۰

ارزیابی عملکرد رسانه ها در پوشش حادثه متروپل

خبر تلخ و جانکاه از ریزش ساختمانی ۱۰طبقه در آبادان و فوت شهروندان، همچنان از سر خط خبری رسانه هاست. خبری که به سرعت در فضای رسانه‌ای داخلی و خارجی بازتاب گسترده‌ای پیدا کرد. در این راستا عملکرد رسانه ها و حضور خبرنگاران در میدان حادثه، می تواند فضا را برای ایجاد شایعات و تناقض گویی ببندد.
کد خبر: ۲۷۰۲۳۶
۱۵:۱۸ - ۰۹ خرداد ۱۴۰۱

به گزارش «شیعه نیوز»، خبر تلخ و جانکاه از ریزش ساختمانی ۱۰طبقه در آبادان و فوت شهروندان، همچنان از سر خط خبری رسانه هاست. خبری که به سرعت در فضای رسانه‌ای داخلی و خارجی بازتاب گسترده‌ای پیدا کرد. در این راستا عملکرد رسانه ها و حضور خبرنگاران در میدان حادثه، می تواند فضا را برای ایجاد شایعات و تناقض گویی ببندد.

سینا قنبرپور روزنامه نگار و فعال رسانه ای معتقد است، تا با مردم حادثه دیده همراه نشویم و اعتماد آنها را کسب نکنیم، نمی توانیم بر آنها تاثیر بگذاریم. او توضیح می دهد: با توجه به شدت حادثه متروپل و داغدار شدن بسیاری از خانواده ها، رسانه ها باید با آنها همدلی و همدردی کنند در غیر اینصورت مردم به رسانه ها توجه ای نخواهند کرد.مردم آبادان در حال حاضر بیش از هرچیزی به دیده شدن و درک شدن نیاز دارند. در واقع زمانیکه ما عزیزی را ازدست می دهیم، نزدیکان ما با در آغوش گرفتن، همدردی خود را نشان می دهند. ما نمی توانیم وقتی در محل حادثه حضور داریم و ضجه های افراد را در سوگ عزیزانشان نظاره‌گریم، تنها به آوار‌برداری صرف واکنش نشان دهیم و آن را در رسانه مخابره کنیم.

قنبرپور در ابتدای صحبت های خود با اشاره به عملکرد رسانه ها در پوشش بحران های مختلف می گوید: با توسعه تکنولوژی و توسعه ابزارهای ارتباطی در سه دهه اخیر، مخصوصا با وجود گوشی های هوشمند، شاهد مخابره عکس و فیلم های زیادی در بحران ها بودیم و همین به توان رسانه ای ما بسیار کمک کرده است‌. اما مسأله مهم در پوشش بحران در رسانه های رسمی، این است که فاقد استراتژی، برنامه و عمل موثر در ورود به حوادث بزرگ به ویژه حوادث بزرگی ک منجر به بحران در جامعه می شوند، هستیم.

این روزنامه نگار روایت می کند: از سال ۶۹ با بحران های زیادی چون زلزله رودبار، زلزله بم در دهه ۸۰ که بسیار بر اذهان عمومی تاثیر گذاشت، همچنین درسال ۱۳۸۲ حادثه انفجار قطار باری در نزدیکی نیشابور که تلفات بالایی داشت، روبروایم. همه این حوادث نشان می دهد که کشور ما حادثه خیز است. در واقع همه حوادث و بلایای طبیعی بر روح و روان افکار عمومی بسیار تاثیر گذاشته است.

قنبرپور با انتقاد جدی به خلأ برنامه و یک استراتژی در رسانه، هنگام بحران بیان می کند: در ادامه بحران های کشور می توان به بحران پلاسکو و سقوط هواپیما اوکراینی اشاره کرد که نقاط ضعف رسانه های ما در پوشش این بحران ها بیش از همیشه خود را به نمایش گذاشت. سال ۸۲ خبرنگار حوادث بودم وقتی زلزله بم اتفاق افتاد و با توجه به ابعاد اجتماعی و روانی زیادی آن اتفاق،، این سوال پیش آمد که وظیفه روزنامه نگار و رسانه در زمان بحران چیست؟

او ادامه می دهد: حتی در همان سال با توجه به اهمیت موضوع، مرکز آموزش رسانه های وزارت ارشاد یک ویدیو آموزشی در گفتگو با اساتید روزنامه نگار و روزنامه نگارانی که حادثه کار کرده بودند، تهیه کرد. اما با این وجود در این ۴_۵ سال اخیر که تعداد وقوع حوادثی که تبدیل به بحران شدند، چه طبیعی و چه غیرطبیعی، نشان دهنده این مسأله است که باوجود دستیابی به تکنولوژی ارتباطی و توان انتقال بیشتر اطلاعات از یک حادثه، هنوز استراتژی مشخصی برای ورود به بحران و انعکاس آن و تاثیر گذاری درباره آن بحران نداریم. مصداق این صحبتم را در ماجرای «متروپل آبادان» و عملکرد صدا و سیما می توانید، ببینید.

این فعال رسانه ای با توضیح درباره حساسیت کار رسانه ها در هنگام بحران بیان می کند: ما تا با مردم حادثه دیده همراه نشویم و اعتماد آنها را کسب نکنیم، نمی توانیم بر آنها تاثیر بگذاریم.

این روزنامه نگار با سابقه معتقد است با توجه به شدت حادثه متروپل و داغدار شدن بسیاری از خانواده ها، رسانه ها باید با آن مردم همدلی و همدردی کنند، در غیر اینصورت مردم به رسانه ها توجه ای نخواهند کرد.

قنبرپور تاکید می کند: مردم آبادان در حال حاضر بیش از هرچیزی به دیده شدن و درک نیاز دارند. در واقع زمانیکه ما عزیزی را ازدست می دهیم، نزدیکان ما با در آغوش گرفتن، همدردی خود را نشان می دهند. ما نمی توانیم وقتی در محل حادثه حضور داریم و ضجه های افراد را در سوگ عزیزانشان نظاره‌گریم، تنها به آوار‌برداری صرف واکنش نشان دهیم و تنها آن را در رسانه مخابره کنیم.

قنبرپور با اشاره به اهمیت اعتماد برای رسانه هایی چون صدا و سیما توضیح می دهد: صداوسیما به عنوان گسترده ترین و پرقدرت ترین رسانه، باید در گزارش های خود، جوانب زیادی را از منظر صحت و درستی در نظر بگیرد. اینکه رسانه در یک اشتباه با فردی ک از زیر آوار نجات پیداکرده بود، مصاحبه می کند و شاید رسانه قصد دارد این امید را به مردم بدهد که افراد دیگر می توانند نجات پیدا کنند، تصور بسیار اشتباهی است.

او می گوید: صدا و سیما درباره چنین گزارش هایی نباید بدون بررسی و سنجیدن جوانب آن دست به انتشار بزند. چرا که شاهدیم بعد از آن گزارش، تناقض هایی درباره آن فرد منتشر شد که اعتماد مردم را به شدت خدشه دار کرد. در همینجاست که مردم با دیدن چنین گزارش هایی، دیگر به اخبار این رسانه توجه نخواهند کرد. در نتیجه رسانه کارکرد اطلاع رسانی و تاثیر خود را به سادگی از دست می دهد.

این فعال رسانه ای با اشاره به تاثیرات ضعف مدیریت بحران بر پوشش رسانه ها توضیح می دهد: از رایج ترین اشتباهاتی که خبرنگاران ما در پوشش حوادث مرتکب می شوند، به ضعف مدیریت بحران در کشور برمی گردد. هنوز بعد از سال ها تجربه بحران در کشور، تحریریه های ما نتوانسته اند، به عملکرد واحدی برسند تا در حادثه های مختلف فارغ از گستردگی و کوچک بودن ابعاد آن، وارد عمل شوند.

او ادامه می دهد: در یک مدیریت بحران یک دستورالعمل وجود دارد که به طور مثال فرمانده میدان تعیین می شود ، در واقع فرماندار آن شهر به عنوان عالی ترین مقام، وظیفه توزیع و تقسیم مسیولیت ها را بر عهده دارد. همچنین یگان هایی که عملیات انجام می دهند، تکلیف و وظایف شان مشخص می شود. در چنین حالتی ساده ترین کار این است که یک منبع اطلاع رسانی واحد در اینجا وجود داشته باشد، نه اینکه هر نهاد و دستگاهی برای خود اطلاع رسانی کند.

این نویسنده ادامه می دهد: وقتی یک منبع اطلاع رسانی وجود نداشته باشد، قطعا فضا برای ابهامات،شایعات و تناقض گویی افزایش پیدا می کند. در سانحه ریزش متروپل شاهدیم که اورژانس، هلال احمر ، نیروی انتظامی، هرکدام برای خود اطلاع رسانی می کند، درحالی که این اطلاع رسانی ها باید در یک واحد انجام بگیرد. از طرفی دیگر مدیریت بحران وظایف بسیار حساس و خاصی دارد که باید در هنگام حادثه بتواند به طور دقیق آن را اجرا کند. مثلا یکی از وظایف مدیریت بحران این است که با قوای قهریه محدوده هایی را مرزبندی کند و بتواند افراد غیر متخصص و بی دفاع را از محل حادثه خارج کند و مسیر را برای امدادرسانی و ورود و خروجشان آماده کند. وقتی مدیریت بحران مرزبندی دقیق و درستی انجام ندهد، طبیعی است که در شبکه های اجتماعی وظایف برخی نهادها به درستی مخابره نمی شود و اخبار به سمت مسائل دیگری می رود.

این فعال رسانه ای به رسانه ها پیشنهاد می دهد: نخستین اصلی که باید در پوشش یک بحران و یک حادثه به آن توجه کنیم، انتشار روایت مردم بحران زده و حادثه دیده است. چرا که در این صورت آنها ما را باور خواهند کرد که قصد ما از این کار کمک به آنهاست. بعد ازینکه توانستیم همه ابعادی که آن حادثه یا بحران بر سر مردم آورده را منعکس کنیم، آنوقت سراغ امید دادن برویم و برای سوگ شان چاره ای بیاندیشیم.

 

او ادامه می دهد: از مشکلات اصلی و جدی خبرنگارانی که در محل حادثه حضور می یابند، این است که منبع واحدی برای دریافت اطلاعات خود در محل حادثه ندارند. چون قرار نیست که خبرنگاران مدام از هلال احمر، دادستانی، اورژانس دنبال دریافت آمار و آخرین وضعیت باشند‌. تاکید می کنم هر خبری منبع خبری خاص خود را دارد. طبیعتا تعداد کشته ها ومصدومان را باید از افراد خاص آن کار بپرسیم. اما متاسفانه اهالی رسانه در هنگام بروز بحران و حادثه، هرسوالی را از هرکسی در محل حادثه می پرسند.

او توضیح می دهد: باید توجه داشته باشیم که چگونه اطلاعات حادثه را به صورت موثق منعکس کنیم. اگر می خواهیم هم با مردم همدردی کنیم و هم واقعیت را پوشش دهیم نباید از این مسأله غافل شویم که مرجع هر رویدادی هم متفاوته است.

انتهای پیام

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: