۱

روایت کانترپانچ از مقاومت شیعیان سوری

وبگاه تحلیلی «کانترپانچ» در گزارشی به روایت وضعیت دردآور دو روستای شیعه نشین الفوعه و کفریا که بیش از چهار سال است که تحت محاصره و حملات روزانه و شدید تروریست‌های مورد حمایت غرب قرار دارد، پرداخته و مقاومت ساکنینش را تنها عامل بقای آن دانست.
کد خبر: ۹۷۰۲۶
۰۹:۴۲ - ۲۹ مرداد ۱۳۹۴
به گزارش «شیعه نیوز»، کانترپانچ در گزارش خود به قلم «اوا بارتلت» روزنامه نگار و فعال کانادایی نوشت: «ریماس النایف، نوزاد سوری یکی از حداقل 5 کودکی است که در 10 اوت 2015 توسط تروریست‌های موردحمایت ناتو در روستای الفوعه در شمالغرب سوریه کشته شدند. حمله جبهه النصره (القاعده در سوریه) و دیگر گروه‌های تروریستی به الفوعه و روستای مجاور آن، کفریا با 1500 خمپاره و راکت 25 کشته دیگر نیز داشت. این حملات تنها در یک روز همچنین تعداد زیادی زخمی برجای گذاشت.

با این حال در دستورالعمل جنگ رسانه‌ای (رسانه‌های غربی) تعیین نشده که در پوشش خبری این حمله‌ به این مساله اشاره کنند که چنین قتل عامی از سوی همان «میانه‌رو»هایی صورت گرفته که موردحمایت غرب قرار داشته‌اند. این حمله توسط چندین جبهه (تروریستی) مختلف انجام گرفته که در وهله نخست جبهه‌النصره و سپس جیش‌الفتح، احرارالشام و چندین گروه "میانه‌روی" دیگر زیرشاخه سازمان جبهه‌الاسلامی می‌باشد.

به گزارش صلیب سرخ جهانی، گلوله باران راکت‌ها تشدید شده و راکت‌های 500کیلوگرمی ارائه شده توسط غرب، عربستان و ترکیه در کنار تهاجمات زمینی با هدف روشن اشغال این دو روستا شلیک می‌گردد. در حال حاضر الفوعه و کفریا که در فاصله کمتر از 10 کیلومتری شمال شرق ادلب قرار دارد بیش از 4 سال است که تحت محاصره جبهه‌النصره و متحدان این گروه تروریستی قرار دارد.»

در بخش دیگری از این گزارش آمده است: «ساکنین این روستاها تا اواخر مارس _علیرغم محاصره توسط شبه نظامیان تروریست_ به جاده‌ای برای تامین مایحتاج موردنیاز خود دسترسی داشتند. بدنبال اشغال ادلب در پایان ماه مارس توسط تروریستها ارتش عربی سوریه وادار به عقب‌نشینی از پایگاه خود در این استان شده و الفوعه و کفریا بطور کامل در محاصره قرار گرفته و جدا شدند.

مریم محمد، فعال قضایی ساکن بیروت با برقراری ارتباط با مردم این دو روستا  گزارش‌هایی درباره وضعیت ناامیدکننده آنها به چند شبکه و سایت خبری عرب‌زبان از جمله المیادین، المنار و السفیر ارائه می‌دهد. وی در 11 اوت وضعیت دو روستا را که در آن حدود 40 هزار تن تحت محاصره زندگی می‌کنند، اینگونه توصیف کرد:

   "138 روز محاصره بدون آب، برق، وسائل ارتباطی و یا تجهیزات پزشکی و غذایی. تروریست‌ها تقریبا بطور روزانه حملات راکتی علیه ساکنین انجام می‌دهند که صدها شهید و زخمی نیز برجای گذاشته؛ زخمی‌هایی که اکثر اوقات بدون درمان رها شده‌اند. در هفته آخر جولای 2015 تروریست‌ها حمله‌ای مشترک تحت عنوان «مبارزه برای آزادی الفوعه و کفریا» به دو روستا انجام دادند و پس از آن حملات راکتی آنها شدیدتر و مستمر شده است."

علا ابراهیم، روزنامه‌نگار سوری نیز در 21 ژوئیه نوشت: «الفوعه و کفریا امروز با 450 راکت بمباران شد و از آغاز حمله تعداد آنها (حملات راکتی) به هزار مورد رسیده است. با این وجود شبه نظامیان محلی در دفاع مقابل تروریست‌ها مواضع خود را حفظ کرده و هراز گاهی نیز پیشروی‌هایی داشته و برای مهاجمین تله گذاری می‌کنند. در میان مدافعان الفوعه هیچ ایرانی یا نیروی (خارجی) دیگری وجود نداشته اما این مهاجمان هستند که اتباعی از سراسر کشورهای دنیا هستند.»

مریم محمد در 11 اوت نوشت: "دیروز، در شدیدترین حمله‌ از آغاز بحران سوریه، تروریست‌ها در الفوعه و کفریا 1500 شلیک راکتی انجام دادند که طی آن 22 شهروند به شهادت رسیده (عمدتا کودک) و دهها تن نیز زخمی شدند. (همچنین) تروریست‌ها تونلی را که در زیر روستا حفر کرده بودند با 15 تن مواد منفجره بسته بندی شده داخل آن، منفجر کردند. در نهایت نیز یکی از عوامل انتحاری با بستن مواد منفجره، خود را در میان زخمی‌ها منفجر کرد و بیشتر آنها را به شهادت رساند."

سعیر اسلیم، روزنامه‌نگار سوری اهل ادلب در دفاع از اهالی این دو روستا و ماهیت حمایت حزب‌الله می‌نویسد: ساکنین الفوعه و کفریا، جنگجویان (محافظ) این دو روستا هستند. تعداد نامشخصی از اعضای حزب‌الله نیز برای ارائه مشاوره‌های نظامی زمینی حضور دارند.»

نویسنده این گزارش همچنین تاکید کرد: «یکی از دوستانم که از ساکنین کفریا بوده و در لبنان تحصیل کرده، اخبار روزانه‌ای از وضعیت خانوارهای تحت محاصره و حمله در این روستا ارسال می‌کند. به این دلیل که نمی‌خواهم خانواده وی در روستا مورد حمله تروریست‌ها قرار بگیرند، او را (در این گزارش) "ک" خطاب می‌کنم. او می‌گوید: "ارتش سوریه در فاصله 80 کیلومتری در نزدیکی حماه حضور داشته و قادر به رسیدن به این منطقه نیست. تنها نیروهای دفاعی ما هم‌اکنون روستائیان هستند. از ابتدا هنگامی که ارتش آزاد سوریه و دیگر گروه‌های شبه‌نظامی به ما حمله کردند، مردم خودشان با هر وسیله‌ای که در اختیار داشتند از خود دفاع کردند. در سال 2012 آنها موفق شدند مسلسل‌هایی را برای دفاع از خود بدست آورند.

روستائیان ایست‌های بازرسی ایجاد کرده‌اند. شبه نظامیان حملاتی را بطور هفتگی انجام می‌دهند تا میزان آسیبذیری مردم را بسنجند. آنها بسوی مردم روستا راکت شلیک می‌کنند. در ابتدا تنها از خمپاره استفاده می‌کردند اما به تدریج خمپاره‌هایی با اندازه‌های بزرگتر مورد استفاده قرار گرفت. سپس این شبه‌نظامیان (تروریست) از کپسول‌های خانگی بعنوان بمب استفاده کرده که آن را «توپهای جهنمی» می‌نامند."

مکان شلیک این خمپاره‌ها بنش در چند کیلومتری جنوب  فوآ، معره نسرین در 2 کیلومتری شمال و اخیرا نیز از مرکز ادلب در حدود 8 کیلومتری این روستاها بوده است. با این حال مردم تا جایی که می‌توانند از خود دفاع می‌کنند. این مساله با نگاهی به آخرین شهدا (در این منطقه) مشخص است: یکی از آنها معلم است و دیگری دانشجو. یکی دیگر مهندس و دیگری روحانی... همه آنها درحالی که از سرزمین خود دفاع می‌کردند، کشته شدند.

اهمیت استراتژیک؟

سعیر اسلیم همچنین می‌گوید: "احرارالشام تلاش می‌کند با خفه کردن (مقاومت) ساکنین الفوعه و کفریا فشار ایجاد شده بر جنگجویان خود در الزبدانی را کاهش دهد و این کار را با تشدید بمباران‌های موشکی و استفاده از شلیک‌های مستقیم از تانک‌ها و خودروهای زرهی انجام می‌دهد. النصره نیز با استفاده از حملات انتحاری و انفجار خودروهای بمب‌گذاری‌ شده خود با احرارالشام مشارکت دارد. اما تمامی این حملات به واسطه مقاومت ساکنین این دو روستا و تشکیل کمیته‌های مردمی آنها بدون موفقیت بوده است."

در گزارش ایاد خودر با عنوان «منطقه امن در سوریه... برای تروریست‌ها!» اشاره شده: «جیش‌الفتح مستقیما از سوی ترکیه و عربستان سعودی حمایت شده و یکی از دو رهبر این گروه (تروریستی) سعودی است: عبدالله الحسنی،  که متعهد شده در مراحل (به اصطلاح) آزادسازی سوریه علوی‌ها را به قتل برساند. همچنین "میانه روها" نیز موفقیت‌های خود در ادلب را به مسلمانان سراسر جهان و برادران خود در دولت اسلامی (داعش) تقدیم کرده‌اند(!) آنها (تروریست‌ها) در اظهارات خود ساکنین کفریا را اشغالگران و دو روستا را شهرک می‌نامند. آنها خود را در موضع مقایسه با استعمارگران صهیونیست در فلسطین اشغالی می دانند! این کار بخشی از توطئه بزرگتر تجزیه مسلمانان و انحراف آنان از آرمان فلسطین است.»

نقض آتش‌بس به سبک صهیونیست‌ها

در بخش دیگری از این گزارش روایی خاطرنشان شد: «شبه‌نظامیان موردحمایت ناتو همانند اسرائیل که عادت به نقض آتش‌بس دارد، تنها دو ساعت پس از آغاز آتش‌بس 48 ساعته در فوآ و کفریا، این دو روستا را به توپ بسته و 3 غیرنظامی را کشته و دهها تن را نیز زخمی کردند. رویترز 12 اوت و در یکی از معدود گزارشاتی که از این رسانه‌های وابسته درباره دو روستای جداافتاده سوری منتشر شد، نوشت: "طبق گزارش المنار (وابسته به) حزب‌الله، آتش‌بس از ساعت 6 صبح امروز به منظور توقف عملیات‌های نظامی در الزبدانی و همچنین دو روستای الفوآ و کفریا در حومه ادلب آغاز شده است."

در 14 اوت، سایت "المصدر نیوز" درگیری‌ها در الزبدانی _منطقه‌ای حدود 45 کیلومتری شمال‌غرب دمشق نزدیک به مرز لبنان_ را اینگونه توصیف کرد: "طی 38 روز اخیر الزبدانی تحت کنترل تیپ 63 _چهارمین بخش مکانیزه_ ارتش سوری و همچنین نیروهای حزب‌الله بوده و شورشیان اسلامگرای احرارالشام و جبهه‌النصره، گروه القاعده در سوریه را در بن بستی دشوار با  گزینه‌های اندک تحت فشار قرار داده است.

در نخستین روزهای حمله به الزبدانی، حزب‌الله و نیروهای ارتش سوریه دو گزینه پیش‌روی شورشیان اسلامگرا قرار دادند: زمین گذاشتن سلاح و تسلیم شدن و یا آماده شدن برای جنگ تا آخرین نیرو. ...دیروز 40 تن از شورشیان در الزبدانی خود را تسلیم ارتش سوریه و حزب‌الله کرده و 300 شبه‌نظامی (تروریست) همچنان در باقی مانده‌اند."

مریم محمد در 13 اوت به نقل از منابع داخلی الفوعه و کفریا گزارش داد: "پس از کشته شدن سه شهروند در حملات صبح، ساکنین سراسر دیروز شاهد گلوله‌باران پراکنده تروریست‌ها بودند. بعدازظهر صدای تیراندازی از سوی معره نسرین شنیده شده و شب نیز هنگام شام برای فرار از حملات به حمام پناه بردیم. هیچ پناهگاه امنی در این دو روستا وجود ندارد."

"ک" درباره تلاش‌ها برای برقراری آتش‌بس می‌گوید: "این ترکیه است که قادر به متحد کردن گروه‌‌هاست. پیش از حمله بزرگ اواخر مارس به ادلب آنها گروه‌های متعددی را برای تشکیل جیش‌الفتح با یکدیگر متحد کردند.  بنابراین اگر شما خواستار آتش‌بسی حقیقی هستید باید با ارشد آنها (آنکارا) ارتباط برقرار کنید."

ایاد خودر، روزنامه‌نگار سوری نیز در این‌باره می‌گوید: نقش ترکیه و عربستان در اجرای آتش‌بس بار دیگر ثابت کرد که فرماندهی تروریست‌هایی که آنها را شورشیان سوریه! می‌نامند، دردست این دو کشور است.

مریم محمد وضعیت دو روستا در 15 اوت را اینگونه توصیف می‌کند: "احرارالشام رسما اعلام کردند که به دلیل شکست مذاکرات با ایرانی‌ها درباره معامله الفوعه، کفریا و الزبدانی تمامی گروه‌های تروریستی با ازسرگیری محاصره، حملات را به ساکنین این دو روستای ادلب را آغاز کرده‌اند. منابعی از داخل کفریا نیز گزارش دادند که درگیری میان شبه‌نظامیان مسلح و نیروهای دفاعی محلی در روستا ادامه داشته و گلوله باران مناطق شدید و مداوم می‌باشد."

"ک" نیز از شهادت دو تن دیگر از سکنه روستا خبر داد: فادی اسد و دخترش، ریماس. طبق گزارش 16 اوت مریم محمد: اخبار رسمی حاکی از حملات توپخانه‌ای شدید از صبح امروز توسط  گروه‌های تروریستی در الفوعه و کفریا است. یک حمله نیز شب گذشته (شنبه) انجام گرفته و از صبح یکشنبه از سر گرفته شد. (این در حالی است که) به گفته منابع داخلی بمباران‌ها در سراسر طول شب برقرار بوده است. در این حملات چهار تن دیگر از سکنه کشته شدند.»

نویسنده این گزارش مبسوط در انتها نوشت: دوشنبه 17 اوت مریم محمد آخرین گزارش روزانه خود را اینگونه ارسال کرده است: "به گفته ساکنین الفوعه، شب یکشنبه تعداد راکت‌های پرتاب شده به دو روستا طی 48 ساعتی که آتش‌بس اعلام شده بود، 2500 عدد بوده که منجر به کشته شدن 10 سکنه دو روستا از جمله 2 کودک و زخمی شدن 40 تن دیگر شده است." با احتساب این شهدا، تعداد کلی آنها از هفته آخر ژوئیه تا انتهای مارس دست کم 41 تن و حداقل 130 زخمی  می‌باشد.

انتهای پیام/ 852
منبع: FARS NEWS
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
نظرات بینندگان
محمد
Iran, Islamic Republic of
۰۰:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۵/۳۰
ما شیعیان فرزندان عاشورا هستیم