۰

داستان کوتاه وقتی ذهن در آرامش است

در این مطلب داستان کوتاه وقتی ذهن در آرامش است را برای شما آورده ایم.
کد خبر: ۲۵۰۱۲۵
۱۴:۱۵ - ۱۲ بهمن ۱۳۹۹

شیعه نیوز: روزی کشاورزی متوجه شد ساعت طلای میراث خانوادگی اش را در انبار علوفه گم کرده بعد از آنکه در میان علوفه بسیار جستجو کرد و آن را نیافت از گروهی کودک که بیرون انبار مشغول بازی بودند کمک خواست و وعده داد هرکس آنرا پیدا کند جایزه میگیرد.

به محض اینکه اسم جایزه برده شد کودکان به درون انبار هجوم بردند و تمام کپه های علوفه را گشتند اما بازهم ساعت پیدا نشد. همینکه کودکان ناامید از انبار خارج شدند پسرکی نزد کشاورز آمد و از او خواست فرصتی دیگر به او بدهد.

کشاورز نگاهی به او انداخت و با خود اندیشید:چراکه نه؟ کودک مصممی به نظر میرسید، پس کودک به تنهایی درون انبار رفت و پس از مدتی به همراه ساعت از انبار خارج شد. کشاورز شادمان و متحیر ازو پرسید چگونه موفق شدی درحالی که بقیه کودکان نتوانستند؟

کودک پاسخ داد: من کار زیادی نکردم، روی زمین نشستم و در سکوت کامل گوش دادم تا صدای تیک تاک ساعت را شنیدم و در همان جهت حرکت کردم و آنرا یافتم…

“ذهن وقتی در آرامش است ، بهتر از ذهن پرمشغله ، کار میکند. هرروز اجازه دهید ذهن شما اندکی آرامش یابد تا ببینید چطور باید زندگی خود را آنگونه که می خواهید سروسامان دهید.

منبع : میهنبد

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: