۰

امیرالمومنین (ع) در رابطه با آداب معاشرت چه فرمودند؟

در کنترل اعصاب و فرو بردن خشم خویش کوشا باش، تا از شدت عصبانیت و آثار زیانبارش در امان باشی، چون من هیچ نوشیدنی را شیرین تر از سرانجام خوردن خشم و غضب و عصبانیت ندیدم و هیچ لذتی را در مقابل لذت عافیتی که از کنترل عصبانیت بدست می آید نمی بینم.
کد خبر: ۱۳۵۳۰۲
۱۴:۴۹ - ۰۵ بهمن ۱۳۹۵
شیعه نیوز: در کنترل اعصاب و فرو بردن خشم خویش کوشا باش، تا از شدت عصبانیت و آثار زیانبارش در امان باشی، چون من هیچ نوشیدنی را شیرین تر از سرانجام خوردن خشم و غضب و عصبانیت ندیدم و هیچ لذتی را در مقابل لذت عافیتی که از کنترل عصبانیت بدست می آید نمی بینم.


به قول بعضی از بزرگان نیرو و انرژی عصبانیت، به اندازه چند ثانیه می تواند دوام بیاورد اگر کسی در هنگام عصبانیت تحمل این چند ثانیه را بکند و هیچ خشونتی از خود نشان ندهد به یک شیرینی و لذتی نائل می شود که با هیچ قیمتی قابل مقایسه معامله نمی باشد.

«وَ لِنْ لِمَنْ غَالَظَک فَإِنَّهُ یوشِک أَنْ یلِینَ لَک. ..»[۲]
در مقابل شدت خشونت و تندی هائی که برای تو انجام می دهند نرمی و نیکی و تواضع کن تا احساسات او را تعدیل کرده و به سوی نرم خوئی و تواضع وادارش سازی،
در مقابل عصبانیت کسی، ملایمت و خوشرفتاری سازنده است زیرا انسان موجودی است که در برابر تواضع و فروتنی و احسان دیگران، منفعل می شود و از شدت حرارت درونی او کاسته می شود و به همین جهت روش زیبائی که می تواند، عده ای را از خواب غفلت بیدار کند و آنان را به مسیر اعتدال در تمام امورات زندگی هدایت نماید خوشرفتاری و تواضع است.

«وَ خُذْ عَلَی عَدُوِّک بِالْفَضْلِ فَإِنَّهُ أَحْلَی الظَّفَرَین».[۳]
بر دشمنانت از راه نیکی و احسان برتری پیدا کن زیرا همین عمل، شیرین ترین پیروزی ها است، پیروزی بر دشمن در هر شرایط با غلبه بر او محقق نمی شود بلکه عمده ترین رمز موفقیت این است که در طول خصومت و دشمنی از نیکی و محبت به او دریغ نکنی زیرا برخورد با دشمن اگر مطابق اصول انسانی باشد از شیرین ترین پیروزی هاست، در جنگ صفین معاویه دستور داد مسیر آب را به سوی لشگریان حضرت علی (علیه السلام) بستند اما وقتی که با یک تهاجم شدید محیط آب بدست نیروهای اسلام افتاد امام (علیه السلام) دستور داد آب را به سوی لشکریان معاویه باز کنند.

«وَ إِنْ أَرَدْتَ قَطِیعَهَ أَخِیک فَاسْتَبْقِ لَهُ مِنْ نَفْسِک بَقِیهً یرْجِعُ إِلَیهَا إِنْ بَدَا لَهُ ذَلِک یوْماً مَا. ..»[۴]
اگر روزی به قطع ارتباط با برادر و دوست خود تصمیم گرفتی یک عمل زیبا و دلگرم کننده از خود به یادگار بگذار چه اگر بعد از مدتی نادم و پشیمان گشتی و به ایجاد رابطه مجدد علاقمند شدی بتوانی دوباره علاقه دوستی را زنده کنی،

انسان در اثرعدم آگاهی از مقام ارجمند دوست بعد از مدتی قصد جدائی می کند و به یک مرحله ناگواری قدم می گذارد و آن چنان عوض می شود مانند اینکه دوستش را اصلًا نمی شناسد و هیچ انس و الفتی در میانشان نبوده است و به صورت یک دشمن قسم خورده ظاهر می شود حضرت علی (علیه السلام) در این زمینه می فرماید در هنگام قطع رابطه با دوست خود تمام پرده ها را بر هم نزن تا در میانتان از مهر و محبت های دوران دوستی و خاطرات شیرین آن، چیزی باقی بماند چون ندامت و پشیمانی همیشه به دنبال کارهای احساساتی وجود دارد و اگر روزی علاقمند به تجدید علاقه های دوستی شدی، بتوانی از کانال هائی که تخریب و منهدم نساخته ای وارد شوی اما اگر هیچ نوع راه ورود، و زمینه ارتباط مجدد در میانتان نباشد با شرمندگی کامل از کارهای خویش، نمی توان با او تجدید عهد و پیمان کرده و به دوستی ادامه دهید و اگر روزی دوست شما در اثر کمالات معنوی از این همه اعمال زشت تو، بر زبان نیاورد باز هم در دلش علاقه خاصی به شما در ادامه دوستی، ایجاد نمی شود چون شیشه دل انسان وقتی که با حرف های زشت و ناگوار، و یا توهین و جسارت ها و. .. مواجه شود می شکند و ترمیم نمی یابد.

حضرت علی (علیه السلام) در شرایط معاشرت با دوستان می فرماید:
«أَحْبِبْ حَبِیبَک هَوْناً مَا عَسَی أَنْ یکونَ بَغِیضَک یوْماً مَا وَ أَبْغِضْ بَغِیضَک هَوْناً مَا عَسَی أَنْ یکونَ حَبِیبَک یوْماً مَا».[۵]
در مقام دوستی از مسیر اعتدال منحرف نشو، محبت و علاقمندی را به او در سطحی انجام بده که شاید روزی همین دوست، دشمن تو باشد و در هنگام وجود اختلاف در میانتان طوری برخورد کن که ممکن است روزی دوباره با هم دوست شوید.
معاشرت های دوستانه را باید با یک برنامه معتدلی آغاز نمود تا هیچ وقت تأسفی به دنبال نداشته باشد اشخاصی که در نیکی و محبت راه افراط را انتخاب می کنند و تمام اسرار خویش را در اختیار دیگران می گذارند در این حال اگر اختلافی در بین آن ها پدید آید تأسف ها جبران کننده خسارت ها نمی شود، پس باید دوستی ها را در یک حد و مرزی ادامه داد چه اگر روزی روابط قطع شد نگرانی ها به دنبال نداشته باشد.

و در هنگام خصومت و یا اختلاف هم باید به روابط دوستانه خودشان احترام بگذارند چون در شأن یک فرد عاقل نیست که مدتی با کسی ارتباط عمیقی پیدا کند و امروز در اثر یک برخورد و یا اشتباه و خطائی، تمام آن ها را به هم بریزد و هیچ زمینه ای بر ایجاد رابطه مجدد باقی نگذارد بنابراین در هر کاری راه و روش معتدل، پشیمانی ندارد.
«وَ مَنْ ظَنَّ بِک خَیراً فَصَدِّقْ ظَنَّه. ..».[۶]
اگر کسی به تو حسن ظن دارد با اعمال خیر و مثبت خود، ظنّ او را تأیید کن، ممکن است کسی در مقام دوستی و یا عناوین دیگر به شما یک علاقه خاصی پیدا کند و به اهل احسان بودنت معتقد شود شما باید به مقدار توانائیتان او را یاری کنید تا در افکارش تصویر جدیدی در مورد شما پیدا نگردد مبنی بر اینکه چهره های مقدس باید از آلودگی های اخلاقی و روانی پرهیز داشته باشند چون کسی که شما را در یک قیافه مذهبی و پاکدامن و با عفت و حجاب می بیند انتظار دارد که در مقام عمل هم چنین باشید.

«وَ لَا تُضِیعَنَّ حَقَّ أَخِیک اتِّکالًا عَلَی مَا بَینَک وَ بَینَهُ فَإِنَّهُ لَیسَ لَک بِأَخٍ مَنْ أَضَعْتَ حَقَّه. ..».[۷]
حقوق برادر و دوست خود را به خاطر روابطی که در میانتان وجود دارد ضایع نکن زیرا کسی که تو حقوقش را زیر پا گذاشتی دیگر برای تو برادر نمی باشد،
گاهی در روابط دوستی افرادی پیدا می شود که از حیا و آبرومندی رفیق خود سوء استفاده می کند و تا می تواند مال و جان و شخصیت و حیثیت وی را به نفع خود استخدام می نماید و این برخورد ناردست ضایع کننده حق دوستی است و کسی که در نابودن ساختن حقوق دوستش قیام کند نمی تواند او را تحت عنوان برادر و یا دوست خود یاد کند چون ارزشی برای او قائل نشده است.

اغلب دوستان از وجود دوست، در جهت تأمین منافع مادی و دنیوی خود استفاده می کنند و انتظارشان بر این است که دوستشان باید تا پای جان و از دست دادن ایمان و شخصیت خود، آنان را یاری کند ولی این، ظلم آشکاری است که در لباس دوستی وارد صحنه می شود به خاطر اینکه مقام دوستی در فرهنگ اسلام خیلی ظریف و عزیز و ارزشمند است چنانکه در آئین انتخاب دوست و معیارهایش بحث گردید مبنی بر اینکه: دوست باید در تأمین مصلحت و رشد و کمالات رفیق خویش تا پای جان فداکاری کند لیکن معنای فداکاری این نیست که انسان از مقام و شخصیت و دیانت دوست خویش در جهت گناه و حرام استفاده نماید و بگوید: او، چون دوست من است و هیچ وقت تقاضای مرا رد نخواهد کرد یا اینکه من میتوانم وی را وادارکنم در جهت تأمین منافع دنیوی خودم، از هر طریقی که باشد خود را مانند پلی در اختیارم قرار دهد این چنین استفاده بزرگترین خیانت به دوست است و در فرهنگ امامت معنا و حکمت دوست این است که پاسدار حریم شخصیت انسانی و دینی انسان باشد و تلاش کند تا دوست خویش را به سوی مصالحی که دارد هدای نماید وقتی که امام می فرماید:

«وَ الصَّدِیقُ مَنْ صَدَقَ غَیبُه. ..»[۸]
دوست واقعی آن است که در نبود انسان حق او را مراعات کند یعنی هدفی جز کمال و صلاح دوستش نداشته باشد و همیشه شأن و منزلت او را در گفتار و رفتارش مورد احترام قرار دهد.


پی نوشت ها
[۱] وصیت/ ۳۱/ نهج البلاغه.
[۲] وصیت/ ۳۱.
[۳] وصیت/ ۳۱.
[۴] وصیت/ ۳۱/ نهج البلاغه.
[۵] نهج البلاغه کلمات قصار/ ۲۶۸.
[۶] وصیت/ ۳۱- نهج البلاغه.
[۷] وصیت/ ۳۱- نهج البلاغه.
[۸] وصیت/ ۳۱/ نهج البلاغه.
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: