۱

نگاهی بر جايگاه و موقعيت كعبه قبل و بعد از اسلام

مورخان نوشته‌اند كه بارها كعبه ويران شد، از اين‌رو خانه برآمده به دست حضرت ابراهيم(ع) و اسماعيل(ع) برجا نماند، پس از هر ويرانی يا آسيبی می‌كوشيدند خانه را به شكلی كه در روزگار پدران و نياكانشان داشت، بازگردانند.
کد خبر: ۱۱۴۹۲
۱۹:۳۹ - ۲۶ آذر ۱۳۸۷

بنابر نقل مشهور سی‌و‌پنج ‏سال از عمر شريف رسول خدا(ص) گذشته بود كه در اثر سيل و يا آتش‏سوزی كه موجب ويرانی‏خانه كعبه شد داستان تجديد بنای كعبه پيش آمد و رسول خدا(ص) كه در ان زمان هنوز به رسالت برگزيده نشده بودند، نيز در آن شركت كرد و در هنگامی كه طوائف مختلف قريش در مورد نصب حجر‌الأسود آتش‏اختلاف شعله‏ور شده و دست‏به كشتار يكديگر بزنند خدای‏تعالی به‌وسيله آن بزرگوار جلوی اين اختلاف و خونريزی را گرفت.

كعبه در زمان جاهليت

پيامبر خدا(ص) می‌فرمايند: پس از كلاب بن مره، اولين كسی كه كعبه را بازسازی كرد، قصی بود. همچنين يحيی بن شبل از امام محمد‌باقر(ع) روايت می‌كند: در زمان حضرت ابراهيم(ع) و قبيله جرهم، درِ كعبه چسبيده به زمين بود، تا آن‌كه قريش آن‌را بنا كردند. ابو حذيفة بن مغيره گفت: ای جماعت قريش! درِ كعبه را بالا ببريد، تا جز با پلّكان كسی نتواند بالا رود و جز كسی كه شما می‌خواهيد وارد آن نشود. پس اگر كسی كه شما نمی خواهيد سراغ آن آيد، پلّكان را می‌كشيد و می‌افتد، اين عبرت برای بيننده می‌شود. قريش چنان كردند و رديف بالای ديوار را خراب كردند، سيل را از كعبه بازگرداندند و كعبه را با پارچه‌های نقش دار يمانی، پوشاندند.

«سعيد بن عمرو هذلی» از پدرش روايت می‌كند: قريش را ديدم كه در جاهليت، روزهای دوشنبه و پنج‌شنبه درِ كعبه را می‌گشودند و دربانان نزد در می‌نشستند. هرگاه كسی بالا می‌رفت كه دوست نداشتند وارد كعبه شود، او را پرت می‌كردند و گاهی می‌مرد. با كفش وارد كعبه نمی‌شدند، اين را بزرگ می‌شمردند و كفش‌های خود را زير پلكان می‌گذاشتند.

امام صادق(ع) می‌فرمايند: در جاهليت قريش كعبه را خراب كردند و چون خواستند آن‌را بسازند، نتوانستند (و موانعی پيش آمد) و در دل‌هايشان هراس افتاد. يكی گفت: هر كس پاك‌ترين مال خود را بياورد، نه مالی كه از راه قطع رحم يا حرام به دست آورده‌ايد، چنان كردند. آن‌گاه امكان ساختن كعبه بر ايشان مهيا شد. آن‌را ساختند تا به محل حجر‌الأسود رسيدند. ميانشان گفت‌و‌گو پيش آمد كه چه كسی حجرالأسود را در جای خودش كار گذارد. نزديك بود ميانشان شری پديد آيد. به داوری اولين كسی كه از درِ مسجد وارد شود تن دادند. پيامبر خدا(ص) وارد شد، چون نزد آنان آمد، فرمود تا پارچه‌ای بگستردند، سپس سنگ را ميان آن نهاد. قبايل، گوشه‌های پارچه را گرفتند و بلند كردند، سپس پيامبر سنگ را برداشت و در جايش نهاد. خدا، او را مخصوص اين كار ساخت!

مورخان نوشته‌اند كه بارها كعبه ويران شد و بارها سيل پايه‌های آن‌را فرو ريخت. از اين‌رو خانه برآمده به دست حضرت ابراهيم(ع) و اسماعيل(ع) برجا نماند، ليكن افراد دوره جاهلی كه سخت دلبسته حفظ شكل؛ جای و بنيادش بودند، پس از هر ويرانی يا آسيبی تا آن‌جا كه مقدورشان بود می‌كوشيدند خانه را به شكلی كه در روزگار پدران و نياكانشان داشت، بازگردانند و آن‌را برآورند، لذا هيچ تغييری در آن راه نمی‌دادند و صورت بنا را دگرگون نمی‌كردند.

بيت‌الحرام، بنايی مكعبی شكل است، لذا بدان «كعبه» گفته شده است. مورخان آن‌را چنين وصف كرده‌اند: تا پنج سال پيش از اسلام، ديوارهای كعبه سنگ چين بود و سنگ‌ها بی آن‌كه ملاطی آن‌ها را به هم بپيوندد تا بالای قد آدمی روی هم چيده شده بود. نيز گفته‌اند كه در عهد حضرت اسماعيل(ع) نه ذراع ارتفاع داشت و مسقف نبود و دری داشت كه به زمين چسبيده بود. نخستين كسی كه برای آن چفت گذاشت «تبع» بود و سپس عبدالمطلب دری آهنی برای آن ساخت و آن‌را با زر به دست آمده از دو آهوی زرين [كه بر اثر حفر چاه زمزم كشف شده بود] بياراست.

اين نخستين باری بود كه كعبه را می‌آراستند. وصفی كه مورخان اين گونه از كعبه ارائه می‌كنند ما را بر آن می‌دارد تا آن‌را ويرانه‌ای ابتدائی و ساده تصور كنيم؛ حياطی مربع‌گونه كه ديوارهای سنگی ـ بی‌هيچ ملاطی كه آن‌ها را به يكديگر بپيوندد ـ آن‌را در برگرفته است و پرندگان شكاری در آن مأوی گزيده‌اند و هيچ حائلی كف آن‌را از اشعه سوزان خورشيد و باران‌هايی كه بر مكه فرود می‌آيد و گاه به شكل آب از دهانه‌های چاه‌ها بيرون می‌زند حفظ نمی‌كند. اين خانه در حقيقت چهار ديواريی است سنگی كه ارتفاع آن از قامت انسان تجاوز نمی‌كند.

پاره‌ای از مورخان گفته‌اند كه «عامر بن جادر ازدی» پس از حضرت اسماعيل(ع)، نخستين كسی بود كه برای كعبه جدار (ديوار) گذاشت، لذا «جادر» (برآورنده جدار) لقب گرفت. باز به گفته مؤرخان در نيمه اول قرن هفتم ميلادی؛ يعنی پنج سال پيش از اسلام و زمانی كه رسول خدا(ص) سی‌و‌پنج ساله بود،كعبه دچار آتش‌سوزی شد. در اين هنگام بر آن شدند تا خانه را بازسازی كنند و برايش سقفی چوبی بگذارند، لذا دست به كار شدند و ديوارها را ـ كه پيشتر نه ذراع ارتفاع داشت ـ تا هجده ذراع برآوردند و سقفی بر دو رديف سه ستونه چوبی بر آن گذاشتند. همچنين درِ آن را از سطح زمين بالاتر آوردند كه جز با پلكان نمی‌شد بدان وارد شد‌. ديوارها را نيز با يك رديف سنگ و يك رديف چوب برآوردند. در اخبار آمده است كه رسول خدا(ص) چون در سال فتح مكه وارد كعبه شد، كنار ستونی ايستاد و دعا كرد. در آن هنگام در خانه شش ستون بود.

بازسازی كعبه

مورخان درباره دليل بازسازی كعبه گفته‌اند كه ديوارهای سنگی كه ملاطی نداشت و ارتفاع آن از قامت آدمی تجاوز نمی‌كرد به‌تدريج از هم گسيخته شده و سنگ‌هايش بر زمين فرو ريخته بود، لذا بر آن شدند تا ديوارهايش را برآورند و چون تنی چند از قريش و ديگران گنج خانه را كه در چاهی در ميان آن قرار داشت دزديده بودند مردم بر مسقف كردن آن هم داستان شدند.

اين بنای تازه نيز آن‌گونه كه از وصفش در كتاب‌های مورخان بر می‌آيد، بنايی فاخر نبود. تنها اتاقی بود كه اينك سقفی چوبی بر شش ستون در دو رديف آن‌را می‌پوشاند، ديوارهايش كه پيشتر نه ذراع ارتفاع داشت و كمی بيشتر يا كمتر از قامت آدمی بود تا هجده ذراع بالا آمده بود. اين‌بار مواد ساختمانی محكمی در اين بنا به كار رفت؛ رديفی از چوب و رديفی از سنگ و در مجموع پانزده رديف چوبی و شانزده رديف سنگی ديوارهايش را تشكيل می‌داد. سقف آن‌را نيز مسطح كرده بودند و برايش ناودانی گذاشته بودند كه آب باران از آن سرازير می‌‌شد.

كعبه در تاريخ اسلام

در مجموع اين بنا از جهت مساحت، هنر، زيبايی و عظمت با هيچ يك از معبدهای عربی جنوب عربستان، مانند معبد «المقه» در شهر «مأرب» يا ديگر معابدی كه پژوهشگران به آثار و بقايای آن‌ها دست يافته‌اند‌، سنجيدنی نبود.

عمرو بن دينار و عبيدالله بن ابی‌زيد: در زمان پيامبر(ص) اطراف كعبه ديواری نبود و پيرامون كعبه نماز می خواندند. زمان عمر كه فرا رسيد، برگرد آن ديوار كشيد. عبيدالله گفته است: ديوارش كوتاه بود، پس ابن زبير آن‌را بنا كرد و بالا آورد.

امام صادق(ع) می‌فرمايند: كعبه در زمان حضرت ابراهيم نه ذراع بود و دو در داشت. عبدالله بن زبير آن را باز ساخت و ارتفاعش را 18 ذراع قرار داد. حجاج آن‌را خراب كرد و آن‌را به ارتفاع 27 ذراع ساخت.

كعبه و مسجد‌الحرام در طول تاريخ اسلام، بارها مرمت و تجديد بنا شده است. اين تعميرات، معمولا پس از سيل های فراوان مكه و گاه پس از جنگ‌ها، انجام گرفته است. از پيدايش اسلام تاكنون، نزديك به صد سيل به مسجد‌الحرام و كعبه آسيب رسانده است كه برخی از آن‌ها به نام‌های خاصی، مشهور شده‌اند همچون سيل «ام نهشل» در خلافت عمر و «حجاف» و «المخبل» در خلافت عبدالملك بن مروان و سيل «ابن حنظله» در روزگار مأمون.

با وجود قداست و حرمت كعبه، سه حمله بزرگ به مكه، زيان‌های بزرگی را به كعبه وارد ساخت كه عبارتند از: حمله لشكر يزيد بن معاويه به فرماندهی حصين بن نمير (سال 63ه.) جهت سركوبی عبدالله بن زبير؛ حمله سپاه عبدالملك بن مروان به فرماندهی حجاج ثقفی (سال 73ه.) جهت سركوبی ابن‌زبير؛ حمله قرمطيان در روزگار خلافت عباسيان (سال 317ه.) و ربودن حجر‌الأسود.

تعمير بيت به خلفا و پادشاهان و اميران وقت مكه نسبت داده شده است، مانند عبدالله بن زبير (64ه.) و عبدالملك بن مروان (74ه.) و سلطان سليم عثمانی (960ه.) و سلطان مراد عثمانی (1040ه.) و در آخرين تعمير (1417ه.) داخل كعبه را بتن‌ريزی كرده و بالا آوردند.*

منبع: پايگاه اطلاع‌رسانی حج

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۱:۱۴ - ۱۳۹۱/۰۷/۲۰
کلیه اوضاع کعبه از خلقت تا ابد را از نظر نجومی و دین و تاریخ واقعی بیان کنید خدا حافظ حقیقت طلبان