۰

آیا پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله وسلم ) نام‌هایی که امام على( علیه السلام ) بر فرزندانش نهاده بود را تغییر داد؟

اگرچه اصل این قضیه که پدری برای فرزندش نامی انتخاب کرده و سپس با سفارش پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله وسلم ) نامش را تغییر دهد ایرادی ندارد، ولی علاوه بر اشکالاتی که بر این دسته از روایات وارد است و نیز بر پایه روایات دیگری که بر اساس آنها نام‌گذاری امام حسن و امام حسین( علیه السلام )، با وحى الهى توسّط پیامبر گرامی اسلام( صلی الله علیه و آله وسلم ) صورت گرفت؛ احتمال جعل این نقل‌ها توسط دشمنان امام على( علیه السلام ) و بنی امیّه، بسیار قوى است.
کد خبر: ۲۰۶۹۵۷
۰۶:۴۱ - ۱۹ آذر ۱۳۹۸

شیعه نیوز:

پرسش
در برخى منابع اهل سنّت، آمده است که امام على( علیه السلام )، نام امام حسن( علیه السلام ) را «حمزه» و نام امام حسین( علیه السلام ) را «جعفر» یا «حرب» نهاد؛ ولى پیامبر ( صلی الله علیه و آله وسلم ) آنها را تغییر داد، آیا این نقل درست است؟ دلیل رد آن چیست؟
پاسخ اجمالی
اگرچه اصل این قضیه که پدری برای فرزندش نامی انتخاب کرده و سپس با سفارش پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله وسلم ) نامش را تغییر دهد ایرادی ندارد، ولی علاوه بر اشکالاتی که بر این دسته از روایات وارد است و نیز بر پایه روایات دیگری که بر اساس آنها نام‌گذاری امام حسن و امام حسین( علیه السلام )، با وحى الهى توسّط پیامبر گرامی اسلام( صلی الله علیه و آله وسلم ) صورت گرفت؛ احتمال جعل این نقل‌ها توسط دشمنان امام على( علیه السلام ) و بنی امیّه، بسیار قوى است.

پاسخ تفصیلی
همان‌طور که در پرسش به آن اشاره شده است؛ در برخى منابع اهل سنّت، نقل شده است که امام على( علیه السلام )، نام امام حسن( علیه السلام ) را «حمزه» و نام امام حسین( علیه السلام ) را «جعفر» نهاد، ولى پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله وسلم ) آنها را تغییر داد.[1]
در نقل دیگری می‌‌خوانیم که امام على( علیه السلام )، نام هر کدام از امام حسن( علیه السلام ) و امام حسین( علیه السلام ) را در ابتدا «حَرب» نهاد، سپس پیامبر( صلی الله علیه و آله وسلم ) آن‌را تغییر داد.[2] این روایات به نقل از همین منابع در برخی کتب شیعی نیز آمده است.[3]
شیخ صدوق نیز روایت دیگری را با سلسله سندی که به نظر می‌رسد برخی راویان آن از اهل سنت باشند نقل کرده است:
اسماء بنت عمیس گفت: فاطمه(س) به من فرمود: هنگامى که فرزندم به دنیا آمد، پدرم رسول خدا( صلی الله علیه و آله وسلم ) به اسماء گفت: «فرزندم را بیاور»، اسماء، حسن را که در پارچه زردى پیچیده شده بود تسلیم حضرتشان نمود، پدرم پارچه را کنار انداخت و در گوش راستش اذان گفت، و در گوش چپش اقامه، سپس به على( علیه السلام ) فرمود: «فرزندم را چه نام گذارده‌اى؟» علی( علیه السلام ) گفت: «یا رسول اللَّه! من بر شما در نام‌گذارى پیشی نگرفته‌ام، ولى دوست داشتم نام او را "حَرب" گذارم»، رسول خدا( صلی الله علیه و آله وسلم ) فرمود: «من نیز در نام او بر خدایم سبقت نجویم»، آن‌گاه جبرئیل فرود آمد و گفت ... نام او را حسن بگذار...». در ادامه روایت درباره تولد امام حسین( علیه السلام ) نیز چنین نقل شده است.[4]
این روایات، به دلایل زیر، قابل پذیرش نیستند:
١. این نقل‌ها با یکدیگر تعارض دارند؛ زیرا برخی می‌گویند که امام علی( علیه السلام ) نام آن دو را حمزه و جعفر گذاشت و برخی نیز نقل می‌کنند که حضرتشان نام آن دو را حرب گذاشته بود!
٢. مقتضاى ادب آن است که امام على( علیه السلام ) و فاطمه(س) در نام‌گذارى فرزندان خود، بر پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله وسلم ) پیش‌دستى نکرده‌ باشند و برخی از همین روایات نیز تنها تمایل امام علی( علیه السلام ) را به این نام‌ها اعلام کرده و نه آن‌که نامی گذاشته شده و سپس تغییر یافته است.[5]
٣. ظاهر نقل نخست، آن است که تا هنگام نام‌گذارى امام حسین( علیه السلام )؛ نام امام حسن( علیه السلام )، حمزه بود و چنین مطلبى را هیچ سندی روایی و تاریخى تأیید نمی‌کند.[6]
٤. اگر امام على( علیه السلام )، نام امام حسن را «حرب» نهاده بود و پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله وسلم ) آن‌را به حسن تغییر داد، چگونه ممکن است دوباره ایشان نام فرزند دیگرش را حرب گذاشته باشد؟! با توجه به سابقه‌ای که از رفتار امام علی( علیه السلام ) داریم، چنین رفتاری از حضرتشان قابل پذیرش نیست.
٥. روایات‌ بسیاری در نام‌گذارى حسنین( علیه السلام ) وجود دارد که بدون اشاره به چنین داستانی، نام‌گذاری آن حضرات را مستقیماً از جانب پروردگار و پیامبر می‌دانند.[7]
6. درباره روایتی که شیخ صدوق آورده است باید گفت:
اولاً: اسماء بنت عُمَیس اشتباه است و صحیح آن یا اسماء بنت ابی‌بکر است یا سلمى بنت عمیس؛ چون اسماء بنت عمیس در آن هنگام به همراه شوهرش جعفر بن ابی‌طالب در حبشه بود؛ زیرا ولادت امام حسن( علیه السلام ) در سال سوم هجری بوده است،[8] در حالی‌که جعفر بن ابی‌طالب به همراه اسماء بنت عمیس در سال هفتم هجری(روز فتح خیبر) به مدینه آمد.[9]
ثانیاً: مؤلّف، سه روایت را در این خبر جمع کرده است که برخی از بخش‌های آن قابل پذیرش است، نه همه آن؛ مانند نام‌گذاری به حسن و حسین از سوی خدا و ابلاغ جبرئیل( علیه السلام )، که در روایات دیگر هم وجود دارد.
ثالثاً: این نوع از روایات متعلّق به احمد بن عامر بن سلیمان طائی است؛[10] زیرا وى غالباً روایت را خلط و به صورت داستان نقل می‌کرده است،[11] هم‌چنان که از ضمائر «فقالت اسماء» به صیغه غائب، به‌جای صیغه متکلّم پیداست؛ از این‌رو وى چندان مورد اعتماد نیست.
بنابراین، اگرچه اصل این قضیه ایرادی ندارد که پدری برای فرزندش نامی انتخاب کرده و یا بدان تمایل داشته باشد و سپس با توصیه پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله وسلم ) از نظر خویش برگردد، ولی بر پایه آنچه گفته شد؛ احتمال جعل این نقل‌ها توسط دشمنان امام على( علیه السلام ) و بنی امیّه، بویژه در خصوص نام‌گذارى به «حرب»، بسیارى قوى است و مراد جاعلان، القاى ناسازگارى روحیّه امام على با پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله وسلم ) و نیز خشونت طلب جلوه دادن امام على( علیه السلام ) و تبلیغ نام «حَرب» (نام پدر ابوسفیان[12]) بوده است.

[1]. شیبانی، أحمد بن محمد، مسند احمد بن حنبل، ج 2، ص 465، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421ق؛ نیشابوری، محمد بن عبد الله، المستدرک على الصحیحین، ج 4، ص 308، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1411ق؛ مزی، یوسف بن عبد الرحمن، تهذیب الکمال فی أسماء الرجال، ج 6، ص 399، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1400ق.
[2]. مسند احمد بن حنبل، ج 2، ص 159.
[3]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی‌طالب( علیه السلام )، ج ‏3، ص 397، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، 1379ق.
[4]. شیخ صدوق، محمد بن على‏، عیون أخبار الرضا( علیه السلام )، ج ‏2، ص 25 – 26، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق.
[5]. همان.
[6]. محمدی ری شهری، محمد، طباطبایی نژاد، سید محمود، سید طبایی، سید روح الله، دانش‌نامه امام حسین( علیه السلام )بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج 1، ص 195، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1388ش.
[7]. ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ‏6، ص 2، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ شیخ صدوق، محمد بن على‏، معانی الأخبار، ص 56 – 57، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1403ق؛ مناقب آل أبی طالب( علیه السلام )، ج ‏3، ص 397.
[8]. شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ‏2، ص 5، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق؛ ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الإصابة فی تمییز الصحابة، ج ‏2، ص 60، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق؛ ر.ک: «زندگی‌نامه و فضائل و مناقب امام حسن مجتبی( علیه السلام )»، سؤال 1907.
[9]. امین عاملى‏، سید محسن، أعیان الشیعة، ج ‏1،ص 380، بیروت، دار التعارف‏، 1403ق؛ بلاذری، احمد بن یحیی، أنساب الاشراف، ج ‏2، ص 43، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق؛ ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد‏، الطبقات الکبری‏، ج ‏4، ص 25، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، 1418ق.
[10]. شیخ صدوق در حدیث قبل از روایت مورد بحث، آورده است: «...قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الْقَاسِمِ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ عَامِرِ بْنِ سُلَیْمَانَ الطَّائِی بِالْبَصْرَةِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِی‏...»؛ و در روایت مورد بحث می‌گوید: «‏وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَن...»؛ عیون أخبار الرضا( علیه السلام )، ج ‏2، ص 25.‏
[11]. درباره احوالات احمد بن عامر بن سلیمان طائی در منابع رجالی شیعه چیز خاصی نیامده است؛ تنها نجاشی تنها از او نام می‌برد و به طور کوتاه او و پدرش را معرفی می‌کند، اما هیچ اشاره‌ای به وثاقت و مورد اطمینان بودن یا نبودن او نمی‌کند. ر.ک: نجاشی، احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة(رجال نجاشی)، ص 100، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ ششم، 1365ش.
[12]. «أبو سفیان صخر بن حرب بن أمیة بن عبد شمس بن عبد مناف الأموی القرشی»؛ ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله‏، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج ‏4، ص 1677، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق.

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: