۰
در واکنش به هتک حرمت زوار شیعه مدینه ؛

اعتراض شديد آيت الله وحيد نسبت به تعدّي به زوّار بقيع

دولت ايران موظف است با قدرت و قوت،‌ عزت شيعيان ايراني را در حجاز ضمانت كند و دولت سعودي نيز بايد پيش از اينكه اين قضايا به رسوايي جهاني برسد مشكل زيارت بقيع را حل نمايد.
کد خبر: ۱۲۴۸۲
۲۳:۲۴ - ۱۳ اسفند ۱۳۸۷
به گزارش «شیعه نیوز» ، در پي حوادث اخير در مدينه منوره آيت الله وحيد خراساني در درس خارج روز سه شنبه خود نسبت به اين جريان مطالبي بيان كردند.

ايشان تصريح كردند:ما اهل تعصب و تحكم نيستيم .بلكه اين موضوع را از نظر اسلام و نيز عقلا بررسي مي كنيم.

معظم له با اشاره به آيه شريفه (ولا تقولوا لمن القي اليكم السلام لست مؤمنا) و حديثي از صحيح بخاري كه بر طبق آن پيامبر (ص) فرموده اند: (اسلام بر پنج پايه بنا شده: شهادت لا اله الا الله و محمد رسول الله،‌ اقامه نماز، پرداخت زكات و روزه ماه رمضان)؛ پرسيدند: آيا كساني كه به بقيع مي روند شهادت به توحيد و رسالت نمي دهند؟ آيا اهل زكات و نماز و روزه نيستند؟

در كنار قبر كسي كه پدر امت و مرقد او كانون رحمت است همان كسي كه سنگ بر سرش زدند و خاكستر بر فرقش ريختند و او به جاي اينكه نفرين كند دعايشان فرمود.

جرم آن مسلمانان چه بود كه چنان رفتاري با آنها كردند؟
 
 
متن کامل سخنان معظم له به شرح زیر است :
 
بسم الله الرحمن الرحيم

الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين سيما بقية الله في الارضين و اللعن علي اعدائهم الي يوم الدين
چون واقعه‌اي كه در بقيع رخ داده و به طور مستمر براي شيعه، در آن منطقه‌ي مقدسه، اين قدر ظلم محقق مي‌شود، به حكم «لا يحب الله الجهر بالسوء من القول إلا من ظلم»، اعلان اين مطلب لازم است:

جرياني كه در بقيع، بر زوار بقيع وارد شده و مي‌شود، اين ظلم ظلمي است كه با هيچ ظلمي قابل قياس نيست و لازم است اول به اين امر بپردازيم.

عده‌اي از شيعيان آن مناطق به قصد زيارت اين قبور آمدند و آن چنان مورد هجوم جمعي واقع شدند، از هتك و ضرب و جرح، اين ظلم چه ظلمي است؟!

مسئله بايد بر اساس منطق و استدلال باشد، نه بر اساس تعصب و تحكم.
ما اين قضيه را امروز از نظر عقلي، از نظر عقلائي، از نظر اسلامي، بحث مي‌كنيم، تا هم وظيفه‌ي حكومت سعودي، و هم وظيفه‌ي حكومت ايران، در مقابل اين ظلم به زوار حج و عمره، روشن بشود.

ظلم مقول به تشكيك است؛ گاهي حق يك مسلماني، در يك سرزمين عادي، مورد تعدي واقع مي‌شود؛ اين ظلم است، مصداق آيه‌ي كريمه است.

گاهي در كنار قبري كه آن قبر، مبدأ ظهور «إن الله يأمر بالعدل و الأحسان و إيتاء ذي القربي و ينهي عن الفحشاء و المنكر و البغي»، در كنار چنين قبري، ظلم مي‌شود؛ آن ظلم با هيچ ظلمي قابل قياس نيست!

حرم، حرم رسول خدا!

كنار قبر كسي ظلم بر مسلمين مي‌شود كه داعي الهي او اين است: «و إن أحد من المشركين استجارك فأجره»؛ كسي كه نسبت به مشرك، رحمت او اين است؛ نسبت به مسلم چگونه است؟

امروز اين صحبتي كه مي‌كنم، فقط بر اساس كتاب است و سنت، از جهت اسلامي؛ اگر زمان باقي بود، از جهت عقلي و عقلائي هم بحث مي‌كنيم.

اول ببينيم اين رفتاري كه با شيعه، در بقيع، مي‌شود، از نظر قرآن چه حكمي دارد؟ از نظر سنت چطور؟ آن هم نه سنتي كه از [كتب شيعه مثل] كافي و تهذيب است؛ سنتي كه ابوحنيفه، شافعي، احمد بن حنبل و مالك بن انس، در مقابل اين سنت سر سپرده‌اند؛ اين ظلم بر اساس قرآن و با اين سنت بررسي مي‌شود.

اما از نظر قرآن:

نص قرآن اين است: «إن الدين عند الله الأسلام».
نص قرآن اين است: «و من يبتغ غير الأسلام دينا فلن يقبل منه». اين نص قرآن است.
در همين قرآن، باز نص كلام خدا اين است: «و لا تقولوا لمن ألقي إليكم السلام لست مؤمنا»؛ كسي كه در مقابل شما القاء سلام كرد، نگوييد تو مؤمن نيستي. اين نص قرآن است.
آن اسلامي كه در قرآن است، آن اسلام چيست؟

اين بازيچه نيست!

اين صحبتي كه مي‌كنم، دستگاه سعودي ملزم است، از نظر منطق قرآن و منطق سنت قطعيه كه به او مؤمن است، جواب اين مطلب را بدهد!

اين از كتاب خدا. آن اسلام چيست؟ [اما از نظر سنت:]
معيار چيست؟ صحيح بخاري.
بايد ببينيم اينها كه مي‌روند به بقيع، به حكم قرآن و سنتي كه مورد تصديق تمام علماء مذاهب اربعه است، مسلمان هستند يا نه؟
اگر مسلمان هستند، اين رفتار با مسلمان يعني چه؟!
اين مدعاي ماست.

اما دليل:

خوب گوش بدهيد! در اين مقام، تعارف نيست؛ علم است و حكمت است و برهان و منطق.
«حدثنا عبيد الله ابن موسي قال أخبرنا حنظلة ابن أبي سفيان عن عكرمة بن خالد عن ابن عمر…» قال: سند، اين سند! مرجع، [صحيح] بخاري! متن چيست؟
«قال: قال رسول الله …»
اين است قدرت منطق اين مذهب كه با دنيا با اين قدرت تكلم مي‌كند!
«قال قال رسول الله صلي الله عليه و [آله و] سلم بنى الاسلام علي خمس…»
خوب دقت كنيد!
آن اسلام در قرآن؛ اين صغري و بيان اسلام در سنت مقبوله عند الكل، [اعم] از دولت و ملت حجاز، علماء و غير علماء سعودي!

«بنى الاسلام علي خمس شهادة أن لا إله إلا الله و أن محمدا رسول الله و أقام الصلاة و ايتاء الزكاة و الحج و صوم رمضان».

«بني الاسلام» بر اين خمس. [اسلام بر اين پنج مورد بنا شده است.]
آيا اينهايي كه به بقيع مي‌روند، لا يشهدون أن لا إله إلا الله؟! لا يشهدون أن محمدا رسول الله؟!
اينها كه به بقيع مي‌روند، آيا مقيم نماز نيستند؟! آيا مؤتي زكات نيستند؟! آيا اهل حج بيت نيستند؟! آيا اهل صوم رمضان نيستند؟!

اگر هستند، اين رفتار با مسلمان يعني چه؟! آن هم در كنار قبر پدر امّت! در كنار مرقد كانون رحمت!

در كنار قبر آن كسي كه سنگ بر سرش زدند، خاكستر بر فرقش ريختند، در مقابل آنها، به جاي اينكه نفرين كند، دعا كرد! به جاي اينكه گله كند، پيش خدا، براي آنها كه سنگ بارانش كردند، شفاعت كرد! گفت: «اللهم اهد قومي فإنهم لا يعلمون».
در مقابل قبر چنين كسي، در مقابل چشم چنين كسي، شمايي كه بر آن سرزمين مسلط هستيد، با امت او اين جور معامله مي‌كنيد؟!
جرم اينها چيست؟!
اگر عرضه داريد، ثابت كنيد اينها مسلمان نيستند!
از اين كه عاجز هستيد! قرآن را نمي‌فهميد!
فهم قرآن اينجا است، نه آنجا!
شرك چيست؟
شرك به نص قرآن اين است؛ همه آيات شرك را در قرآن بخوانيد، بعد خود قرآن معين كرده؛
شرك اين است: «أ إله مع الله»؛ هر كس اين عقيده را داشت، [يعني] با الله، الهي اتخاذ كرد، مشرك است.
اين، نص قرآن است.
اينها كه به زيارت بقيع مي‌روند، اتخذوا مع الله الها؟! [آيا در كنار خدا، خداي ديگري را معتقد شدند.]

پس اين نفهميده‌ها كه توحيد يعني چه! شرك يعني چه! اينها همان هستند كه در هر نمازي مي‌خوانند: «قل هو الله أحد، الله الصمد، لم يلد و لم يولد، و لم يكن له كفوا أحد»!
اينها همان هستند كه به نص صحيح بخاري، حديث ابن عمر، آن هم با رجالي كه به توثيق تمام اعلام فن رجال موثق هستند، [يعني] سنتي كه هيچ رجالي و هيچ محدّثي نمي‌تواند در مقابلش دم بزند، تمام مباني اسلام، در اين ملت، جمع است. [يعني بنابر نص صحيح بخاري همه اين افراد مسلمانند.]

شما هستيد كه بايد حساب پس بدهيد، در مقابل اين آيه: «و لا تقولوا لمن ألقي إليكم السلام لست مؤمنا»!

در كنار قبر پدر اسلام، پدر مسلمين، با مسلمين اين جور معامله مي‌كنيد؟!
وظيفه‌ي حكومت ايران كه اين قدر دم از عزت مي‌زند، اين است كه در مقابل اين جرم و جنايت به حجاج، به معتمرين ايران، دم بزند، بگويد: با چه ميزان، با اين عده مسلماني كه در كنار آن قبور مي ايستند، اين گونه معامله مي‌كنند؟!

ايراني مي‌رود با عزت، برمي‌گردد به اين سرزمين با ذلت! با چه منطق؟! با چه حساب؟!
اگر اهل حرف هستند، اعلم علماء آنها بيايد، من يكي از شاگردانم بس است، اگر اعلم علماء آنها را بيچاره نكرد، اول سني خود من هستم!

اين است قدرت منطق اين مذهب!

اين همه ذلت يعني چه؟!

اين رفتار با يك مشت زن و بچه در حجاز كه به زيارت قبور ائمه‌ بقيع رفته‌اند، يعني چه؟!
گيرم به مذهب تو، اين عمل، خلاف است؛ اما اين مسلمان مقلد تو نيست. نه به حكم قرآن، نه به حكم سنت، وظيفه‌اش تبعيت از تو در احكام فقهيه نيست.
فقط بايد مسلمان باشد. [مطالبي هم كه گفتيم دليل بر اسلام اوست] اين هم كه شهادت اسلامش است.
پس نتيجه اين شد، سرزمين اسلام مهد ظلم بر اسلام است! سرزمين اسلام مركز بالاترين ستم به مسلمانان است!
اين از نظر اسلامي.
اما از نظر عقلائي:
در تمام امتهاي دنيا، بشريت محترم است، انسانيت محترم است. هر انساني، حقش محفوظ است.
آيا اين رفتار با شيعيان كنار قبرستان بقيع با كدام فطرت عقلائي موافق است؟! با كدام مسلك و آئين مطابق است؟!
بله، فقط با مسلك يهود موافق است!

اين ظلم در [آئين] مسيحي مردود است؛ در بين ماديين، و دهريين مردود است؛ فقط نزد يهود مقبول است.
كساني كه پيرو تلمود يهود هستند، آنها روا مي دانند با مسلمانان اينگونه معامله كنند!
نتيجه‌ي بحث اين است كه اين ظلمي كه در بقيع، بر اهل حج و عمره، از هر مملكتي مي‌شود، هم با قرآن مخالف است، هم با سنت پيامبر مخالف است، هم با ائمه‌ اربعه عامه مخالف است، هم با عقلاء و فطرت عقلائيه مخالف است.
اما از نظر عقلي ديگر وقت نيست.

انشاءالله اميدواريم اين خفته‌ها از خواب بيدار بشوند، قبل از اينكه به رسوايي جهاني برسد، اين مشكل را بايد حل كنند!
مشكل زيارت بقيع بايد حل بشود!
حكومت ايران موظف است، با تمام قدرت، و قوت، عزت شيعه‌ ايراني را در حجاز ضمانت كند. اين وظيفه‌ حكومت ايران است.
«لا يحب الله الجهر بالسوء من القول إلا من ظلم».

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: