۰

مختصری از زندگی‌نامه حضرت اسماعیل( علیه السلام ) را بیان کنید.

حضرت اسماعیل( علیه السلام ) فرزند بزرگ حضرت ابراهیم( علیه السلام ) و هاجر( سلام الله علیها ) است. تاریخ دقیق تولد اسماعیل( علیه السلام ) – مانند تاریخ تولد پدرشان ابراهیم( علیه السلام ) - مشخص نیست.
کد خبر: ۲۰۹۸۷۹
۰۸:۱۱ - ۰۷ دی ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پاسخ اجمالی

حضرت اسماعیل( علیه السلام ) فرزند بزرگ حضرت ابراهیم( علیه السلام ) و هاجر( سلام الله علیها ) است. تاریخ دقیق تولد اسماعیل( علیه السلام ) – مانند تاریخ تولد پدرشان ابراهیم( علیه السلام ) - مشخص نیست.

در مورد همسران ایشان گزارش شده است که نام همسر اولشان «عمارة بنت سعید بن أسامة بن أکیل» و نام‌های همسر دیگرشان؛ «السیدة بنت مضاض بن عمرو الجرهمی»، «رِعله»،‌ «حنفاء» و «حیفاء» بود. و برای حضرتشان، 12 یا 13 پسر و 3 دختر نیز ذکر شده است.

از مجموع دلایل برمی‌آید که لقب «ذبیح الله» متعلق به حضرت اسماعیل( علیه السلام ) است.

قرآن کریم ایشان را پیامبری الهی‌ دانسته که به همراه پدرشان در ساخت و نگهداری خانه کعبه و ترویج آیین توحید، نقشی اساسی داشتند.

حضرتشان بعد از سالیان طولانی تلاش و مجاهدت، دعوت حق را لبیک گفته و در «حجر اسماعیل» در کنار خانه کعبه و در کنار مادرش هاجر( سلام الله علیها ) به خاک سپرده شد.‏

پیامبر بزرگ اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) و پیامبرانی؛ نظیر «قیدار» و «شعیب» از نوادگان این پیامبر الهی بودند.
پاسخ تفصیلی

پدر و مادر‏

حضرت اسماعیل( علیه السلام ) فرزند حضرت ابراهیم خلیل الرحمن( علیه السلام ) است که از پیامبران اولو العزم و دارای شریعت و کتاب مستقل بود.[1] نام مادرشان نیز هاجر( سلام الله علیها ) بود که یکی از بانوان بزرگ و مشهور تاریخ بوده و سلسله دودمانی او به کشور مصر برمی‌گردد.[2]

ولادت

همان‌گونه که در مورد تولد ابراهیم( علیه السلام ) تاریخ‌ دقیقی وجود ندارد، در مورد فرزندشان اسماعیل( علیه السلام ) نیز چنین است. اما بر اساس گزارش‌ها هنگامی که ابراهیم( علیه السلام ) از آتش نمرودیان رهایی یافت، به فرمان خداوند، سرزمین آنان‌را رها کرد و رهسپار بیت‌ المقدس شد.[3] با گذشت سال‌های طولانی، اما به دلیل نازایی همسرش ساره( سلام الله علیها ) او دارای فرزندی نشد. بعد از آن بود که ساره( سلام الله علیها ) پیشنهاد داد تا ابراهیم( علیه السلام )‌ با کنیز مصری او هاجر( سلام الله علیها )[4] وصلت کند.[5]

نتیجه این وصلت؛ اسماعیل( علیه السلام ) بود که قرآن کریم تولد او را هدیه‌ای الهی برای پدرش در دوران کهن‌سالی[6] اعلام می‌کند.[7]

البته ساره( سلام الله علیها ) بعد از این ماجرا و در سن بالا دارای فرزندی به نام اسحاق( علیه السلام ) شد که او نیز از پیامبران بود.

القاب

برخی مفسران، لقب «صادق الوعد» را که در قرآن آمده، متعلق به ایشان می‌دانند:

«وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِسْماعیلَ إِنَّهُ کانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ کانَ رَسُولاً نَبِیًّا»[8]؛ و در این کتاب اسماعیل را یاد کن. وعده‌های او همواره راست بوده و فرستاده‌‏اى پیامبر بود.

گفته شده است حضرتشان با مردى وعده گذاشت که در جایى منتظرش بماند. آن مرد فراموش کرد، اما اسماعیل( علیه السلام ) سه روز[9] و یا یک‌سال[10] در آن‌جا ماند تا آن شخص برگشت.

هم‌چنین گفته شد، از آن‌جا که اسماعیل( علیه السلام ) به وعده‌‌ای که به پدر - مبنی بر صبر هنگام ذبح - داده بود وفا کرد، به صادق الوعد ملقب شد.[11]

البته برخى معتقدند که اسماعیل( علیه السلام ) پیش از پدرش ابراهیم( علیه السلام ) از دنیا رفت. و «صادق الوعد»، توصیفی برای اسماعیل بن حزقیل است که به سوى قومش مبعوث شد.[12]

لقب دیگر ایشان «ذبیح الله» است که در روایات منقول از پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) و اهل‌بیت( علیه السلام ) بیان شده است که این لقب به ایشان تعلّق دارد.[13]

روایتی مشهور از پیامبر گرامی اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) وجود دارد که در آن، حضرتشان خود را پسر دو قربانی خواند و به این موضوع، افتخار کرد: «أنا ابن الذبیحین»؛[14] من فرزند دو قربانی هستم.[15]

با توجه به این‌که پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) از نسل اسماعیل( علیه السلام ) بود، نه اسحاق( علیه السلام ) که از نیاکان بنی‌اسرائیل است، بی‌گمان قربانی نخست، اسماعیل( علیه السلام )،[16] و قربانی دوم، عبدالله پدر گرامی پیامبر است که به جای وی 100 شتر قربانی شد.

در دعایی منقول از پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) و امام علی( علیه السلام )، خداوند این‌گونه مورد خطاب قرار گرفته است: «یا من فدی اسماعیل من الذبح»؛[17] ای خدایی که اسماعیل را از قربانی‌شدن نجات بخشیدی.

امام علی،[18] امام صادق[19] و امام رضا( علیه السلام )[20] در پاسخ به این‌که ذبیح کیست، اسماعیل( علیه السلام ) را نام برده‌اند.

اینها و دلایل و شواهد دیگر که در جای خود بیان شده‌اند، بیان‌گر آن است که ذبیح الله اسماعیل است.[21]

خانواده و فرزندان

‏حضرت اسماعیل( علیه السلام ) دارای همسران و فرزندانی بود که پیامبری از طریق آنان ادامه یافت.

همسر اول ایشان، زنى از قبیله «جرهم» به نام «جداء» دختر سعد بود[22] که بعدها اسماعیل( علیه السلام ) به دستور پدرش او را طلاق داد.[23] ایشان زن دیگری از همین قبیله را به همسرى برگزید و از وى صاحب چندین فرزند شد.[24] در مورد نام همسر بعدی او گزارش‌های متفاوتی وجود دارد:

«سیده»‏[25] و یا «رعله» دختر مضاض بن عمرو،[26] «ام‌سلمى»[27] و یا «حتفاء» دختر حارث بن مضاض.[28]

درباره تعداد و نام فرزندان اسماعیل( علیه السلام ) نیز اختلافاتی وجود دارد. اسماعیل( علیه السلام ) صاحب دوازده پسر به نام‌های قیدار، نابت، ادبیل، مبشام، مسمع، دوما، مسا، حداد، تیما، یطور، نافس و قیدما شد.[29] این نام‌ها چون از لغت عبرانى نقل شده است، در حروف و حرکات تلفظ اختلاف پیدا می‌کند؛[30] لذا این نام‌ها در برخی از کتاب‌های دیگر با کمی تغییر بیان شده است.[31]

اما در مورد دختران آن‌حضرت از امام صادق( علیه السلام ) نقل شده است که در حجر (اسماعیل)، نزدیک رکن سوم(غربی) تنی چند از دختران اسماعیل دفن شده‌اند.[32] هم‌چنین اسماعیل یکی از دخترانش را به عقد پسر عمویش عیص بن اسحاق درآورد.[33] اما منبعی نیافتیم که به صورت دقیق به نام و تعداد دقیق تمام دختران آن‌حضرت اشاره‌ کرده باشد.

از جمله کسانی که بعدها از دودمان اسماعیل( علیه السلام ) به پیامبری رسیدند، می‌توان به قیدار نبی( علیه السلام )،[34] شعیب نبی( علیه السلام )[35] و پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم )[36] اشاره کرد.

نبوت و کتاب آسمانی

قرآن کریم در چندین آیه، اسماعیل را پیامبری الهی دانسته، اما در هیچ‌‌کدام، به وجود کتابی آسمانی برای آن‌حضرت اشاره نشده و در منابع تاریخی، تفسیری و روایی هم مطلبی در این زمینه نیافتیم؛ لذا باید گفت اسماعیل( علیه السلام ) مروج دین و آیین توحیدی پدرش ابراهیم( علیه السلام ) در مقابل‌ شرک‌ و بت‌پرستی‌ بود. او رسالت‌ داشت‌ تا به‌ هدایت‌ جرهمیان‌[37] و قبایل‌ یمانی‌ و عمالیق‌[38] بپردازد؛[39] لذا در میان‌ ایشان‌ به‌ ادای‌ رسالت الهی‌ پرداخت‌ و آنان‌ را به‌ نماز و زکات‌ فراخواند و از پرستش‌ بت‌ها‌ بر حذر داشت.

ویژگی‌های اخلاقی

در قرآن کریم ویژگی‌هایی برای اسماعیل( علیه السلام ) بیان شده است[40] که برخی از آنها عبارت‌اند از:

بردبارى: «ما او [ابراهیم‏] را به نوجوانى بردبار و صبور بشارت دادیم».[41]

در قرآن کریم، ویژگى و خُلق «حلم»، تنها براى خدا،[42] ابراهیم( علیه السلام )[43] و اسماعیل( علیه السلام ) و شعیب( علیه السلام ) [44]به کار رفته است.

گفتنی است؛ همراه شدن دو‌ ویژگى حلم با جوانى در اسماعیل( علیه السلام ) از امتیازات برجسته ایشان ماست؛ زیرا این دو معمولاً با هم جمع نمى‌شوند.[45]

صبر و شکیبایى: قرآن کریم، از پیامبرانی - که اسماعیل( علیه السلام ) در میان آنها بود - نام برده و آنان را با ویژگی صبر و شکیبایی می‌ستاید: «و اسماعیل و ادریس و ذا الکفل را (به یاد آور) که همه از صابران بودند».[46]

به گفته برخى از مفسران، مراد این آیه از صبر اسماعیل، استقامت ایشان در ساختن خانه کعبه، آن هم در سرزمینى بایر و غیر حاصل‌خیز است.[47]

برخوردار از رحمت خاص الهى: خدا در مورد پیامبرانی که در بند گذشته به آنها اشاره شد، بیان می‌فرماید: «و ما آنان‌را در رحمت(خاصه) خود وارد ساختیم ...».[48]
نیکى و نیکوکارى: قرآن کریم آن‌حضرت را همراه با بعضی پیامبران دیگر، از نیکان می‌شمارد: «و اسماعیل و الیَسع و ذو الکِفل را یاد کن که همه از نیکانند».[49]
راهنمایی کننده به نماز و زکات: «وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ...»؛ [50] او همواره خانواده‌اش را به نماز و زکات فرمان می‌داد.
الگوی هدایت: خداوند در قرآن کریم به پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم )‌ توصیه می‌فرماید تا از افراد هدایت‌شده‌ای مانند اسماعیل( علیه السلام ) الگو بگیرد: «و اسماعیل، یَسَع، یونس، لوط و ... اینان کسانى هستند که خدا هدایتشان کرده، پس به هدایت آنان اقتدا‌ کن».[51]

شغل

با توجه به دوران زندگی اسماعیل( علیه السلام ) و با توجه به وضعیت آب و هوایی منطقه مکه، به نظر می‌رسد که شغل اصلی بیشتر مردم آن دیار از جمله اسماعیل( علیه السلام ) دام‌داری بود.

این مطلب را می‌توان از دیدار ابراهیم( علیه السلام ) با همسر اسماعیل( علیه السلام ) دریافت، آن‌جا که حال شوهرش اسماعیل( علیه السلام ) و مادر شوهرش هاجر( سلام الله علیها ) را از او جویا شد و پاسخ شنید که آنان دنبال گله هستند.[52]

کرامات و معجزات

برخی از کرامات و معجزاتی را که می‌توان برای اسماعیل( علیه السلام ) بیان کرد عبارت‌اند از:

در ابتدای کودکی آب زمزم از زیر پای ایشان در مسجدالحرام جاری شد که بعدها تبدیل به چاه زمزم شد. بر این مطلب هم در روایات،[53] و هم در منابع تاریخی[54] تصریح شده است.[55]
هنگامی که ابراهیم( علیه السلام ) بدو گفت: پسرم، در خواب دیدم که ترا قربان کردم. اسماعیل( علیه السلام ) گفت: پدر آنچه فرمان یافته‌اى انجام ده که ان‌شاء اللَّه مرا از صابران خواهى یافت، کاردی که در دستان ابراهیم( علیه السلام ) بود کُند شده و گلوی فرزندش را نبرید.[56]

وفات و آرامگاه

گزارش شده است که حضرت اسماعیل( علیه السلام ) در سن 130 سالگی[57] و یا 137 سالگی[58] و در حدود دو هزار و شش‌صد و هشتاد و شش سال قبل از هجرت از دنیا رحلت نمود.[59]،[60]

روایات و گزارش‌های تاریخی اتفاق نظر دارند که حضرتشان در منطقه‌ای در کنار کعبه و زیر ناودان آن دفن شدند که امروزه منسوب به نام ایشان بوده و به «حجر اسماعیل» شناخته می‌شود‏.[61] از امام صادق( علیه السلام ) نقل شده است که منطقه «حِجْر(اسماعیل)»، هم محل زندگی این پیامبر الهی و هم‌ محل دفن او و مادرش(هاجر) بوده است.[62]

[1]. ابن حزم اندلسی، علی‌ بن ‌احمد، جمهرة أنساب العرب‏، تحقیق، لجنة من العلماء، ص 7، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، 1403ق، 1983م؛ ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایه، ج ‌1، ص 193، بیروت، دار الفکر، 1407ق.

[2]. ابن هشام‏، عبد الملک، السیرة النبویة، تحقیق، السقا، مصطفى و الأبیارى، ابراهیم و شلبى، عبد الحفیظ، ج ‌1، ص ‌6، بیروت، دار المعرفه، بی‌تا؛ یعقوبى، احمد بن أبى یعقوب، تاریخ یعقوبى‏، ج ‌1، ص ‌25، بیروت، دار صادر، بی‌تا.

[3]. انبیاء، 68 ـ 71؛ طباطبائى، سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج 7، ص 230، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.

[4]. «نام همسران و فرزندان حضرت ابراهیم( علیه السلام )»، 34622؛ «زندگی هاجر براساس قرآن و تورات»، 57142؛ «چشمه آب زمزم»، 49056؛ «فلسفه طواف و پیشینه اعمال حج و عمره»، 37787.

[5]. تاریخ یعقوبى‏، ج ‌1، ص ‌25.

[6]. بر اساس برخی گزارش‌ها ایشان در آن زمان، 86 ساله بودند. ر.ک: تاریخ یعقوبى‏، ج ‌1، ص ‌25.

[7]. «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَى الْکبَرِ إِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّی لَسَمِیعُ الدُّعَاءِ». ابراهیم، 39.

[8]. مریم، 54.

[9]. مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیة للإمام علی بن أبی طالب، ص 45، قم، انصاریان، چاپ سوم، 1384ش.

[10]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر و آخوندى، محمد، ج 2، ص 105، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.

[11]. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج 16، ص 101، قاهر، دار الکتب المصریة، چاپ دوم، 1384ق.

[12]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج ‏6، ص 800، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش؛ ر. ک: «مقصود از اسماعیل در سوره مریم»، 21362.

[13]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه‏، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، ج 2، ص 230، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ دوم، 1413ق؛ طوسى، محمد بن حسن، امالی، ص 338، قم، دار الثقافه، چاپ اول، 1414ق.‏

[14]. محمد بن محمد، تاریخنامه طبرى، تحقیق، روشن، محمد، ج 1، ص 169؛ ج 3، ص 19، تهران، سروش، چاپ دوم، 1378ش؛ صالحى شامى،‏ محمد بن یوسف، سبل الهدى و الرشاد فى سیرة خیر العباد، تحقیق، عبد الموجود، عادل احمد و معوض، على محمد، ج 1، ص 302، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1414ق، 1993م.

[15]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب،‏ ج 2، ص 226، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق؛ ‏من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 368؛ امالی، ص 457.‏

[16]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، تهرانی، شیخ آقابزرگ، تحقیق، قصیرعاملی، احمد، ج 8، ص 518، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.

[17]. ابن طاووس، على بن موسى‏، مهج الدعوات و منهج العبادات‏، محقق، مصحح، کرمانى، ابوطالب و محرر، محمد حسن‏، ص 156، قم، دار الذخائر، چاپ اول، 1411ق.

[18]. شیخ طوسی، امالی، ص 338.

[19]. شیخ صدوق، معانی الاخبار، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 391، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1403ق.

[20]. شیخ صدوق، ‏خصال، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، ج 1، ص 56، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش.

[21]. «ذبیح اسماعیل یا اسحاق»، 26862؛ «بررسی روایات مربوط به ذبیح بودن اسحاق( علیه السلام )»، 95812.

[22]. مسعودی، ابو الحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج 2، ص 19 و 20، قم، تحقیق: داغر، اسعد، دار الهجرة، چاپ دوم، 1409ق.

[23]. طبرى‏، محمد بن جریر، تاریخ طبری، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 1، ص 314، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق، 1967م.

[24]. همان؛ تاریخ یعقوبى‏، ج ‌1، ص ‌27.

[25]. تاریخ طبری، ج ‏1، ص 314.

[26]. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد‏، الطبقات الکبری‏، تحقیق: عطا، محمد عبد القادر، ج 1، ص 43، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق.

[27]. منهاج سراج، طبقات ناصری تاریخ ایران و اسلام، تحقیق عبد الحی حبیبی، ج 1، ص 47، تهران، دنیای کتاب، چاپ اول، 1363ش.

[28]. تاریخ یعقوبى‏، ج ‌1، ص 222.

[29]. همان.

[30]. همان.

[31]. الکامل فی التاریخ، ج 1، ص 125.

[32]. کافی، ج 4، ص 210. «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع دُفِنَ فِی الْحِجْرِ مِمَّا یَلِی الرُّکْنَ الثَّالِثَ عَذَارَى بَنَاتِ إِسْمَاعِیلَ».

[33]. تاریخ طبری، ج ‏1، ص 314.

[34]. «زندگی‌نامه قیدار نبی»، 40712.

[35]. دینورى‏، احمد بن داود، الأخبار الطوال‏، تحقیق، عامر، عبدالمنعم، ص 9، قم، منشورات الرضى، 1368ش.

[36]. ابن أثیر، على بن محمد، أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 1، ص 20، بیروت، دار الفکر، 1409ق، 1989م؛ السیرة النبویة، تحقیق، السقا، مصطفى و الأبیارى، ابراهیم و شلبى، عبد الحفیظ، ج ‌1، ص 1 و 2.

[37]. بغوی، حسین بن مسعود، معالم التنزیل فى تفسیر القرآن، تحقیق، المهدی‏، عبدالرزاق، ج 3، ص 237 و 238، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1420ق.

[38]. ر. ک: «قوم عمالقه، خشونت در کتاب مقدس»، 32973.

[39]. الکامل فی التاریخ، ج 1، ص 125.

[40]. « فضیلت حضرت اسماعیل در قرآن»، 21569.

[41]. «فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَلیمٍ». صافّات، 101.

[42]. بقره، 225، 235، 263، ...

[43]. «إِنَّ إِبْراهیمَ لَأَوَّاهٌ حَلیمٌ»، توبه، 114.

[44]. هود، 87.

[45]. آلوسى، سید محمود، روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، على عبدالبارى، عطیة، ج 12، ص 122، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1415ق.‏

[46]. «وَ إِسْماعیلَ وَ إِدْریسَ وَ ذَا الْکِفْلِ کُلٌّ مِنَ الصَّابِرینَ». انبیاء، 85.

[47]. مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج ‌7، ص ‌94.

[48]. «وَ أَدْخَلْناهُمْ فی‏ رَحْمَتِنا ...». انبیاء، ‌86.

[49]. «وَ اذْکُرْ إِسْماعیلَ وَ الْیَسَعَ وَ ذَا الْکِفْلِ وَ کُلٌّ مِنَ الْأَخْیار». ص، 48.

[50]. «وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ...». مریم، 55.

[51].«و اِسمعیلَ و الیَسَعَ و یونُسَ و لوطًا ... اُولئِکَ الَّذینَ هَدَى اللّهُ فَبِهُدهُمُ اقتَدِهُ». انعام، 86 ‌ـ ‌90.

[52]. مسعودی‏، أبو الحسن على بن الحسین، مروج الذهب‏ و معادن الجوهر، تحقیق، داغر، اسعد، ج 2، ص 20، قم، دار الهجرة، چاپ دوم، ‏‏1409ق.

[53]. کافی، ج 4، ص 202؛ صدوق، محمد بن على، ‏ علل الشرائع‏، ج 2، ص 432، قم،‏ کتاب فروشى داورى، چاپ اول، 1385ش، 1966م‏.

[54]. تاریخ طبری(تاریخ الأمم و الملوک)، ج 1، ص 252؛ تاریخ یعقوبى‏، ج ‌1، ص ‌25.

[55]. «چشمه آب زمزم»، 49056.

[56]. صافات، 102؛ « حکمت جایگزینی گوسفند به جای حضرت اسماعیل»، 10414؛ « فلسفه وحی در خواب به حضرت ابراهیم( علیه السلام ) برای ذبح اسماعیل( علیه السلام )»، 53102.

[57]. قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «تُوُفِّیَ إِسْمَاعِیلُ بَعْدَهُ وَ هُوَ ابْنُ ثَلَاثِینَ وَ مِائَةِ سَنَةٍ فَدُفِنَ فِی الْحِجْرِ مَعَ أُمِّه»‏؛ علل الشرائع، ص 38؛ ابن خلدون‏، عبد الرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فى تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوى الشأن الأکبر (تاریخ ابن خلدون)‏، تحقیق، شحادة، خلیل، ج 2، ص 396، بیروت، دار الفکر، چاپ دوم، 1408ق، 1988م. ‏

[58]. البدایة و النهایة، ج 1، ص 193.

[59]. ابن عاشور، محمد بن طاهر، التحریر و التنویر، ج 4، ص 316، بیروت، مؤسسه التاریخ‏، چاپ اول‏، بی‌تا.

[60]. برای آگاهی بیشتر، ر. ک: سایت اسلام پدیا، مدخل «اسماعیل ذبیح الله‏( علیه السلام )».

[61]. الطبقات الکبری، ج ‏1، ص 44.

[62]. عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: «قَالَ الْحِجْرُ بَیْتُ إِسْمَاعِیلَ وَ فِیهِ قَبْرُ هَاجَرَ وَ قَبْرُ إِسْمَاعِیلَ». کافی، ج 4، ص 210‏.

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: