۰

گزارش اشپیگل از جزئیات نفوذ حزب الله به قلب موساد

موساد تا پیش از این یک برند، یک علامت تجاری معتبر در دنیای جاسوس ها بود. اما اکنون در وضعیتی قرار گرفته که حتی کارکنان بخش های مختلف آن نیز به یکدیگر اطمینان ندارند و هر روز منتظرند پرونده جدیدی درباره جاسوسی برای حزب الله باز شود.
کد خبر: ۶۸۱۸۹
۱۵:۴۸ - ۰۴ اسفند ۱۳۹۲
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز»، افشای تنها گوشه ای از ماجرای مرگ مشکوک بن زایگر، جاسوس موساد در زندان، تمام نهادهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی و استرالیا را موضع دفاعی فرود برده و علامت سوالی در مقابل محدوده نفوذ و مرزهای گستره اطلاعاتی ایران پیش روی تحلیلگران فعالیت های جاسوسی و اطلاعاتی قرار داده است.

رافائل اپشتاین، نویسنده کتاب «زندانی ایکس»، دیروز تصریح کرد؛ بن زایگر، جاسوس موساد، موسوم به زندانی ایکس، خودکشی نکرده و به جرم نابخشودنی خیانت به آرمان اسرائیل مجازات شده است.

رژیم صهیونیستی پیش از این تلاش کرده بود، اتهام بن زایگر را خیانت به جاسوسان دوجانبه موساد القا کرده و اذهان عمومی را از پیگیری علت حبس و مرگ او منحرف کند، اما انتشار کتاب زندانی ایکس و اظهارات رافائل اپشتاین، به سرعت این طرح را خنثی کرد و باعث شد، ناظران و تحلیلگران مسائل جاسوسی و اطلاعاتی را نسبت به محدوده نفوذ و مرزهای اشراف اطلاعاتی ایران و متحدانش دچار تردید کند.

رژیم تل آویو، ضمن تایید زندانی شدن زایگر، یک میلیون دلار به خانواده او پرداخت کرده بود تا از پیگیری علت مرگ خودداری کنند.

* مرگ مشکوک، هیچکس باور نمی کند

ماجرای بن زایگر، بار دیگر در سراسر جهان مورد توجه قرار گرفته و اطلاعات جدید نشان می دهد که این جاسوس کارکشته و صهیونیست پرشور، اطلاعات بسیار حساسی را در اختیار حزب الله گذاشته است.

نشریه اشپیگل آلمان می نویسد: گزارش های رسمی می گویند؛ نگهبانان سلول انفرادی بن زایگر در ساعت 8 و 19 دقیقه جسد بی جان زندانی را در حالی که از پنجره سلول حلق آویز شده بود یافتند. سلولی که در آن یک تخت، یک صندلی و یک توالت داشت. علاوه بر نگهبان ها، سه دوربین مداربسته نیز به صورت تمام وقت، بر حرکات زندانی نظارت می کردند، اما عجیب آنکه هیچ یک از ماموران امنیتی به مدت یک ساعت، متوجه اقدام به خودکشی و حلق آویز شدن زایگر نشدند و عجیب تر آنکه وقتی او را یافتند، جسد او کاملا سرد شده بود.

آنها که به علت این کوتاهی حتی توبیخ نیز نشدند، عقیده داشتند که این مرگ، بخشی از مجازات او برای دفاع از آینده اسرائیل بوده و حتی یکی از آنها بدون واهمه به خبرنگاران گفت: ما وظیفه داشتیم او را منزوی نگه داریم و زنده نگه داشتنش وظیفه ما نبود.

ایالون، زندانی است که حداکثر امنیت را دارد. همانجایی که بن زایگر در آن حبس بود. هیچ زندانی در سرزمین های اشغالی از نظر امنیت و تجهیزات به پای ایالون نمی رسد. زندانیان در حداکثر نظارت ممکن قرار دارند و حتی هنگام دعا و ورزش نیز تحت نظر هستند.

در این زندان، دشمنانی که به آرمان اسرائیل لطمه می زنند نگهداری می شوند. افرادی چون ییگال عامیر، ترور کننده اسحاق رابین.

بن زایگر پس از نزدیک به دو سال حبس در همین زندان جان باخت و ماجرا آنچنان مشکوک و مبهم است که اکنون هم رژیم صهیونیستی و هم دولت استرالیا را در موضع دفاعی قرار داده است.
رژیم صهیونیستی به راحتی آن را به عنوان یک راز دولتی و پرونده محرمانه، پنهان نگه داشته و دولت استرالیا ناچار است یک تنه پاسخ خبرنگاران را بدهد و لااقل مردم کشور خود را قانع کند.

خبرنگاران اشپیگل با همه دوستان و آشنایان بن زایگر مصاحبه کرده اند و با قاطعیت به این نتیجه رسیده اند که او خودکشی نکرده و حتی می توانسته تبدیل به قهرمان صهیونیست ها شود.

زایگر، نقش موثری در جذب جاسوسان لبنانی و ارائه اطلاعات آنها به موساد داشت و در چندین عملیات مخفی رژیم صهیونیستی سرنوشت ساز بود. اما به ناگهان اتفاقی افتاد که او به خیانت به کشورش متهم شد و حتی اگر ادعاهای رژیم صهیونیستی نیز درست باشد، او چنان شکست خورد که راهی جز خودکشی پیش رویش ندید. با این وجود، هیچ نشانه ای از این پایان دراماتیک ، در زندگی و گذشته او دیده نمی شود.

* بنیامین؛ باهوش، پرشور، با نشاط و عاشق صهیونیسم

بنیامین زایگر در محله ای در جنوب شرقی ملبورن متولد شد. پدر او جفری، به عنوان یک یهودی محافظه کار شناخته می شد و کسب و کار خوبی داشت. بن در بهترین مدارس یهودی ملبورن تحصبل کرد و به سازمان جوانان صهیونیست چپ پیوست.

پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان در سال 1993 تصمیم به تحصیل در رشته حقوق در دانشگاه موناش گرفت و راهی سرزمین های اشغالی شد. کارولین کریسول، دوست و معلم زبان انگلیسی بن می گوید برای من باورکردنی نیست که او شغل دیگری بجز وکالت در یک شرکت حقوقی ملبورن داشته است.

در سال 1994 او برای رسیدن به رویای خود، به کیبوتس در شمال فلسطین اشغالی نقل مکان کرد. دانیل لیتون، همسایه زایگر در کیبوتس می گوید: بن بسیار شاد و بانشاط بود و همیشه برخوردی دوستانه و گرم داشت. او یکی از بهترین دوستان من بود و آخرین بار اوایل سال 2010 مدت کمی قبل از دستگیری، او را دیدم.

آیا نکته عجیبی در رفتار او دیدید؟ غمگین یا نگران نبود؟ لیتون تاکید می کند که نه، او درست مثل همیشه شاد و سرحال بود و هیچ اثری از اینکه تصور خودکشی را ایجاد کند دیده نمی شد. او اهل خودکشی نبود.

بن زایگر تحصیلکرده، باهوش و موفق بود و آمادگی دفاع از رژیم صهیونیستی به هر قیمتی را داشت و می توانست برای موساد ایده آل باشد.

علاوه بر این، بن زایگر با داشتن ملیت و پاسپورت استرالیایی می توانست بدون ایجاد شک یا حساسیت به هرکشوری سفر کند. بر اساس قانون استرالیا شهروندان می توانند تا سه بار با سه نام مختلف گذرنامه بگیرند.

بی دلیل نیست که نام او در میان متهمان دست داشتن در  ترور عماد مغنیه 2008 و محمود بن مبحوح در دبی 2010 و نیز ترور دانشمندان هسته ای ایران دیده می شود.

به تایید دولت استرالیا، بن زایگر دارای دو گذرنامه دیگر بانام های بن آلن و بن آلون نیز بود و بعد از دریافت مدرک دانشگاهی، در یک شرکت حقوقی در ملبورن مشغول به کار شد.
از سال 2003 او به سرزمین های اشغالی بازگشت و پس از گذراندن انواع گزینش ها و آزمایش ها به مدت یک سال، موساد او را پذیرفت.

* یافتن خبرچین ایرانی، نخستین ماموریت

موساد در سال 2005 او را به اروپا فرستاد تا اولین ماموریتش را انجام دهد. ماموریت او نفوذ به شرکت هایی در جنوب اروپا بود که با ایران و سوریه کار می کردند.
بن زایگر با موفقیت وارد این شرکت ها شد و توانست با پوشش مناسب به عنوان حسابدار، با ایرانیان تماس برقرار کرده و خبرچینان بالقوه ای را شناسایی کند.
مدیر یک شرکت می گوید: برای ما روشن بود که او با وجود مدارک معتبری که ارائه کرده بود، هیچ تجربه ای در زمینه حسابداری ندارد. اما آنقدر با استعداد بود که خیلی زود مهارت های لازم را به دست آورد.

زایگر به سرعت پیش رفت و به طور مستقیم با مشتریان وارد مذاکره شد. یکی از همکاران او می گوید: با وجود پیشرفتی که داشت به نظر می رسید انگیزه خود را از دست داده و با کارش بیگانه شده است. وقتی یکی از مشتریان خوب را از دست داد، هیچ نگرانی بابت اخراج نداشت و حتی به نظر می رسید از این اتفاق راضی تر است. چون به سرعت در شرکت دیگری، استخدام شد.

او تجربیات مشابهی را با شرکت های دیگر پشت سر گذاشت و در این مدت، توانست چندین خبرچین بالقوه ایرانی را شناسایی و به موساد معرفی کند.

موساد او را به شرق اروپا فرستاد، اما در آنجا همانند جنوب موفق نبود و تابستان 2007 به تل آویو بازگردانده شد. اکنون زایگر از یک نیروی میدانی تبدیل به کارمندی پشت میز نشین شده بود.

* شوک دوجانبه؛ لبنان و موساد

ساختار موساد به سه گروه بزرگ تقسیم شده است. بخش " Keshet " یا "رنگین کمان" که مسئول عملیات نظارت و مشاهده است. بخش " قیصریه " که نیروی عملیاتی موساد است و انجام حملات خارج از کشور را بر عهده دارد. و بزرگترین بخش، " Tsomet یا " چهار راه " است که منابع و اطلاعات را تجزیه و تحلیل می کند. اینجا جایی بود که زایگر در آنجا پشت میز می نشست. اگرچه به نظر می رسید چنین جایگاهی برای یک نیروی فعال و پرشور راضی کننده نیست، اما باعث می شد او به اطلاعات فراوانی دسترسی داشته باشد و به همین دلیل، بیشتر کارکنان این بخش در معرض اتهام جاسوسی قرار دارند.

در ساعات اولیه صبح در 16 ماه مه 2009، واحد ویژه اطلاعات لبنان به خانه زیاد بن حمسی در دره بقاع غربی حمله کرده و پیرمرد 61 ساله را در رخت خواب دستگیر کردند. این دستگیری یک شوک برای بسیاری از لبنانی ها بود، چراکه او علاوه بر این که سال ها شهردار آن شهر بود، یک قهرمان جنگ نیز به شمار می رفت و  در برابر اسرائیل در طول جنگ داخلی لبنان مبارزه کرده بود. طرفداران او به سختی می توانستند باور کنند که حمسی یک جاسوس بزرگ برای اسرائیل بوده و از سال 2006 به آنها اطلاعات می داد و حدود  صدهزار دلار برای خدماتش دریافت کرده بود.

حمسی برای موساد که با کد "هندی" ازاو نام می برد بسیار پرارزش بود. او در بازجویی ها اعتراف کرد که ماموریت داشت مکان سید حسن نصرالله، رهبر حزب الله را برای اسرائیل شناسایی کند. این می توانست بزرگترین و موفقترین ترور موساد باشد.

در بازجویی از حمسی، بسیاری از رازهای موساد فاش شد. از جمله چگونگی جذب و ارتباط با جاسوسان و خبرچینان خارجی. ارتباط با حمسی از طریق مردی چینی به نام دیوید که خود را به عنوان نماینده یک شرکت چینی معرفی کرده بود انجام می شد. او حمسی را برای شرکت در یک نمایشگاه به پکن دعوت کرد و مدعی شد این دعوت از سوی دولت چین است.فتن او گفت که این دعوت به طور مستقیم از دولت چین آمده بود . جلسات بعدی در بانکوک انجام شد و او کم کم از حمسی سوالاتی پرسید. به عنوان مثال، از او سوال کرده بود؛ در ماجرای ناپدید شدن سه سرباز اسرائیلی از جنگ سال 1982 آیا او نیز در آن جنگ شرکت داشت؟

جاسوس موساد یک کامپیوتر و یک فلش USB دستکاری شده و همچنین یک دستگاه پخش صوتی به حمسی هدیه می دهد که همه آنها در واقع یک فرستنده برای ارسال پیام بودند.

این تجهیزات نیز به دست لبنانی ها افتاد. حمسی به 15 سال حبس محکوم و چندی بعد آزاد شد.

در بهار سال 2009 چندین شبکه جاسوسی اسرائیل در لبنان شناسایی و منهدم شد. در میان دستگیر شدگان مصطفی علی با نام کد " Zuzi  نیز وجود داشت که موفق شده بود تا درون حزب الله نفوذ کند.

برای اسرائیل ، این بزرگترین شکست اطلاعاتی در منطقه طی چند دهه بود. مقامات در مقر موساد گیج شدند.  لبنان پیش از این، چنین توانایی نداشت که شبکه های جاسوسی اسرائیل را ردگیری کند.

موساد به خوبی پی برده بود که این، کار حزب الله است. و سپس پیام مهمی دریافت کرد؛ در میان اعضای حزب الله گفته می شود که یک عامل استرالیایی موساد برای حزب الله کار می کند.
به سرعت، بن زایگر متهم به این خیانت شد.

* شناسایی جاسوس استرالیایی

بن زایگر ، خسته از کار دفتری درخواست مرخصی کرده بود تا به ادامه تحصیل بپردازد. موساد موافقت کرده و حتی حقوق و دستمزد او نیز پرداخت می شد. او با نام بن آلن در دانشگاه ملبورن ثبت نام کرده و گفته بود به عنوان مشاور برای شرکتی در ژنو کار می کند و گاهی مجبور است به سوئیس برود.

 در اکتبر سال 2009، جیسون کوتسوکیچ، خبرنگار اشپیگل و چند روزنامه مطرح استرالیایی ایمیلی دریافت کرد مبنی بر این که یک جاسوس موساد در استرالیا شناسایی شده. او اکنون در استرالیا زندگی می کند و نام یکی از شرکت هایی که زایگر در آن کار می کرد نیز در ایمیل ذکر شده بود.

جیسون با زایگر تماس می گیرد و می گوید: من اطلاعاتی درباره یک شرکت اروپایی که شما در آن کار کرده اید نیاز دارم.
زایگر پاسخ می دهد: من نمی دانم درباره چه حرف می زنید. شاید شما مرا با شخص دیگری اشتباه کرفته اید.

ده روز بعد، موساد زایگر را به تل آویو فرا می خواند و سرویس اطلاعات داخلی اسرائیل او را دستگیر می کند.
 
* پایان انتظار حزب الله

تحقیات موساد برای آنها شوک بود. به نظر می رسید بن زایگر ناامید از برخوردی که با او شده تلاش کرده بود ثابت کند کند که چقدر با ارزش است. او قبل از بازگشت به استرالیا با شخصی در شرق اروپا ملاقات کرده بود تا خودش به شکل مستقیم از او اطلاعاتی درباره حزب الله بگیرد.
بن زایگر تلاش کرد اعتماد او را جلب کند و نمی دانست که او نیروی حزب الله است و اطلاعات و گزارش ملاقات ها را به بیروت می فرستد. زایگر می خواست ازاو یک جاسوس بسازد اما خبر نداشت که اکنون تبدیل به منبع خبری حزب الله شده و حتی سیدحسن نصرالله نیز شخصا از ماجرا مطلع بود.

تماس بین زایگر و حزب الله برای یک ماه ادامه داشت. جاسوس حزب الله وانمود می کند مایل است برای او کار کند به شرطی که او ثابت کند واقعا برای موساد کار می کند.

زایگر به دام حزب الله افتاده و اطلاعاتی از فعالیت موساد درباره لبنان در اختیار او می گذارد. اطلاعاتی که گویی آخرین قطعه از پازلی بود که حزب الله در حال تکمیلش بود. حزب الله سریع و دقیق، شبکه های جاسوسی موساد را شناسایی کرد و شکار خائنین آغاز شد. از جمله حمسی و مصطفی علی؛ دو خبرچین با ارزش موساد در لبنان.

یکی از مقامات ارشد موساد می گوید: زایگر با جاسوسی که بسیار حرفه ای تر از خودش بود طرف شد و به سمت تاریکی رفت. این اتفاقی است که ممکن است برای جاسوسان باهوش تر از او نیز رخ دهد.

* شکست سه بعدی یک برند

زایگر یک نیروی باهوش و فعال بود و از دست رفتن او یک شکست تلخ برای اسرائیل است. از بین رفتن شبکه های جاسوسی در لبنان و چگونگی فعالیت آنها نیز شکست مضاعفی است اما تلخ تر از آن این است که حزب الله توانسته بود موساد را مغلوب کند. کاری که هیچ کشور عربی موفق به انجام آن نشده است.

ضربه سنگین تر این بود که تمام ساختار موساد و امنیت آن با شک و تردید مواجه شد.
 
* آخرین روزهای جاسوس

تابستان 2010 زایگر در زندان بود که دختر دومش متولد شد و خانواده اش نخستین بار موفق به ملاقات با او شدند. روز 15دسامبر به زایگر اجازه داده شد با تلفن با مادرش صحبت کند و پس از آن او مرده بود.

این ردپا و سرنخی است که موساد گذاشت تا برای دوستان زایگر دلیلی پیدا شود برای حدس زدن انگیزه خودکشی.
اما آیا او واقعا خودکشی کرد؟ از زخمی شدن غرور، از شرم، یا انتقام؟

مقامات امنیتی اسرائیل جسد زایگر را تحویل دادند و تنها خانواده و دوستان خیلی نزدیک و معدود می توانستند در مراسم خاکسپاری شرکت کنند.

بنیامین زایگر 34 ساله در فلسطین اشغالی به خاک سپرده شد.

منبع: شبکه خبر

انتهای پیام/ ح . ا
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: