۰

چشم، جفتي 314 هزار تومان!

اگرچه متوليان اين امر، وجود هرگونه بازار سياه خريد و فروش اعضاي بدن را در ايران رد مي‌کنند؛ اما اين بازار در کشورهاي در حال توسعه و توسعه‌نيافته رونق بسياري دارد.
کد خبر: ۲۴۱۵
۰۰:۰۰ - ۲۶ دی ۱۳۸۶

يک بيماري جزيي و به ظاهر کم‌اهميت تو را به يک درمانگاه و يا بيمارستان مي‌کشاند و عکس و آزمايش‌ها و ... حقيقتي تلخ را نمايان مي‌کنند. نه مگر مي‌شود، کليه‌ام سالم بود!

تازه مي‌فهمي يکي از اعضاي حياتي بدن که تا دو روز پيش منظم کار مي‌کرده ديگر قادر نيست تو را همراهي کند و از ادامه راه سرباز مي‌زند.

اگر بتواني زير دستگاه دياليز آن هم هفته‌اي سه بار دوام بياوري و رفت‌وآمد غبار خستگي بر قامتت ننشاند، تقريبا 3-4 سال بايد تحمل کني تا يک کليه به تو هديه شود. اما اين هديه با هداياي ديگر زمين تا آسمان فرق مي‌کند چرا که تو به ازاي دريافت آن بايد هزينه هم پرداخت کني.

صحبت از طولاني شدن عمر و رهايي از درد است، بنابراين با جان و دل آن را مي‌پردازي. چقدر؟‌ معلوم نمي‌کند. 2ميليون، 3ميليون و يا شايد 10ميليون تومان.

حتي تصور کردن اين شرايط تا مدت‌ها خواب و خوراک را هم از آدمي سلب مي‌کند. مخصوصا اگر کسي در اين شرايط قرار بگيرد که از لحاظ مالي هم در مضيقه باشد.

هديه‌اي از جنس جان!
شايد اين پند بزرگان را شنيده باشيد که گفته‌اند: «از آنچه که دوست داريد به ديگران هديه کنيد». در حالي که معمولا خلاف اين توصيه عمل مي‌شود، به طوري که تا سخن از کمک به ديگران به ميان مي‌آيد هر چيزي که ديگر کاربرد ندارد مورد توجه قرار مي‌گيرد.

اما هديه دادن وقتي سخت‌تر مي‌شود که خود انسان ديگر حق انتخاب کردن ندارد. اين بار بايد اعضا و جوارح بدن خود را براي نجات فردي ديگر که ممکن است تا پيش از اين هيچ ارتباطي با او نداشته اهدا کند.

براي مثال عضوي مانند قلب که نبض حيات انسان است و به نوعي مأمن احساسات تلقي مي‌شود پس از يک عمر در سينه شخص ديگري جاخوش مي‌کند.

غيرممکن به نظر مي‌رسد، اما شدني است.شايد برخي از خانواده‌ها که بايد براي اهداي اعضاي فرزندانشان که دچار مرگ مغزي شده‌اند، تصميم بگيرند، دلايل مختلفي براي ترديد خود داشته باشند، اما هيچ چيز بالاتر از آن نيست که بتواني انساني را از درد رها کني و براي نجات او از مرگ قدمي برداري.

البته هميشه حوادث و تصادفات انسان‌ها را در شرايط اهدا قرار نمي‌دهد. گاهي «فقر» نيز آدمي را براي اهداي اعضاي بدن خود تحريک مي‌کند. تا جايي که بازار فروش کليه رونق بسياري دارد و ساير ارگان‌هاي بدن مانند قلب و ريه در صورتي که فرد زنده باشد قابليت اهدا شدن ندارد.

بنابراين اهداي کليه يکي از معمولي‌ترين اعضاي اهدايي افراد زنده به شمار مي‌رود، زيرا يک فرد سالم با يک کليه هم قادر به ادامه زندگي طبيعي خود است. ضمن اين که زمان بقا کليه پيوندي از افراد زنده نسبت به فرد فوت شده طولاني‌تر است.

اما اعضاي بدن افرادي که دچار مرگ مغزي مي‌شوند علاوه بر قلب و کليه کبد، روده‌ها و لوزالمعده برخي از بافت‌هاي بدن مانند قرنيه، تاندون، غضروف و مغز استخوان نيز اهدا مي‌شوند.

در حال حاضر به دليل بي توجهي به اين مقوله متاسفانه درصد بالايي از کساني که در ليست انتظار اهداي عضو هستند، بدون آن که درمان شوند، فوت مي‌کنند.
اين درحالي است که مراقبت از بيماراني که دچار مرگ مغزي مي‌شوند در اتاق ICU شبي بين 150 تا 700هزار تومان براي خانواده بيمار و سيستم درماني هزينه در بر دارد؛ اما با اعضاي بدن اين گونه افراد مي‌توان به 50 بيمار زندگي دوباره بخشيد.از آنجايي که معمولا رسم است(!) که در کنار فراهم آمدن زمينه‌اي براي عرضه کالا يا خدمتي، بازار سياه آن هم توسط افراد سودجو پديد بيايد، مقوله خريد و فروش اعضاي بدن هم از اين غائله در امان نمانده است.

اگرچه متوليان اين امر، وجود هرگونه بازار سياه خريد و فروش اعضاي بدن را در ايران رد مي‌کنند؛ اما اين بازار در کشورهاي در حال توسعه و توسعه‌نيافته رونق بسياري دارد. حتي اگر اين نوع بازار در ايران به وسيله برخي از قوانين محدود شده باشد، اما قوانيني نيز وجود دارد که به محض اينکه شخص با مشکل مالي مواجه مي‌شود اولين راه‌حل اين مشکل را در فروش کليه خود مي‌بيند تا جايي که مسوولان انجمن حمايت از بيماران کليوي، تصويب قانوني در مجلس شوراي اسلامي را عامل به وجود آمدن اين تفکر مي‌دانند.

هاشم قاسمي، مدير عامل اين انجمن مي‌گويد: «تا قبل از سال 75 انجمن با واحد مشاوره و مددکاري بيمارستان‌ها ارتباط مستقيم داشت و به محض آنکه يک مرگ مغزي گزارش مي‌شد، تيم پيوند به بيمارستان اعزام شده و هر يک از پزشکان متخصص در بخش‌هاي مختلف اقدام به جداکردن اعضاي بدن مي‌کردند و اهدا به صورت رايگان انجام مي‌شد، اما متاسفانه در سال 1375 قانوني تصويب شد که به موجب آن به هر اهداکننده کليه يک ميليون تومان «هديه ايثار» تعلق مي‌گيرد.

او در ادامه مي‌افزايد: «پس از تصويب اين قانون، افراد دردمند، زنداني، بيکار با فروش کليه خود درآمدي حاصل کردند. به طوري که در حال حاضر و برخلاف گذشته 95درصد از افرادي که در انجمن براي اهدا ثبت‌نام مي‌کنند، صرفا فروشنده هستند، در حالي که در گذشته خانواده فردي که از بيماري کليوي رنج مي‌برد، براي اهداي کليه خود اقدام مي‌کردند.

او پيرامون وجود بازار سياه اعضاي بدن مي‌گويد: «در مورد قلب و ريه چنين بازاري شکل نمي‌گيرد، حداقل در ايران؛ چرا که با اهداي اين اعضا فرد فوت مي‌کند. تا به حال هم با موردي مواجه نشده‌ايم که خانواده فردي که دچار مرگ مغزي شده بيايد و اعضاي بدن فرزندش را در مقابل دريافت مبلغي بفروشد.»

در عين حال ما به شدت در مقابل خريد و فروش کليه ايستاده‌ايم به هر حال در هر زمينه‌اي دلالي وجود دارد، اما هرگونه تقاضا براي پيوند چه از سوي دهنده و چه از سوي گيرنده از طريق مجاري قانوني طي مي‌شود و در هر صورت پيوند تحت نظر انجمن انجام مي‌گيرد و فروشنده بيش از سه ميليون تومان دريافت نمي‌کند.

در حال حاضر با کمال تاسف بايد بگويم در بهترين شرايط بيمار حداقل 5 تا 6ماه بايد در نوبت بماند.»

مديرعامل انجمن حمايت از بيماران کليوي خاطرنشان مي‌کند: «متاسفانه در تهران 400‌نفر نيازمند پيوند هستند که البته تعدادي از آنها بدون اينکه تحت عمل پيوند قرار بگيرند، فوت مي‌کنند.

اين بدان علت است که مکانيزمي وجود ندارد که تمام بيماران کليوي شناسايي شوند، به همين علت تعدادي از آنها بدون اينکه شناسايي شوند فوت مي‌کنند. اين در حالي است که در آمريکا در مقابل يک‌ميليون آمريکايي، 1253 بيمار مبتلا به نارسايي کليه شناسايي شده‌اند.

اما در ايران در مقابل يک ميليون نفر 250 بيمار شناسايي شده که اين ميزان نشان مي‌دهد که قدرت تشخيص در کشور با استانداردهاي جهاني تا چه حد فاصله دارد.»

قاسمي با اشاره به آمار بيماران کليوي مي‌افزايد: «در حال حاضر 33هزار بيمار کليوي در کشور وجود دارد که حدود 19هزار نفر از آنها در ليست انتظار پيوند کليه هستند.

بحث پيوند اعضا يکي از مشکلات اساسي دنيا است، خوشبختانه موانع شرعي و قانوني پيوند حدود 10سال پيش با فتاواي مراجع عظام از ميان برداشته شد، اما متاسفانه با وجود اينکه ايران جزو چند کشور معدودي است که از حيث قانوني و شرعي مشکلي با اين مقوله ندارد و به‌رغم اينکه، تمام مسائل حل شده؛ اما به نتايج دلخواه دست نيافته‌ايم. اين در حالي است که در سال حدود 30هزار تصادف جاده‌اي روي مي‌دهد که بيش از 15هزار نفر مجروح درآن تصادفات مي‌شوند و مجروحيت آنها به مرگ مغزي مي‌انجامد، اما بازهم در زمينه اهدا عضو دچار مشکل هستيم.

قاسمي تاکيد مي‌کند: «با وجود فرهنگ‌سازي گسترده به دليل برخي سوءمديريت‌ها و سهل‌انگاري‌ها از سال‌هاي گذشته مقوله اهداي عضو مغفول مانده و دلسوز واقعي نداريم. به‌طوري که اعضا و جوارحي که مي‌تواند حداقل 30نفر را نجات بدهد، زير خروارها خاک مدفون مي‌شود.

اين در شرايطي است که اگر از ميان کساني که در تصادفات رانندگي مجروح مي‌شوند، سالي هزار نفر هم اعضاي خود را اهدا کنند مي‌توانيم 10 تا 15‌هزار نفر را نجات بدهيم.»

اما گفته مي‌شود سيستمي طراحي شده که افراد پيش از مرگ مي‌توانند اعضاي خود را اهدا کنند و با مراجعه به سايت www.iran-Ehda.com تقاضاي خود را ثبت کرده و پس از مدتي کارتي دريافت مي‌کنند که دراين صورت پس از مرگ او سيستم درماني کشور مي‌تواند بدون اجازه والدين اقدام به اهداي اعضاي او کند. (بهتر است خانواده‌ها قبل از وقوع اين نوع حوادث از اين تصميم باخبر شوند.)

فرآيند اهداي عضو اين طور آغاز مي‌شود که اعضايي مانند قلب و ريه و ساير ارگان‌هاي حياتي پس‌از مرگ مغزي بلافاصله از بدن جدا شده و به افراد متقاضي اهدا مي‌شوند، اما بافت‌هايي مانند غضروف و مغز استخوان در بانک چشم و يا بانک نسج امام‌خميني براي حداکثر 24ساعت نگهداري مي‌شوند و کساني که نيازمند قرنيه چشم و ساير نسوج بدن هستند مي‌توانند تقاضاي خريد اين بخش‌ها را به مراکز نگهداري اعلام کنند، به طوري که براي خريد قرنيه چشم حداقل 157هزارتومان هزينه بايد بپردازند.

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: