۰

عزاداري امام حسين عليه السلام در تاريخ

پس از ورود کاروان اسراء به شام و خطابه خواني امام سجاد(ع) در شام، يزيد به اهل بيت امام حسين اجازه داد که عزاداري کنند و اهل ‏بيت ‏به مدت سه روز به طور رسمي در شام عزاداري کردند.
کد خبر: ۲۳۴۴
۰۰:۰۰ - ۲۱ دی ۱۳۸۶

حماسه کربلا، بزرگترين و دلخراش ترين واقعه تاريخ است که پس از 1400 سال هنوز هم زنده مانده و پس از چهارده قرن به ياد آن واقعه اشکها ريخته مي شود و ناله و فرياد به پا است. در اين مقاله قصد داريم که سير تاريخي عزاداري شهداي کربلا را مورد بررسي قرار دهيم.

مراسم عزاداري امام حسين(ع) نخستين بار در روز يازدهم محرم سال 61 هجري در کنار اجساد مطهر شهيدان توسط اهل بيت‌ عليه السلام برگزار گرديد.

پس از آن هنگام ورود کاروان اسيران به کوفه، امام زين‌العابدين و حضرت زينب و ام‌ کلثوم عليهم السلام براي مردم کوفه که براي تماشا آمده بودند، سخنراني کردند. در پي اين سخنرانيها صداي ضجه و گريه از خانه‌ها و مردم کوفه بلند شد. که به نوعي عزاداري براي شهدا و افشاگري امويان بود.

پس از ورود کاروان اسراء به شام و خطابه خواني امام سجاد(ع) در شام، يزيد به اهل بيت امام حسين اجازه داد که عزاداري کنند و اهل ‌بيت ‌به مدت سه روز به طور رسمي در شام عزاداري کردند. (1) در پي آن خطابه و اين عزاداريها، انقلاب بزرگ فکري در شام پديد آمد و اکثر قريب به اتفاق مردم نسبت ‌به دستگاه حاکمه بدبين شدند.

عزاداري بعدي در مدينه برپا شد. پس از ورود اهل بيت به مدينه عزاي عمومي بر پا گرديد و تمامي مردم مدينه ناله و ضجه کردند. پس از آن حلقه‌هاي عزاداري توسط اشخاص و افراد سرشناس بر پا شد.

از جمله کساني که درمدينه‌ مجلس‌عزاداري بر پا کرد، حضرت زينب سلام الله عليها بود. اين عزاداري مدينه را در آستانه انفجار و حرکت عمومي قرار داد و عمر بن سعد جريان را به يزيد گزارش داد و اعلام کرد که تحقيقا وجود زينب کبري(س) در مدينه انديشه‌ها را تحريک مي‌کند، زيرا او سخنور و دانا و باهوش است. خود و کساني که با او همراهي مي‌کنند، در نظر دارند براي خونخواهي حسين قيام کنند.(2) تا اين که حضرت زينب به شام يا مصر تبعيد و رحلت فرمود.

پس از شهادت امام حسين(ع) ائمه خود اقامه عزاداري مي‌کردند و شيعيان را به اقامه عزا و گريه و عزاداري تشويق مي نمودند.

عزاداري، نخست در ايام محرم و ايام زيارتي امام حسين(ع) در کربلا و جاهاي ديگر برگزار مي‌شد چون پانزدهم شعبان، روزعرفه، شب عيد فطر و اول ماه رجب و غيره. (3) اما از آغاز قرن سوم عزاداري وضعيت ديگري يافت که در تحقيق حاضر به تبيين آن مي‌پردازيم.

در قرن سوم و چهارم و پنجم و همزمان با تشکيل دولتهاي آل‌بويه در عراق و حمدانيون در سوريه و فاطميون در مصر مذهب شيعه گسترش يافت و مراسم عزاداري توسعه يافت و در بسياري از شهرها روز عاشورا عزا و تعطيل عمومي اعلام گرديد.

در محرم سال 252 - معزالدوله ديلمي دستور داد که مغازه‌ها بسته و تعطيل عمومي اعلام گردد و مردم عزاداري کنند و مردم با حالت عزا و ماتم در خيابانها حرکت کردند. (4) اينگونه بود که عزاي عمومي در ميان شيعيان به صورت يک سنت در آمد. در اين دوره، اشعار در قالب قصيده سروده مي‌شد. ستمهاي بني‌اميه و بني‌عباس در آن ذکر و مقام و منزلت اهل بيت عليه السلام ‌بيان مي‌گرديد. مردم در عزاداري ها وشعراء در قصيده‌ها بيشترين توجه را به ولايت اهل بيت عليه السلام داشتند. و کتب مقتل در اين زمان تاليف گرديد.

در اين دوره درگيري شديد بين شيعه و اهل سنت وجود داشت و حکومتهايي که پيرو بني‌اميه و بني‌عباس بودند، اهل سنت را بر کشتار شيعيان تحريک و از برگزاري مراسم عزاداري منع مي‌کردند.

در سال ‌407 هجري در آفريقا و در ماه محرم «معزبن باديس» لشکريان خود را به قتل شيعيان دستور داد و اهل سنت را نيز در اين امر آزاد گذاشت. جمع کثيري را در آفريقا کشتند و در آتش سوزاندند خانه‌هاي آنها را خراب کردند. جمعي به قصر منصور پناه بردند اما در محاصره قرار گرفتند و هر کسي از قصر خارج شد، کشته شد و جمعي به مسجد جامع پناه بردند در آنجا نيز همگان را از بين بردند. (5) دراين دوره مراسم عزاداري براي ائمه به طور کامل رواج يافت.

مشخصات روضه خواني در اين دوره از اين قرار بود: 1 - عزاداري در ايام عاشورا و موسم زيارت 2 - تکيه بر اهل بيت عليهم السلام ‌به عنوان عترت پيامبر و غصب خلافت توسط بني‌اميه. 3 - رشد ذوق شعري در زمينه مدح و مراثي امام حسين و اهل بيت(ع) . 4 - ذکر مصيبت اهل بيت(ع). 5 - بيان ستمهاي بني‌اميه. 6 - مراسم عزاداري به عنوان اعتراض به بني‌اميه و بني‌عباس و ايادي آنها.

به دلايل فوق حکومتهاي وقت از برگزاري مراسم عزاداري شديدا جلوگيري مي‌کردند.

عزاداري در زمان بني عباس و مغول
پس از انقراض سلسله بني‌عباس در بغداد و سلطه مغولها بر بخش عظيمي از کشورهاي اسلامي شکل و محتواي روضه به تدريج تغيير يافت.

اين تغيير شايد بدان جهت‌ بود که سلاطين بني‌عباس خود را خليفه پيامبر مي‌دانستند و مدعي حکومت‌ بر مسلمين از جانب اسلام بودند و اطاعت ‌خود را بر مردم واجب شرعي مي‌دانستند. مذاهب اهل سنت را، مذهب رسمي و قانوني و شرعي دانسته و از آنها به طور کامل حمايت مي‌کردند. پيروي از مذهب شيعه ممنوع و در ادارات دولتي و مراجع قضايي رسمي نبود.

در مقابل اين انديشه، انديشه تشيع بود که حکومت را حق اختصاصي و الهي ائمه مي‌دانستند شرايط و انديشه‌هاي بسيار والا براي حاکم اسلامي قايل بودند. براساس اين دو انديشه به طور طبيعي درگيري بين تشيع و حکومت پديد آمد. در مراسم عزاداري اين اختلاف نظر و جهت‌گيري سياسي مطرح مي‌شد و قطعا حکومتها از برگزاري مراسم وحشت داشتند. از اين رو مراسم روضه از سياست جدا نبود.

پس از سلطه مغول و وحشت‌ بسيار عجيبي که ايجاد کرده بود و حاکمان آنها مدعي حکومت ‌بودند، نه مدعي خلافت، مراسم عزاداري از حالت اعتراض سياسي خارج و به مراسم خاص مذهبي اختصاص يافت و عزاداري به منظور کسب ارزش اخروي و دوستي با اهل‌ بيت(ع) ‌برگزار گرديد.

در اين دوره تحريفات زيادي در وقايع عاشورا واقع شد و براي بيشتر گرياندن و گريه کردن داستانهاي مهيج و زبان حال نقل مي‌شد و براي اين که حکومتها مانع نشوند، به مساله سياست و حکومت پرداخته نمي‌شد.

مشخصات عزاداري در اين دوره ازاين قرار مي باشد: 1 - تعميم و گسترش مراسم عزاداري از ايام محرم و زيارتي به ايام ديگر. 2 - برگزاري روضه بيشتر براي کسب ثواب و شفاعت ائمه معصومين(ع). 3 - بيان ستمها و جنايات بني‌اميه و بني‌عباس. 4 - ذکر فضايل اهل ‌بيت(ع). 5 - زهد گرايي و دخالت نکردن در امور حکومت و دوري از دنيا و پرداختن به امور آخرت. 6 - گسترش حسينيه ها براي برگزاري مراسم عزا.

دراين دوره هر کسي ذوق و قريحه شعري داشت، اشعاري در مرثيه امام حسين(ع) سرود. که بسياري از آن اشعار، سينه به سينه و يا در دفترهاي خطي تداوم يافت. برخي از اشعاري که در روستاها خوانده مي‌شود و يا مردم عشاير در مراسم عزا مي‌خوانند از اين قبيل اشعار است. گاهي اين اشعار را کساني سروده‌اند که آگاهي از تاريخ نداشته و به منظور خدمت ‌به امام و اظهار علاقه به اهل ‌بيت ‌سروده‌اند.

در اين دوره همت‌ بر آن گماشته شد که فضايل اهل ‌بيت ‌بيان و مردم با آنها آشنا گردند. که اين آشنايي نقش بسيار مهمي در جهت تداوم خط اهل‌ بيت و تشيع ايفاء کرده است. که اين کار بسيار عظيم و بزرگ در پيشگاه خداوند اجر بسيار بزرگ دارد. زيرا ذکر فضايل اهل ‌بيت و آشنا ساختن مردم با مقام معنوي آنها به منزله تداوم خط رهبري و دعوت جامعه به عزت و حفظ ارزشهاي والاي اسلام براي نسلهاي آينده است.

در اين دوره عزاداري به شکل رايج فعلي رواج يافت. که برخي آغاز آن را به شکل زدن بر سر و سينه به دوران آل ‌بويه برگردانده‌اند. (6)

عزاداري در دوران اخير
در دورانهاي اخيرعزاداري از نظر کميت و کيفيت رشد کرده ، در سالگرد رحلت پيامبر(ص) و امامان معصوم و حضرت زهرا عليهم السلام و.... مراسم عزاداري بر پا مي‌شود. برخي از مشخصات مراسم عزاداري دوران جديد به قرار ذيل است.

1 - دقت تاريخي
افرادي که از فضل و سواد برخوردار هستند، سعي مي‌کنند وقايع عاشورا و مرثيه ديگر امامان را بر اساس مستند تاريخي بيان نموده و از استنتاجات به دور از عقل و عرف در مقام ائمه شديدا پرهيز مي‌کنند.

2 - تاريخ تحليلي
خطيبان و نويسندگان، تاريخ عاشورا را به صورت تجزيه و تحليل شده بيان مي‌کنند. قضايا را ريشه ‌يابي و عوامل پيدايش و آثار اجتماعي آن را بيان مي‌نمايند.

3 - اهداف امام حسين(ع)
در عزاداري ها حرکت امام حسين(ع) و سيري که آن حضرت داشت و عللي که براي قيام خود ذکر کرده بررسي مي‌شود. آن حضرت با چه انگيزه‌اي قيام و براي تحقق چه هدفي حرکت کرد؟ آيا هدفش کشته شدن بود؟ هدف گريه شيعيان و نجات آنها بود؟ به منظور رسيدن به حکومت قيام کرد؟ مجبور شد و نمي‌توانست ‌به جاي ديگري برود؟ و ...

هر کسي به شکلي ارزيابي و نتيجه‌گيري کرده است و هر کسي براي اثبات مدعاي خود شواهد تاريخي و دلايلي از کلام پيامبر(ص) و خود امام حسين(ع) ذکر کرده است. هر چند برخي به خطا رفته‌اند. اما اقدام به چنين کاري و تجزيه و تحليل اهداف آن پيشواي بزرگ الهي، کاري بسيار ارزشمند است.

4 - توام شدن روضه با سياست
برگزاري مراسم روضه از سياست جدا نبوده و نيست. و اين مجالس محل بسيار مناسبي براي رشد آگاهي سياسي و موضع ‌گيري در برابر حکومتهاي ستمگر بوده و هست. بسياري از تصميم ‌گيريهاي سياسي در همين مجالس اتخاذ شده است.

مطالعه تاريخ سياسي ايران از دوران مشروطه و مقدمات آن اين حقيقت را روشن مي‌سازد و اين مجال عامل اساسي حرکتهاي مردمي بوده است؛ زيرا اهداف امام حسين(ع) بررسي و بيان مي‌شد. پايبندي اهل عزا به اهداف حسين(ع) امري بسيار روشن است. اطاعت امام حسين(ع) به عنوان امام واجب الاطاعة در همه زمانها نيز واضح است. پس از اين سه مقدمه هر شيعه‌اي خود را ملزم به قيام بر ضد حکومت ‌ستمگر دانسته ‌است.

5 - تشکيل هياتها
هيات در زمان ما عبارت است از يک دسته و گروه منظم و متشکل و با برنامه خاصي که در ايام عزاداري به عزاداري مي‌پردازد.

هياتها به دو دسته تقسيم مي‌شوند:
1 - يک دسته از هياتها فقط در ايام محرم و صفر و ديگر ايام عزاداري عمومي تشکيل مي‌شود. افراد آن در ايام خاصي دور هم جمع شده به عزاداري مي‌پردازند.

2- هياتهايي است که در طول ايام سال فعاليت مي‌کنند. بر حسب توافقي که کرده‌اند در شبهاي جمعه يا صبح جمعه يا شب چهارشنبه و ... گرد هم جمع مي‌شوند. اينها نيز به دو دسته تقسيم مي‌شود.

نقش عزاداري
قيام امام حسين(ع) و شهادت او تلاشهاي برادر و پدر و جدش را در گذشته بارور و زمينه تلاش براي آيندگان فراهم ساخت.

در آن مقطع که معاويه تلاش بسيار گسترده و همه جانبه کرده بود تا نام عترت پيامبر را از خاطره‌ها محو کند و اکثر افراد با حقيقت عترت بيگانه شده بودند و آنان که حسين(ع) را مي‌شناختند، نيز امام را به عنوان امام و پيشواي لازم الاطاعة نمي‌شناختند؛ زيرا مفهوم عترت در نزد آنها به معني خاندان پيامبر بود و بر اين اعتقاد بودند؛ افرادي که منتسب به پيامبرند بايد احترام گردند و آنها را بايد دوست داشت. دوستي با عترت مطرح بود نه اطاعت عترت. اين معني قابل تحريف و جلوگيري از آن قابل توجيه بود.

اما امام حسين با قيام خود، عترت را به عنوان رهبر و واجب الاطاعة مطرح کرد و اقدامي نمود که هرگز قابل انکار و يا توجيه و تحريف نباشد. مردم را با مفهوم عترت آشنا ساخت و در پي آن قيام، حرکت عظيم فکري در جامعه پديد آمد. از آنجا که اسلام بدون رهبري صحيح و قرآن بدون تفسير از ناحيه وي قابل تحقق و عمل نيست، امام انديشه تحقق قرآن با رهبري معصوم را مطرح ساخت. قيام او زمينه و انگيزه اين آشنايي را فراهم ساخت.

سنت عزاداري عاشورا زمينه پاسداري از انديشه شيعه را در آينده فراهم ساخت به طوري که نوحه خواني و عزاداري را هيچ کسي نمي‌تواند منع کند و در سايه و پوشش عزاداري مي‌توان مفهوم عترت و اهداف امام حسين عليه السلام را تشريع کرد.

سنت عزاداري حسيني مورد تاييد «امامان نور» بوده و بارها دوستان و شيعيان را با گفتار و عمل به اقامه مجالس فرا خوانده‌اند.

در پايان اين مقاله سخني از امام هشتم در همين زمينه مي آوريم که:
الامام علي بن موسي عليه السلام: يا ابن شبيب ان سرک ان يکون لک من الثواب مثل ما لمن استشهد مع الحسين فقل متني ما ذکرته: يا ليتني کنت معهم فافوز فوزا عظيم.(7) اي پسر شبيب، اگر دوست داري پاداش شهيدان همراه حسين(ع) را به دست آوري، هرگاه او را ياد کردي بگو: اي کاش با شما بودم و به موفقيت ‌بزرگي دست مي‌يافتم.

پي‌نوشت ها:
1- تاريخ طبري، ج‌4، ص‌353.
2- ثورة الحسين في الوجدان الشعبي، ص‌265.
3- همان.
4- کامل، ج‌8، ص‌549.
5- همان، ج‌9، ص‌294.
6- الثورة الحسين في الوجدان الشعبي، ص‌277.
7- بحار، ج‌44، ص‌286.

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: