۰

واکنش فعالان حقوق کودک به خبر تجاوز 6 مرد معتاد به دختر بچه 11 ساله

پدیده کودکان خیابانی که از آن به عنوان تراژدی شهر یاد می شود معضلی است که شهرهای بزرگ کشور را به خود درگیر کرده است، در واقع کودکان خیابانی بخشی از گروه بزرگتر کودکان آسیب پذیر شهری هستند که ساعات طولانی از شبانه روز (موقت یا دایم) و برای مدتی نامعلوم خارج از نهادهای حمایتی مانند خانواده ، مدرسه و غیره به قصد و انگیزه کار و یا دوری از خانواده در خیابان به سر می برند .
کد خبر: ۹۲۷۶۳
۱۴:۳۰ - ۰۳ تير ۱۳۹۴
به گزارش«شیعه نیوز»، این کودکان در معرض رها شدن، روی آوردن به زندگی خیابانی و خطراتی نظیر انواع خشونت ها،  بهره کشی، بزه دیدگی ، بزهکاری و انحرافات اجتماعی قرار دارند .زمینه ها و عوامل گسترش این پدیده در  جوامع مختلف متفاوت است متاسفانه آمارهای پراکنده، غیر رسمی و برخی مطالعات مقدماتی بیانگر این است که این پدیده در کشور ما به شکل صعودی در حال گسترش است، کارشناسان اجتماعی توسعه نامتوازن، افزایش فاصله طبقاتی، فقر فرهنگی و اقتصادی، عدم وجود سیاست های مشخص اجتماعی، ناسازگاری و عدم تطابق خانواده با ساختارها و شیوه های زندگی جدید شهری، تجمل گرایی، سیاست زدگی مسائل اجتماعی و نمایش تصاویر غیرواقعی از زندگی ها را از مهم ترین دلایل گسترش آمار کودکان خیابانی یا کودکان کار خیابانی در کشور عنوان می کنند و معتقد هستند سیاست های دقیقی برای حل معضل فقر شهری که ریشه بسیاری از آسیب های اجتماعی در جامعه است در ایران وجود ندارد و تا زمانی که تامین و امنیت اجتماعی حداقلی وجود نداشته باشد از مشکلات اجتماعی کاسته نخواهد شد و روزانه باید شاهد انواع خشونت ها، تجاوز، قتل و اعتیاد هزاران کودک بی گناه دیگر در کشور باشیم.

جاوید سبحانی، پژوهشگر مسائل اجتماعی: تعریف کودکان خیابانی یا کودکان کار خیابانی در هاله ای از ابهام

جاوید سبحانی، عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان و پژوهشگر مسائل اجتماعی در گفت و گو با خبرنگار شفقنا زندگی با تاکید بر اینکه در تعریف کودکان خیابانی یا کودکان کار خیابانی ابهام وجود دارد و این ابهامات مفهومی یکی از دلایل مسئولیت گریزی و مداخلات نادرست در این حوزه است می گوید: کودکان خیابانی کودکانی  هستند که ساعات طولانی از شبانه روز را به صورت موقت و یا برای مدتی نامعلوم خارج از مراقبت ونظارت خانواده و دیگر نهادهای تربیتی و حمایتی، با هدف کار یا زندگی در خیابان سپری می کنند و در معرض غفلت، آزار ، خشونت، بزه دیدگی و بهره کشی قرار دارند.این کودکان آسیب پذیر شهری دارای گروه های محتلفی هستند از جمله کودکان خیابان که ارتباط آنها با خانواده ( در صورت داشتن خانواده) گسسته شده و خیابان محل زندگی آنها است و این گروه دارای زندگی خیابانی هستند. گروه دیگر کودکان کار خیابانی هستند که این گروه دارای خانواده بوده و ارتباط منظم با خانواده دارند و با هدف کار و کسب درآمد در خیابان به کار می پردازند. متاسفانه در تعریف  این اصطلاحات در کشور ابهام وجود دارد در نتیجه بسیاری از سیاست گذاری ها در نتیجه این ابهام کارآمد نیستند.

کودکان خیابانی قربانیان اصلی خشونت زندگی های خیابانی

وی در ادامه خیابان را محیطی مبتنی بر خشونت و سلسله مراتب قدرت تعریف می کند و معتقد است:  محیط خیابان و زندگی خیابانی مبتنی بر خشونت بر اساس مولفه های  جنسیت، سن، قدرت بدنی و سلسله مراتب قدرت است افراد خیابانی  از طریق نزاع و خشونت خیابانی در تلاش هستند نوعی شبکه های قدرت برای خود در خیابان ایجاد کنند، بنابراین کودکان خیابانی یا کودکان کار خیابانی که به دلایلی از جمله ناتوانی و فقر به خیابان رانده می شوند خواسته یا ناخواسته قربانیان اصلی این خشونت های خیابانی که مهم ترین آن تجاوز و قتل است قرار می گیرند مثلا در کشور برزیل سالیانه بیش از 6 هزار کودک خیابانی در درگیری های خیابانی کشته می شوند.

خشونت در فضای عمومی جامعه ایران رو به افزایش است

 این فعال اجتماعی همچنین خشونت در فضای عمومی جامعه ایران را روند افزایشی اعلام می کند و می افزاید: اگر چه آمارهای رسمی مبتنی بر بررسی میزان خشونت در فضای عمومی که معمولا از طریق روش های آماری پیمایشی و میدانی بدست می آید در کشور وجود ندارد اما آمارهای پنهان یا غیر رسمی بیانگر این خطر هستند که خشونت در جامعه ما روز به روز در حال افزایش است بطوریکه براساس آمارهاي پزشکي قانوني کشور که اخیرا اعلام شد روزانه يک هزار و 600 پرونده نزاع منجر به جرح در اين سازمان تشکيل مي شود که تهران رتبه اول نزاع ها و خشونت های خیابانی را دارد.

هر ساعت 66 نزاع منجر به جرح در ایران اتفاق می افتد


عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان می گوید: طبق آمار پزشکی قانونی بطور کلی در ايران هر ساعت حدود 66 نفر با هم درگير می شوند که اين درگيري ها منجر به جرح مي شود این آمارها می گوید فقط در سال گذشته 590 هزار شهروند به دليل ضرب و جرح در نزاع راهي پزشکي قانوني شدند و اين وضعیت بسيار نگران شرایط نامساعد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور را نشان می دهد و نوعی نشانگرهای حیاتی هستند همانطور که فشار خون بالا و تب نشانگر بیماری فرد است در حوزه اجتماعی نیز وجود چنین خشونت ها و نزاع ها بیانگر این است که جامعه در شرایط انفجار انواع آسیب های اجتماعی قرار دارد.

در برخورد با آسیب های اجتماعی نگاه سیاسی حاکم است


سبحانی در ادامه می افزاید: امروزه ما شاهد هستیم برخی رسانه ها نظیر تلویزیون وقوع آسیب های اجتماعی را بسیار بارزتر و شفاف تر از گذشته نمایش می دهند که اعلام خبر تجاوز 6 مرد معتاد به شیشه به دختر بچه 11 ساله خیابانی نمونه ای از آن است البته اعلام این اخبار و تفاسیری که از این آسیب ها در بخش خبری منعکس می شود در مقطع فعلی با اغراض و رنگ و بوی سیاسی خاص صورت می گیرد  یا مورد دیگر اعلام وجود 200 هزار گرسنه و 25 هزار کارتون خواب در تهران از نمونه های بارز آن است، متاسفانه نوعی نگاه سیاسی در برخورد با آسیب های اجتماعی در کشور ما حاکم است این در حالی است که بروز یک آسیب اجتماعی نتیجه تحولات و سیاستگذاری های غلط در گذشته است وقوع یک آسیب را نمی توان به شرایط و سیاست های فعلی مسوولان نسبت داد.

در تبیین خشونت های خیابانی نگاه فردی نداشته باشیم

این پژوهشگر حوزه مسائل اجتماعی در تببین پدیده اخیر تجاوز 6 مرد معتاد به دختر بچه 11 ساله می افزاید: خشونت یک مسئله ساختاری است نمی توان بحث خشونت، تجاوز و آزار را در سطح فردی و ویژگی های فردی آزار دهنده مانند  بیمار روانی و مصرف مواد اعتیاد آور تبیین کرد این دیدگاه نوعی سطحی نگری به آسیب های اجتماعی است، در واقع  خشونت یک پدیده ساختاری است که از نابرابری های اقتصادی و اجتماعی جامعه ریشه می گیرد متاسفانه این نابرابری ها، یاس و ناکامی های اجتماعی در ایران در حال افزایش است این درحالی است که رسانه ی ملی به شدت  مصرف نمایشی و غیرواقعی، شرایط اجتماعی را به گونه ای واژگونه و غیر واقعی به تصویر می کشند و به گونه ای القا می شود که همه می توانند به رفاه، آرامش و آسایش دسترسی داشته باشند اما در واقعیت رسیدن به حداقل های زندگی برای بسیاری از افراد جامعه امکانپذیر نیست.

حذف اجتماعی فقرای شهری در ایران


به گفته این عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان، حذف اجتماعی فقرای شهری در جامعه ما به نحو فزاینده ای نمود پیدا کرده  و ما بخشی از جامعه را رها کرده ایم در نتیجه خشونت در بین چنین گروههای خود را نشان می دهد و این گروه های فقرای شهری و طرد شدگان اجتماعی به اعمال بهره کشی و خشونت علیه هم روی می آورند در واقع گروههایی از آسیب دیدگان و تردشدگان اجتماعی بر علیه خودشان دست به خشونت می زنند، در مسئله اخیر تجاوز به دختر 11 ساله نیز هر دو طرف یعنی قربانی و افراد خاطی هر دو آسیب دیده، خیابانی و قربانی یک ساختار نابرابر و فرایند حذف اجتماعی شده اند و هر دو نیز از گروه فقرای شهری هستند.

اقتصاد سیاسی ریشه بسیاری از آسیب های اجتماعی در کشور


وی در ادامه تاکید می کند: ریشه بسیاری از آسیب های اجتماعی را باید در بحث اقتصاد سیاسی جستجو کرد چرا که سال ها است سیاست های اقتصادی کشور ما به سمت نئولیبرالیسم و سرمایه داری حرکت می کند در واقع  سیاست های تعدیل ساختاری، خصوصی سازی، آزادسازی اقتصاد، خذف یارانه ها و خصوصی سازی آموزش و پرورش، حمل و نقل و سایر خدمات اجتماعی و عمومی  نمونه های بارز از سیاست های اقتصادی متمایل به سرمایه داری در کشور است، اجرای این سیاست ها بدون در نظر گرفتن سیاست های اجتماعی ادغامی و ترمیمی که حتی در افراطی ترین اشکال تعدیل اقتصادی در کشورهای دیگر نیز اکنون مورد توجه قرار می گیرد حجم گسترده ای از تازه فقیران، فقرای شهری و جمعیت های آسیب پذیر که در مقابل نیروهای افسار گسیخته ی آزادسازی اقتصادی به حال خود رها می شوند ایجاد خواهد کرد در حالی که با این سیاست های اجتماعی ادغامی و حمایتی می توان آسیب های اجتماعی را کنترل و پیشگیری کرد.

این پژوهشگر در ادامه اظهار می کند: در ایران سیاست های اجتماعی مشخصی در حوزه های خانواده و مراقبت از کودک وجود نداردبه عنوان مثال در طول 8 سال دولت قبلی ستادساماندهی کودکان حیابانی نیز تعطیل شد.البته در این دوره نیز اگرچه این ستاد راه اندازی شده است اما در این دوره نیز قبل از اینکه ارزیابی از فعالیت گذشته این ستاد و مطالعات لازم در باره موضوع صورت گیرد شروع به اجرای برنامه ها و مداخلات کرده اند در حالی که به گفته خود مسئولان وزارت رفاه آماری از کودکان کار و خیابان وجود ندارد. اگر آمار دقیقی وجود ندارد بر چه اساسی برنامه ریزی شده و برنامه هایی اجرا می شوند؟ آمار و شناخت پدیده های اجتماعی پیش شرط برنامه ریزی و مداخله اجتماعی است. این گریز از آمارها برنامه ها و اقدامات را غیر قابل ارزیابی خواهد کرد.

حل آسیب های اجتماعی با رویکرد جرم انگاری و تنبیهی ناموفق است


سبحانی با تاکید بر اینکه با رویکرد قهرآمیز و جرم انگاری، مسائل و مشکلات اجتماعی حل نمی شود می گوید: متاسفانه سیاست های مدون و دقیقی برای حل معضل فقر شهری که ریشه بسیاری از آسیب های اجتماعی در جامعه است در ایران وجود ندارد و و با رویکرد جرم انگاری به آسیب های اجتماعی نگاه می کنند تا زمانی که تامین، اجتماعی حداقلی وجود نداشته باشد از مشکلات اجتماعی کاسته نخواهد شد.

به آسیب دیدگان اجتماعی مسوولیت اجتماعی بدهیم

بنا براظهاران این فعال اجتماعی، در کشورهای توسعه یافته فردی که مرتکب یک آسیب اجتماعی می شود همواره این نگاه وجود دارد که و به جای طرد و تنبیه از مجازات های جایگزین استفاده  می کنند و به آنها مسوولیت های اجتماعی می دهند تا زمینه سازگاری و بازگشت آنها به زندگی اجتماعی بهنجار فراهم شود.

تدوین دقیق سیاست های اجتماعی در کشور جدی گرفته شود

این جامعه شناس در پایان می گوید: واقعیت این است که طی این چند سال اخیر به ویژه بعد از آنکه سیاست های تعدیل اقتصادی که به شکل بسیار ناپسند در دولت گذشته صورت گرفت نابرابری های اجتماعی و تضعیف هنجارهای اخلاقی در جامعه بسیار شدت گرفت اگر بحث سیاست های اجتماعی جدی گرفته نشود وضعیت بسیار بدتر نیز خواهد شد و ما مجبوریم با افزایش تعداد پلیس و زندان ها به سمت سیاست های کیفری و جرم انگارانه حرکت کنیم.

مدیر انجمن حمایت از حقوق کودکان کار: حال بهداشت روان کودکان خوب نیست

دکتر شیوا دولت آبادی، روانشناس و ‌مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان کار در گفت و گو با خبرنگار شفقنا زندگی، به وضعیت بهداشت روان کودکان کار و خیابان در ایران اشاره می کند و می افزاید:  داشتن احساس خوب و رضایت با خود و دارا بودن شرایط مناسب زیستی وروانی از مهم ترین مولفه های وجود بهداشت روان مناسب در افراد است که در آن فرد می تواند توانمندی‌ها خود را بشناسد، فعالانه و موثر کار کند و سهمی در جامعه خود داشته باشد. در واقع بهداشت روانی و اجتماعی یعنی خشنودی از خویشتن و رضایت از زندگی یعنی اگر ما از خودمان خشنود و از زندگی راضی باشیم، بهداشت روانی داریم در غیر این صورت فاقد بهداشت روانی و اجتماعی هستیم بر همین اساس سلامتی روح و روان کودکان کار در بیشتر مواقع مورد غفلت واقع می شود و آنها بهداشت روان مناسبی ندارند.

حق؛ حلقه مفقوده کودکان کار و خیابانی در ایران

 به گفته او وقتی از کودک یا انسان درحال رشد صحبت می‌کنیم از خودمان می‌پرسیم که چه شرایطی باید برای آنها فراهم کنیم که بهداشت روان مساعدی داشته باشند. برای بررسی این موضوع باید به سه بعد جسمانی، روانی و اجتماعی کودکان توجه کنیم. باید دید که این کودکان در زمان نوزادی تا چه اندازه حقوقشان رعایت شده است. با بررسی وضع روحی متوجه می شویم که هیچ‌ یک از آنها  این حقوق را نداشته‌اند چرا که تعداد زیادی از این کودکان ناخواسته به دنیا آمده‌اند و نوزاد ناخواسته، حق اولیه‌اش همواره نادیده گرفته می شود.

دولت آبادی در پایان تاکید می کند: کودکان برای اینکه افرادی قدرتمند، شایسته یا مسوولیت پذیری بار بیایند و بتوانند خود را اداره کنند باید احساس کنند که با ارزش هستند، دوست داشته می شوند و فراتر از آن توانمندی آنها شناسایی شده و ارتقا پیدا می کند در این شرایط است که کودکان می توانند به شرایط مناسب روحی روانی دست یابند. این در حالی است که کودکان کار و خیابانی همواره مورد بی مهری و بی توجهی قرار می گیرند توانایی آنها نادیده گرفته می شود بنابراین همواره در معرض انواع بیماری های روانی نظیر اضطراب، پایین بودن اعتماد به نفس، ترس، افسردگی و احساس ترد شدگی غیره قرار می گیرند.

انتهای پیام/654
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: