۰

افراط در نگاه ديني به مسئله حجاب

همزمان با مطرح شدن مجدد طرح مبارزه با بدحجابي؛ زمزمه هاي قائلان و قلمفرسايي نويسندگان مخالف و موافق مسئله آغاز شد.
کد خبر: ۱۰۸
۰۰:۰۰ - ۳۰ ارديبهشت ۱۳۸۶

به گزارش «شیعه نیوز»، همزمان با مطرح شدن مجدد طرح مبارزه با بدحجابي؛ زمزمه هاي قائلان و قلمفرسايي نويسندگان مخالف و موافق مسئله آغاز شد. از آنجايي که مسئله فوق داراري ابعاد مختلفي بود بالتبع از جهات گوناگوني نيز مانند بحث هاي سياسي؛ اجتماعاي و ديني و مذهبي مورد ارزيابي واقع گرديد.
«دستور قران براي مبارزه با بدحجابي» يکي از مقالاتي است همزمان با اجراي طرح فوق با درون مايه قرآني منتشر شد. به نظر ميرسد نگارنده مقاله فوق؛ راه افراط را در بيان مسئله حجاب در پيش گرفته و متاسفانه وارد مسير تفسير به راي شده است.
علي ايحال به دو بخش پيرامون مقاله فوق اشاره ميشود.

بخش اول -
{قرآن کريم به صراحت دستور برخورد با اراذل و مزاحمان نواميس مردم را صادر کرده است. اين دستور بلافاصله پس از طرح مسئله حجاب ، آمده است:
« لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَکَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا * مَلْعُونِينَ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلًا * سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا *الاحزاب60_62*}
با توجه به آيات مستند نويسنده و صورت برهان وي؛ مجازات مطلق اراذل و مزاحمان نواميس بنا بر دستور صريح! قرآن سخت ترين و شديدترين نوع کشتن ايشان است. حال با توجه به استدلال فوق دقت نظر بيشتري به تفسير اين آيات و نکات پيرامون آن مفيد به نظر مي رسد.
با نگاهي به تفاسير مختلف تفسير نمونه شايد تنها تفسيري باشد که به طور خاص در مورد اجراي حکم فوق و تسري آن به زمان حال نکاتي را اشاره کرده اند که براي روشن شدن مطلب به آن اشاره ميشود
ريشه کن کردن ماده فساد
آيا آنچه در آيات فوق براي ريشه کن کردن مفاسدي همچون توطئه هاي منافقان و مزاحمت مستمر نسبت به نواميس مسلمانان و مفسده جوئي شايعه پراکنان آمده است در ساير اعصار و قرون و براي حکومتهاي اسلامي نيز مجاز است؟
کمتر کسي از مفسران در اين زمينه بحثي به ميان آورده است، ولي به نظر مي رسد که اين حکم مانند ساير احکام اسلامي اختصاص به زمان و مکان و اشخاصي نداشته باشد.
اگر به راستي سمپاشي و توطئه از حد بگذرد و به صورت يک جريان در آيد و جامعه اسلامي را با خطرات جدي روبرو سازد چه مانعي دارد که حکومت اسلامي دستور آيات فوق را که به پيامبر (صلي اللّه عليه و آله و سلّم ) داده شده است، به اجرا در آورد و مردم را براي در هم کوبيدن ريشه هاي فساد بسيج کند؟!
ولي بدون شک اين گونه کارها و مانند آن، به خصوص اينکه آن را يک سنت تغيير ناپذير معرفي مي کند، بطور خودسرانه مجاز نيست و تنها بايد به اذن ولي امر مسلمين و حکام شرع صورت گيرد.(جلد 17)
در بيان حضرت آيت الله مکارم شيرازي چيزي غير از فتواي عموم مراجع نيست و حکم جديدي را ذکر نمي کنند. ايشان نيز صرف مزاحمت به نواميس را گناهي نمي داند که فرد را مستحق مرگ! کند بلکه اگر سمپاشي و توطئه و احتمالا مزاحمت به نواميس:
1- به حالت مستمري (جريان) تبديل شود
2- جامعه اسلامي را با خطر جدي! مواجه کند.
در اين هنگام فقط با اذن ولي فقيه يا حاکم شرع حکم فوق مي تواند اجرا شود.
با توجه به آيه مذکور و مطلب فوق به نظر ميرسد:
الف :حکم فوق با شرايط مذکور منحصر در چشم چراني و يا مزاحمت نواميس نيست و آنچه اهميت دارد جمع شرايط فوق است که بدون در نظر گرفتن هر جرم و خلافي ميتواند محقق شود و البته شايد باز با نگاهي ديگر حتي بتوان شرط اول را هم در سايه شرط دوم به حساب آورد و ذکر شرط دوم مکفي از اولي باشد چرا که خطر جدي اي با ضربه اي يک باره و دوباره اصلا نميتواند محقق شود و خطرات معظلات اخلاقي هميشه در گرو استمرار آنان است.
ب: در بيان تفسير نمونه شرط خطر جدي بودن ذکرشده است. با توجه به صدر آيه و آيات پيشين روشن ميشود که خطر محتمل جامعه مسلمين در صدر اسلام و زماني بوده که هنوز اسلام به شکل نهالي ضعيف در جامعه مي باشد و آن خطر نيز با جمع مفاسد ديگري همچون توطئه منافقان و شايعه افکنان مي توانسته و فقط احتمال داشته است که خطري جدي براي جامعه اسلامي باشد.
ج: همچنان که تاريخ گواهي مي دهد آيه فوق در زمان پيامبر هيچگاه لباس عمل بر تن نگرفت و هيچ فردي نيز به خاطر آيه فوق اعدام نشد، چرا که شايد هيچگاه خطر براي جامعه تبديل به خطري جدي نشد و قبل از ضربه در نطفه خطر خنثي شد. اين عدم اجراي حکم فوق در زمان ائمه و حتي غيبت کبرا و تصدي حکام شرع نيز تسري يافت.

بخش دوم -
نويسنده مقاله در يک نوع تقسيم بندي زنان جامعه را به سه گروه سالمندان- عامه – خواص تقسيم ميکند و براي هر يک احکامي را ذکر مي کند و در ارتباط با پوشش دو گروه عامه و خواص ديگر به نکات ذيل اشاره ميکند:
الف- با استناد به آيات سوره احزاب چادر را براي خانواده پيامبر و زنان مومنه واجب مي شمارد و ايشان را شهروندان خاص نام مي گذارد و براي پوشش زنان عام در عوض به آيات سوره نور در حالي اشاره مي کند که وظيفه ايشان را نيز مجهول گذاشته و فقط متن و ترجمه سوره نور را ذکر مي کند.
چنين تقسيم بندي اي در مسئله حجاب بي شک يکي از ابداعات نويسنده مي باشد که بر پايه هيچ مستمسک تفسيري – فقهي اي مبتني نيست.
ب- نويسنده در حالي چادر را به صراحت پوشش خاص بانوان ويژه ذکر مي کند که مستند سخن خويش را آيه 59 سوره احزاب ذکر کرده و در اين بخش بدون وارد شدن به بحث هاي لغوي و تفسيري فقط يک نکته لازم به ذکر است که تاکنون از صدر تا حال اسلام حتي بر فرض اينکه مفسر قرآني يافت شود که معناي جلباب را منحصرا چادر ذکر کرده باشد؛ هيچ فقيهي به وجوب چادر فتوا نداده است.
در پايان به نظر مي رسد همانطور که نويسنده محترم مقاله افراد جامعه را به گروه هاي مختلف تقسيم و البته نتيجه گيري هاي خود را در بحث از آن مي کند؛ ما نيز بر اين امر معتقد و مصريم که اگر نويسندگان و پايگاه هاي اطلاعتي به دسته ها و گروه هاي مختلفي تقسيم شوند، مطمئنا وظيفه آن دسته افرادي که خود را منتسب به حوزه شريعت محمدي(ص) مي دانند در نگارش و نشر مسائل ديني و مذهبي سنگين تر است. باشد که در اين امر توفيق بيان نيک و صواب را داشته باشيم.
رضا رضايي طلبه علوم ديني
دستور قران براي مبارزه با بدحجابي:
http://www.rasanews.com/Negaresh_site/FullStory/?Id=7817

 

T

منبع: RASA NEWS
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: