌تواند به رفع نیاز و تأمین زندگی نیازمندان کمک کند؟ حج با همین شکل ناقص فعلی خود، باز هم در حدّ خودش نمی‌تواند یک پایگاه ولو ضعیف باشد؟ اگر ما توان، ابتکار و قدرت استفاده از آن را نداشته باشیم، خوب است حذفش کنیم یا این‌که نگه داریم تا این‌که شاید روزی توان این کار را داشته باشیم؟
این انسانی که به حج می‌رود، با آن برنامه‌های تمرینی و ریاضت روحی برمی‌گردد، همان چند صباحی که آثار این سفر در روح او می‌ماند، بازدهی اش را جمع‌آوری کرده‌ایم که ببینیم چقدر است و آیا بیشتر از آن فردی که به حج نرفته است می‌تواند این‌گونه باشد؟ مکرر در حج می دیدم که چگونه انسان های طاغوتچه تا حدی به خود آمده بودند و حتی بعد از آن هم تا مدتی می توان این آثار را دید. آیا این نمی تواند ارزش داشته باشد؟ کافی نیست، کامل نیست، ولی داریم قیمت گذاری منطقه ای و موضعی می کنیم.
تقسیم مسلمان به عرب و ایرانی دیگر چیست؟ آیا این حرف آهنگ انسانی دارد، این هم آهنگ روشنفکری دارد؟ یا نشخوارکننده‌های افکار ناسیونالیسم منحط ضد بشری است که می‌خواهند در قالب روشنفکری تجلی کنند. آیا نباید دهانتان را بشویید از این سخن که در جامعه اسلامی، ایرانی و عرب، ترک و فارس، آسیایی و آفریقایی مطرح می کنید؟ پس کو آهنگ توحید؟ مگر نباید توحید در وحدت اجتماعی ما تجلی کند؟ اقلا این کلمات شوم را از فرهنگ امت بزدای ای مسلمان. اگر روشنفکری هستی که می خواهی در چارچوب اسلام بمانی، اگر هم اصلاً ضد دینی که ما را با تو سخنی نیست.
ای کودک فکر اجتماعی! آمدیم تو و صدها نفر مثل تو به این فکر افتادید که حجی نباشد. خیال می کنی برای یک بی نماز در مسجد بسته می شود؟ آن که حج را بنیان گذاشت طوری بنیاد گذاشت که تا وقتی که انحراف ها تا مغز استخوان امت اسلامی نرود، حج تعطیل نخواهد شد.

باز هم بیندیشیم و همین حج را با تمام نواقص موجودش بررسی کنیم، با تمام بهره‌برداری‌های غلطی که می‌خواهند از این حج بکنند و خوشبختانه توفیق شان هم زیاد نیست، ولی آیا حج را از برنامه سالانه جامعه اسلامی حذف کنیم بهتر است یا نگه داریم؟

اگر تمامی حاجی‌های ما حج گذار بودند غوغا می‌شد، جامعه اسلامی را عوض می‌کردند، پس حجشان خیلی ناقص است، در این‌جا من و تو با هم هم آوا هستیم. بکوشیم حج گذار واقعی بسازیم، آیا این برنامه بهتری نیست؟ بکوشیم هر چه بیشتر از فرصت حج، بهتر بهره برداری کنیم، آیا این عاقلانه تر، زیرکانه تر، خداپسندانه‌تر و به اسلام و عشق یک مسلمان راستین، نزدیک‌تر نیست؟

بنابراین، پاسخ می‌دهیم و وقتی هم که پاسخ خود را انتخاب کردیم، باید روی پاسخ خودمان ایستادگی کنیم و در برابر پیشنهاد این‌که حج برویم یا نرویم، پاسخ روشن و قاطعی داشته باشیم و در آن پاسخ، به همه این سوالات و نکته‌هایی که عرض شد، توجه داشته باشیم.

امیدوارم این توفیق را داشته باشیم که در میان دوستانمان اگر کسانی به حج می‌روند با آن‌ها صحبت کنیم تا حجی که می‌روند این‌قدر کم خاصیت نباشد و این کار شدنی است. من به سهم خودم در این زمینه تجربه دارم و در اختیار شما می‌گذارم. دیده‌ام رفقایی را که قبلاً با آن‌ها صحبت شده که این کار را بکنید، آن کار را بکنید و واقعاً رفته‌اند و با بهره‌های بیشتری برگشته‌اند. چقدر با دستاوردهای جالب، اطلاعات ارزنده، شناخت های خوب درباره امت اسلامی.

به هر حال در این جهت کوشا باشیم و حتی منتظر یک تلاش شکل دار و ریشه دار وسیع نباشیم؛ البته برای رسیدن به آن کوشش کنیم؛ اما قبل از رسیدن به آن، دست روی دست نگذاریم. سعی کنیم اگر خودمان به حج می‌رویم، اگر دوست و برادر هم فکر و خواهر هم فکر ما به حج می‌رود، با یک نوع ساخته شدن‌های فکری و عملی قبلی به این سفر برود تا با ره‌آوردهای بیشتری از این سفر برگردد.

انتهای پیام

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: