۲

نفوذ شدید شاهزادگان سعودی بر آل‌خلیفه

در ابتدای اظهاراتم ارائه اطلاعاتی درباره کویت لازم است. کویت یک منطقه مهاجر نشین از کشورهایی همچون ایران، عربستان و عراق بوده است که در دهه های اخیر با مهاجرت به این منطقه، کویت فعلی را تشکیل داده اند از جمعیت یک میلیونی کویت 30 درصد شیعه هستند و 2 میلیون مقیم خارج نیز در این کشور حضور دارند.
کد خبر: ۲۰۸۷۲
۱۹:۰۶ - ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۰
به گزارش «شیعه نیوز» ،کارشناسان منطقه ای حاضر در نشست بررسی تحولات و خیزشهای نوین جهان عرب با اشاره به شکل گیری دو جریان متضاد در حاکمیت بحرین طی تحولات اخیر، از نفوذ شدید شاهزادگان سعودی بر سران آل خلیفه پرده برداشتند.

کارشناسان حاضر در نشست بررسی تحولات و خیزشهای نوین جهان عرب که امروز دوشنبه در مرکز تحقیقات استراتژیک برگزار شد، با اشاره به تحولات اخیر در خاورمیانه آینده این تحولات را بسیار مهم و تعیین کننده در سرنوشت منطقه دانستند.

در ادامه این نشست "عبدالحسین سلطان" سردبیر روزنامه الدار کویت و از نویسندگان برجسته این کشور اظهار داشت : در ابتدای اظهاراتم ارائه اطلاعاتی درباره کویت لازم است. کویت یک منطقه مهاجر نشین از کشورهایی همچون ایران، عربستان و عراق بوده است که در دهه های اخیر با مهاجرت به این منطقه، کویت فعلی را تشکیل داده اند از جمعیت یک میلیونی کویت 30 درصد شیعه هستند و 2 میلیون مقیم خارج نیز در این کشور حضور دارند.

وی افزود: از بین شیعیان 60 درصد ایرانی، 20 درصد عربستانی، 15 درصد بحرینی و 5 درصد عراقی هستند. در مجموع ملت کویت یک تاریخ منسجم دارد که مشکلات قومیتی در آن دیده نمی شود. کویت امتیار مثبت به دیگر کشورهای عربی دارد که در آن قانون اساسی بر مبنای دموکراسی قریب به 50 سال پیش تصویب شده و جنبشهای سیاسی در کویت سابقه ای 120 ساله دارند.

سلطان با اشاره به فعالیت سلفی ها و وهابی ها در این کشور افزود: گروه های سلفی که از عربستان فاصله می گیرند به القاعده نزدیک شده و فعالیتهای زیر زمینی در این کشور دارند.

وی با اشاره به جایگاه محکم گروه های شیعه در کویت، اظهار داشت : امسال شیعیان 9 نماینده در پارلمان دارند که این مسئله برای نخستین بار رخ می دهد. شیعیان در کویت رابطه مثبتی با دولت دارند و جزء اپوزیسیون محسوب نمی شوند در حالی که اخوان المسلمین و سلفی ها در این کشور مخالف به شمار می روند.

وی با اشاره به اینکه موضع دولت کویت در قبال قیامهای اخیر عربی با موضع مردم و گروه های سیاسی این کشور تا حدودی اختلاف داشت، افزود: مردم از این انقلابها کاملا حمایت کردند، اما دولت کویت در مصر محتاطانه عمل کرد و در مسئله بحرین بسیار حساسیت نشان داد. البته من خود در تظاهرات مردم بحرین در میدان لوءلوء شرکت داشتم و از زبان آنان شنیدم تقاضایشان برای تغییر نظام بوده و خواستار تنها اصلاحات نبودند.

وی افزود: بر این اساس عربستان از بیم تاثیر تحولات بحرین بر این کشور با تمام قوا وارد میدان شد و دست به سرکوب مردم بحرین زد. البته در حاکمیت بحرین دو جریان وجود دارد یک جریان پادشاه (ملک حمد) و پسرش (امیر سلمان) است که آنان از ابتدا خواستار گفتگو با مخالفان بودند ،اما جریان دوم شامل نخست وزیر که گرایشهای نزدیک به امیر نایف (وزیر کشور عربستان) و شاهزاده سلطان دارند از همان ابتدا هرگز به گفتگو با مخالفان قائل نبودند و به سرکوب مردم روآوردند.

این متفکر کویتی در ادامه افزود: آنان با خنثی کردن طرح پادشاه و پسرش در زمینه مذاکره با مخالفان درصدد القای دخالت ایران در تحولات بحرین برآمدند و حتی در این راستا تصاویری از امام خمینی (ره) و سید حسن نصرالله دبیرکل جنبش حزب الله لبنان را در بین تصاویر تظاهرات مونتاژ کردند. این در حالی بود که مردم بحرین در اعتراضات اخیر فقط پرچم بحرین به دست داشتند. دومین خواسته این جریان حاکمیت در بحرین القاء این ایده بود که مخالفان برای ایجاد نظام اسلامی (مشابه ایران) حرکت می کنند. این مسائل ایده هایی از سوی سران بحرین و آل سعود بود که ضربه ای بزرگ به جنبش بحرین وارد کرد و اوضاع در این کشور را پیچیده کرد تا اینکه شرایط به امروز رسیده است.

عبدالحسین سلطان با اشاره به فشار سعودی ها بر مطبوعات و پارلمان کویت برای حمایت نکردن از مردم بحرین افزود: حتی آنها به تیتر روزنامه الدار کویت با عنوان "لبیک یا بحرین" اعتراض کرده و واکنش نشان دادند، ولی ما دفاع از بحرین را مسئولیت ملی خود می دانیم. مشکل اصلی در بحرین هم اکنون دولت این کشور نیست، بلکه رژیم سعودی و شخص امیر نایف است که تندرو ترین شخصیت در عربستان به شمار می رود. وی گرایشهایی به شدت ضد دموکراسی و ضد آزادی دارد. البته می توان به این مسئله اشاره کرد که تحولات کشورهای حاشیه خلیج فارس به غیر از بحرین شاید هرگز شاهد تحولاتی مشابه مصر نباشیم، اما در این کشورها می توان برای تحقق دموکراسی و آزادی فعالیت کنیم. همچنین پیش بینی می کنیم تغییرات و تحولات جدی در یمن تاثیر بسزایی بر رژیم سعودی بگذارد.

این فعال رسانه ای کویت افزود: عربستان با رفتن مبارک ضربه بسیار بزرگی خورد و از تغییرات احتمالی در یمن نیز آسیب جدی خواهد دید. البته به نظر من عربستان در نهایت تجزیه می شود. آنان در ماه های اخیر از دو عامل برای بقای خود استفاده کردند که مهمترین آن تطمیع مالی گروه های مخالف به ویژه جریانهایی در وزارت کشور و هیئت امر به معروف و نهی از منکر است این گروه ها دارای نفوذ و قدرت در میان مردم هستند البته در کویت نیز امیر این کشور پس از مشاهده تحولات اخیر 1000 دینار به مردم کمک کرد و کالابرگ رایگان تامین مایحتاج یکسال و نیمه مردم را توزیع کرد،اما در بحرین با توجه به امکانات مالی ضعیف حکومت و ظلم علیه مردم شاهد اوج گرفتن قیام هستیم البته رژیم آل خلیفه رژیمی فاسد است که کمک 10 میلیون دلاری کویت را در آغاز تحولات اخیر در بحرین بین مردم توزیع نکرد و آن را صرف امور خود کرد.
 
منبع : مهر
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
نظرات بینندگان
110
Iran, Islamic Republic of
۲۱:۵۰ - ۱۳۹۰/۰۲/۲۶
لعنت به آنکه پایه گذار سقیفه شد
لعنت به هر کسی که به ناحق خلیفه شد
لعنت به آنکه بر تن اسلام خرقه کرد
این قوم متحد شده را فرقه فرقه کرد

تکفیر دشمنان علی رکن کیش ماست
هر کس محب فاطمه شد قوم و خویش ماست
قران و اهل بیت نبی اصل سنت است
هر کس جدا ز این دو شود اهل بدعت است

ما هم کلام منکر حیدر نمی شویم
با قنفذ و مغیره برادر نمی شویم
ما از الست طایفه ای سینه خسته ایم
ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم

ما را نبی قبیله سلمان خطاب کرد
روی غرور و غیرت ما هم حساب کرد
از ما بترس که طایفه ای پر اراده ایم
ما مثل کوه پشت علی(امیرالمومنین) ایستاده ایم
شمشیر خشم شیعه پدیدار می شود
وقتی که حرف کوچه ودیوار می شود











مرتضی خ
Iran, Islamic Republic of
۲۲:۵۰ - ۱۳۹۰/۰۲/۲۶
با توجه به شنیده هایی که از صحبتهای خانم رز رضوی درباره حجاب و قرآن داشته اند ما بر آن شدیم که جواب اینان را با توجه به آیات قرآن کریم بدهیم.باشد که بیاندیشند...
آیات اصلی مربوط به وظیفه پوشش همان آیات سوره نور است. آیاتی چند هم در سوره احزاب است که می توان آنها را در حاشیه این مطلب ذکر کرد. قسمتی از این آیات مربوط است به زنان رسول خدا و قسمت دیگر دستورهائی است که درباره حفظ حریم عفاف وارد شده است.
اما قسمت اول:یا نساء النبی لستن کاحد من النساء ان اتقیتن فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض و قلن قولا معروفا* و قرن فی بیوتکن و لا تبرجن تبرج الجاهلیة الاولی و اقمن الصلوة و آتین الزکوة و اطعن الله و رسوله انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا (احزاب/ 32 و 33)؛ در این دو آیه، مخاطب، زنان پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله می باشند: ای زنان پیغمبر شما همچون سایر زنان نیستید - اگر پرهیزکار باشید - مواظب باشید که در سخن نرمش زنانه و شهوت آلود به کار نبرید که موجب طمع بیماردلان گردد. به خوبی و شایستگی سخن بگوئید. در خانه های خویشتن قرار گیرید و مانند دوران جاهلیت نخستین، به خودنمائی و خودآرائی از خانه بیرون نشوید. مقصود از این دستور زندانی کردن زنان پیغمبر در خانه نیست، زیرا تاریخ اسلام به صراحت گواه است که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله زنان خود را با خود به سفر می برد و آنان را از بیرون شدن از خانه منع نمی فرمود مقصود از این دستور آنست که زن به منظور خودنمائی از خانه بیرون نشود و مخصوصا در مورد زنان پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله این وظیفه سنگینتر و مؤکدتر است.

آیه 53 سوره احزاب چنین است: «یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوت النبی الا ان یؤذن لکم الی طعام غیر ناظرین اناه و لکن اذا دعیتم فادخلوا فاذا طعمتم فانتشروا و لا مستأنسین لحدیث ان ذلکم کان یؤذی النبی فیستحیی منکم و الله لا یستحیی من الحق و اذا سألتموهن متاعا فاسئلوهن من وراء حجاب ذلکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن و ما کان لکم ان تؤذوا رسول الله و لا ان تنکحوا ازواجه من بعده ابدا ان ذلکم کان عندالله عظیما»؛ عربهای مسلمان بی پروا وارد اتاقهای پیغمبر می شدند. زنهای پیغمبر صلی الله علیه و آله هم در خانه بودند. آیه نازل شد که اولا سرزده و بدون اجازه وارد خانه پیغمبر نشوید، و اگر برای صرف غذا دعوت شدید به موقع بیائید و بعد هم برخیزید و بروید و به قصه گوئی و صحبتهای متفرقه وقت نگیرید، زیرا این امور پیغمبر را ناراحت می کند و او شرم می کند شما را از خانه خود بیرون کند ولی خدا از شما شرم نمی کند. و ثانیا وقتی می خواهید چیزی از زنان پیغمبر بگیرید، از پشت پرده بخواهید بدون اینکه داخل اتاق شوید. این کارها برای پاکیزگی دل شما و دل آنها بهتر است. شما نباید پیامبر را آزار دهید و نه زنان او را پس از درگذشت پیغمبر به زنی بگیرید، که این کارها در نزد خدا بزرگ است

یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتی تستانسوا و تسلموا علی اهلها ذلکم خیر لکم لعلکم تذکرون (27) فان لم تجدوا فیها احدا فلا تدخلوها حتی یؤذن لکم و ان قیل لکم ارجعوا فارجعوا هو ازکی لکم و الله بما تعملون علیم (28) لیس علیکم جناح ان تدخلوا بیوتا غیر مسکونة فیها متاع لکم و الله یعلم ما تبدون و ما تکتمون (29) قل للمؤمنین‏ یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان الله خبیر بما یصنعون‏ (30) و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لایبدین زینتهن الا ما ظهر منها و لیضربن بخمرهن‏ علی جیوبهن و لایبدین زینتهن الا لبعولتهن او آبائهن او آباء بعولتهن او ابنائهن او ابناء بعولتهن او اخوانهن او بنی اخوانهن او بنی اخواتهن او نسائهن او ما ملکت ایمانهن او التابعین غیر اولی الاربة من الرجال او الطفل الذین لم یظهروا علی عورات النساء، و لا یضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن و توبوا الی الله جمیعا ایها المؤمنون لعلکم تفلحون(31)
ای کسانی که ایمان آوردید! به خانه دیگران داخل نشوید مگر آنکه قبلا آنان را آگاه سازید. و بر اهل خانه سلام کنید. این برای شما بهتر است. باشد که پند گیرید.
اگر کسی را در خانه نیافتید داخل نشوید تا به شما اجازه داده شود. اگر گفته شد باز گردید، بازگردید که پاکیزه‏تر است برای شما. خدا بدانچه‏ انجام می‏دهید داناست.
باکی نیست که در خانه‏هائی که محل سکنا نیست و نفعی در آنجا دارید (بدون اجازه) داخل شوید. خدا آنچه را آشکار می‏کنید و آنچه را نهان‏ می‏دارید آگاه است.
به مردان مؤمن بگو دیدگان فرو خوابانند و دامنها حفظ کنند. این برای‏ شما پاکیزه‏تر است. خدا بدانچه می‏کنید آگاه است.

به زنان مؤمنه بگو دیدگان خویش فرو خوابانند و دامنهای خویش حفظ کنند و زیور خویش آشکار نکنند مگر آنچه پیدا است، سرپوشهای خویش بر گریبانها بزنند، زیور خویش آشکار نکنند مگر برای شوهران، یا پدران، یا پدر شوهران، یا پسران، یا پسر شوهران، یا برادران، یا برادر زادگان، یا خواهرزادگان‏، یا زنان، یا مملوکانشان، یا مردان طفیلی که حاجت به زن ندارند، یا کودکانی که از راز زنان آگاه نیستند (یا بر کامجوئی از زنان توانا نیستند) و پای به زمین نکوبند که زیورهای مخفیشان دانسته شود. ای گروه‏ مؤمنان همگی به سوی خداوند توبه برید، باشد که رستگار شوید.
این از قران یا همان کتاب که سر کار خانم گفتند:ما فقط کتاب را قبول داریم
اما از قبول داشتن یا نداشتن روایات و کسانی که روایات را به ما میرسانند و براساس آنها حکم شرعی را اعلام میکنند.
1)شما چرا قرآن را تنها قبول داریید؟
2)از کجا میدانید قرآن تحریف نشده است؟
3)آیا جز این است که همان کسانی که روایات صحیح را به ما میرسانند درباره ی تحریف ناپذیری قرآن به ما خبر دادند؟ یا خود شما آنقدر به فهم و شعور رسیده اید یا در زمان رسول اکرم(ص) بوده اید و در مورد اینکه قرآن تحریف نشده خبر دارید؟
در آخر خانم رضوی و تمام کسانی که بر این اعتقادید بدانید که نمی شود از میان قرآن و عترت یکی را گرفت و به سعادت رسید.
این دو با هم اند و عترت تکمیل کننده قرآن بر ما زمینیان است و علما در زمان حال فقط مفسران قرآن و عترت اند.