۰

روابط ترکیه و عربستان سعودی در ۱۰ سال گذشته

دولت سعودی و ترکیه پس از نزدیک به ۱۰ سال تنش، اکنون به این نتیجه رسیده‌اند که باید اختلافات را کاهش داده و همگرایی را آغاز کنند، این تصمیم بیش از آن‌که به یک ائتلاف راهبردی منتهی شود، اقدام تاکتیکی به نظر می‌رسد.
کد خبر: ۲۵۰۸۴۲
۱۰:۵۷ - ۲۱ بهمن ۱۳۹۹

به گزارش «شیعه نیوز»، رابطه ترکیه و عربستان سعودی در ده سال اخیر شاهد فراز و فرود بوده است. روابطی که با آغاز اتفاقات موسوم به «بهار عربی» به مرور به تیرگی گرایید و در پنج سال اخیر و با پادشاهی سلمان بن عبدالعزیز تنش‌آلود شد، اما به نظر می‌رسد شرایط کمی آرام شده و طرفین از بهبود روابط سخن می‌گویند.

دو سؤالی که در این نوشتار تلاش داریم به آن بپردازیم این است که چه عواملی موجب واگرایی ترکیه و عربستان در سال‌های گذشته شده بود و چه شرایطی موجب شده است تا دو کشور در راستای تنش‌زدایی گام بردارند؟

در ارتباط با بخش ابتدایی این سؤال باید گفت که تنش میان ترکیه و عربستان سعودی بویژه پس از آن بالا گرفت که انقلاب‌های عربی در سال ۲۰۱۱ در کشورهایی که به طور سنتی همپیمان ریاض محسوب می‌شدند، آغاز شد. انقلاب‌هایی که جریان اخوان‌المسلمین یک پایه آن بود. در لیبی، مصر، تونس و یمن اخوانی‌ها به طور فعال وارد جریان انقلاب شدند.

بنابراین ترکیه تحت کنترل حزب عدالت و توسعه و با رهبری اردوغان با داعیه رسالت منطقه‌ای و صبغه اخوانی خود فرصت را برای بسط نفوذ در کشورهای انقلاب شده، مناسب دید و اخوانی‌ها نیز ترکیه را یک حامی مطمئن منطقه‌ای برای رسیدن به آرزوی دیرینه خود جهت تشکیل حکومت در نظر گرفتند. از اینجا به بعد خط‌کشی‌ها میان ترکیه و قطر با محور سعودی-اماراتی آغاز شد. کودتای ۲۰۱۳ مصر و سقوط دولت «محمد مرسی» آتشی بر این تنش بود و دولت عبدالفتاح السیسی را به دشمن درجه یک منطقه‌ای ترکیه تبدیل کرد. آنکارا بلوک اماراتی سعودی را عامل این کودتا می‌داند. اردوغان حتی در سخنانی گفته بود که اماراتی‌ها در پشت صحنه کودتای نافرجام تابستان ۲۰۱۶ قرار دارند.

رقابت‌های منطقه‌ای

پس از آن هرجا که بلوک سعودی-اماراتی وارد می‌شد، ترکیه نیز برای مقابله اقدام می‌کرد. یا بالعکس، هرجا بسط نفوذ ترکیه احساس می‌شد، سعودی‌ها و اماراتی‌ها شتابان از طرف مقابل حمایت می‌کردند. در لیبی زمانی که «خلیفه حفتر» با حمایت همه جانبه امارات و عربستان سعودی بخش وسیعی از خاک این کشور را به کنترل در آورد و طرابلس در آستانه سقوط قرار گرفت، ترکیه وارد شد و با ارسال گسترده سلاح دولت وفاق ملی لیبی را تقریبا نجات داد و شبه نظامیان «خلیفه حفتر» مساحت گسترده‌ای از مناطق تحت اشغال خود را از دست دادند.

در تونس رقابت‌ها در قالب حمایت از احزاب متبوع به جریان افتاد. حتی در سوریه پس از هم‌پیمانی ابتدایی حول سرنگونی دولت بشار اسد و قطعیت یافتن شکست این هدف، ترکیه و بلوک سعودی-اماراتی رودرروی همدیگر قرار گرفتند. تا جایی که «ثامر السبهان» مشاور وزیر خارجه سعودی در امور کشورهای خلیج فارس یک بار در مهر سال ۱۳۹۶ و بار دیگر در خرداد ۱۳۹۸ به دیرالزور سوریه رفت و با فرماندهان نیروهای کُرد سوریه دیدار کرد. شبه‌نظامیانی که در جنگ مستقیم با ترکیه به سر می‌برند.


روابط ترکیه و عربستان سعودی در ۱۰ سال گذشته«ثامر السبهان» در کنار «جویل رایبورن» معاون وزیر خارجه وقت آمریکا و «ویلیام روباک» نماینده وقت آمریکا در شمال شرق سوریه در دیدار با سران عشایر دیرالزور

 

همچنین بیش از یک سال است که درباره حضور ترکیه در یمن به وفور در رسانه‌های یمنی سخن گفته می‌شود. حزب اخوانی «الاصلاح» هرچند در قالب ائتلاف سعودی قرار گرفته و بخش مهمی از شبه‌نظامیان وابسته به دولت منصور هادی را تأمین می‌کند، اما حضور امارات در مناطق جنوبی یمن، اخوانی‌ها را به دامن ترکیه کشانده است. استان تعز به عنوان پایگاه اصلی اخوانی‌های همسو با ترکیه ماههاست که شرایط تنش‌آلودی دارد و اخوانی‌ها با عناصر «المجلی الانتقالی الجنوبی» که حمایت کامل امارات را با خود به همراه دارد، در ستیز هستند.

رسانه‌های یمنی در سوم آذرماه نوشتن که «عبدالمجید الزندانی» رهبر اخوان‌المسلمین یمن که در ریاض به سر می‌برد، در پی قرار گرفتن نام اخوان‌المسلمین در لیست گروه‌های تروریستی عربستان سعودی، از یمن به ترکیه نقل مکان کرده است.

 

جلوه‌هایی از این رقابت و در مواردی تنش را می‌توان در لبنان، الجزایر و عراق نیز مشاهده کرد. حتی در جریان جنگ قره‌باغ «آرمین سارکسیان» رئیس‌جمهور ارمنستان پس از امضای توافق صلح به امارات رفت و با «محمد بن زاید» دیدار کرد. هرچند رسانه‌ها به جزئیات این دیدار نپرداختند، اما این دیدار بی ارتباط با رقابت ترکیه با بلوک سعودی-اماراتی نمی‌تواند باشد.

این رقابت حتی به قبرس نیز کشیده شد. «خالد بن محمد الشریف» در ۱۴ شهریور ماه سال ۱۳۹۸ به عنوان اولین سفیر عربستان سعودی، استوارنامه خود را تحویل رئیس‌جمهور قبرس یونانی‌نشین داد و یک هفته بعد «ابراهیم العساف» وزیر خارجه وقت عربستان برای اولین بار در تاریخ روابط دو کشور به قبرس یونانی‌نشین سفر کرد و در یک کنفرانس خبری با «نیکوس آناستاسیادس» رئیس جمهور قبرس گفت کشورش از «مشروعیت و حاکمیت قبرس» حمایت می‌کند. این اقدام جنجالی وزیر خارجه عربستان موجب انتقاد مقامات و مطبوعات ترکیه که از جدایی قبرس شمالی (ترک‌نشین) حمایت می‌کنند، مواجه شد.

«نیکوس کریستودولیدس» وزیر خارجه قبرس نیز در ۲۹ دی ۱۳۹۸ به عربستان رفت و با مقامات این کشور از جمله «سلمان بن عبدالعزیز» دیدار کرد. عربستان سعودی و قبرس هیچ زمانی منافع مشترک سیاسی و اقتصادی نداشته‌اند و هیچ چشم‌اندازی برای روابط عمیق میان قبرس جنوبی مسیحی‌نشین و قبرس شمالی همسو با ترکیه با عربستان سعودی وجود ندارد و بنابراین تنها دلیل بهبود روابط در آن مقطع، یک عامل و آن هم «ترکیه» بود.

 

حضور نظامی در خلیج فارس

همراستا با توسعه روابط قطر و ترکیه در سال‌های اخیر، چندین توافق میان دو کشور امضاء شده که بارزترین آن توافقات همکاری‌های نظامی و دفاعی است. ترکیه تا پیش از سال ۲۰۱۷ و آغاز بحران در شورای همکاری خلیج فارس، اقدام به تأسیس پایگاه نظامی در قطر با هدف آموزش نیروهای این کشور و اعزام نیرو و تجهیزات کرده بود. اما پیشرفت اساسی پس از محاصره قطر در ژوئن ۲۰۱۷ از سوی کشورهای عربستان سعودی، امارات، بحرین و مصر رخ داد و ارتش ترکیه اقدام به اعزام تعداد بیشتری نیرو و تجهیزات نظامی به قطر کرد. این اقدام در حالی صورت گرفت که دوحه از اقدام نظامی کشورهای محاصره کننده بیم داشت.

در آذر ماه سال ۱۳۹۸ نیز شهر دوحه شاهد افتتاح مرکز فرماندهی مشترک ترکیه و قطر با حضور «حلوصی آکار» وزیر دفاع ترکیه و «محمد العطیه» همتای قطری وی بود. علاوه بر حضور نظامی ترکیه در آب‌های قطر و در مجاورت امارات و عربستان سعودی، دوحه و آنکارا قراردادهای خرید تسلیحاتی نیز امضاء کرده‌اند و قطر در مهرماه گذشته یک کشتی جنگی به نام «دوحه» از ترکیه‌ تحویل گرفت.

حضور نظامی ترکیه در قطر، موجب نگرانی امارات و سعودی شد و ابوظبی این توافق و نزدیکی قطری-ترکی خصوصا در زمینه نظامی را خدمتی به «اخوان‌المسلمین» دانست. این واکنش‌ها موجب شد تا اردوغان در سخنانی بگوید: «به استثنای طرف‌هایی که به دنبال هرج‌و‌مرج افکنی هستند، کسی نباید از حضور ترکیه و سربازان آن در خلیج [فارس] ناراحت شود».

 

قتل خاشقچی

قتل «جمال خاشقچی» روزنامه‌نگار منتقد عربستانی در ترکیه را نمی‌توان یک عامل راهبردی مستقل برای تیره شدن روابط ریاض و آنکارا دانست، اما بی تردید می‌توان این واقعه را به مثابه بنزینی بر آتش اختلافات قلمداد کرد که به طور بی سابقه‌ای از فروپاشی امپراتوری عثمانی به این سو، روابط دو کشور را شعله‌ور کرد.

شکی نیست که اگر قتل خاشقچی در کشور دیگری رخ می‌داد، دردسرهای سران سعودی کمتر بود. دولت ترکیه از این واقعه حداکثر استفاده را برای تحت فشار قرار دادن ریاض انجام داد، به طوریکه می‌توان گفت قتل این روزنامه‌نگار پاس گلی از سمت بن سلمان به اردوغان بود. اگر مرتکب قتل کشوری دیگری بود نیز چنان واکنشی را از ترکیه نمی‌دیدیم. ترکیه هیچ وقت حداقل به عنوان کشور حامی خبرنگاران شناخته نمی‌شده و نمی‌شود. طبق آمار سازمان خبرنگاران بدون مرز، این کشور رتبه اول را در زندانی کردن خبرنگاران دارد، اما همگان دیدند که آنکارا نهایت استفاده سیاسی و تبلیغاتی را علیه سعودی‌ها برد.

اخوان‌المسلمین

بحث اخوان‌المسلمین را باید جدای رقابت منطقه‌ای و سیاسی بررسی کرد. نوع اندیشه سیاسی ترکیه و عربستان سعودی به حکمرانی و نوع نگاه به جهان اسلام، دو شاخه‌ای را تشکیل داده که اگر در برخی مواقع و از روی اضطرار با یکدیگر تفاهم پیدا کنند، این نزدیکی زودگذر و تاکتیکی باشد. چنان که پس از کودتای ۱۹۵۲ در مصر و اختلاف شدید جمال عبدالناصر با اخوان‌المسلمین شاهد بودیم که رهبران اخوان به عربستان سرازیر شده و در بسیاری نهادهای دینی این کشور رسوخ کردند. بررسی تاریخ روابط عربستان سعودی و اخوان‌المسلمین مجال دیگری را می‌طلبد، اما باید گفت اخوانی‌ها چه آن زمان که مجبور شدند به سنخ سلفی‌های عربستانی در آیند و چه آن زمانی که پس از جنگ اول خلیج فارس و اشغال کویت جانب صدام را گرفته و با عربستان در افتادند، هیچ وقت آبشان با سعودی‌ها به یک جوب نرفت.

از این رو بررسی روابط حزب عدالت و توسعه در ترکیه با صبغه اخوانی با خاندان سعودی به دو خواستگاه فکری در تقابل هم مربوط می‌شود که تأثیرات خود را در بزنگاهها نشان می‌دهد.

تفاهم و همگرایی

با اوصافی که بیان شد، ترکیه و عربستان سعودی دهه پر تنشی را پشت سر گذاشته‌اند، اما زمزمه‌های بهبود روابط از زمانی که ملک سلمان در یکم آذر ماه با اردوغان تماس گرفت و طرفین به بهانه اجلاس کشورهای عضو گروه «جی۲۰» با یکدیگر گفت‌و‌گو کردند، بر سر زبان‌ها افتاد.

به نظر می‌رسد دو کشور خود را در شرایطی می‌بینند که تلاش دارند اختلافات را کاسته و روند همگرایی را در پیش بگیرند. عربستان سعودی در دوره محمد بن سلمان خود را در بحران‌هایی درگیر کرده است که تنش با ترکیه کمکی به حل آن نمی‌کند. طولانی شدن جنگ یمن، شیوع کرونا، کاهش در آمدهای نفتی، روی کار آمدن «جو بایدن» و قدرت‌یابی جمهوری اسلامی ایران در منطقه با شکست طرح سرنگونی دولت بشار اسد، در مجموع شرایطی را برای ولیعهد سعودی تحمیل کرده است که گمان می‌کند شراکت با ترکیه از سنگینی این بحران‌ها خواهد کاست.

در مقابل به گفته رسانه‌های ترکیه، تحریم کالاهای ساخت این کشور از سوی دولت سعودی تا میزان ۲۰ میلیارد دلار به اقتصاد ترکیه ضربه زده است، آن‌ هم در شرایطی که ترکیه با کاهش ارزش لیر و شبوع ویروس کرونا و تحریم‌های اتحادیه اروپا مواجه است.

حل بحران قطر نیز به عنوان یک کاتالیزور در این میان عمل کرده و نزدیکی آنکارا و ریاض را سرعت بخشیده است.

اما به عقیده کارشناسان، روی کار آمدن دولت «جو بایدن» بیش از دیگر عوامل در تصمیم دولتمردان ترکیه و سعودی برای نزدیکی به یکدیگر نقش داشته و باید گفت احتمال بازگشت آمریکا به توافق هسته‌ای با ایران، سعودی‌ها را نگران کرده است.

ریاض همچنین تلاش دارد خود را از پرونده‌های حقوق بشری که مسأله قتل «جمال خاشقچی» از مهم‌ترین آن‌هاست برهاند و با توجه به این‌ها تلاش می‌کند روابط خود را با ترکیه و قطر بهبود بخشیده و چهره مناسبی از خود به نمایش بگذارد.

از نظر ریاض، نگاه دولت جدید آمریکا به عربستان سعودی و ترکیه منفی است و این موضوع می‌توان نقطه مشترک دیگری بین دو کشور باشد. در حقیقت سعودی‌ها و ترکیه به دنبال برقراری روابط راهبردی نیستند و روندی که به تازگی شروع شده تاکتیکی است.

منبع: FARS NEWS
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: