۰

آیا روایتی وجود دارد که پیشوایان معصوم(علیه السلام ) را به رازهای پنهان زمان، ستون‌های همیشه پایدار روزگار و راه برتر برای نجات توصیف کرده باشد؟

بنابر تحقیق و جست‌وجو؛ روایاتی مشابه با آنچه در پرسش آمده در منابع حدیثی وجود دارد، که در این‌جا برای نمونه به ذکر دو مورد بسنده می‌شود.
کد خبر: ۲۱۳۰۶۵
۱۱:۱۱ - ۲۵ دی ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
این حدیث از کیست: «ما رازهای پنهان زمان و استوانه‌های همیشه روزگاریم، سیادت و آقایی بندگان و سیاست‌گذاری همه شهرهای آنان در دست ما است. استقلال و خودکفایی و سرپرستی و پشتیبانی دین و رهبری امت و راه نجات مردم در پیروی از ما است...»؟
پاسخ اجمالی
بنابر تحقیق و جست‌وجو؛ روایاتی مشابه با آنچه در پرسش آمده در منابع حدیثی وجود دارد، که در این‌جا برای نمونه به ذکر دو مورد بسنده می‌شود.
1. پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: «پیشوایان برجسته، نوامیس عصر، فرمانروایان عالم، رهبر مردم، زمامدار جهان، فرمانبردار و ولایتمدار و پشت و پناه آنها، ساقى و حافظ و راه نجات براى آنهائیم. ما راه، سرچشمه، راه پایدار و طریق مستقیم هستیم. هر کسی به ما ایمان آورد به خدا ایمان آورده و هر کسی انکار ما را کند انکار خدا را کرده است، کسى که درباره ما شک کند به خدا شک کرده است، کسى که عارف به ما باشد عرفان به خدا دارد، هر کسی به ما پشت کند به خدا پشت کرده است و مطیع ما مطیع خدا است، ما وسیله به سوى خدائیم و رساننده به رضوان اوئیم».[1]
2. امام باقر(علیه السلام ): «همانا پیامبر خدا باب [معرفت‏] خداست که جز از آن در نمی‌آیند و راه او است که هر کس آن‌را بپیماید، به خداوند عز و جل می‌رسد. امیر مؤمنان نیز پس از او چنین است و همین طور است هر امام در پِى دیگرى. خداوند عزّ و جلّ آنها را ارکان‏ زمین قرار داده تا [زمین،] اهلش را نلرزاند و نیز بنیان‏هاى اسلام و مرزداران راه هدایت او، قرار داده است. هیچ‌کس جز به هدایت آنها ره نمی‌یابد و بیرون رونده از هدایتى گمراه نمی‌شود، مگر با کوتاهى کردن در حقّ ایشان. آنها معتمدان خدایند در علم و حجّت‌ها و هشدارهایى که فرو فرستاده است و دلیلى رسایند براى زمینیان که براى آخرین آنها از سوى خدا همان جارى است که براى نخستین ایشان جارى بوده و هیچ‌کس جز به یارى خدا به این حد نمی‌رسد».[2]
[1]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‏25، ص 23، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[2]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ‏1، ص 198، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: