۰

راز سکوت داعش مقابل اسرائیل

يكي از ابزارهاي صهيونيسم براي تسلط بر منابع مالي- اقتصادي دنيا استفاده از فراماسونري است، زيرا آنها بعد از اينكه ديدند امكان استعمار كشورها امكانپذير نيست، بر آن شدند تا از داخل خودِ جوامع يارگيري كنند.
کد خبر: ۸۱۵۵۸
۱۳:۲۴ - ۰۳ دی ۱۳۹۳
به گزارش«شیعه نیوز»،  «صهيونيست ها براي رسيدن به اهداف شوم خود مذاهبي مانند وهابيت را در بين اهل تسنن و بهائيت را در بين شيعيان، پروتستانتيزم را در بين مسيحيان ايجاد كرده اند و اين ها همه به خاطر اين است كه اصل اين مذاهب را تحت شعاع قرار داده و آنها را به انحراف بكشانند و مذهبي را ايجاد كنند كه متناسب با اهدافشان باشد.» اين سخنان بخش هايي از گفتگوي شبستان با علي زارع فكري، كارشناس امور صهيونيسم درباره ارتباط صهيونيست ها با فراماسونري و نحوه تامين منابع مالي آنهاست مشروح اين گفتگو در ادامه از نظرتان مي گذرد:  

 
لطفا برای ورود به بحث توضيح دهيد يهوديت و صهيونيسم چه اشتراكاتي با هم دارند؟

يهوديت با همه تحريفاتش يك دين الهي است اما صهيونيست يك جريان سياسي و اقتصادي است. يهوديت و صهيونيسم هيچ اشتراكي با هم ندارند، صهيونيسم از بين يهوديان، مسيحيان و پيروان اديان ديگر و حتي كساني كه اصلا دين ندارند، سرباز دارد.

هم اكنون تعداد صهيونيست هاي مسيحي از نظر كميت ده ها برابر بيشتر از صهيونيست هاي يهودي است و به لحاظ كيفيت هم بسيار جلوتر از آنها هستند و شروع به كار وسيع تر و عميق تري كرده اند. لذا ما به هيچ عنوان نمي توانيم بگوييم صهيونيست ها فقط در بين يهوديان هستند. صهيونيست ها صراحتا اعلام مي كنند هر كس امروز در اسرائيل زندگي مي كند، صهيونيست است تفاوتي هم نمي كند كه كيست و از كجا آمده و اساسا رهبران صهيونيست خودشان اين دين يهود را قبول دارند.
 

آيا همه رهبران صهيونيسم براساس تورات كار مي كنند؟

وقتي در تمامي ادوار جهاني صهيونيسم بنگريم از آغاز تاكنون همه رهبران آن ادعا ندارند كه بر اساس تورات كار مي كنند حتي شخص هرتزل در كتاب دولت يهودش اعلام مي كند: "ما نبايد يهوديان مذهبي را در حكومت آينده اي كه در فلسطين تشكيل خواهيم داد، شركت دهيم زيرا اين ها كارها را خراب مي كنند زيرا اعتقادي به آنچه ما مي خواهيم ندارند".

اما يهوديان ارتدوكس اعلام مي دارند نگاه ما به بازگشت، با نگاه صهيونيست ها تفاوت دارد. آنها جزواتي دارند كه به زبان هاي مختلفي ترجمه شده است، سايتي هم دارند كه در آن آورده اند كه نگاه يهوديان اصيل به بازگشت اين است كه درست است ما يهوديان معتقديم زمين فلسطين به ما بخشيده شده يعني به فرزندان حضرت ابراهيم (علیه السلام) اما اين بازگشت نبايد گناه آلود باشد، زيرا آن زماني كه ما از اين سرزمين رانده شديم بر اثر گناه رانده شديم، حالا نبايد گناه كنيم زيرا در اين صورت باز هم رانده خواهيم شد و ما بايد با عمل به احكام دينی و نيايش به درگاه الهي مستحق بازگشت شويم كه خود به خود بعد از پيدا كردن اين استحقاق در سرزميني كه خداوند به ما بخشيده است، مستقر مي شويم.


آيا در ميان صهيونيست ها نيز انشعابات و گروه هاي مختلفي وجود دارد؟

صهيونيست ها دو دسته اند: يكي مانند تئودور هرتزل و ديگران اعتقاد داشته اند كه ما باید جامعه جهاني را با خودمان هماهنگ كنيم و بعد از اينكه راي جامعه جهاني را گرفتيم يك جايي در يك گوشه اي از جهان را آماده كنيم براي اينكه يهوديان را به آنجا مهاجرت دهيم كمااينكه در مذاكرات متعددي كه با مسئولان انگليسي داشت اين فرد براي مكان هاي مختلفي به تفاهم رسيد تا بتواند آن سرزمين ها را براي اسكان يهوديان آماده كند.

مثلا در آرژانتين، صحراي سينا و اوگاندا مكان هاي مختلفي را با چمبرلين، وزير مستعمرات انگليس به توافق رسيد و هيچ اصراري نداشت كه حتما در فلسطين مستقر شوند. يكي از آن مكان ها هم فلسطين بود و از آن جايي كه نهايتا به توافق رسيدند، 7 هزار كيلومتر مربع را در اوگاندا آماده سازي كردند براي اينكه يهوديان را به آنجا منتقل كنند.

اما صهيونيست هاي ديگري كه مخالف او بودند مي گفتند ما بايد با جنگ و به هر شكلي كه شده بتوانيم يهوديان را وارد فلسطين كنيم، زيرا اين مكان را لولاي سه قاره مي دانستند و فكر مي كردند براي احاطه بر سه قاره آسيا، اروپا و آفريقا بايد منطقه شامات را در اختيار داشته باشند. لذا بنا را بر اين گذاشتند تا هر طور شده اين بنا را به دست بياوردند و يهوديان را به آنجا منتقل كنند. لذا در اين اختلاف مي بينيم كه هرتزل حذف مي شود و نظر هر دو دسته صهيونيست ها با نظر يهوديان ارتدوكس متفاوت بود.


در خصوص ارتباط فراماسونري با صهيونيست توضيح دهيد.

يكي از ابزارهاي صهيونيسم براي تسلط بر منابع مالي- اقتصادي دنيا استفاده از فراماسونري است، زيرا آنها بعد از اينكه ديدند امكان استعمار كشورها امكانپذير نيست بر آن شدند تا از داخل خود جوامع يارگيري كنند. لذا فراماسونري را ايجاد كردند تا با نخبه سازي و به عبارتي ديگر استفاده از كساني كه در كشورهاي ميزبان مي توانند در خدمت اهداف استعماريشان قرار گيرند به اهداف شوم خود در ديگر كشورها دست يابند.

در طول تاريخ 300 سال گذشته مي بينيم فراماسونري عملا در جوامع  مختلف و از جمله ايران لژهايي را تشكيل داده، نيروهايي را انتخاب و روي آنها كار كرده است تا بوسيله اين افراد داخلي بر سرنوشت اين كشورها حاكم شود. مثلا وقتي در كشور خودمان در تاريخ مي نگريم فردي مانند فروغي را مي بينيم كه در خدمت فراماسونري در تغيير سلسله سلطنت از قاجار به پهلوي و پس از آن از پهلوي اول به دوم نقش زيادي را بازي مي كند.

همين آقاي فروغي در تاسيس دانشگاه برای نسل جديد و انتقال آموزه هاي غرب به اين كشور و بنيان سازي براي استعمار انگليس فعاليت جدي داشته است كه متاسفانه اينها در بسياري موارد شناخته شده نيستند و نتيجه اش را مي بينيم كه اين روال سال ها ادامه مي يابد و اين بنيان ها چنان استوار چيده شده اند كه هنوز هم بعد از حدود 80 سال باز هم نمي توانند اين بنيان هاي انتقال داده شده و دانشجويان كشورمان را بازسازي كنند. از این رو، فراماسونري ابزاري در خدمت صهيونيسم بين الملل است.

 
درباره افكار مخفي و اهداف پشت پرده صهيونيست ها در ديگر كشورها توضيح دهيد.

صهيونيست ها بزرگترين هدفشان سلطه بر شريان هاي سياسي و اقتصادي جهان بشريت است و با تزريق ديدگاه هايشان به كلان سرمايه داران بين المللي، اهدافشان را پیش می برند.

صهيونيست ها براي رسيدن به اهداف شوم خود فرقه هایی مانند وهابيت را در بين اهل تسنن و بهائيت را در بين شيعيان، پروتستانتيزم را در بين مسيحيان ايجاد كرده اند و اين ها همه به خاطر اين است كه اصل اين مذاهب را تحت شعاع قرار داده و آنها را به انحراف بكشانند و مذهبي را ايجاد كنند كه متناسب با اهدافشان باشد.

صهيونيسم در هر كجا توانسته فرهنگ ها و مذاهب و يا سياست هايي را كه مغاير با اهدافشان  است را از بين ببرد اين كار را كرده و هر كجا نتوانسته، آنها را تحريف كرده و به شكل فرهنگ، مذهب و سياست ديگر ايجاد كرده است.


نحوه تامين منابع مالي صهيونيست ها چگونه است؟

درباره تامين منابع مالي ريشه دقيقي را نمي توانيم بيابيم اما وقتي مي بينيم نوع عملكرد اينها در مجامع مختلف يكي است و نتيجه اي را هم كه مي گيرند يكي است به اين نتيجه مي رسيم كه منشا همه اين منابع يكي است.

 مثلا وقتي مي بينيم در ميان مسيحيت فرقه اي را ايجاد مي كنند براي اينكه كاملا جامعه مسيحي را از آخرت گرايي دور كنند و برای آنکه آنها را به سوي دنياگرايي ببرند پروتستانتيسم را ايجاد مي كنند و اين دين در همان ابتداي كارش اعلام مي كند، مانيفست ما انجيل نيست بلكه تورات عهد عتيق است و روز شنبه روز تعطيل مقدس ماست يا مي گويد ما از يهوديان كه فرزندان خدا در زمين اند مثل سگ نگهبان پاسداري مي كنيم. به اصل ماجرا و نقشه هاي شوم صهيونيست ها بيشتر پي مي بريم.

وقتي صهيونيست ها وهابيت، داعش، طالبان، القاعده و النصره را ايجاد مي كنند كه همه آنها بدون استثنا با آنچه نمي جنگند، اسرائيل است و اين افراد افراط زده مسلمان هاي مانند خودشان را بدتر از اسرائيل و آمريكا مي دانند، نتيجه مي گيريم صهيونيست ها با ايجاد اين گروه هاي افراطي در بين مسلمانان همان خط پروتستانتيسم را ادامه مي دهند.

صهيونيست ها در ميان شيعيان بهائيتي را ايجاد مي كنند كه مركز آن در اسرائيل است يعني در سرزمين هاي اشغالي فلسطين و مركز ديگر آن در آمريكا است و خداي آنها و پيامبرشان در اراضي اشغالي مدفون است وقتي همه اين موارد را مي بينيم، متوجه مي شويم منشا مالي و هدايت كننده آنها يكي است.

 همانطور كه رهبري گفته اند منبع مالي اي كه باعث مي شود اهل سنت عليه اهل تشيع اقدام كنند همان منبع مالي تلاش مي كند تا در ميان شيعيان حركت هايي ايجاد شود كه عليه اهل سنت تبليغ كند، از اين رو در مي يابيم همين برداشت درست است كه صهيونيسم بين الملل از يك منبع همه پشتيباني ها را تزريق مي كند تا مذاهب مختلف، فرهنگ ها و ادياني كه جلوي مطامع استعماري انها ايستاده اند را يا نابود كند و يا اگر نتوانست آنها را تحريف و تخریب كند.

انتهای پیام/ ن . ش

منبع: شبستان
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: