۰

رویکرد صدیقه کبری سلام الله علیها به مساله حجاب

کد خبر: ۱۲۹۶۸
۰۱:۴۲ - ۱۳ ارديبهشت ۱۳۸۸
سید محمد حسین یثربی در وبلاگ خود اینگونه مینویسد :
 
قال الباقر علیه السلام: و لقد کانت علیهاالسلام مفروضة الطاعة علی جمیع من خلق الله من الجن و الانس و الطیر و الوحش و الانبیاء و الملائکة. (۱)

حضرت امام باقر علیه السلام فرمودند: به تحقیق حضرت زهرا علیهاالسلام بر تمام آنچه خداوندخلق فرموده از جن و انسان و پرندگان و درندگان وپیامبران و فرشتگان، فرمانروایی بی چون وچرابودند.

اولیا و برگزیدگان الهی اشخاصی هستند که در تمام جوانب شخصیتی دارای کامل ترین روح ها و سترگ ترین حریم هایند. در میان این افراد دست چین شده چهارده نور پاک از همه درخشنده تر جلوه گری می کنند و زیباتر دل افروزی. اما آنگاه که در کلمات خود ایشان علیهم صلوات الله می نگریم، به سرعت در میابیم که تمام آن پاکان به یک نقطه خیره گشته و یک شخصیّت را حجّت خداوند بر خود می دانند. نقطه ای که قبله دل های امامان و سرمشق و اسوه ای نیکو برای پیشوایان ما سلام الله علیهم اجمعین است و او ام الائمه زهرای مرضیّه علیها سلام الله است .

البتّه در این مجال بنابر آن نیست که در مورد تمام ابعاد وجودی ایشان علیهاالسلام، سخن به  میان آید، چه اینکه نه این مجال و نه هیچ عرصه دیگری گنجایش چنین مقال را ندارد، بلکه چون خطاب این نوشته به خواهران پیرو مکتب آن یگانه اعصار است، سعی خواهد شد به شخصّیت ایشان از زاویه الگویی کامل برای زنان در مسئله حجاب نگریسته شود.                

برای آغاز مطلب به مسجد پیامبر بزرگ الهی صلّی الله علیه و آله وسلم رفته، در حلقه ای که ایشان در جمع صحابه نشسته اند، قرار می گیریم. رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم را می بیینیم که از اصحاب چنین سوال می کنند: برای زنان چه چیزی نیکوتر است؟ هر یک از اصحاب درخور فهم و دانش خود جوابی می دهند. در این میان امیرالمومنین علیه السلام بهتر آن می بینند که پاسخ را از بانوی بانوان جهان بشنوند، تا این بهانه ای باشد برای انتقال معارف از برترین زن و همه با نگرش ایشان بهتر آشنا شوند. پاسخ ایشان چنین است:

خیر للنساءأن لا یرین الرجال و لا یراهنّ الرجال. (۲)

برای زنان بهتر آن است که نه مردی را ببینند و نه مردی آنان را بنگرد.

این گفتار ایشان است و زمانی شیرینی گفتار بیشتر به کام می نشیند که با عمل همراه گردد. در مقام عمل امّا، از ایشان چنین نقل شده است:

مردی نابینا پس از اجازه گرفتن وارد منزل پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم می شود. رسول الله صلوات الله علیه مشاهده می کنند که حضرت زهرا سلام الله علیها برخاسته فاصله می گیرند و خود را می پوشانند. نبی اکرم علیه و علی آله صلوات الله می فرمایند: دخترم این مرد نابینا است. پاسخ چنین است: 

إن لم یکن یرانی فإنّی أراه و هو یشمّ الریح.

اگر او مرا نمی بیند، من او را می بینم و او بوی زن بیگانه را استشمام می کند.

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در مقام تحسین چنین عفت و پاکدامنی و برای فهماندن بهترین نوع عمل، این گونه می فرمایند:

 شهادت میدهم که تو پاره ای از وجود من هستی. (۳)  

بانوی بزرگ اسلام سلام الله علیها برای اصلاح این طرز تفکّر که زن را در جای جای اجتماع و در میان مردان بیگانه جستجو می کند و به غلط ارزش او را در به عهده گرفتن نقشهای غیر ضروری بیرون منزل می داند ، چنین بیانی دارند :                                                                      

أدنی ما تکون من ربّها أن تلزم قعر بیتها. (۴)

زن از تمام لحظات، زمانی به خداوند نزدیک تر است که در کنج خانه خویش باشد.                  

این است فرمایش کامل ترین زن در مکتبی که عفّت و انضباط از پایه های اساسی آن است . مکتبی که هدفدار است و برای هر موجود مکانی تدارک دیده و وظیفه ای خاصّ بر گردن او نهاده.

به فراز کوتاه دیگری از زندگی این بانوی بزرگ نظر می افکنیم.

بعد از آنکه پیامبرخدا صلی الله علیه و آله وسلم کارهای منزل را تقسیم فرمودند و امور داخل خانه را به حضرت زهرا سلام الله علیها و کارهای خارج منزل را به امیرالمومنین علیه السلام محوّل کردند، حضرت زهرا سلام الله علیها فرمایشی شنیدنی دارند:

فلا یعلم ما داخلنی من السرور إلا الله بإکفایی رسول الله تحمّل رقاب الرجال. (۵)              

اندازه سرور مرا جز خداوند کسی نمی داند چون رسول خدا مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است بی نیاز کردند.

روشن شد که بزرگ ترین خوشحالی برترین بانوی عالم سلام الله علیها دوری جستن از بیرون خانه و ظاهر نشدن در میان مردان است. آیا این موارد با رفتارهای امروزی و ارزش های مورد ترویج سازگاری دارد؟                        

آنچه ما را متوجّه اهمّیت فوق العاده حجاب در نظر این وجود مبارک می سازد، توجه ایشان به مستور بودن حتی پس از وفات است. به این فراز تاریخی توجه کنید :

در ایامی که ایشان در بستر شهادت آرمیده و آماده لقای حضرت ربّ جلّ و علا بودند، به اسماء بنت عمیس فرمودند:

إنی قد استقبحت ما یصنع بالنساء أنه یطرح علی المرأه الثوب فیصفها لمن رأی فلا تحملینی علی سریر ظاهر استرینی سترک الله من النار.                                                                         

من آن گونه عملی را که درمورد زنان پس از مرگ آنان می شود، بسیار زشت می شمارم که پارچه ای روی بدن آنهامی کشند که اوصاف بدن آنها را برای بیننده نمایش می دهد. از تو می خواهم که این چنین بامن رفتار نکنی و مرا در چنین تابوتی نگذاری. مرا بپوشان، خداوند تو را از آتش بپوشاند. 

اسماء می گوید: به ایشان عرض کردم در حبشه برای حمل جنازه تابوتی درست می کنند که بدن مّیت را می پوشاند و سپس برای ایشان با چوب های تر و نازک درخت شکل و قیافه آن را ترسیم کردم. حضرت زهرا سلام الله علیها خوشحال شده فرمودند:

إصنعی لی مثله استرینی سترک الله من النار. (۶)        

مانند همین را برایم بساز . مرا بپوشان ، خداوند تو را از آتش بپوشاند. 

دیده شد که هر جا برای صدّیقه کبری سلام الله علیها امکان برای پوشش بیشتر فراهم آمده، خوشحالی از ایشان نمایان گردیده است که این، جهت و سمت شوق و خرسندی آن وجود مبارک را مشخص می سازد .            

یک سؤال و جواب آن

در مواردی دیده شده که حضرت زهرا سلام الله علیها نه تنها در اجتماع و درمیان مردان ظاهر شده اند، بلکه حتی به ایراد خطابه و سخنرانی درجمع مردان بیگانه پرداخته اند. با توجه به معتبر بودن این گونه نقل ها، این رفتار را چگونه  پاسخ می دهید؟ آیاتناقض میان روشی که در این نوشتار است، باروش مذکور وجود ندارد؟                              

در پاسخ به این سؤال و دیگر سؤالات از این دست که معمولا برای توجیه فعّالیت های غیر ضروری بانوان در اجتماع مطرح می شود، باید چنین گفت:

با اذعان به صحت نقل حضور حضرت صدّیقه سلام الله علیها در اجتماع مردان، به موشکافی شرایط این عمل تاریخ ساز و مهم می پردازیم . ( البته باید به این نکته توجّه داشت که هیچ منبعی حضورغیرضروری ایشان در اجتماعاتی از این دست را درزمان حیات رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم، ثبت نکرده است. )                           

پس از ارتحال اندوه بار خاتم الانبیاء صلوات الله علیه و آله و انحراف خلافت الهی از مسیری که آخرین فرستاده خداوند معیّن فرموده بودند، جنبشی از دو سوی پدید آمد. در یک طرف سقیفه سازان را سعی براین بود که با فشار تبلیغات و سایر اقدامات، خلیفه دست ساز خود را تثبیت کنند و با دادن جلوه قدسی به وی، راه حاکمیت اش را هموار سازند و تمام مخالفین را به تمکین از او وادار کنند. این گروه از انجام هیچ عملی در مسیر خواسته خود روی گردان نبودند و با جّدیت طرح خودرادنبال می کردند.

در طرف دیگر کسانی بودند که علی رغم شمار اندک خویش، سعی بر این داشتند که خلافت را به مسیری که رسول الله علیه و علی آله السلام مقرّر فرموده بودند، بازگردانند. این گروه به زعامت امیرالمومنین علی علیه السلام، تمام تلاش خود را به توجّه دادن مردم به وصایای متعدّد پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله وسلم معطوف داشتند. اما از یک سوی با فشار سهمگین جریان حاکم و از سوی دیگر به جهت بی اعتنایی مردم، نتوانستند کاری از پیش ببرند. از جمله این فشارها می توان به حمله حکومتیان به خانه امیرالمومنین علیه السلام و آتش زدن درب خانه ایشان و مضروب ساختن وجود مبارک صدیقه طاهره سلام الله علیها اشاره نمود .                                                                

در چنین شرایطی که تمام سعی جریان حاکم بر دور ساختن مردم از خلیفه برحقّ رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم متمرکز شده بود، چاره ای جز مداخله مستقیم تنها بازمانده رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم  نمی ماند. کسی که هیچ راهی برای انکار نزدیکی و ارتباط اش با ریاست اعلای دین و اطّلاع اش از کلمات و وصایای رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم وجود نداشت. کسی که پیامبر صلوات الله علیه وی را پاره ای ازوجود خود نامیده بودند و همه مردم به محبّت دوسویه میان این پدر و فرزند واقف بودند. پس حضرت زهرا سلام الله علیها با درک صحیح از ضرورت آگاه سازی مردم و عدم جایگزین در انجام این کار مهمّ در صحنه حاضر شدند. شکل حضور این بانوی بزرگ سلام الله علیها برای تکمیل پاسخ ما بسیار حایز اهمیّت است. به این عبارات توجّه بفرمایید:

لاثت خمارها علی رأسها و اشتملت بجلبابها  تطؤ ذیولها . . . فنیطت دونها ملاءه . . . (۷)

حضرت زهرا سلام الله علیها مقنعه خودراپوشیدند و چادر به سر کشیدند... در حالی که لباس بلندایشان زیرقدمشان قرارمی گرفت... پرده ای درپیش روی شان آویخته شد...

روشن است که پس از آنکه شرایط حادّ زمان، ایشان را ناچارساخت تا در میان مردان حاضر گردند، این حضور با رعایت کامل مسایل پوشش همراه شد و هنگام سخنرانی در جمع نامحرمان پرده ای میان ایشان و مستمعین حایل بود.

پس آنچه به دنبالش بودیم کاملا واضح شد و معلوم گردید که اوّلا ضرورت موجب حضور اجتماعی ایشان شده است و ثانیا این حضور با نهایت پوشش انجام پذیرفته است. سایر حضورهای ایشان نیز در راستای ضرورت قابل ارزیابی است و تا ضرورت ایجاب نمی کرده از ایشان حضور  اجتماعی در میان مردان سراغ نداریم .

اینک این سؤال از تمام بانوانی که به این وجود مقدّس سلام الله علیها علاقه مندند، پرسیده می شود:

تا چه مقدار نزدیکی بین خود و سیره و دستورات برترین بانوی عالم سلام الله علیها احساس می کنید؟ آیا وقت آن نرسیده است که در رفتار و الگوپذیری خود بازنگری کنیم؟ آیا تا چه زمانی از فرهنگ غرب که حتی در خاستگاه خود تجربه ناموفّقی داشته و علاوه بر از میان بردن حریم های اجتماعی، مساله ارتباط خانوادگی و تربیت فرزندان را هم تحت تاثیر قرار دارده است، باید الگو گرفت؟              

---------------------------------------------

پی نوشت ها

۱. مستدرک سفینة البحار 6 : 208      

۲. مجمع الزواید هیثمی 4 : 468 و  وسایل الشیعة، جلد20، صفحه67

۳. دعایم الاسلام 2 : 215 و بحارالانوار 43 : 91

۴.مستدرک الوسايل 14 : 182 و جامع احادیت الشیعة 20: 384

۵. بحارالانوار43 : 83  و  وسایل الشیعة 14 : 123

۶. وسایل الشیعه 2 : 876  و  بحارالانوار 43 : 212

۷. دلائل الامامه، طبری، صفحه 110

 

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: