۰

دروازه جهنم

اينك و در عصر اطلاعات، ما با يك تاريك‌خانه شيطاني روبه‌رو شده‌ايم كه بسياري از زد و خوردها و دشمني‌هاي واقعي را به اين شبكه ديجيتال منتقل نموده است و روح انسانيت، قرباني اصلي چنين شرايطي مي‌باشد. گويي قدرت‌هاي شيطاني از اينترنت به عنوان مانيفست اعلام موجوديت خود بهره گرفته‌اند و تعبير بسياري از كارشناسان از اين شبكه به عنوان دروازه جهنم، كاملاً بر واقعيات جهاني امروز منطبق است.
کد خبر: ۱۱۷۱۲
۱۴:۱۶ - ۰۷ دی ۱۳۸۷
امروزه با گسترش شبكه اينترنت، در كنار منافع مختلف آن، ما شاهد افزايش نگراني‌هاي والدين و كارشناسان و متخصصان در مورد آثار سوء مختلف اين رسانه نوين هستيم. آنان معتقدند، با وجود ميليون‌ها پايگاه مربوط به سكس مجازي، پورنوگرافي، سرقت، قتل‌هاي زنجيره‌اي، بمب گذاري، تروريسم، جعل و فريبكاري، هك، جاسوسي و رديابي اطلاعات خصوصي افراد، آيا حمايت حاميان آزادي شبكه از برنامه‌هاي فيلترينگ، نشانگر ابعاد اين تهديد جهاني نيست؟ و يا همان طور كه نويسنده مي‌گويد، آيا امروز شبكه اينترنت به دروازه ديگري از جهنم تبديل نشده است؟
 
سازمان‌هاي مسيحي، حاميان سانسور، مروجان اصول اخلاقي و ساير حمايت‌كنندگان از "ارزش‌هاي خانوادگي" سال‌هاست كه در مورد قدرت مخرب شبكه اينترنت در تضعيف اصول و مباني اخلاقي جوامع، هشدار مي‌دهند. به ويژه به دليل وجود سايت‌هاي فراوان پرونوگرافي كودكان، قاتلان سريالي و آزارگران كودكان، اين نگراني‌ها بايد به اصلاحاتي بنيادين بيانجامد. در رسانه‌هاي محافظه كار، از اينترنت به عنوان دروازه‌اي به سوي دنيايي هراس‌آور و اهريمني ياد مي‌گردد كه امروزه بسياري از زنان و مردان، نگراني خود را در مقابل قدرت شگرف پورنوگرافي‌هاي عرضه شده در فضاي مجازي در تأثير بر مخاطبان، اعلام نموده‌اند.

بسياري معتقدند كه قابليت بي‌نام بودن، يكي از ويژگي‌هاي اين شبكه است كه باعث به وجود آمدن هكرهاي نوجوان مي‌گردد. البته نبايد از ويژگي‌هايي ديگري كه شبكه اينترنت را به عنوان مأمن همه انسان‌هاي شيطاني نظير بمب‌گذاران انتحاري، جنايتكاران رواني، تروريست‌هاي راديكال و ساير مجرمان و تبهكاران درآورده، به سادگي چشم پوشي نمود. بدين ترتيب، همه آناني كه مسئول رسيدگي به اين جنايت‌هاي روزمره در جوامع مدرن هستند، بايد در برابر شكل‌گيري اين شرايط، پاسخگو باشند.

آنچه كه به عنوان ظرفيت دموكراتيك اينترنت و عدم توجه به سن و نژاد و جنسيت و قوميت كاربران در اين شبكه ياد مي‌شود، باعث گرديده كه ما حتي به همسايگان خود اعتماد نكنيم. به علاوه، در مقايسه با ساير رسانه‌ها نظير سينما و يا تلويزيون، ما با شبكه‌اي بسيار شيطاني‌تر روبه‌رو شده‌ايم كه بسياري را جادو كرده است و حتي معتادان به اينترنت هم حاضر به پذيرش اين اعتياد رواني خود نيستند.

اقاي پاتريك كارنس در كتاب خود با عنوان "در سايه شبكه" مي‌نويسد: "اينترنت و سكس شبكه‌اي، به دروازه‌اي تبديل شده كه زمان، ادراكات و ارزش‌هاي ما را نابود مي‌كند. سكس شبكه‌اي، مخاطبان خود را چنان تسخير نموده كه آنان قادر به كنترل فعاليت‌هايشان نخواهند بود. به علاوه، با فرو رفتن بيشتر شما در سكس شبكه‌اي، ديگر راه نجاتي وجود نخواهد داشت... جذابيت‌هاي سكس شبكه‌اي باعث گرديده، حتي افرادي كه هيچ علاقه‌اي به استفاده از كامپيوتر نداشته‌اند هم به جمع مشتريان آن بپيوندند. "

من معتقدم كه اين وضعيت با هشدارهاي ارائه شده در مورد مخاطرات بيماري ايدز، مشابه است، گويي هر چه هشدارهاي كارشناسان بيشتر مي‌شود، تعداد افراد آسيب ديده نيز افزايش مي‌يابد. امروزه كارشناسان از مستهجن‌انگاري شبكه‌اي، به عنوان نگران‌كننده‌ترين عامل مختل كننده سلامت رواني افراد در دنياي امروز ياد مي‌كنند. حتي عده‌اي، اعتياد شبكه‌اي را با اعتياد به كوكايين مقايسه مي‌نمايند. هر چند توانايي ترك اين ماده مخدر وجود دارد، اما براي خارج كردن تصاوير مستهجن از مغز انسان‌ها، هيچ راهي وجود ندارد. سكس شبكه‌اي به ترشح نامتوازن تستسترون، اكسيتوسين، دوپامين، سروتونين مي‌انجامد كه بر فعاليت‌هاي عادي مغز، تأثيراتي ناگوار مي‌گذارد. به علاوه، در هنگام خواب فرد هم، اختلالات رواني ناشي از سكس شبكه‌اي وجود دارد.

امروزه مخاطبان مستهجن‌انگاري اينترنتي، در حالي از ديدن اين تصاوير كام مي گيرند كه قربانيان اصلي چنين سوءاستفاده‌هايي، زنان و كودكان و نوجوانان بي‌گناه هستند. البته معمولاً براي از بين بردن آثار سوء مشاهده چنين فيلم‌ها و تصاويري، بايد از مسكن‌هايي قوي‌تر (فيلم‌هايي بي‌پرواتر و مستهجن‌تر) بهره برد.

اينك و در عصر اطلاعات، ما با يك تاريك‌خانه شيطاني روبه‌رو شده‌ايم كه بسياري از زد و خوردها و دشمني‌هاي واقعي را به اين شبكه ديجيتال منتقل نموده است و روح انسانيت، قرباني اصلي چنين شرايطي مي‌باشد. گويي قدرت‌هاي شيطاني از اينترنت به عنوان مانيفست اعلام موجوديت خود بهره گرفته‌اند و تعبير بسياري از كارشناسان از اين شبكه به عنوان دروازه جهنم، كاملاً بر واقعيات جهاني امروز منطبق است.

اما چرا اين حجم گسترده از هراس و سردرگمي بر فضاي فكري كاربران اينترنت سايه افكنده است؟ و چرا مانيتورهايي كه تنها از شيشه و فلز ساخته شده‌اند، تا اين حد خطرناك‌تر و مفسده برانگيزتر و قدرتمندتر از ساير رسانه‌هاي كنوني پورنوگرافي معمولي و موادمخدر مي‌باشند؟

به هرحال، من هيچ گاه نظرات روان شناسانه فرويد را نپذيرفته‌ام، اما شخصاً بين وضعيت قربانيان سكس مجازي و اين تئوري‌ها، ارتباط نزديكي را مشاهده مي‌كنم. برخلاف رسانه‌هايي نظير تلويزيون و سينما، كه معمولاً افراد به صورت گروهي به تماشاي آن مي‌نشينند، كاربران شبكه معمولاً به صورت تنها، از سكس شبكه‌اي استفاده مي‌كنند. بدين ترتيب، مفاهيمي نظير خدا و خانواده و ازدواج، از نگاه اين افراد، به موضوعاتي كم‌ارزش و غيرقابل اعتنا بدل مي شود. از سوي ديگر، كودكاني كه بدون نظارت والدين خود از شبكه اينترنت استفاده مي‌كنند، ناخواسته قرباني نقشه‌هاي شيطاني و طراحان توليدكنندگان پايگاه‌هاي مستهجن‌انگاري و سكس شبكه‌اي مي‌شوند. البته والدين آنها هم كه كامپيوترها را نه براي خود كه براي استفاده فرزندانشان خريداري مي‌كنند، امروزه با انبوهي از تصاوير و فيلم‌هايي روبه‌رو شده‌اند كه به صورتي غيرمترقبه بر روي مانيتورها به نمايش درمي‌آيد. لذا آنان با يك دوگانگي روبه‌رو شده‌اند. گويي فرزندان ما همانند گوسفنداني كه بي‌خبر از همه جا به طرف كشتارگاه مي‌روند، در دام اين شبكه گرفتار شده و گريزگاهي هم ندارند.

نكته ديگر حائز توجه اين است كه بسياري از كلمات معمولي نظير "دختر"، "سگ" و "پسر" كه در شرايط كنوني، هيچ مفهوم جنسي‌اي ندارد، در سايه سلطه سكس مجازي به كلماتي با مفاهيمي شرم‌آور و مستهجن تبديل شده‌اند. تجربه دختر كوچك من كه به دنبال يافتن اطلاعات و تصاوير مورد علاقه‌اش در باره عروسك "باربي"، در شبكه اينترنت، با يك سايت كثيف و غيراخلاقي روبه‌رو شد، تنها بخشي از واقعيت‌هاي آن روي سكه اينترنت است. اما آيا چنين اتفاقاتي را مي‌توان تصادفي ارزيابي كرد؟

از سوي ديگر، با انبوهي از برنامه‌هاي الكترونيكي و پيام‌هايي كه براي فريب دادن شما ارسال مي‌شود، چه برخوردي بايد نمود؟ همه ما مي‌آموزيم كه فرد مخاطب ما، همان كسي نيست كه خود را معرفي مي‌نمايد. هر چند عدم وجود پيش‌داوري‌هاي جنسيتي و نژادي و قوميتي و سني را بايد يكي از مزيت‌هاي بي‌رقيب شبكه اينترنت دانست.

امروزه كاربران زن و مرد استفاده‌كننده از سكس مجازي، دلايل مختلفي براي اين كار خود دارند. و امكان انتخاب تصاوير مدل‌هاي بي‌نام و نشان پورنوگرافي و وجود امكانات مبادله تصاوير مورد علاقه با مخاطبان ديگر، به اين بازار، جذابيتي دوچندان داده است.

منتقدان شبكه يادآوري مي‌كنند، عرضه انواع نرم‌افزارهاي كنترل ترافيك شبكه و فيلترينگ خانوادگي را بايد آغازگر عصر نويني دانست كه در دنياي اطلاعات، جلوگيري از دسترسي همگاني به بسياري از بخش‌هاي شبكه اينترنت، با استقبال خانواده‌ها و كارشناسان روبه‌رو مي‌شود.

اما حاميان آزادي دسترسي به اطلاعات، در برابر شعارهاي تبليغاتي شركت‌هاي محدود كننده دستيابي به انواع سايت‌هاي مستهجن، كلاه‌برداري، رمزشكني و هك، چه جوابي دارند؟

تعدادي از اين شعارها را مرور كنيم:

- با استفاده از برنامه‌هاي ما، به گشت و گذاري ايمن در شبكه بپردازيد.

- با آن روي سكه اينترنت مقابله كنيد.

- براي رفع نگراني‌هاي اخلاقي و امنيتي خود، از محصولات شركت ما خريداري نماييد.

به دليل حضور انبوهي از افراد شياد و كلاه‌بردار و متقلب، وجود صدها ميليون كودك بي‌دفاع و خانواده‌هاي خواهان كنترل فرزندانشان، به همراه موارد متعددي از تجاوزات جنسي، شكنجه و يا كشته شدگاني كه از مفاهيم موجود در سكس شبكه‌اي الهام گرفته‌اند، ما شاهد نگراني‌هاي زيادي در مورد حفظ حريم‌هاي خصوصي افراد هستيم.

من مايلم نكته‌اي ديگر را براي شما بازگو كنيم: امروزه بسياري از شركت هاي تجاري، با استفاده از برنامه‌هاي جاسوسي، كليه فعاليت‌هاي فرزندان شما را در اينترنت رديابي و ثبت مي‌كنند. هر چند رديابي اقدامات مصرف‌كنندگان در شبكه، از سال‌ها پيش وجود داشته و همه خريدهاي ما با بررسي و تحليل شركت‌هاي بازاريابي روبه‌رو مي‌شود (و نام اين سوءاستفاده‌هاي شيطاني، بازاريابي تمركزي نام دارد)، ولي ارائه اين وب گردي‌ها در محاكم قضايي به عنوان دلايل قضايي، جاي سؤال خواهد داشت.

در دنيايي كه كارهاي روزمره و حريم خصوصي ما در معرض جاسوسي است، همان‌طور كه جاناتان فرانزن در مقاله خود با عنوان "اتاق خواب امپرياليستي" مي‌گويد: ما ديگر نمي‌توانيم در هيچ جايي، احساس آرامش و امنيت خصوصي كنيم، اما آيا اين مراقبت‌هاي شبانه‌روزي با آنچه كه در شهرهاي كوچك اتفاق مي‌افتد، مشابه است؟

جان ايويس متخصص حوزه كامپيوتر نيز در مقاله خود در پايگاه اينترنتي Bad Subjects مي‌نويسد: "تغييرات اجتماعي به وجود آمده پس از رشد انفجاري شبكه اينترنت، كاملاً غيرمنتظره بوده است و اتفاقاتي را به وجود آورده كه در آن، كاربران بي‌گناه، خود را قرباني خودخواهي‌هاي ديگران مي‌بينند. به علاوه، ثبات جوامع ما نيز در معرض تهديدات جدي قرار گرفته است. بدين ترتيب، علاوه بر ويروس‌هاي كامپيوتري آزاردهنده‌اي كه سلامت سخت‌افزاري رايانه‌هاي ما را با تهديد روبه‌رو مي‌كند و دستگاه شما را تا آستانه انفجار پيش مي‌برد، ما با تهديداتي بسيار نگران‌كننده‌تر روبه‌رو شده‌ايم. "

به هرحال، آنچه را كه ما از آن به عنوان تكنولوژي نام مي‌بريم، هيچ مشابهتي با روابط انساني ندارد و داشتن نگاهي متفاوت به آن، همان‌طور كه ما در برابر رسانه‌هاي نوين ديگر هم‌ عملكردي منفعل داريم، ضروري است. آيا خودخواهي‌هاي راست‌گرايان مسيحي كه از فضاي دموكراتيك حاكم بر اينترنت براي خواسته‌هاي تنفربرانگيز اخلاقي و اجتماعي خويش بهره مي‌برند، ما را با يك دنياي شيطاني روبه‌رو ننموده است؟ و آيا ما با يك دروازه ديگر به سوي جهنم روبه‌رو نشده‌ايم؟

نويسنده: ميكيتا  بروتمن
منبع: ماه نامه سياحت غرب شماره 60

موعود
 
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: