۰

داستان پیمان برادری(عقد اخوت) میان پیامبر اسلام( صلی الله علیه وآله و سلم ) و امام علی( علیه السلام ) چیست و چه فضیلتی را برای امیرالمؤمنین به دنبال دارد؟

پیمان برادری میان پیامبر اسلام( صلی الله علیه وآله و سلم ) و حضرت علی( علیه السلام ) به دنبال آن اتفاق افتاد که پیامبر( صلی الله علیه وآله و سلم ) میان مهاجران و انصار پیمان برادری بست. این پیمان و نیز حدیث منزلت و هم‌طرازی، بیانگر یکى از فضیلت‌هاى بلند و مناقب بزرگ برای امام على( علیه السلام ) است.
کد خبر: ۲۰۶۳۳۳
۰۷:۴۲ - ۱۶ آذر ۱۳۹۸

شیعه نیوز:

پرسش
در جریان عقد اخوت پیامبر اسلام( صلی الله علیه وآله و سلم )، چگونه فضیلت امام علی( علیه السلام ) را به جامعه نشان دادند؟
پاسخ اجمالی
پیمان برادری میان پیامبر اسلام( صلی الله علیه وآله و سلم ) و حضرت علی( علیه السلام ) به دنبال آن اتفاق افتاد که پیامبر( صلی الله علیه وآله و سلم ) میان مهاجران و انصار پیمان برادری بست. این پیمان و نیز حدیث منزلت و هم‌طرازی، بیانگر یکى از فضیلت‌هاى بلند و مناقب بزرگ برای امام على( علیه السلام ) است؛ چون در این عقد اخوّت جهات روحى و توافق فکرى و حدود انس و رفاقت و درجات نفسى کاملاً رعایت شده است. مسلّم است که این برادری امری اعتبارى و تشریفاتى نبود، بلکه حاکى از یک نوع ارتباط و اتّصال واقعى است.

پاسخ تفصیلی
بی‌گمان، پیمان برادری، بیانگر یکى از فضیلت‌هاى بلند و مناقب بزرگ امام على( علیه السلام ) است. گزارش‌هاى فراوانی با اسناد متعدد درباره عقد اخوت میان پیامبر اسلام( صلی الله علیه وآله و سلم ) و امیر المؤمنین( علیه السلام ) نقل شده است که برخی از آنها اشاره خواهیم کرد.
1. حضرت علی( علیه السلام ) فرمود: رسول خدا( صلی الله علیه وآله و سلم ) به جست‌وجوى من بود تا مرا در محوّطه و باغى خوابیده یافت و با سر انگشت پا به من زد و فرمود: «اى على! برخیز، سوگند به خدا که ترا راضى خواهم نمود. تو برادرم هستى و پدر فرزندانم! تو براى پایدارماندن سنّت من در میان مردم کارزار می‌کنى. کسى که در وفاى به عهد من بمیرد در گنج بهشت است، و کسى که در وفاى به عهد تو بمیرد بدهی خدا را ادا کرده و از عهده او بیرون آمده است، و کسى که بر مرام و دین تو بمیرد بعد از مردن تو، تا هنگامى که آسمان و زمین برپاست و خورشید طلوع و غروب می‌کند، خداوند زندگی او را با ایمان پایان داده و او را در بهشت امن داخل می‌کند».[1]
2. عبدالله بن عمر می‌گوید: رسول خدا( صلی الله علیه وآله و سلم ) بین اصحاب خود عقد اخوّت‏ بسته و هر یک را با دیگرى برادر قرار داد، علىّ بن ابی‌طالب( علیه السلام ) آمد در حالى که از چشمانش اشک می‌ریخت گفت: اى پیامبر خدا! میان اصحابت پیمان برادری‏ بستى ولی برادری برای من مشخص نکردی! رسول خدا( صلی الله علیه وآله و سلم ) فرمود: «اى على! تو در دنیا و آخرت برادرم هستی».[2]
3. احمد بن حنبل می‌گوید:
علی بن ابی‌طالب( علیه السلام ) به رسول خدا( صلی الله علیه وآله و سلم ) گفت: اى پیامبر خدا! میان پیروانت پیمان برادری بستى و مرا واگذاردى؟ آن‌حضرت در پاسخش فرمود: «گمان می‌برى که به چه دلیل، تو را واگذاشتم؟ من تو را براى خودم واگذارده‌ام، تو برادرم هستى و من برادرت هستم».[3]
پس از آن‌که رسول خدا( صلی الله علیه وآله و سلم ) میان مسلمانان پیمان برادرى بستند، فرمودند: «اى على! تو برادرم هستى و جایگاه و منزلت تو نسبت به من مانند جایگاه و منزلت هارون نسبت به موسى است. تنها تفاوت در این است که بعد از من نبوّت برداشته شده است ... در روز قیامت منادى از عرش خدا به من خطاب می‌کند: اى رسول خدا! پدرت ابراهیم چه پدر خوبى است و برادرت على چه برادر خوبى است».[4]
4. ابن مردویه از حذیفة بن یمان روایت می‌کند: رسول خدا( صلی الله علیه وآله و سلم ) بین مهاجران و انصار پیمان برادری بست و هر مردى را با نظیر و شبیه خودش برادر قرار داد و سپس دست علىّ بن ابی‌طالب( علیه السلام ) را گرفت و فرمود: «این است برادر من». بنابراین رسول الله، آقاى پیامبران و پیشوای پرهیزگاران و فرستاده خداوند جهانیان است و براى او شبیه و نظیرى نیست، و علىّ بن ابی‌طالب برادر او است.[5]
5. زید بن ابى اوفى می‌گوید: من بر پیامبر خدا( صلی الله علیه وآله و سلم ) در مسجدش وارد شدم و آن‌حضرت فرمود: «فلان بن فلان کجا است؟» یکایک اصحاب خود را ذکر می‌نمود و از احوال آنها که نبودند جویا می‌شد و شخصى را به سوى آنان می‌فرستاد تا همه محضر آن‌حضرت گرد آمدند. سپس حمد و ثناى خدا بجا آورد و بین آنها عقد اخوّت و برادرى برقرار نمود. حضرت علی( علیه السلام ) به پیامبر گفت: اى رسول خدا! من چون دیدم آنچه با اصحابت انجام دادى و بین آنها برادرى نهادى و با من چنین ننمودى نزدیک بود جان از قالبم برون آید و کمر من خُرد شود، اگر این از جهت ملالتى است که از من پیدا نموده‌اى پس رضا و بخشش و بزرگوارى براى تو است. رسول خدا( صلی الله علیه وآله و سلم ) فرمود: «سوگند به آن خدایى که مرا به حقّ برگزیده است؛ من عقد برادرى تو را تأخیر نینداختم مگر آن‌که تو را براى خودم قرار دادم، منزلت تو به من مانند منزلت هارون است به موسى، تفاوتى که هست آن‌که بعد از من پیامبرى نخواهد بود، تو برادر و وارث من هستى».
حضرت علی( علیه السلام ) گفت: یا رسول الله! چه چیز را من از شما به ارث می‌برم؟ رسول خدا( صلی الله علیه وآله و سلم ) فرمود: «آنچه را که پیامبران قبل از من براى اوصیاى خود ارث می‌گذاردند». علی( علیه السلام ) پرسید: پیامبران گذشته چه براى اوصیاى خود ارث می‌گذاشتند؟ پیامبر( صلی الله علیه وآله و سلم ) فرمود: «کتاب خدا و سنّت پیامبر خدا را. اى على! تو در بهشت با من هستى، در قصر من و با فاطمه دختر من، و تو برادر من هستى و رفیق من».[6]
روایات فوق نشانگر چند مطلب است:
یکم. پیامبر اسلام( صلی الله علیه وآله و سلم ) در انجام پیمان برادری، روحیات پیروان خویش را در نظر داشت و به همین دلیل، در این عقد اخوّت، جهات روحى و توافق فکرى و حدود انس و رفاقت و درجات نفسى کاملاً رعایت شده است. در پیمان برادری حضرت علی( علیه السلام ) با پیامبر( صلی الله علیه وآله و سلم ) اسرارى است که با تأمّل و دقّت در روایات روشن می‌گردد. مسلّم است که این برادری یک امر اعتبارى و تشریفاتى نبود، بلکه حاکى از یک نوع ارتباط و اتّصال واقعى است؛‏ به دلیل آن‌که وقتی امیر المؤمنین( علیه السلام ) از پیامبر( صلی الله علیه وآله و سلم ) سؤال می‌کند که براى من برادرى معیّن نفرمودى!، پیامبر در پاسخ می‌فرماید: «مگر تو برادرى غیر از من دارى»، یا «کسى را گمان می‌کنى که جز من برادرت باشد؟ من تو را براى خودم ذخیره نموده‌ام». این ربط واقعى دلالت بر یک نوع وحدت و یگانگى در اصل خلقت و سرشت می‌کند مانند دو برادر حقیقى که از یک اصل و ریشه منشعب شده و در یک رحم رشد و نموّ پیدا کرده‌اند، همین طور روح مقدّس رسول خدا( صلی الله علیه وآله و سلم ) و روح مقدّس علی( علیه السلام ) از یک عالم که عالم نور و طهارت و توحید است منشعب شده‌اند. لذا پیامبر( صلی الله علیه وآله و سلم ) که «سیّد المرسلین» و «امام المتّقین» و «رسول ربّ العالمین» است و شبیه و نظیرى ندارد، به مقتضاى مقام اخوّت؛ علىّ بن ابی‌طالب( علیه السلام ) هم «سیّد الوصیّین» و «امام المتّقین» و منصوب از سوی خداوند است و شبیه و نظیرى ندارد.[7]
دوم. رسول خدا( صلی الله علیه وآله و سلم ) فرموده است: «اى على! تو برادر من هستى در دنیا و آخرت». دنیا عالم ظاهر و آخرت عالم باطن است؛ یعنى حضرت علی( علیه السلام ) در دنیا از جهت ابلاغ، جهاد، علم، قضاوت و سایر شئون نبوّت برادر پیامبر خدا است، و در آخرت از نقطه نظر علم، معرفت، توحید، صفات نیک و پسندیده و اطّلاع بر اسرار و غیب، برادر پیامبر است.[8]
سوم. به دنبال این حقیقت اخوّت؛ رسول خدا( صلی الله علیه وآله و سلم ) معناى وزارت را ذکر فرمود و به داستان اخوّت و وزارت هارون برادر موسى تشبیه فرمود و غیر از منصب نبوّت که بعد از آن‌حضرت نخواهد بود، در جهات معنوى و ظاهرى، امام علی( علیه السلام ) را مانند هارون نسبت به موسى دانسته است.[9]
چهارم. می‌توان گفت که: منصب اخوّت از تمام مناصب امام علی( علیه السلام ) بالاتر است؛ چون خلافت، وزارت، ولایت، امارت، وراثت، و ...، همه از اصل یگانگى و اخوّت آن‌حضرت سرچشمه گرفته است و بعد از مقام عبودیّت خدا هیچ مقامى را رفیع‌تر از آن نمی‌توان یافت، لذا رسول خدا( صلی الله علیه وآله و سلم ) فرمود: به متعرّضین خود بعد از من بگو: «انّی عبد الله و اخو رسوله»؛[10] من بنده خدا و برادر رسول خدا هستم.
بر این اساس می‌توان نتیجه گرفت که «غرض از عقد اخوت بستن پیامبر( صلی الله علیه وآله و سلم ) با على( علیه السلام ) تعریف و بیان فضیلت آن‌حضرت بر غیر او است؛ زیرا پیامبر( صلی الله علیه وآله و سلم ) عقد اخوت بین شخص و نظیرش می‌بست، همان‌گونه که از روایات استفاده می‌شود ... در نتیجه حضرت علی( علیه السلام ) تنها نظیر رسول خدا( صلی الله علیه وآله و سلم ) در فضایل و کمالات می‌باشد».[11]

[1]. ابن بطریق، یحیی بن حسن، عمدة عیون صحاح الأخبار فی مناقب إمام الأبرار، ص 168، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، 1407ق.
[2]. محب الدین طبرى‏، أحمد بن عبدالله، ذخائر العقبى، ص 66، قاهره، مکتبة القدسى‏، 1356ق‏.
[3]. شیبانی، أحمد بن محمد بن حنبل، فضائل الصحابة، ج 2، ص 617، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1403ق.
[4]. همان، ص 663.
[5]. ابن مردویه اصفهانى‏، احمد بن موسى‏، مناقب على( علیه السلام )، ص 100، قم، دار الحدیث‏، چاپ دوم‏، 1424ق‏.
[6]. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، محقق، عمروی، عمرو بن غرامة، ج ‏42، ص 52 – 53، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، 1415ق؛ محدث اربلی، على بن عیسى‏، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج ‏1، ص 320، قم، منشورات الرضی، چاپ اول، 1421ق.
[7]. حسینى تهرانى‏، سید محمد حسین، امام شناسى، ج ‏2، ص 195 – 196، مشهد، نشر علامه طباطبایى‏، چاپ سوم‏، 1426ش‏.
[8]. همان، ص 197.
[9]. همان، ص 198.
[10]. تاریخ مدینة دمشق، ج ‏42، ص 61.
[11]. مظفر، محمد حسین، دلائل الصدق، ج ‏6، ص 131، قم، مؤسسة آل البیت( علیه السلام )‏، چاپ اول‏، 1422ق‏.

آیات مرتبط

سوره الحجرات (10) : إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: