۰

روایتی که در تفسیر قمی از ابن عباس در مورد نشانه‌های آخر الزمان و قیامت نقل شده، از لحاظ سند و محتوا تا چه اندازه معتبر است؟

پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) برخی از علائم روز قیامت را چنین بیان فرمود: از نشانه‌های قیامت، بی‌اهمیت شمردن نماز؛ پیروی از شهوت‌ها، گرایش به هوای نفس، احترام به ثروتمندان و فروش دین به دنیاست.
کد خبر: ۲۲۲۲۸۲
۰۸:۱۸ - ۱۷ فروردين ۱۳۹۹

شیعه نیوز:
پرسش
آنچه که در مورد علامت‌های قیامت در برخی از سایت‌ها از قول پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم )، سلمان و ابن عباس بیان شده است، صحت دارد؟
پاسخ اجمالی

بر اساس گزارشی،[1] پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) برخی از علائم روز قیامت[2] را چنین بیان فرمود:

از نشانه‌های قیامت، بی‌اهمیت شمردن نماز؛ پیروی از شهوت‌ها، گرایش به هوای نفس، احترام به ثروتمندان و فروش دین به دنیاست. در آن زمان مؤمن از آنجا که منکرات را در برابر چشمانش دیده و قدرت جلوگیری از آنها را ندارد، قلبش در بدنش مانند نمک در آب ذوب می‌شود...

در آن هنگام فرمانروایانی ستم‌کار و وزیرانی فاسق و مأمورانی ظالم و امانت‌دارانی خائن زمام امور را به دست خواهند گرفت...

کارهای ناپسند، شایسته قلمداد شده و کارهای نیک، ناپسند جلوه می‌کند. امانتها به دست خیانت‌پیشگان سپرده شده و افراد امین به عنوان خائن معرفی می‌شوند، سخن دروغ‌گویان پذیرفته شده و سخن راست‌گویان را دروغ می‌پندارند ...

حکومت به دست زنان افتاده، کنیزان طرف مشورت قرار گرفته و کودکان بر فراز منبرها می‌روند. زکات را خسارت و دست‌رسی به بیت‌المال را فرصتی مغتنم می‌شمارند. انسان به پدر و مادرش جفا کرده و با دوستانش خوش است ...

زنان با شوهرانشان در تجارت شریک شده، باران در تابستان باریده، افراد باکرامت خشمگین شده و تنگدستان کوچک شمرده می‌شوند. بازارها نزدیک شده، اما یکی می‌گوید: چیزی نفروختم و دیگری می‌گوید: سودی نبردم و گویا همه از خدا شکایت می‌کنند ...

حاکمان به گونه‌ای رفتار می‌کنند که اگر کسی سخن بگوید او را می‌کشند و اگر ساکت باشد، حق و حقوق او را پایمال کرده و سهم آنان از بیت المال را به نفع خود مصادره می‌کنند و مردم همواره در حال رعب و وحشت به سر می‌برند...

چیزهایی را از طرف مشرق و مغرب آورده و امّتم با آن رنگ می‌شوند. پس وای بر ضعیفان امّتم از دست آنها و وای بر ایشان از خدا. نسبت به خردسالان رحمی نداشته و احترام بزرگان را بجا نمی‌آورند و اشتباه دیگران را نمی‌بخشند. هیکلشان هیکل آدم، ولی دل‌هایشان دل‌های شیطانها است.

مردها و زن‌ها هم‌جنس‌باز شده و همان‌طور که زن در خانه توسط شوهرش حفاظت می‌شود، پسران جوان نیز توسط همجنس‌بازان در خانه نگهداری می‌شوند.

مردها خود را شبیه زنان و زنان خود را شبیه مردان می‌کنند. زنان بر زین‌ها سوار می‌شوند؛ پس بر آنان لعنت خدا باد.

مساجد را به شکل معابد یهودیان و مسیحیان درآورده و قرآن‌ها را با زیور می‌آرایند و مناره‌ها بلند شده و مردمی که نسبت به یکدیگر کینه داشته و عقاید گوناگون دارند با هم در صف‌های انبوه نماز جماعت می‌ایستند.

مردان امّتم از زیورآلات طلا استفاده کرده و از پوست پلنگ‌‌ها برای فرش و لباس بهره‌ می‌گیرند. رباخواری رواج یافته و مردم با روش‌های رباآلود با هم به معامله می‌پردازند و از ارزش دین کاسته شده و بر ارزش دنیا افزوده می‌شود. طلاق فراوان شده و حدود الهی جاری نمی‌گردد؛ و البته تمام اینها به خداوند ضرری نمی‌رساند!

زنان آوازه‌خوان و ابزار و آلات موسیقی فراوان شده و شرورترین افراد بر امّتم حکومت می‌کنند.

ثروت‌مندان امتم برای تفریح، قشر متوسط برای بازرگانی و قشر ضعیف برای خودنمایی و شهرت عازم حج می‌شوند.

گروه‌هایی قرآن را برای غیر خدا می‌آموزند و آن را مشابه با آواز می‌خوانند و گروه‌های دیگری برای غیر خدا به دنبال آموختن علوم اسلامی می‌روند. و زنازادگان فراوان شده و قرآن را چون آواز می‌خوانند و برای رسیدن به دنیا مسابقه می‌دهند...

حرمت‌ها دریده می‌شود و انجام گناهان رواج می‌یابد و اشرار بر خوبان مسلط می‌شوند و دروغ رواج یافته و مردم لجباز می‌شوند و فقر همه جا را فرا می‌گیرد و مردم با لباسشان فخر می‌فروشند. و باران نابهنگام می‌بارد و سرگرم شدن به لهو و لعب را به عنوان موضوعی پسندیده مطرح کرده؛ اما از امر به معروف و نهی از منکر گریزانند.

در آن زمان افراد باایمان از کنیز پست‌تر شده و عابدان و قاریان قرآن پیوسته در صدد عیب‌جویی از یکدیگر بر می‌آیند. آنان در آسمانها پلید و نجس خوانده می‌شوند...

ثروت‌مندان هیچ توجهی به تنگدستان نمی‌کنند تا اندازه‌ای که فردی یک هفته از مردم درخواست کمک می‌کند و هیچ چیزی را به دست نمی‌آورد.

به دنبال این رخدادهاست که کسی که در مورد وضعیت جامعه سخن نمی‌گفت به سخن درمی‌آید و سپس طولی نمی‌انجامد که ناگهان زمین صیحه عجیبی می‌کشد، و این صدا به طوری تمام زمین را فرا می‌گیرد که هر کس چنین می‌پندارد این صدا در منطقه خودش بوده است. و پس از آن مردم به مقداری که خداوند اراده‌ کرده است در روی زمین درنگ می‌کنند، و در طول این مدت دچار گرفتاری‌هایی می‌گردند و زمین پاره‌های جگر خود از طلا و نقره را بیرون می‌ریزد؛ اما در آن‌روز، دیگر طلا و نقره فایده‌ای ندارد، و این است معنای قول خداوند که فرمود: «فَقَدْ جَآءَ أَشْرَاطُهَا»؛[3] پس به درستی که حقّاً علائم قیامت به وقوع پیوسته است.

اما در مورد تحلیل سندی و محتوایی این روایت به صورت خلاصه باید گفت:

  1. «سلیمان بن مسلم خشاب» شخصیت ناشناخته‌ای دارد و جز این روایت، نامی از او در دیگر روایات دیده نشده است.
  2. «عبد الله بن جریح مکی» از اصحاب غیر شیعی امام باقر( علیه السلام ) است.[4] و از او نیز جز این روایت نقل نشده و شخصیت نسبتاً ناشناخته‌ای دارد.
  3. «عطاء بن أبی ریاح» از اصحاب امام علی( علیه السلام ) است؛ اما مخلّط(دارای اعتقادات و مذهب نادرست) است.[5]
  4. «عبدالله بن عباس».[6]

از این‌رو (بر خلاف آنچه در برخی سایت‌ها ادعا شده) نباید این روایت را قطعی الصدور دانست و علائم موجود در آن‌را لزوماً از «اشراط الساعه» و یا نشانه‌های ظهور و قیامت ارزیابی کرد.

از لحاظ محتوا نیز این روایت دارای ابهاماتی است به عنوان نمونه:

چرا شراکت زن با مرد در تجارت به عنوان امر ناپسندی ارزیابی شده است، با آن‌که می‌دانیم خود پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) مدتی به کارگزاری از خدیجه کبری( سلام الله علیها) به تجارت می‌رفتند؟!

2 چرا سوار شدن زنان بر مرکب مورد انتقاد قرار گرفته است؟! مگر در زمان پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) و معصومان( سلام الله علیها)، بانوان هنگام جابجایی و مسافرت‌هایی، مانند حج از مرکب استفاده نکرده و به دنبال مردانی که سواره بودند، می‌دویدند؟!

بسیاری از این علامت‌ها در زمان خود پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) در مناطق غیر اسلامی - و برخی از آنها گاه در حیطه حکومت اسلامی - وجود داشته و متأسفانه طولی از رحلت ایشان نگذشت که در خود جوامع اسلامی نیز شاهد چنین رفتارهایی در میان حکام و افراد جامعه بودیم. پس وجه اختصاص آنها به آخر الزمان چیست؟!

و ...

با این وجود این‌گونه هم نیست که این روایت را تماماً از درجه اعتبار ساقط بدانیم، بلکه می‌توانیم برای برخی ابهامات موجود، توجیهاتی در نظر گرفته و فرازهایی از آن که قابل پذیرش است ‌را به عنوان روایتی مؤید برای گزارش‌های دیگری که در این موضوع وارد شده بدانیم.

[1]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب،‏ ج 2، ص 303 – 304، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق.

[2]. «علایم ظهور حضرت مهدى(عج)»، 49؛ «علایم ظهور امام زمان(عج)»، 219؛ «ناگهانی بودن قیامت و ناگهانی بودن ظهور»، 28202؛ «کشتارهای هنگام ظهور»، 10136؛ «گسترش ظلم و ظهور امام زمان(عج)»، 1373؛ «بررسی روایات در باره قیام های قبل از ظهور امام زمان (عج)»، 5091.

[3]. محمد، 18.

[4]. علامه حلى، حسن بن یوسف‏، رجال العلامة الحلی‏، ص 236، نجف اشرف، دار الذخائر، چاپ دوم، 1411ق.

[5]. همان، ص 243.

[6]. «زندگی‌نامه عبدالله بن عباس»، 73721.

 

 

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: