۰

آیا امام علی( علیه السلام ) توصیه می‌فرماید که در ارتباط با ذات پروردگار اندیشه و تفکر نکنیم؟!

روایتی از امام علی( علیه السلام ) نقل شده است که بر اساس آن تفکر و اندیشه در ذات خداوند موجب الحاد خواهد شد: «مَنْ تَفَکَّرَ فِی ذَاتِ اللَّهِ أَلْحَدَ».«لحد» و «الحاد» در لغت به معناى میل از چیزی و عدول و انحراف از حق است؛ یعنی میل و انحراف از راه راست و از حقّ به باطل، و به همین جهت کسى را که وجود خدای متعال را انکار کند «ملحد» می‌گویند.
کد خبر: ۲۱۲۵۵۲
۰۷:۱۳ - ۲۳ دی ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
سلام؛ آیا امام على( علیه السلام ) فرمود: «من تفکر فی ذات الله الحد»؟!
پاسخ اجمالی
روایتی از امام علی( علیه السلام ) نقل شده است که بر اساس آن تفکر و اندیشه در ذات خداوند موجب الحاد خواهد شد: «مَنْ تَفَکَّرَ فِی ذَاتِ اللَّهِ أَلْحَدَ».[1]
«لحد» و «الحاد» در لغت به معناى میل از چیزی و عدول و انحراف از حق است؛ یعنی میل و انحراف از راه راست و از حقّ به باطل، و به همین جهت کسى را که وجود خدای متعال را انکار کند «ملحد» می‌گویند.[2]
مراد امام علی( علیه السلام ) از این توصیه، آن است که تفکّر در ذات خدا موجب انحراف از راه راست و رفتن به راه باطل می‌‏شود؛ مانند این‌که سبب اعتقاد به تجسّم حقّ تعالى شود، یا تشبیه او به موجودى از موجودات، و ممکن است که سبب الحاد به معناى انکار وجود حقّ تعالى شود. بنابر این مراد از «تفکّر» در ذات خدا، تفکر در کنه ذات حقّ تعالى است؛ زیرا که معرفت آن محال است و تفکّر در آن عبث و لغو است.[3]
امام علی( علیه السلام ) در بیانی دیگر می‌فرماید: «من تفکّر فى ذات اللَّه تزندق»؛[4] هر کس در ذات خدا اندیشه کند زندیق می‌گردد. «زندیق» کسى را گویند که وجود حقّ تعالى را انکار کند که مشهور او را «ملحد» می‌گویند. البته بعضى گفته‌‏اند که اصل آن «زندى» بوده که عرب آن‌را تغییر داده، چنان‌که متعارف ایشان است. و «زندى» یعنى منسوب به «زند» که آن کتابى بوده میانه مجوس منسوب به «زرادشت». و بعضى گفته‌‏اند که اصل آن «زن دین» بوده؛ یعنى ضعیف دین؛ مانند زن که دین او ضعیف می‌باشد.[5]
علاوه بر این دو روایت، در احادیث فراوان دیگری نیز از تفکر در ذات خداوند نهی شده است: «إیّاکُم و التَّفَکُّرَ فی اللّه ِ؛ فإنَّ التَّفَکُّرَ فی اللّه ِ لا یَزیدُ إلاّ تِیها ، إنَّ اللّه َ عَزَّ و جلَّ لا تُدرِکُهُ الأبصارُ و لا یُوصَفُ بِمِقدارٍ»؛[6] امام صادق( علیه السلام ) فرمود: از اندیشیدن درباره [ذات] خدا بپرهیزید؛ زیرا اندیشه کردن در خدا جز بر حیرت و گمراهى نمی‌افزاید. همانا خداوند عزّ و جلّ را نه دیدگان در می‌یابند و نه او را می‌توان با اندازه‌های مادی تصور کرد.
لذا فرمودند خود را در این مورد به زحمت بی‌ثمر نیندازید که ممکن است توهّمات خود را کنه ذات خدا بپندارید. سخن علی( علیه السلام ) ناظر به این حقیقت است آن‌جا که فرمود: «... الَّذِی لَا یُدْرِکُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ وَ لَا یَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ ...»؛[7] آن خدایی که نه همّت‌های عالی توان درکش را دارند و نه غوّاصان دریای ژرف‌اندیش به او دست می‌یابند.
«قَد ضَلَّتِ العُقولُ فی أمواجِ تَیّارِ إدراکِهِ ...»؛[8] بحقیقت که عقل‌ها در امواج گرداب دریافتش گمراه و باطل و ضایع شده‌‏اند؛ خیال‌ها از احاطه ذکر ازلیتش متحیر و سرگردان گردیده‌‏اند؛ فهم‌ها از دانستن وصف قدرتش درمانده‌‏اند؛ و ذهن‌ها در گرداب‌هاى چرخ‌هاى ملکوتش غرق شده و در آب فرو رفته‌‏اند.
بنابر این، بر اساس دلایل عقلی و نقلی، شناخت کنه ذات خدای متعال ممتنع است؛ برای آن‌که عقول نمی‌تواند احاطه به حقیقت ذاتش پیدا کنند. چگونه ممکن است عقل بتواند به کنه ذات خدای متعال احاطه پیدا کند، در حالی‌که مخلوق او است. به بیان دیگر، شناخت کنه و حقیقت ذات خداوند امکان ندارد؛ زیرا از یک‌‌سو شناخت حقیقت هر چیزی به معنای احاطه بر آن حقیقت و ذات است. و از سوی دیگر، حقیقت ذات خداوند، بی‌نهایت است و غیر خدا از جمله انسان‌‌ها محدود هستند؛ لذا امکان ندارد ذات نامحدود خداوند معلوم موجودات محدود گردد؛ از این‌رو شناخت کنه ذات خداوند و احاطه کامل علمی به تمام ابعاد وجودی خداوند امکان ندارد.
اما خداوند شناخته می‌شود از طریق صفات، آیات و آثار صنعش: «من تفکّر فى آلاء اللَّه وفّق»؛[9] هر کس تفکّر کند در نعمت‌هاى خدا توفیق داده شود؛ یعنى حقّ تعالى او را توفیق راه حقّ و اطاعت و فرمان‌بردارى می‌دهد.

[1]. لیثی واسطی، علی، عیون الحکم و المواعظ، محقق، مصحح، حسنی بیرجندی، حسین، دار الحدیث، ص 449، قم، چاپ اول، 1376ش.
[2]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 737، دمشق، بیروت، دارالقلم‏، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق؛ قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 6، ص 182، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش.
[3]. آقا جمال خوانساری، محمد، شرح بر غرر الحکم و درر الکلم، محقق، مصحح، حسینی ارموی محدث، جلال‌الدین، ج 5، ص 305، دانشگاه تهران، چاپ چهارم، 1366ش.
[4]. عیون الحکم و المواعظ، ص 456.
[5]. شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحکم و درر الکلم، ج ‏5، ص 308.
[6]. شیخ صدوق، امالی، ص 418، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق.
[7]. ثقفی، ابراهیم بن محمد، الغارات (الإستنفار و الغارات)، محقق، مصحح، حسینی، عبدا لزهراء، ج 1، ص 99، قم، دار الکتاب الإسلامی، قم، چاپ اول، 1410ق.
[8]. شیخ صدوق، توحید، محقق، مصحح، حسینی، هاشم‏، ص 70- 71، قم، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1398ق.
[9]. عیون الحکم و المواعظ، ص 449.

آیات مرتبط

سوره البقرة (219) : يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ ۖ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا ۗ وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ
سوره البقرة (266) : أَيَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَنْ تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَأَعْنَابٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَأَصَابَهُ الْكِبَرُ وَلَهُ ذُرِّيَّةٌ ضُعَفَاءُ فَأَصَابَهَا إِعْصَارٌ فِيهِ نَارٌ فَاحْتَرَقَتْ ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ
سوره آل عمران (191) : الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ
سوره الأنعام (103) : لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ ۖ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ
سوره يونس (24) : إِنَّمَا مَثَلُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ مِمَّا يَأْكُلُ النَّاسُ وَالْأَنْعَامُ حَتَّىٰ إِذَا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَهَا وَازَّيَّنَتْ وَظَنَّ أَهْلُهَا أَنَّهُمْ قَادِرُونَ عَلَيْهَا أَتَاهَا أَمْرُنَا لَيْلًا أَوْ نَهَارًا فَجَعَلْنَاهَا حَصِيدًا كَأَنْ لَمْ تَغْنَ بِالْأَمْسِ ۚ كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: