۰

کودک درون، نوش دارویی که درمان همه ی دردهای شماست

بخش اعظم کنترل انسان دست ناخودآگاه اوست که مثل یک کوه یخ، قسمت بزرگش زیر آب است و دیده نمی شود. همان قدر که این کوه یخ ناخودآگاه واقعی است، کودک درون هم واقعیت دارد.
کد خبر: ۲۷۶۳۳۸
۱۶:۲۷ - ۲۹ دی ۱۴۰۱

کودک درون، نوش دارویی که درمان همه ی دردهای شماست

اگر کودک درونتان زنده است، شما هم زنده اید!

واژه ی کودک درون، سر زبان خیلی از ماست. اما شاید کمتر کسی حقیقتا بداند «کودک درون» چیست و چه اثر اعجاز انگیزی در سرنوشت خوب یا بد ما ایفا می کند.

زمانی که مراجعم را در اولین جلسات مورد بازبینی و مصاحبه قرار می دهم، به شدت کنجکاوم بدانم آیا رابطه ی حسنه ای با «کودک درون» خودش دارد یا با او قهر است. پاسخ به همین پرسش، می تواند سرنوشت روانی اش را تعیین کند.

پس شروع می کنم سوال هایی را می پرسم که ممکن است تا حدی برایم روشن کند که وضعیت «او» و «کودک درون»ش چگونه است؟

مثل اینکه: چقدر خودت را سرزنش می کنی؟ آیا از مسیری که در زندگی طی می کنی راضی هستی؟ چه آرزوها و چه هدف هایی برای آینده ات ترسیم کرده ای؟ اصلا می دانی از زندگی ات چه می خواهی؟ به خواب و خوراکت می رسی؟ تفریح چه؟ …

و از این قبیل سوالات که می تواند میزان آشفتگی درون یا سلامتش را به من نشان دهد. چنانچه این سوالات پاسخ شفافی نداشته باشد یا بدتر از آن، پاسخ ها منفی باشند، این نشان می دهد چه فاجعه ای درون شما در حال رخ دادن است و شما از آن بی اطلاعید.

کودک درون چیست؟

شاید خیلی از ما به شوخی و خنده از «کودک درون» یاد کنیم. اما در واقع این مفهوم بخش مهمی از روان ما را در برمی گیرد که در قسمت ناخودآگاه قرار دارد و اداره ی قسمت بسیار بزرگی از زندگی و سرنوشت ما در دست اوست. پس چنانچه مورد غفلت واقع شود، کل تلاش ها و زندگی ما را تحت تأثیر خودش قرار می دهد. به گونه ای که می توان گفت خطر افسردگی در کمین است تا همه ی تلاش های ما را نقش بر آب کند.

به طور کلی باید بگویم سلامت روان را به شما بازمی گرداند. سلامتی که شاید در کودکی پایه های تخریبش توسط رفتارهای ناشیانه عمدی یا غیر عمدی حامیان اولیه گذاشته شد. حالا، وظیفه ی شماست که دوباره به دنیای کودکی برگردید و هر ترس و ضعف و ناکاملی را ببینید و خرابی ها را درمان کنید و سامان دهید.

فردی که کودک درون زنده ای دارد چه ویژگی هایی دارد؟

برخی تصور می کنند صرفا زمانی که شاد و سرزنده و خندان و خوشحالیم یعنی کودک درونمان زنده و بالاست! خیر. باید گفت انسان زمانی سلامت روان دارد که می تواند تمامی احساساتی که به سمتش می آیند را کامل تجربه و ابراز کند. اما قرار نیست در احساس منفی خود بماند و به افسردگی برسد. مثل یک کودک سالم که به محض ناکامی کمی گریه می کند، خشمگین می شود، گاهی قهر می کند. اما بعد از چند دقیقه می بینی صدای خنده اش تا آسمان رفته است و کاملا مسأله ی یک ساعت پیش را فراموش کرده است و با همبازی خود که دمی پیش مشغول دعوا بود، شاد و خندان بازی می کند.
فردی با کودک درون زنده، احساساتش را به تمامی درک و ابراز می کند. قسمت شاد و سرزنده اش از قسمت افسرده و غمگین بیشتر است. اگر غمگین شود در غم نمی ماند و راهی برای برون رفت از غم و اندوه پیدا می کند. کودک زنده در کنار والد درون حماینگر و نوازشگر است که می تواند رشد کند و الا ممکن است در کودکی خود بماند و هرگز تن به درد رشد ندهد.

اینکه چه زمانی فرد باید در نقش کودک خود فرو رود و چه زمانی والد حمایتگر باشد یا نوازشگر را «بالغ» تعیین می کند. بالغ بعد منطقی و جدا از حس انسان است که وظیفه اش نظم دهی به احساسات و نقش هاست. وقتی بالغ ضعیف می شود، والد سرزنشگر (که درون شماست و مرتب عذاب وجدان و احساس گناه شما را بالا می آورد) تقویت می شود و به شدت به سرکوب و تحقیر کودک عزیز شما می پردازد. آنقدر می گوید و می گوید که عزت نفس شما را نابود می کند و کم کم احساس می کنید نمی توانید حس خوبی نسبت به خود داشته باشید.

آیا کودک درون واقعیت دارد؟
با کوه یخی فروید آشنا هستید؟

فروید عنوان کرد که بخش اعظم کنترل انسان دست ناخودآگاه اوست که مثل یک کوه یخ، قسمت بزرگش زیر آب است و دیده نمی شود. همان قدر که این کوه یخ ناخودآگاه واقعی است، کودک درون هم واقعیت دارد. هرچند دیده نمی شود و قابل سنجش نیست. کودک درون «خود» واقعی شماست. «خود»ی که از آن غافل شدید و به سمت و سوی زندگی جدی و اجتماعی رفتید و سعی کردید آنی شوید که مقبول اطرافیان است نه آنی که «شما» هستید. رفتید به سمت آنچه به شما دیکته شد.

چرا کودک درون از ما گرفته شده و باید آن را دوباره احیا کنیم؟

اریک برن، مبدع نظریه ی تحلیل رفتار متقابل، که طرح این دوره از نظریه ی او گرفته شده می گوید: کودک مثل یک شاهزاده کوچک می ماند که والدینش او را در پی تربیت، تبدیل به قورباغه می کنند!

والدین به خیال خود و در فضای فکری خود می خواهند کودک را به شیوه ای که «می دانند درست است» تربیت کنند. در خلال این تربیت کودک می آموزد «خود واقعی» خویش را ابراز نکند. که از گرفتن پوشک شروع می شود و بسته به فرهنگ ممکن است به دستوراتی مثل دستورات زیر برسد:

نخند، نرو، نگو، بگو، چه باش. چگونه باش یا چگونه بپوش و چگونه رفتار کن. چه خوب است و چه بد است. چه مطلوب همگان است و چه نامطلوب است. چگونه محبت و توجه دیگران را جلب کنی و چه رفتاری به سود توست. نه اینکه خود توست!

کودک طبیعی، با تربیت والدینی، از مسیر زندگی کردن زندگی خارج می شود و خود را با جامعه سازگار می کند. چرا که اگر نکند ممکن است جامعه او را طرد کند و این طرد کردن در باور کودک «وحشتناک» جلوه می کند.

در حقیقت، کودک با این تربیت بزرگ می شود که چه نقشی را ایفا کند که والدین و بعد از آن جامعه را خوشایند باشد و برایش کف بزنند و در جمع خود بپذیرندش و یاد می گیرد خودش را قایم کند تا زمانی که کم کم فراموش می کند چه کسی بوده است؟

سرکوب کودک درون و نقش بازی کردن چه عواقبی دارد؟

ممکن است بترسید و واهمه داشته باشید تا به کودک درون خود اجازه دهید تا خودش را نشان دهد. مثلا فکر کنید شاید دیگر نتوانید جمعش کنید یا شأن اجتماعی خود را از دست بدهید. پس سرکوبش می کنید یا سعی می کنید نادیده اش بگیرید. ولی این کار اشتباه است!

کودک تحت نظم بالغ قرار است بداند کجا هیجاناتش را بی واهمه ابراز کند و کجا شأن اجتماعی را حفظ کند. کجا گریه کند و کجا بخندد. کجا شوخی کند و کجا جدی باشد. قرار است شما یک کودک سالم را برای خود داشته باشید نه کودکی افسارگسیخته که فقط هرکار دلش بخواهد می کند بی توجه به زمان و مکان مناسب. حال اگر بی توجه به این نکته از شفای کودک درونتان دست بکشید و کماکان به سرکوبش ادامه دهید، به زودی، حس سرزندگی، انگیزه، شادی، انرژی، هیجان مثبت و توان بدنی از شما رفته رفته گرفته می شود و به فردی افسرده و دلمرده تبدیل می شوید که دیگر نمی تواند برای ضروری ترین کارهای زندگی اش هم از جای خود برخیزد. چرا که تمام نیروی زندگی از کودک درون نشأت می گیرد.

چه زمانی کودک شما بیمار است؟

اگر نشانه های افسردگی را در خود مشاهده می کنید، خواب و خوراکتان بهم ریخته است، مدام با اطرافیان در حال دعوا و بحث هستید و با پارتنر خود به تعارض های جدی رسیده اید؛ اگر دل و دماغ کار کردن و درس خواندن ندارید یا در مورد هدف خود گیج و سردرگم شده اید، یا حتی اگر دچار بیماری های جسمی شده اید که سرمنشأش ضعف عصبی یا استرس است؛ یعنی کودک شما به شدت رنجور و بیمار است و به توجه و درمان جدی نیاز دارد. در این صورت پیشنهاد می کنم از شرکت در دوره ی خودشناسی و درمان کودک درون معجزه آسا غفلت نکنید و دست کم سعی کنید دو سه ماه وقت برای درمان کودکتان اختصاص دهید.

شما می توانید با ارائه ی کد اختصاصی شیعه نیوز (shianews) از تخفیف مخصوص این دوره استفاده کنید.

انتهای پیام /

منبع : راهیار

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: