۰
مطالعات قرآنی مستشرقان استاد عراقی حوزه علميه:

تمسك مسلمانان به قرآن در جنگ‌های صليبی، مستشرقان را به سوی مطالعه آن سوق داد

مسيحيان در جنگ‌های صليبی پس از آن‌كه نتوانستند بر مسلمانان فائق آيند، دريافتند كه امت اسلام به سلاحی معنوی با نام قرآن كريم متمسك هستند و همين امر مستشرقان را به فهم مفاهيم و مضامين قرآن كريم و حقيقت شريعت اسلامی سوق داد.
کد خبر: ۱۷۷۰۴
۲۲:۱۶ - ۰۵ خرداد ۱۳۸۹

به گزارش«شیعه نیوز»به نقل از ایکنا،«سيد حسن مطر الهاشمی» استاد حوزه علميه قم و مترجم عراقی و از دانش‌آموختگان جامعة المصطفی(ص) العالمية با اعلام اين مطلب در چهارمين نشست بررسی مطالعات قرآنی مستشرقان در سالن همايش‌های خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) گفت: برخی از مورخان و پژوهشگران آغاز استشراق را به قرن 12 ميلادی و پس از پايان جنگ‌های صليبی كه حدود 192 سال طول كشيد، می‌دانند و معتقدند كه پس از آن‌كه مسيحيان نتوانستند در جنگ‌های صليبی به مسلمانان ضربه بزنند، فهميدند كه امت اسلام به سلاحی به نام قرآن كريم متمسك هستند و تهاجم فرهنگی خود را آغاز كردند و همين امر مستشرقان را به فهم اسلام و قرآن كريم با هدف ضربه زدن به اسلام و مسلمانان سوق داد.

وی افزود: جنگ‌های صليبی در ميراث اسلامی به‌عنوان جنگ‌های فرنجه(فرنگی) شناخته می‌شود، زيرا جنگجويان مسيحی از فرنگ(اروپا) بودند، اما مسأله‌ای كه به اين جنگ‌ها صبغه دينی داد، اين بود كه «اوربانوس» كشيش مسيحی، سربازان را مجبور می‌كرد كه بر روی لباس و زين اسب‌ها، نشانه صليب ببندند كه اين جنگ‌ها به جنگ‌های صليبی معروف شد.

الهاشمی در ادامه سخنان خود به نظريات مختلفی كه در زمينه تاريخچه پيدايش استشراق مطرح است، اشاره كرد و گفت: آراء و انديشه‌های متفاوتی در اين زمينه مطرح است و عده‌ای شروع استشراق را قرن هفتم ميلادی دانسته و نوشته‌های «يوحنا دمشقی» محقق سوريه در قرن دوم هجری را دليل اين نظريه می‌دانند، زيرا يوحنا دمشقی در قرن دوم هجری مطالبی عليه دين اسلام نوشت و به همين خاطر برخی معتقدند كه وی هسته استشراق را كاشت.

وی اضافه كرد: اما برخی اين نظريه را رد كردند و معتقدند كه استشراق به‌معنای نگاه به شرق و محل طلوع خورشيد است، بنابراين اين نگاه بايد از ناحيه غرب و محققان غربی باشد و فردی مستشرق شناخته می‌شود كه در غرب باشد و با توجه به اين‌كه يوحنا دمشقی اهل شرق است، نمی‌توان وی را مستشرق ناميد.

اين مترجم و پژوهشگر عراقی خاطر نشان كرد: برخی از مورخان نيز نظريات ديگری در زمينه آغاز خاورشناسی مطرح كرده و معتقدند، زمانی كه قرون وسطی در اروپا به پايان رسيد و عصر رنسانس آغاز شد، غرب با توجه به اين‌كه در نتيجه جهالت‌های كليسا بسياری از ميراث علمی خود را ‌سوزاند، دچار فقر علمی شد و اروپايی‌ها دريافتند كه اگر بخواهند ميراث علمی خود را برگردانند، بايد آثار و ميراث علمی آنان را كه به زبان عربی ترجمه شده به لاتين برگردانند كه لازمه اين كار، يادگيری زبان عربی است، بر همين اساس، می‌توان آغاز استشراق را مبتنی بر پديده‌ای به نام استغراب دانست، بدين معنا ‌كه نخست عرب‌ها علوم غربی را به زبان عربی ترجمه كردند و پس از آن، غربی‌ها اقدام به ترجمه علوم خود از زبان عربی به لاتين كردند.

وی كه مؤلف كتاب «خوانشی انتقادی بر تاريخ قرآن نولدكه» است، نظريه ديگری در زمينه پيدايش استشراق ذكر كرد و گفت: برخی محققان نيز شروع استشراق را به قرن 17 ميلادی و حمله «ناپلئون بناپارت» به مصر و شمال آفريقا می‌دانند و دليل آنان اين است كه ناپلئون با خود چاپخانه به اين كشورها برد و چندين كتاب عربی منتشر كرد، البته اين نظريه پذيرفتنی نيست، زيرا ناپلئون در حمله به شمال آفريقا متأثر از كتابی با نام «رحلة فی مصر و سوريا» بود، بنابراين استشراقی بوده كه ناپلئون از آن تأثير پذيرفته است.

سيد حسن مطر الهاشمی پس از بيان اين نظريات در زمينه پيدايش استشراق به تبيين نظريه خود پرداخت و گفت: «من معتقدم پديده استشراق پس از جنگ‌های صليبی و زمانی كه مسيحيان نتوانستند از طريق سلاح گرم و جنگی بر اسلام و مسلمانان فائق آيند، شكل گرفت و مسيحيان تهاجم فرهنگی را آغاز كردند و مستشرقان به مطالعه آثار قرآنی و اسلامی روی آوردند».

استشراق در ابتدا دينی و پس از آن به استعماری و سكولاريستی تغيير هويت داد

وی گفت: شروع استشراق در ابتدا دينی بوده و در عصر رنسانس پس از آن كه غربی‌ها خوی استعماری پيدا كردند، استشراق هويت خود را از دينی به استعماری تغيير داد و پس از تحولی كه در تفكر دينی غرب به وجود آمد، غربی‌ها عليه تمامی اديان آسمانی ـ يهوديت، مسحيت و اسلام ـ شدند و استشراق جنبه سكولاريستی پيدا كرد و پس از پايان قرن 20 و ورود به قرن 21 ميلادی و حمله به دو برج جهانی در آمريكا در سال 2001 ميلادی، استشراق جنبه دينی، استعماری و سكولاريستی پيدا كرده است.

سيد مطر الهاشمی تصريح كرد: متأسفانه برخی علما و محققان مسلمان زمانی كه می‌خواهند در برابر مستشرقان از آيين اسلام و ارزش‌های آن دفاع كنند و به شبهات و اشكالات مطرح‌شده از سوی آنان پاسخ دهند، اين نظريه را مطرح می‌كنند كه اين اشكالات و شبهات در دين مسيحيت و يهود نيز وجود دارد، غافل از اين‌كه خاورشناسانی كه استشراق آنان جنبه سكولاريستی دارد، اين اشكالات را در اديان يهوديت و مسيحيت نيز قبول دارند و در اين‌جا، علما و محققان مسلمان به جای اين‌كه به اين شبهات و اشكالات پاسخ علمی و قاطع دهند، نظريه مستشرقان را تأييد می‌كنند، بنابراين ما بايد نگاه دقيق و نكته‌سنجانه‌ای به مستشرقان داشته باشيم و ابتدا درك كنيم كه آيا نگاه اين مستشرق، دينی است يا استعماری و يا استشراق وی سكولاريستی است كه هر كدام جواب و نگاه خاص خود را می‌طلبد.

وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اين‌كه برخی كارشناسان حوزه استشراق معتقدند تمامی آثار مستشرقان خيانت به قرآن و تحريف انديشه‌های قرآنی نيست و نگاه بدبينانه نسبت به فعاليت مستشرقان بايد اصلاح شود، گفت: در تاريخ طولانی استشراق، مستشرقانی هستند كه منصفانه و بی‌طرفانه‌ به موضوعات مختلف دين اسلام پرداخته و پيشينيه استشراق از ابتدا مؤسساتی و برای حمله به اسلام نبوده است، بلكه ابتدا مسأله شرق‌شناسی فردی بوده و حتی يك نويسنده پيشينه استشراق را به 5 قرن قبل از اسلام برمی‌گرداند كه با توجه به اين نظريه، اصلا غرض‌ورزی نسبت به اسلام مطرح نيست، البته استناد اين نظريه به كتابی به نام «سفری دور دريای اريتره» است كه نويسنده آن مجهول و اين استناد نيز ضعيف است و «جواد علی» مورخ عربی، تاريخ اين كتاب را به قرن اول ميلادی می‌داند و به همين خاطر برخی با توجه به اين كتاب، شروع استشراق را قرن اول ميلادی می‌دانند.

اين استاد حوزه علميه قم اظهار كرد: اسلام دين حق است كه ما با آگاهی و درك كامل آن را پذيرفته‌ايم و خداوند متعال نيز بندگان را به تعقل و تفكر در قرآن و مبانی و آموزه‌های اسلام دعوت می‌كند، بنابراين مسلمانان نبايد نگاه بت‌پرستانه به دين اسلام داشته و اگر مستشرقان اشكالاتی را مطرح و آن را غرض‌ورزی و دشمنی با اسلام تلقی كنند، بلكه محققان مسلمان می‌توانند به شيوه علمی به اين شبهات پاسخ دهند و بهتر است يك نگاه خوش‌بينانه به مستشرقان وجود داشته باشد، حتی اگر برخی از آنان با غرض‌ورزی به مطالعات اسلامی روی بياورند.

وی در پايان گفت: اتهامات و شبهاتی كه برخی مستشرقان مغرض در طول تاريخ متوجه قرآن كريم و ارزش‌های اسلامی كردند، با مرور زمان و آشكار شدن حقايق، اين بهتان‌ها و شبهات رنگ باخت و مستشرقان مغرض در ابتدای استشراق دينی، ضربه زدن به دين برای آنان به‌عنوان يك موضوع مطرح بود و در صدد بودند به خود دين اسلام ضربه بزنند، اما زمانی كه استشراق از حالت دينی به استعماری تحول پيدا كرد علاوه بر اين‌كه حمله عليه دين اسلام متوقف نشد، بلكه آنان درصدد بودند از حمله به اسلام به‌عنوان ابزاری برای تضعيف مسلمانان استفاده كنند كه مسلمانان نتوانند از اقتصاد و امكانات مادی خود دفاع كنند، بنابراين در استشراق استعماری، حمله به آموزه‌ها و اعتقادات اسلامی برای مستشرقان موضوعيت نداشت، بلكه هدف آنان ضربه زدن به خود مسلمانان بود.

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: