۰

روایتی در مورد کردها، خوزستانی‌ها، بربرها، بخشی از مردم پاکستان و تانزانیا و نیز در نهایت ساکنان تهران وجود دارد که آنان شیرینی ایمان را نخواهند چشید! نظرتان در مورد این روایت چیست؟

نخست باید گفت این‌که گروهی از انسان‌ها با تقسیم‌های جغرافیایی، نژادی و ... قابلیت رسیدن به کمال را نداشته و از اموری؛ مانند چشیدن شیرینی ایمان برای همیشه محروم باشند، به هیچ وجه قابل پذیرش نبوده و با آموزه‌های قرآنی منافات دارد؛ از این‌رو حتی اگر روایت صحیحی نیز در این مورد داشته باشیم، نمی‌توان به محتوای ظاهری آن ملتزم بود.
کد خبر: ۲۱۲۷۶۰
۰۷:۵۶ - ۲۴ دی ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
در کتاب «خصال» شیخ صدوق چنین حدیثی آمده است: «عن ابی عبدالله قال: لا تدخل حلاوة الإیمان قلب سندی و لا زنجی و لا خوزی و لا کردی و لا بربری و لا بنک الری و لا من حملته أمه من الزنا»؛ آیا منظور این است که زنجانی، خوزستانی و کردی بی‌دین هستند و در غلط بودن این معنا شکی نیست و همچنین منظور از سندی در روایت چیست؟
پاسخ اجمالی
نخست باید گفت این‌که گروهی از انسان‌ها با تقسیم‌های جغرافیایی، نژادی و ... قابلیت رسیدن به کمال را نداشته و از اموری؛ مانند چشیدن شیرینی ایمان برای همیشه محروم باشند، به هیچ وجه قابل پذیرش نبوده و با آموزه‌های قرآنی منافات دارد؛ از این‌رو حتی اگر روایت صحیحی نیز در این مورد داشته باشیم، نمی‌توان به محتوای ظاهری آن ملتزم بود. با این توضیح به پرسش برمی‌گردیم.
همان‌طور که در پرسش آمده، این روایت در خصال شیخ صدوق با این سلسله سند آمده است: «حَدَّثَنَا أَبِی رَضِیَ الله عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِیسَ قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنْ مَنْصُورٍ عَنْ نَصْرٍ الْکَوْسَجِ عَنْ مُطَرِّفٍ مَوْلَى مَعْنٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ الله( علیه السلام ) قال: لَا یَدْخُلُ حَلَاوَةُ الْإِیمَانِ قَلْبَ سِنْدِیٍّ وَ لَا زِنْجِیٍّ وَ لَا خُوزِیٍّ وَ لَا کُرْدِیٍّ وَ لَا بَرْبَرِیٍّ وَ لَا نَبْکِ الرَّیِّ وَ لَا مَنْ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ مِنَ الزِّنَا»؛[1] سخنی به امام صادق( علیه السلام ) نسبت داده شده که: «شیرینى ایمان به دل سِندى، زنجى، خوزستانى، کُردى، بربرى و مردم زمین پرنشیب و فراز رى و زنازاده، راه نمی‌یابد».
الف. بررسی سندی
«منصور»، «نصر کوسج» و «مطرّف» که در سلسله راویان قرار دارند، همگی ضعیف و یا ناشناس هستند؛ از این‌رو روایت مورد بحث از جهت سندی بسیار ضعیف بوده و در اثبات چنین امر مهمی به هیچ وجه قابل استناد نیست.
ب. بررسی محتوایی
درباره محتوای روایت به دو نکته باید توجه داشت:
1. مناطق جغرافیایی اشاره شده در روایت عبارت‌اند از:
1-1. «سند» که به منطقه‌ای از شبه قاره هند گفته می‌شود و اکنون بخشی از کشور پاکستان است.
2-1. «زنج» همان منطقه «زنگبار» است که امروزه بخشی از کشور «تانزانیا»‌ می‌باشد.
3-1. «خوز» همان «خوزستان» فعلی در کشور ایران است.
4-1. «کرد» نژادی است که بیشتر در کشورهای ایران، عراق، ترکیه و سوریه و در مناطق مرزی این کشورها ساکن است.
5-1. «بربر» نژادی از قاره آفریقا است که امروزه محل سکونتش در کشورهای شمال غرب این قاره – مانند مراکش – می‌باشد.
6-1. «ارتفاعات ری» هم به مناطق مرتفع این شهر که بخشی از تهران نیز در آن قرار دارد گفته می‌شود.
2. این دست از روایات که در آنها نکوهش ملیت‌ها و نژادها آمده، با آموزه‌های قرآنی مبنی بر برابر دانستن انسان‌ها و برتری آنان بر اساس تقوا و انتساب تفاوت ملیت‌ها به اراده الهی به خاطر مصلحت شناخت متقابل آنان، در تعارض است.
درباره زنازاده نیز؛ این‌گونه نیست که به جهت زنازاده بودن نتواند ایمان داشته باشد و اصلاً برای زنازادگان امکان رستگاری وجود نداشته باشد.[2]
بنابراین این دسته از روایات را؛ یا باید مجعولاتی چون اسرائیلیات دانست و یا باید حمل بر قضایای خارجیه نمود؛ یعنی آنها را ناظر به دوران صدور روایات دانست. هر چند برخی از تعلیل‌های ذکر شده در برخی روایات، این توجیه را نیز با دشواری روبرو می‌سازد.

[1]. شیخ صدوق، الخصال، ج ‏2، ص 352، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش.
[2]. ر. ک: «بررسی سند احادیث مربوط به ولد الزنا»، سؤال 42118.
آیات مرتبط

سوره الحجرات (13) : يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: