۰

چرا كعبه در اين نقطه زمين واقع شد؟

در ماجراي اسكان حضرت هاجر و اسماعيل در مجاورت كعبه، حضرت ابراهيم (عليه السلام) مي فرمايد: «خداوندا من فرزندم را در يك سرزمين فاقد آب و آبادى و زراعت اسكان نمودم.»
کد خبر: ۱۸۹۳۶۳
۱۵:۳۳ - ۲۶ خرداد ۱۳۹۸
شیعه نیوز: در ماجراي اسكان حضرت هاجر و اسماعيل در مجاورت كعبه، حضرت ابراهيم (عليه السلام) مي فرمايد: «خداوندا من فرزندم را در يك سرزمين فاقد آب و آبادى و زراعت اسكان نمودم.» اگر حضرت ابراهيم (ع) در اينجا سخن از وادى غير ذى ذرع به ميان آورده يا از زمان حال رو به گذشته آن خبر مى ‏دهد و خاطره نخستين سفرش را بازگو مى ‏نمايد، و يا اشاره به اين است كه سرزمين مكه حتى پس از شهر شدن سرزمينى است غير قابل زراعت كه بايد احتياجاتش را از بيرون بياورند، چرا كه از نظر جغرافيايى در ميان انبوه كوه‏هاى خشن بسيار كم آب احاطه شده.


در عين حال اين سرزمين خشك و سوزان بزرگترين مركز عبادت و پر سابقه ‏ترين كانون توحيد در روى زمين است، به علاوه اينكه حرم امن خدا است؛ هم داراى امنيت تكوينى و هم تشريعى است. در اينجا براى بسيارى اين سؤال پيش مى ‏آيد كه چرا چنين مركز مهمى را خداوند در چنان سرزمينى قرار داده؟
امام على (ع) در «خطبه قاصعه» با رساترين عبارات و زيباترين تعبيرات، فلسفه اين انتخاب را بيان فرموده است:
«خدا خانه ‏اش را در پر سنگلاخ ‏ترين مكان ها و بى گياه ‏ترين نقاط زمين ... در ميان كوه ‏هاى خشن و شن هاى فراوان قرار داد. اگر خدا مى ‏خواست خانه و حرمش را و محل انجام عبادت بزرگ حج را در ميان باغها و نهرها و سرزمين هاى هموار و پر درخت و باغ هاى پر ثمر، در منطقه ‏اى آباد، داراى كاخهاى بسيار و آبادي هاى به هم پيوسته بي شمار، در ميان گندم‏ زارها و بوستان هاى پر گل و گياه، در لابلاى باغ هاى زيبا و پر طراوت و پر آب، در وسط گلستانى بهجت ‏زا با جاده ‏هايى آباد، قرار دهد مى ‏توانست، ولى به همان نسبت كه آزمايش بزرگ حج و عبادت راحت ‏تر و ساده ‏تر مى ‏شد، پاداش و جزا نيز كمتر بود.


و اگر خدا مى‏ خواست به خوبى مى ‏توانست پايه ‏هاى خانه كعبه و سنگ هايى كه ساختمان آن را تشكيل مى ‏دهد از زمرد سبز، و ياقوت سرخ، و نور و روشنايى قرار دهد، مى ‏توانست، ولى در اين حال شك و ترديد، كمتر در دل ظاهربينان رخنه مى ‏كرد، و وسوسه‏ هاى پنهانى شيطان به سادگى دور مى ‏شد.
ولى خدا مى‏ خواهد بندگانش را با انواع شدائد بيازمايد، و با انواع مشكلات در طريق انجام عبادتش روبرو كند، تا تكبر از قلب هايشان فرو ريزد، و خضوع و فروتنى در آن جايگزين گردد و در پرتو اين فروتنى و خضوع درهاى فضل و رحمتش را به روى آنها بگشايد و وسائل عفو خويش را به آسانى در اختيارشان قرار دهد.[2]»

پي نوشت: -------------------

[1] پروردگارا! من (يكى) از ذرّيّه ‏ام را در وادى (و درّه ‏اى بى ‏آب و) بى‏ گياه، در كنار خانه  گرامى و با حرمت تو ساكن ساختم. پروردگارا! (چنين كردم) تا نماز برپا دارند، پس دل‏ هاى گروهى از مردم را به سوى آنان مايل گردان و آنان را از ثمرات، روزى ده تا شايد سپاس گزارند.


[2] نهج البلاغه، خطبه 192 (قاصعه): وضعه باوعر بقاع الارض حجرا و اقل نتائق الدنيا مدرا ... بين جبال خشنة و رمال دمثة ... و لو اراد سبحانه ان يضع بيته الحرام و مشاعره العظام بين جنات و انهار و سهل و قرار، جم الاشجار، دانى الثمار، ملتف البنى، متصل القرى، بين برة سمراء و روضة خضراء، و ارياف محدقة، و عراص مغدقة و رياض ناظرة و طرق عامرة، لكان قد صغر قدر الجزاء على حسب ضعف البلاء، و لو كان الاساس المحمول عليها و الاحجار المرفوع بها، بين زمردة خضراء، و ياقوتة حمراء، و نور و ضياء، لخفف ذلك مصارعة الشك فى الصدور، و لوضع مجاهدة ابليس عن القلوب، و لنفى معتلج الريب من الناس، و لكن اللَّه يختبر عباده بانواع الشدائد، و يتعبدهم بانواع المجاهد و يبتليهم بضروب المكاره، اخراجا للتكبر من قلوبهم، و اسكانا للتذلل فى نفوسهم، و ليجعل ذلك ابوابا فتحا الى فضله، و اسبابا ذللا لعفوه‏.

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: