۰

طرح سازمان سيا براي براندازي تشيع

وي در اين مصاحبه اسرار از تکان دهنده اي پرده برداشته است و در جريان اتهام کارکنان سيا به فساد مالي بطور ناخودآگاه اعتراف کرده است در اين سازمان مبلغ 900 ميليون دلار براي سازمان دهي مبارزه با تشيع اختصاص يافته بوده است.
کد خبر: ۲۳۹۱
۰۰:۰۰ - ۲۴ دی ۱۳۸۶

در آمريکا کتابي به نام «A Plan to Devide and Desolate Theology» است که در آن مصاحبه ي مفصلي از دکتر مايکل برانت معاون ارشد رئيس سابق سيا Bob Wood Words و عضو مهم بخش شيعه شناسي سازمان سيا منتشر شده است.

وي در اين مصاحبه اسرار از تکان دهنده اي پرده برداشته است و در جريان اتهام کارکنان سيا به فساد مالي بطور ناخودآگاه اعتراف کرده است در اين سازمان مبلغ 900 ميليون دلار براي سازمان دهي مبارزه با تشيع اختصاص يافته بوده است. گفتتني است که دکتر مايکل برانتن مدتي طولاني در بخش مذکور فعاليت داشته ، ولي چندي پيش به خاطر فساد مالي از کار برکنار شده است و او نيز از باب انتقام جويي خيلي از اسرار محرمانه را برملا کرده است.

به گزارش شيعه نيوز به نقل از خبرگزاري فارس، مصاحبه ي وي به طور بسيار خلاصه چنين است:
انقلاب 1979 ايران ضربه هاي اساسي به سياست ما در حاکميت در کشورهاي اسلامي وارد ساخت. پس از ناکامي ما در چند سال اول انقلاب براي کنترل آن و رشد روزافزون بيداري اسلامي و گسترش دامنه ي نفرت عليه غرب و ظهور اثرات جوش و خروش انقلابي در شيعيان کشورهاي مختلف بالاخص لبنان، عراق، کويت، بحرين و پاکستان، مقامات بلند پايه ي سيا دور هم جمع شدند. در اين جلسات نماينده ي سرويس مخفي مشهور انگليس Mix نيز شرکت مي نمود؛ زيرا انگليس تجربه وسيعي در مطالعه روي کشورها را دارد.

در اين گردهمايي ها نتيجه گيري شد که انقلاب ايران فقط نتيجه ي طبيعي سياست هاي شاه نبوده است، بلکه در باطن عوامل و حقايق ديگري نيز وجود دارد که محکم ترين آن عوامل ، يکي رهبري سياسي توسط مرجعيت ديني شيعي و ديگري شهادت حسين نوه ي پيامبر اسلام (ص) در 1400 سال پيش است. حادثه اي که قرن هاست شيعه به ياد آن با غم و اندوه بي نهايت عزاداري مي کند.

اين دو محور است که شيعه را از ساير مسلمانان فعال تر و متحرک تر مي سازد. در همين گردهمايي تصويب شد که براي مطالعه ي اسلام شيعي و براي برنامه‌ريزي و کار روي اين پروژه يک شعبه ي جداگانه و مستقلي تاسيس شود و نخستين بودجه چهل ميليون دلاري براي آن اختصاص يابد. سپس دکتر مايکل برانت مراحل پروژه را چنين بيان مي کند:

1- جمع آوري اطلاعات
2- اهداف کوتاه مدت با تبليغات عليع شيعه و راه اندازي آشوب هاي بزرگتر شيعه و سني، بدين معني که بايد آنها را با اکثريت سني درگير کرد تا توجه شان از آمريکا منحرف گردد.
3- اهداف دراز مدت، پايان کار تشيع با عمل براساس اهداف دراز مدت.
4- طبق نقشه در فاز اول محققيني به تمام جهان شيعه اعزام شدند. به عنوان مثال دکتر ساموئيل در پاکستان روي عزاداري هاي کراچي تحقيق مي کرد و مدرک دکتراي خود را در همين زمينه اخذ کرد. يک خانم ژاپني به ننام نکومه هم در کويته ي بلوچستان، بر قوم هزاره و شيعه ي آن ديار تحقيق مي کرد و رساله ي دکتراي خو را در همين زمينه ارائه نمود. دکتر برانت مي گويد: بعد از تحقيقات ميداني و جمع آوري اطلاعات در مورد شيعيان همه ي کشورها، نتايج زير بدست آمد:

1. مرجعيت:
مراجع شيعه سرچشمه ي اصلي قدرت اين مذهب اند. اينان هميشه با تاکيد بر اصول شيعه، به شدت از آن محافظت و صيانت مي کنند. اينان در تاريخ طولاني تشيع، هيچ وقت با حاکم غير اسلامي بيعت نکردند و با وي دست دوستي ندادند. به علت فتواي يک مرجع وقت يعني آيت الله شيرازي، انگليس نتوانست داخل ايران شود. بزرگترين مرکز علمي شيعه در عراق بود و چون صدام حسين علي رغم به کارگيري تمام توان خود و سعي و کوشش فراوان نتوانست آن را بخرد و مجبور به بستن آن شد.

اين در حالي است که مراکز ديگر علمي در جهان هميشه با حکام وقت همراهي کرده اند. ببينيد جايي مثل قم در مرکز ايران، تخت ظلم شاهنشاهي را برچيد و اکنون نيز پنجه در پنجه ي آمريکا ي ابر قدرت، زورآزمايي مي کند. در لبنان نهضت آيت الله موسي صدر، ارتش هاي انگليس، فرانسه و اسرائيل را مجبور به فرار کرد. امروز نيز حزب الله لبنان بزرگترين مزاحم اسرائيل در طول تاريخ تاسيس آن دولت به شمار مي رود.

ما از همه ي اين مطالعات به اين نتيجه مي رسيديم که رو در رويي مستقيم با شيعه زيانبار و امکان پيروزي در آن بسيار کم است. بنابراين بايد به کارهاي پشت پرده اي روي آورد و به جاي اصل قديمي انگليسي ها « تفرقه بينداز و حکومت کن» اصل ديگري تحت عنوان « تفرقه بينداز و نابود کن» را پيش گرفت.

بنابراين بايد افرادي که با شيعه اختلاف اعتقادي دارند را بطور منظم و مستحکم عليه شيعه سازمان دهي کرد. بايد شايعه ي کافر بودن برانگيز نوشت. بايد افراد کم سواد و بي سواد را جمع کرد و آنها تقويت نمود تا وقتي تعداد آنها (که ستون پنجم ما هستند) به مقدار مناسب رسيد، عليه شيعه جهاد مسلحانه آغاز شود. بايد چهره ي تشيع، منسوخ شود تا نزد عوام غير مقبول باشند و در ميان عامه مورد نفرت قرار گيرند.

2. عاشورا و عزاداري:
در ميان شيعه مراسم عزاداري مرسوم است. آنها به ياد واقعه ي کربلا جمع مي شوند و يک نفر سخنراني و واقعه ي کربلا را بيان مي کند و مستمعين هم گوش مي کنند. بعد از آن طبقه ي جوان، سينه زني و عزاداري مي کنند. اين سخنران و اين مستمعين براي ما اهميت زيادي برخوردار هستند؛ زيرا از همين عزاداري و مجالس است که درميان شيعه جوش و خروش، آزادي خواهي و جنگ با باطل به خاطر حق، به وجود مي آيد.

ما به خاطر همين، ده ها ميليون دلار از بودجه ويژه را براي در دست گرفتن سخنرانان و مستمعين اختصاص داده ايم. و اين کار چنين تحقق مي پذيرد که ابتدا دنبال افرادي از شيعه که پول پرست و داراي عقايد سست و در عين حال داراي شهرت و قدرت تاثير و نفوذ باشند، مي رويم تا به واسطه ي آنهادر عزاداري ها نفوذ پيدا کنيم.

3. برنامه هاي دقيق و مخرب: ما از اين افراد اهداف زير را پيگيري مي کنيم:

- به وجود آوردن و يا سرپرستي مداحاني که معرفت عقايد شيعه را ندارند.
- شناسايي و کمک مالي به افرادي از شيعه که بتوانند توسط نوشتارهاي خود، عقايد و مراکز علمي شيعه را هدف قرار دهند؛ بنيانهاي تشيع را منهدم کرده و آن را اختراع مراجع شيعه وانمود کنند.
- اضافه و يا حفظ نمودن رسوماتي در عزاداري که با عقايد شيعه منافات داشته باشد.
- عزاداري ها به گونه اي معرفي و مطرح شود که عموم جامعه احساس کنند تشيع، گروهي جاهل و توهم پرست است که در محرم براي انسانهاي عادي مزاحمت به وجود مي آوند. براي تشريح اين جور برنامه ها لازم است پول هنگفتي خرج شود و مداحان خوب تشويق شوند.

و اين گونه تشيع که يک مذهب داراي قوت منطقي است تبديل به مذهبي درويشي محض مي شود و از درون، پوک و خالي مي گردد و در ذهن عوام الناس نفرت و در خود شيعه افتراق و پراکندگي گسترش مي يابد. آنگاه و در نهايت بايد توسط نيروهاي جهادي بر آنها تير خلاص زد و نابودشان کرد.

تحقيق و جمع آوري مطالب فراواني عليه مرجعيت و نشر اشاعه ي آنها توسط نويسنده هاي پول پرست و بي نام. در اين باره بايد پول خوبي خرج شود و در ميان مداحان و عوام شيعه مواد زير زميني پخش و منتشر گردد تا شيعيان دچار آشفتگي و چند دستگي شوند.

با اين برنامه ها پيش بيني مي شود که در مرحله ي نهايي، صداي اعتراض خود شيعه ها عليه مرجعيت بلند شود تا آنجا که در سال 2010 ميلادي ديگر مرجعيت يا به عبارت ديگر مرکزيت اقتدار شيعه که تا کنون سد اصلي جلوي دولتمردان ما بوده اند به وسيله ي خود شيعيان پايان يابد.

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: