۰

نمونه‌هايي از شيعه‌ستيزي اوباما

کد خبر: ۲۲۹۵۶
۱۷:۰۸ - ۲۷ تير ۱۳۹۰
SHIA-NEWS شيعه نيوز:

به گزارش «شيعه نيوز» به نقل از باشگاه خبرنگاران ، شعار "تغيير " اوباما در حقيقت حربه اي براي پيروزي بود و وقتي اوباما بر مسند قدرت تكيه زد، عملا در سياست خارجي اين كشور به خصوص در رويكرد استعماري و خصمانه واشنگتن نسبت به جهان اسلام هيچ تغييري حاصل نشد.

باشگاه خبرنگاران با اشاره به عملكرد اوباما نوشت: وقتي در تابستان سال ۲۰۰۸ ميلادي باراك اوباما موفق شد با توسل به شعار "تغيير " رقباي خود در انتخابات رياست جمهوري يعني هيلاري كلينتون از حزب دموكرات و مك‌كين از حزب جمهوري خواه را شكست دهد و به عنوان رئيس جمهور، جانشين جورج بوش شود، بارقه هايي از اميد نزد مردم آمريكا و ديگر كشورهاي جهان به وجود آمد كه شايد اين رئيس جمهور جديد با نگاهي جديد به سياستهاي خصمانه آمريكا در جهان پايان دهد ولي اين تنها يك خيال باطل بود.

در اوايل ابراز اميدواري مي شد كه با روي كار آمدن اين رئيس جمهور سياهپوست ديدگاه خصمانه و استعماري آمريكا تغيير كند.

سخنراني هاي اوباما در مصر در خصوص تغيير رويكرد و ديدگاه آمريكا به جهان اسلام نيز مزيد بر علت شد تا كشورهاي مسلمان و بخصوص منطقه خاورميانه از پيروزي اوباما بر ديگران رقيبان تقريبا شناخته شده اش استقبال كرده و ابراز رضايت كنند.

انتظار مي رفت رويكرد ناعادلانه و دشمنانه اي كه پس از حادثه ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ در آمريكا و در نتيجه پروپاگاندي اين كشور در سراسر جهان عليه مسلمانان وجود داشت و آنها را نزد جهانيان به عنوان تروريست و خرابكار معرفي كرده بود، تغيير كند.

آمارها حاكي از آن است كه پس از حادثه ۱۱سپتامبر و انفجار برجهاي دوقلو كه هنوز هم چگونگي آن رمزگشايي نشده، خشونت ها در داخل آمريكا عليه مسلمانان تشديد شده، مطمئنا يكي از دلايل استقبال مسلمانان از پيروزي اوباما همين شعار "تغيير " بود.

تصور مي شد با روي كار آمدن اوباما ديدگاه غرب به اسلام و مسلمانان دگرگون شود.

اما زهي خيال باطل! باراك اوباما نيز همانند اسلافش رفتار كرد در حقيقت شعار "تغيير " تنها حربه اي براي پيروزي بود و وقتي اوباما بر مسند قدرت تكيه زد، عملا در سياست خارجي اين كشور به خصوص در رويكرد استعماري و خصمانه واشنگتن نسبت به جهان اسلام هيچ تغييري حاصل نشد.

نمونه هاي بارز شيعه ستيزي اوباما عبارتند از:

۱- اشغال نظامي عراق كه به بهانه از بين بردن تسليحات كشتار جمعي صورت گرفته بود، در زمان اوباما نيز ادامه يافت؛ اشغالي كه به گفته تحليل‌گران نه به هدف دفع تروريسم بلكه با هدف اقتصادي و براي دستيابي به منابع طبيعي به خصوص نفت عراق تداوم يافت.

۲- رژيم صهيونيستي به اقدامات وحشيانه خود عليه مردم مظلوم فلسطين ادامه دادو حتي ژست هاي صلح طلبانه آمريكا و اوباما براي برقراري صلح بين اسرائيل-فلسطين را به جايي نبرد. در حقيقت اوباما قدرت لازم براي توقف شهرك سازي كه تنها شرط محمود عباس براي از سرگيري مذاكرات صلح بود، را نداشت و نتانياهو نخست وزير رژيم صهيونيستي در اصل اوباما را ناديده گرفت و بارها به صراحت اعلام كرد به شهرك سازي ادامه خواهد داد.

۳- اوضاع در افغانستان بحراني تر از قبل شد و هر روز غيرنظاميان اين كشورِ بحران زده به دست هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكا كه براي از بين بردن طالبان به پرواز درمي آمدند، به خاك وخون كشيده مي شدند و مي شوند.

۴- اما نكته اصلي ماجرا چند وقتي است كه كليد خورده، ماه هاي آخر دوران رياست جمهوري باراك اوباما با "بهار عربي " مصادف شده و جهان شاهد اين است كه عمّال دست نشانده آمريكا و غرب در منطقه حساس خاورميانه يكي يكي قرباني موج بيداري اسلامي مردم منطقه شده اند. بن علي، رئيس چمهور تونس اولين آنها بود و پس از او نوبت به مبارك رسيد.

موج بيداري اسلامي اكنون به يمن و بحرين رسيده است. وضعيت بحرين اما كاملا متفاوت است اكثر مردم اين كشور بيش از ۷۰ درصد شيعه هستند و همين مسئله آمريكا را سخت نگران كرده است، چه در صورت پيروزي مردم برآل خليفه، هيچ بعيد نيست حكومتي شيعي برسر كار بيايد.

براي آمريكا مسلمانان هميشه مايه نگراني بوده اند و تشكيل حكومت هاي اسلامي هميشه نگران كننده. اما به وجود آمدن حكومت مسلمان شيعي به مراتب براي غرب خطرناك تر است، از آن جهت كه دست آنها را از رسيدن به منابع انرژي سرشار منطقه كوتاه مي كند و در اين امر ايران الگوي اين حكومت ها شناخته مي شود شايد كه نه، مطمئنا به همين دليل است كه آمريكا در قبال سركوب انقلابيون بحرين توسط رژيم آل خليفه و در كنار آنها نظاميان رژيم آل سعود ترجيح داد سكوت كند، واشنگتن كه ادعاي حقوق بشرش گوش فلك را كر كرده در قبال سركوب، شكنجه و زندان معترضان بحريني حتي پزشكان كه براي كمك به مجروحان معترض شتافتند، هيچگاه آل خليفه را مورد انتقاد قرار نداد، حتي گزارش هاي رسيده حاكي از چراغ سبز وزير دفاع وقت آمريكا(گيتس) به دولت بحرين و آل سعود براي سركوب مردم انقلابي است.

تنها دليل اين سكوت جانبدارانه كه در اصل حمايت از آل خليفه است، آن است كه در صورت سرنگوني رژيم آل خليفه شيعيان برسر كار خواهند آمد و آن وقت ديگر جايي براي حضور آمريكا در بحرين نخواهد بود بحرين كه الان محل استقرار ناوگان پنجم نيروي دريايي آمريكا است.

اما نگراني اوباما و آمريكا از شيعيان فقط مختص بحرين نيست، عراق از ديگر كشورهاي منطقه خاورميانه است كه جمعيت كثيري از شيعيان را در خود جاي داده است.

بنابر آمارهاي مختلف بين ۶۰ تا ۷۰ درصد از مردم اين كشور به خصوص در استان هاي جنوبي شيعه هستند.
پانتا، وزير دفاع تازه وارد آمريكا در اظهاراتي واهي، مدعي شده است ايران تسليحات پيشرفته اي را در اختيار شيعيان مقتدا صدر قرار داده و آنها اين تسليحات را براي حمله به آمريكائيان مورد استفاده قرار داده اند ادعايي كه ايران بارها آن را تكذيب كرده است.

اما هدف از اين ادعا چيست؟

۱- اولا نسبت دادن حمله به نيروهاي نظامي آمريكا به يك گروه شيعه، نشانه عمق ترس و نگراني آمريكا از شيعيان نزديك به ايران است.
واشنگتن، به خوبي از نفوذ معنوي ايران در بين شيعيان عراقي اطلاع دارد، بنابراين سعي دارد چنين القا كند كه ناآرامي هاي موجود در عراق به دست شيعيان و با حمايت ايران صورت مي گيرد.

۲- به نظر مي رسد بهانه آمريكا براي ادامه حضور نظامي در عراق پيدا شده است.

پانتا، وزير دفاع آمريكا هشدار داده، واشنگتن در قبال حمله به نيروهايش به سركوب گروه مقتدا صدر، كه نماد شيعيان با نفوذ عراق هستند خواهد پرداخت و اين يعني ماندن در عراق پس از پايان سال ۲۰۱۱.

۳- واشنگتن سعي دارد نشان دهد اگر آمريكا در عراق نباشد ايران با استفاده از نفوذ خود در بين شيعيان به فكر تسلط سياسي بر عراق خواهد افتاد و به اين ترتيب سني ها را عليه شيعيان تحريك مي كند بنابراين واشنگتن مايل است با القاء ايران هراسي و شيعه هراسي تداوم حضور نظامي خود در عراق را توجيه كند.

القاء همين مسئله ايران هراسي در كشورهاي خاورميانه از سوي آمريكا است كه باعث شده كشوري مانند عربستان به خريد ميلياردها دلار جنگ افزار نظامي از غرب روي آورد.

شيعه هراسي، ابزاري در دست اوباما شده تا خاورميانه را ناآرام كرده و به بازار تسليحاتي خود تبديل كند.
واشنگتن با شناختي كه از شيعيان كشورهاي مختلف خاورميانه دارد آنها را پيرو ايران مي داند و تلاش دارد به هر نحو ممكن مستقيم يا غيرمستقيم مانع قدرت گرفتن شيعيان در منطقه شود؛ زيرا قدرت گرفتن شيعيان يعني كوتاه شدن دست آمريكا از ثروت خدادادي منطقه خاورميانه.

به همين منظور از يك طرف به صورت مستقيم تهديد به حمله عليه آنها مي كند-هرچند كه در ابتدا گروه كوچكي مانند نظاميان جبهه مقتدا صدر را نشانه رفته باشد و از طرف ديگر از حكومت هاي سركوبگر شيعيان بحرين و عربستان حمايت مي كند.

شيعه ستيزي سياست جديدي است كه اوباما در آخرين ماه هاي حكومتش انتخاب كرده و هيچ بعيد نيست در صورت پيروزي در انتخابات سال آينده نيز اين روند را وارد فاز جديدي بكند.
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: