۰

نامه خواندنی یک جوان به ایت الله صافی + پاسخ معظم له

نامه مفصل و مشحون به مطالب ارزنده و دلسوزى براى نسل جوان و در لفظى ديگر، دلسوزى براى جامعه و براى اسلام عزيز و فرزندان اسلام، واصل شد. بسيار موجب اميدوارى و خوشنودى گرديد. تأخير در جواب بواسطه كثرت مشاغل، مراجعات و مسايل كتبى و شفاهى است كه بايد به همه جواب داده شود و همانطور كه مرقوم داشته ايد چنين نيست كه نويسنده نامه بايد از مسؤولين يا رييس يك سازمان و ارگان باشد تا جواب داده شود، معاذالله; انشاءالله در جواب ها بيشتر توجه به انجام وظيفه و كمك به نشر معارف اسلام و مكتب اهل بيت، عليهم السلام، و بالا بردن سطح آگاهيهاى جامعه و خصوص نسل جوان است.
کد خبر: ۲۳۵۵۰
۰۷:۵۱ - ۱۰ مرداد ۱۳۹۰
SHIA-NEWS شیعه نیوز :

بسم الله الرحمن الرحيم

محضر مرجع عالى قدر، حضرت آيت الله العظمى صافى گلپايگانى

با عرض سلام خدمت شما

جوانان در عين حالى كه شب و روز به زندگى دنيوى مشغول هستند، در باطن ذات و نفس خويش نيز زندگى [مرموز]و پوشيده اى دارند و اگر چه توجهى به آن زندگى ندارند و آن را به كلّى فراموش كرده اند، ليكن با داشتن روح و افكار و عقايد حَقّه، اخلاق پسنديده و اعمال شايسته مى توانند سبب استكمال و ترقّىِ روحانى خود گردند و سعادت و كمال خود را فراهم سازند، در صورتى كه اكثر جوانها با عقايدى باطل و اخلاق زشت و اعمالى[ناشايست] باعث نقصان، شقاوت و انحراف نفسانى خود شده اند و به آن مشغول هستند.به عقيده من بايد اين قشر از افراد را راهنمايى كرد و آنها را در صراط مستقيم، تكامل بخشيد تا جوهر ذات و حقيقتش پرورش و تكامل يافته و به عالم روحانيت صعود و رجوع پيدا كند و اگر آنها تمام كمالات روحانى و اخلاق پسنديده انسانى را فداى ارضاى قواى حيوانى كنند و اسير خواسته هاى نفسانى شوند و به صورت حيوانى هوسران، كامجو و يا ديوى درنده و خونخوار در آيند، چنين كسانى از صراط مستقيم تكامل انحراف يافته و در واديهاى هلاكت و شقاوت سرگردان خواهند شد. در صورتى كه در حال حاضر، حتى دختران محصّل، در مدرسه هاى راهنمايى، نه دبيرستان[ها] و نه دانشگاهها، در مدرسه هاى راهنمايى، دختران و پسران، در واديهاى هلاكت و شقاوت سرگردانند و عده معدودى كه در اين مسير قرار نگرفته اند و سعى دارند جوهر ذات و انسانيت شان را كامل كنند و از صراط مستقيم انسانيت به عالم سرور و منبع كمالات رجوع كنند، تحت تأثير عده اى زياد از آنهاييكه راه مستقيم ديانت را هم فراموش كرده اند و از پيمودن صراط دقيق انسانيت عاجز شده اند، قرار گرفته و جز زندگى سخت و سقوط در هاويه جحيم، سرنوشتى نخواهند داشت.ما از بسيارى از اين رويدادها غافليم، غالب انحرافات و نزاعهايى كه در بين نوجوانها و جوانهاى اين مرز و بوم بوجود مى آيد در پرونده هاى دادگسترى بايگانى مى شود و تا آنجا كه به قتل منتهى نگردد، به روزنامه ها سرايت نمى كند و اگر هم به قتل منتهى گردد، بسيارى از روزنامه ها منتشر نمى كنند، پس بايد هوشيار باشيم، كنجكاو باشيم و حداقل به كسانى كه در اين مسير قرار نگرفته اند و يا سست اراده هستند، از راه معنويت كمك كنيم.چون آنچه مسلم است و انحرافات جنسى را افزايش مى دهد، فقدان معنويت است; مشكل اصلى ما در اين است كه فقط به خودمان توجّه مى كنيم; بايد افكار خودمان را، نظريات خودمان را فراتر از محدوده خود قرار دهيم; در هر كشورى وقتى معنويت كم شود و يا رو به سقوط رود، به تدريج مفاسد اجتماعى و در رأس آن انحرافات جنسى افزايش مى يابد و بطور كلّى، عدّه اى از نوجوانان كه راه حق و ايمان را دوست مى دارند، راز و نياز با معبود خود را، دوست مى دارند و از اينگونه بى حجابى ها و از اينگونه خودنمايى ها ناراحت مى شوند، وقتى در جوّى نامناسب قرار مى گيرند، درجوّى كه هر نوجوان دختر و پسرى با فردى از جنس مخالف دوست است و مدام با او در ارتباط است قرار مى گيرند، تحت تأثير اين گونه افراد قرار گرفته، مسير انحراف را پيشه خود مى گردانند و كسى پيدا نمى شود و به كسى هم اطمينان پيدا نمى كنند كه با او مشورت كنند و راه صحيح را از او طلب كنند (حتى با پدر و مادر خود).و بالاخره من، پس از سالها فكر كردن و با مشكلات دست و پنجه نرم كردن و انحرافات بسيارى از مدرسه ها و دبيرستانها را مشاهده كردن، ارتباطات تلفنى و ارتباطات نزديك بين دختران و پسران كمتر از 16 ـ 17 را ديدن و شنيدن، از اين گونه رفتارها، رنج مى برم و از اين گونه مسايل بدين نتيجه رسيدم كه هر قدر نونهالان اجتماع از نظر فكر و شجاعت تقويت گردند ولى از نظر ايمان و اخلاق نيرومند نباشند، ديو مفاسد خيلى زود آنها را از پاى درآورده و آنها را متلاشى مى كند و علت اصلى آن، خود پدران و مادران هستند و بدين ترتيب به عنوان واكسينه اى فكرى، لزوم بحث از اخلاق و مفاسد و راه مبارزه با آنها، ضرورى به نظر رسيد كه با شما مشورت كنم و از شما طلب كمك كنم. خواهش مى كنم مرا راهنمايى كنيد، حتّى با فرستادن كتابى در اين زمينه.اگر من بخواهم، با يارى خدا و كمك شما با اين گونه انحرافات نوجوانان و جوانان، تا اندازه اى حتى محدود، در مدرسه و يا دبيرستانى مبارزه كنم، از طريق انتشار اعلاميه هايى در اين زمينه، چگونه مى توانم موفق باشم؟ با انتشار چه اعلاميه هايى مى توانم افكار و عقايد نادرست آنها را منحرف سازم و آنها را نسبت به اين مسايل روشن كنم و راه مستقيم را پيشه راهشان قرار دهم; از شما استدعا مى كنم كه مرا كمك كنيد; البته لازم به يادآورى است كه من هيچ گونه مسؤوليّتى در اين كشور ندارم; منظور من اين است كه حتماً نبايد رييس ارگان و يا رييس سازمانى باشم كه جواب نامه ام را بدهيد; مرا به عنوانى فردى حقير قبول كنيد و جواب نامه ام را بدهيد; بى توجه بودن نسبت به اين نامه يعنى بى توجهى به نسل جوان و جامعه امام زمان، عجل الله تعالى فرجه الشريف، يعنى بى توجهى به اسلام و قرآن.منتظر نامه پر مهر و محبت شما هستم. خواهش ديگرى كه از شما دارم اين است كه چون به ماه مبارك و پر فيض رمضان، نزديك هستيم، خيلى سريع نظر خود را در نامه اى كه مى فرستيد،
مكتوب فرماييد.در حديثِ حَسَن،1 از حضرت امام جعفر صادق، عليه السلام، منقول است كه: هر كه هفت شوط، طواف خانه خدا را بنمايد، حقتعالى براى او شش هزار حسنه بنويسد، شش هزار گناه [از او ]محو بكند، شش هزار درجه براى او بلند كند و شش هزار حاجت او را برآورد، ولى برآوردن حاجت مؤمن بهتر است از ده طواف.2انشاءالله هميشه [از] توجهات و عنايات و الطاف و مراحم خاصّه حضرت بقية الله الاعظم، حجة بن الحسن العسكرى، عجل الله تعالى فرجه الشريف، بهره مند باشيد.

التماس دعا
 

پاسخ ایت الله صافی گلپایگانی  :


بسم الله الرّحمن الرّحيم

السلام عليكم

نامه مفصل و مشحون به مطالب ارزنده و دلسوزى براى نسل جوان و در لفظى ديگر، دلسوزى براى جامعه و براى اسلام عزيز و فرزندان اسلام، واصل شد. بسيار موجب اميدوارى و خوشنودى گرديد.

تأخير در جواب بواسطه كثرت مشاغل، مراجعات و مسايل كتبى و شفاهى است كه بايد به همه جواب داده شود و همانطور كه مرقوم داشته ايد چنين نيست كه نويسنده نامه بايد از مسؤولين يا رييس يك سازمان و ارگان باشد تا جواب داده شود، معاذالله; انشاءالله در جواب ها بيشتر توجه به انجام وظيفه و كمك به نشر معارف اسلام و مكتب اهل بيت، عليهم السلام، و بالا بردن سطح آگاهيهاى جامعه و خصوص نسل جوان است.

مسأله يا مسايل جوانان مسايلى هستند كه همواره مورد توجه آگاهان، مربّيان جامعه و هاديان فكر و انديشه و بخصوص مكتب انبيا، عليهم السلام، و بالاخص، مكتب اسلام بوده و هست.

اصلاحات، سازندگيها، آينده بينى هاى اقتصاد، سياست ايمان و عقيده، همه روى اين قشر تمركز حسّاس دارد; چه آنهاييكه اَغراض فاسده و مقاصد شخصى و قصد افساد و انحراف جامعه را دارند و چه آنهاييكه قصد اصلاح و سالم سازى و خير و سعادت مردم را دارند، روى اين طبقه جوانان و نوجوانان سرمايه گذارى مى كنند.

روحيّات جوانان براى عمل و فعاليت و قدم به پيش بودن و ترقّى و تكامل، آماده است، چنانكه براى سقوط و افتادن در منجلاب انحرافهاى گوناگون و فساد اخلاق نيز آماده اند.

سخن در مباحث مربوط به جوانان و عوامل مؤثر در رشد و كمال و يا سقوط و انحطاط آنها و اشباع درست غرايز و خواسته هاى آنان نياز به نوشتن رساله ها و كتاب ها دارد.

در عصر ما بواسطه گسترش ارتباطات و وسايل سمعى و بصرى و طبع و نشر افكار و آرا و تبليغات مستقيم يا غير مستقيم، مسايل جوانان، بسيار گسترده و پيچيده گرديده كه سالم ماندن يك جوان نياز به مراقبت ها و خصوص مجاهدت و تلاش فراوان خود فرد دارد كه با آگاهى از اوضاع مختلفى كه به عنوان سياست، اقتصاد، مكتب هاى فكرى و مسايل جنسى آنها را و سعادت و سلامت روحشان را هدف قرار داده از خود مواظبت كنند، مجلاّت، روزنامه ها، راديو و تلويزيون و انواع فيلمها در تمام دنيا از مهمترين عواملى هستند كه روى جوانان كار مى كنند و جوامع بشرى را به سوى سعادت يا شقاوت، سير مى دهند.

اين وسايل، جوانان شهرنشين و جوانان روستايى و همه و همه را شامل مى شوند و حتّى لباس و ژست كارگردانان برنامه هاى تلويزيونى نيز، پسر و دختر را در همه جا، حتى در دورترين نقاط، زير تأثير خود قرار مى دهند; البته در ساختن يك جوان سالم و مسلمان، محيط خانه، خانواده، محيط مكتب، مدرسه، آموزشگاه و محيط جامعه، همه مؤثرند و همانطور كه قرآن كريم مى فرمايد:

«وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِاِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِى خَبُثَ لايَخْرُجُاِلاّ نَكِدا».3

محيط ها، مدرسه ها و خانواده هاى سالم يا فاسد، در تربيت نسل جوان، مؤثر است. در گذشته، محيط يك جوان، يك كوچه يا يك روستا يا يك شهر و بازار بود، امّا امروز محيط تربيت جوان و نوجوان، تمام جهان است; البته اين پيچيدگيها و وسعت تضارب افكار و توسعه ميدان مخاطرات به اين معنا نيست كه تصور كنيم چاره نمى توان انديشيد و جوانان و نوجوانان را نمى توان در مسير صحيح، هدايت كرد و غرايز آنها را در راه سعادت خودشان، فعال نمود.

با تمام اين اشكالات، راههاى سالم سازى جامعه و پرورش افكار و تربيت اسلامى جوانان نيز، به موازات اين دشواريها زياد شده و از جمله، رشد آگاهى جامعه و خود جوانها نيز براى سالم سازى، زمينه تأثير تبليغات مثبت و مفيد را فراهم تر نموده است.

بنابراين بايد تبليغات صحيح روى جوانها فراگيرتر و كاملتر انجام شود; بايد مشكلات جوانها را شناسايى كرد و مديريت جامعه، مسؤولين بهسازىِ اخلاق، پدر و مادر و اشخاص و افراد، همه به طور جمعى و فردى در حلّ آنها اقدام نمايند.

همين مسأله مشكل جنسى را كه تذكر داده ايد، دين مقدس اسلام بسيار مهمّ دانسته، به حلّ آن تشويق و ترغيب كرده، ازدواج را در جامعه اسلامى از بنيانهاى بسيار مقدس و محبوب خدا معرفى نموده و تا آنجا آن را حلاّل مشكلات جوانان شمرده، كه فرموده اند: «مَنْ تَزَوَّجَ فَقَدْ اَحْرَزَ نِصْفَ دينِهِ»4 و سعى در انجام آن را بين دو نفر، بقدرى موجب اجر و ثواب معرفى كرده اند كه به هر قدمى كه شخص براى رفع اين مشكل، از زندگى كسى بردارد يا كلمه اى كه بگويد، ثواب يك سال عبادت، كه شب هايش را به نماز و روزهايش را به روزه بسر برده باشد، مقرر شده است.

در رشته هاى ديگر، تعاليم عاليه اسلام، همگان و بخصوص جوانان را تا حدّ ممكن بيمه مى سازد و از آسيب پذيرى دور مى نمايد.

طبع و نشر مقالات، مجلاّت، روزنامه ها، رمانها، فيلمها و برگزارى بازيها، مسابقاتِ فسادانگيز، مطالعه، ديدن، نقل و گفتن آنها و گرايش به لهو، لعب و موسيقى و قمار، سرگرمى هاى مضرّه، مجالست ها، همنشينى، مصاحبت با اشخاص فاسد الاخلاق، همه را، ممنوع فرموده; سلامتى، مانند اينكه براى سلامت بدن و حفظ سلامتى و بهداشت، هم اسلام و هم تعاليم بهداشتى، بسيارى از كارها و خوردنيها و آشاميدنيها را ممنوع كرده اند و از سوى ديگر نشر و طبع مقالات و كتابهاى مفيد و پرورش دهنده عقل، فكر، روح و اشعار و تفريحات سالم، سازنده و مجالست و مصاحبت هاى گوناگون را تشويق و ترغيب فرموده اند و از بيكارى و بطالت كه خود نيز، خواه قهرى و غير اختيارى يا اختيارى باشد، نظر به مشكلاتى كه مى آفريند، سخت نكوهش شده و از كار و عمل و تلاش و فعاليت، مدح و ستايش شده است.

به عقيده ما، همه راه حل ها را، اسلام بيان فرموده است، و اگرنگوييم همه، اغلب مشكلات، براى پياده نشدن اين راه حل ها است.

يك جامعه اسلامى جامعه اى است كه موجبات سعادت جوانان و نوجوانان، در حد ممكن در آن فراهم شده و از اسباب و وسايل انحراف پيراسته و منزّه باشد.

بنابراين همه بايد اقدام كنيم، چه آنهايى كه مديريتهايى در جامعه دارند و بخصوص، آنهايى كه بر وسايل تبليغىِ سمعى و بصرى، به عنوان امين، برگزيده شده اند، بايد حفظ اين امانت را كه از اعظم امانات است، بسيار مهم بدانند و كوتاهى در آن را از بدترين خيانت ها به مردم، اسلام، كشور و به جامعه بدانند; بايد افراد مهذّب، آگاه و ظاهرالصّلاح، در همه پستهاى اين كارها، گمارده شوند.

مطبوعات و جرايد، همه و همه وظايف شان سنگين است. اين گونه كه بسيارى تلقى مى كنند، نيست. بايد جوانان را با مساجد يا مجالس وعظ و هشدارهاى اخلاقى، با مطالعه كتابهاى آموزنده و صحيح دينى، با تواريخ سودمند، با تفسير قرآن مجيد، با مجالس دعا در خط صلاح و فلاح و رستگارى نگاه داشت و خودِ آنها هم كه بيشتر آگاه و متوجه هستند، بايد در خطّ اصلاح خود و هم سنّ و سالان خود تشريك مساعى و بذل فداكارى و كوشش كنند.

بايد اخلاق اسلامى، زهد، آزادگى، پارسايى، قناعت، شجاعت و خودشناسى را به آنها آموخت كه بدانند خود را به هر جريان و هر وضع نفروشند.

و اين كلامِ معجزْ نظامِ اميرالمؤمنين، عليه السلام، را هميشه مقابل چشم دل خود قرار دهند:

«اَلا حُرٌّ يَدَعُ هذِهِ اللُّماظَةَ لاَِهْلِها اِنَّهُ لَيْسَ لاَِنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ اِلاَّ الْجَنَّةَ فَلاتَبيعُوها اِلاَّ بِها»;5، تا بدانند كه انسان بالاتر از اين است كه اسير شهوات، ماديات، افكار و اعمال شيطانى شود و مثل اين اشعار را كه:

«تن آدمى شريف است به جان آدميت نه همين لباس زيباست نشان آدميت

طيران مرغ ديدى تو ز پاى بند شهوت بدر آى تا ببينى طيران آدميت»

زمزمه نمايند.

بحمدالله در معارف شيعه و فرهنگ غنى ما، بيش از آنچه تصور شود، به جوانان و پسران و دختران، ارايه طريق شده است; آيات قرآن كريم، آن همه احاديث شريفه و اين دعاهاى انسان ساز عالية المضامين و اين كتاب ها و اشعار و مقالات.

بايد جوانها را به اين فرهنگ غنى متوجه كرد تا بخوانند و هم عظمت دين خود را بدانند و فرهنگ دينى اسلام را بشناسند و هم خود را بسازند، جوانها و همه را بايد به حسابرسى و محاسبه اعمال راهنمايى كرد تا هميشه در مقام تحصيل ترقى و كمال، بيشتر باشند.

بالاخره آقاى محترم جوان عزيز نوزده ساله كه الحمدلله از اين همه آگاهى و دانايى برخورداريد و شمّه اى از آن را در اين نامه به قلم آورده ايد!

من به شما تبريك عرض مى كنم و از خداوند متعال مى خواهم كه مثل شما را، كه در جوانان و نوجوانان مسلمان، زياد است، زيادتر و بيشتر بفرمايد.

شما جوانان، آينده اسلام هستيد; عظمت اسلام، شوكت اسلام مرهون تلاش و رشد و آگاهى شما است. همه از شما انتظار دارند، اسلام از شما انتظار دارد و قرآن كريم به انتظار شما است و حضرت بقية الله، مولانا المهدى، ارواح العالمين له الفداء، از شما انتظار دارد; بيشترين ياوران آن حضرت، از شما جوانان مسلمان و متعهد خواهند بود.

عزيزان من! اگر ما در اداى وظايف خود نسبت به شما قصور يا تقصير داريم، شما به نفس خود اعتماد كنيد و با توكّل به خدا در دين، ايمان، تقوا، سعى و عمل، ثبات قدم نشان بدهيد، قدم به جلو برداريد و به جلو برويد و فقط عزّت اسلام، سياست مسلمين، رضاى خداوند و خوشنودى حضرت ولى عصر، ارواحنا فداه، و تأمين رفاه و آسايش خلق و خدمت به مردم را وجهه همت قرار دهيد!

خدا يار و ياور شما!

«قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَالمؤمِنُونَ».6

با التماس دعا / لطف الله صافى
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: