۰

هزار فاميل آل سعود

حسين افتخاري
کد خبر: ۱۵۴۵۸
۲۲:۱۰ - ۲۰ آذر ۱۳۸۸
موضوع منازعة قدرت در داخل خاندان سعودي يك مسئلة قديمي بوده و كشته شدن «ملك فيصل» به دست يكي از اعضاي خانوادة پادشاهي در عربستان به عنوان يك سابقة تاريخي ثبت شده است. در شرايط فعلي هم تكثر و تنوع چهره‌هايي كه خودشان را شايستة ادارة كرسي پادشاهي مي‌دانند، موجب شده كه تلاش براي اين منازعه و رقابت افزايش پيدا كرده است.
 
 در تحليل بافت خانوادة پادشاهي عربستان بايد گفت حداقل دو شاخة سريري و غير سريري در عربستان وجود دارند كه «ملك عبدالله» از شاخة سريري و «سلطان» از جناح ديگر خانوادة پادشاهي سعودي است. پيش‌تر در دوران خاندان حاكم، رقابتي جدّي بين ملك عبدالله (يعني خانوادة سريري) و فرزندانش با جناح سلطان و فرزندان او وجود داشت ضمن اينكه شاخة سومي هم كه «سعود الفيصل»، وزير خارجة عربستان از آنهاست، در اين معادلات حاضر بود و بازي مستقل ديگري را دنبال مي‌كرد. تمايز بين دو شاخة اصلي اين بود كه جناح سلطان و پسرش «بندربن سلطان» روابط بسيار نزديكي را با مراكز قدرت و تصميم‌گيري دو حزب اصلي آمريكا داشتند. تمايلات افراطي به سمت آمريكا، انعقاد قرادادهاي تسليحاتي با آن كشور و ايجاد روابط نزديك با واشنگتن از ويژگي‌هاي اين افراد است. هميشه ملك عبدالله به عنوان يك نيمة اصلاح‌طلب ناسيوناليست در مقابل جناح سلطان مطرح بوده و اين شكاف از ابتدا وجود داشته است. از آنجايي كه بندربن سلطان طيّ هشت سال حكومت بوش در آمريكا توانست موقعيت بسيار برجسته‌اي را در سطح تصميم‌گيري عربستان به دست آورده و نقشي جدّي را ايفا كند، به هماهنگ كنندة اصلي روابط عربستان و آمريكا تبديل شد تا جايي كه حتّي در اوايل حكومت بوش توانست تضمين‌هاي لازم را دربارة عدم برخورد و بروز مشكل در سيستم پادشاهي حكومت عربستان ارائه دهد. در نتيجه جايگاه بندر در منازعة قدرت پررنگ‌تر شد. در همين راستا شاخة چهارم ديگري هم به نام «امير نايف» وجود دارد كه از فرزندان عبدالعزيز است و با توجّه به ارتباطاتي كه با سران سلفي و افراطيون عربستان دارد به خوبي مي‌تواند در مقابل جريان آمريكايي اصلاح‌طلب و جريان درون جامعة عربستان نقش آفريني كند تا جايي كه خود را يك فرد محق براي تصدّي وليعهدي يا پادشاهي بعد از ملك عبدالله مي‌داند. سنّ بالاي افراد خاندان پادشاهي عربستان يكي ديگر از دلايلي است كه به منازعات سرعت مي‌دهد و هر كس تلاش مي‌كند پيش از رسيدن به نقطة مرگ بتواند به قلة هرم قدرت در عربستان دست پيدا كند. در حال حاضر سلطان به علّت بيماري در شرايطي قرار گرفته كه باعث شده زمزمة تعيين وليعهد در عربستان به گوش برسد. از آنجايي كه بندر، خود را فرزند سلطان مي‌داند مي‌خواهد پست جدّي‌تري را به خود اختصاص دهد. در سال‌هاي حكومت بوش شاهد فعاليّت وسيع او در سطح منطقه بوديم. بخشي از تلاش‌هاي بندربن سلطان، مربوط به فعاليّت‌هايي است كه از طريق سلفي‌ها و بومي‌ها در عراق انجام مي‌داد. ادامة اين وضع را در لبنان شاهد بوديم كه موجب ايجاد تنش‌هاي سياسي و مشكلات امنيتي در لبنان بود و موجب شد اين كشور به نقطة بلوغ خود برسد، حتّي بندربن سلطان فعاليّت‌هاي مستقل از پادشاهي سعودي را عليه حكومت بشار اسد پايه‌ريزي كرد و اين زمينه‌اي شد كه از چند ماه قبل تمام مسئوليّت‌هاي امنيتي بندربن سلطان از او سلب شود و در يك اقامت اجباري (بازداشت خانگي) به سر برده، تحت نظارت دستگاه‌هاي امنيّتي و نظارتي قرار بگيرد. از طرف ديگر، نايف به عنوان مسئول امنيّتي و وزير كشور و همچنين معاون ملك عبدالله ـ نخست‌وزير در كابينه ـ اقداماتي انجام مي‌دهد كه موجب لغو سفر ملك عبدالله به آمريكا و مراكش شد. بنابر گفته‌ها، او دست به اقداماتي زده كه خارج از مسئوليّت‌هاي پست حكومتي‌اش بوده است. يعني اين مسئله آنقدر براي ملك عبدالله حائز اهميّت بوده كه ناچار شد سفرش را به تعويق بيندازد. معمولاً در شرايط مشابه، وي شخصي را به عنوان جانشين مشخص كرده و عازم سفر مي‌كرد ولي اين بار ملك عبدالله با وجود اينكه سفر آمريكا برايش فوق‌العاده مهم بود شرايط متشنّج داخلي و رقابت قدرت را به گونه‌اي تشخيص داد كه صلاح ديد اين سفر فعلاً لغو شود.

در مجموع، منازعة قدرت در عربستان يك امر ريشه‌دار است. شرايط فعلي به گونه‌اي است كه حتّي امكان دارد فضاي دورة ملك فيصل، در بين بزرگان خانوادة پادشاهي سعودي تكرار شود و هر كدام از جريان‌هاي رقيب براي خارج كردن رقباي ديگر دست به اقداماتي بزنند. با توجّه به اينكه ملك عبدالله در ساخت شخصيتي خود معتدل‌تر از مابقي جناح‌هاي پادشاهي است، امكان دارد از طرف جناح‌هاي سلفي وابسته به امير نايف مورد تعرض قرار گيرد و بندربن‌سلطان هم با توجّه به روابط نزديكي كه با خانواده بوش و نومحافظه كارها در آمريكا دارد ممكن است دسيسة ديگري را براي كشاندن ملك عبدالله به ورطه‌هاي نامناسب ترتيب دهد. اين فضا به قدري شديد بود كه حتّي در سفر آقاي خاتمي به عربستان، علناً به مسئولان ايراني اظهار داشته بودند كه ما هم در درون خانوادة پادشاهي مشكلات زيادي داريم و تلاشمان اين است كه آن را در درون خانواده حل و فصل كنيم ولي امروز نشان داده مي‌شود كه اين اختلافات به جايي رسيده كه ممكن است وضع عربستان را به كلي تغيير دهد و هر گونه تغيير و جابه‌جايي در هرم قدرت ممكن است رويكردهاي عربستان را دستخوش تحول كند.

ماهنامه موعود شماره 106
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: