۰

آل ابی‌طالب در آوردگاه عاشورا

شرح دلاوری ها و جان فشانی های سربازان عشق در آوردگاه خون و ایثار ،نه واقعه ای است که در کلامی بگنجد و نه زبان و قلم توان واگویی آن را دارد . هر کدام از شهدای کربلا در رسیدن به هدف و ایثار جان در راه محبوب، اشعار ی برزبان جاری می ساختند که حاکی از علو طبع و بزرگی روح و شجاعت آنان دارد .
کد خبر: ۴۶۹۰۱
۱۰:۵۳ - ۳۰ آبان ۱۳۹۱
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش« شیعه نیوز» به نقل ازحوزه، شهدای آل ابوطالب در دشت خونین کربلا بی‌شک از برجسته‌ترین دلاوران خطه خونین کربلا بودند که با رشادت جنگیدند و به شهادت رسیدند.
رجز‌خوانی علی اکبر (علیه السلام)
هنگامی  كه على اكبر (عليه السلام) به عنوان نخستین فرد از بنی‌هاشم که در رزمگاه کربلا حضور داشت از پدر اجازه ميدان گرفت با خواندن اين رجز به سپاه دشمن تاخت:
أنا عليُّ بنُ الحُسينِ بنِ عَليّ‏                       نحنُ و بيتِ اللّه أوْلى بالنَّبي‏
مِنْ شَبَثٍ‏ ذاكَ و مِنْ شِمْرّ الدَّني‏                   أضرِبُكُم بالسَّيفِ حَتَّى يَلْتَوِي‏
ضَرْبَ غُلامٍ هاشميٍّ علوي              و لا أزالُ اليومَ أحْمِي عَنْ أبِي‏
و اللّه لا يَحْكُمُ فينا ابنُ الدَّعِي‏                     
ترجمه: من علي پسر حسين بن علي (علیه السلام)هستم ،به خانه خدا سوگند،که ما به نبّي(صلی الله علیه واله) نزديکتر و اولي هستيم، تا شبث و شمر فرومايه ،آنقدر با شمشير به شما مي زنم تا شمشير تاب بردارد،شمشير زدن جوان هاشمي علوي.بخدا قسم پيوسته امروز از پدرم حمايت ميکنم.تا فرزند زنا زاده در ميان ما حکومت نکند.
زندگی بعد از حسین معنا ندارد/ رجزخوانی حضرت عباس (علیه السلام)
هنگامی که عباس بن علی در کنار شط فرات  یاد تشنگى حسين (علیه السلام) افتاد مشت آبی که برداشته بود بر زمین ريخت و فرمود:
يَا نَفْسُ مِنْ بَعْدِ الْحُسَيْنِ هُونِي
وَ بَعْدَهُ لاَ كُنْتَ أَنْ تَكُونِي
 هَذَا الْحُسَيْنُ وَارِدُ الْمَنُونِ
وَ تَشْرَ بِينَ بَارِدَ الْمَعِينِ
 هَيْهَاتَ مَا هَذَا فِعالُ دِينِي
وَ لاَ فِعَالُ صَادِقِ الْيَقِينِ
ترجمه: اي نفس! زندگي پس از امام حسين(علیه السلام) چه معنايي دارد؟! بعد از او زنده نباشي كه زندگي را ببيني.
 اين امام حسين(علیه السلام) است كه در مشكلات افتاده است؛ تو مي‌خواهي آب خنك و گوارا را بياشامي؟!
اين كار در آداب و فرهنگ من هرگز وجود ندارد. اين عمل از فرد صادق حقيقي به دور است.
لشكر ابن سعد اطرافش را گرفتند و تير بارانش كردند؛ به گونه‌اي كه تيرهاي بسياري بر بدنش بود. حضرت، اين رجز را مي‌خواند و مي‌جنگيد تا آب را به خيمه‌ها برساند:
لاَ أَرْهَبُ الْمَوْتَ إِذَا الْمَوْتُ رَقَا
حَتَّي اَواري فِي الْمَصَالِيتِ لَقَي
. نَفْسِي لِنَفْسِ الْمُصْطَفَي الطُّهْرِ وَقَا
إِنِّي أَنَا الْعَبَّاسُ اُغْدُو بِالسَّقَا
 وَ لَا اَخَافُ الشَّرَّ يَوْمَ الْمُلْتَقَي
 زماني كه مرگ فرا گير شده و از سر آدم بالا مي‌رود، من از مرگ فرار نمي‌كنم تا اينكه با مرگ روبرو شوم و آن را بپوشم.
جانم به فداي جانِ پيامبر پاك(صلی الله علیه واله) (يعني امام حسين(علیه السلام) باد كه در خطر واقع شده است. من عباس هستم كه پيمان سقائي بسته‌ام.
در روزي كه نيكي و زشتي با هم ملاقات مي‌كنند و درگير مي‌شوند، من از سختي و بدها نمي‌ترسم و با آن روبه‌رو مي‌شوم.
از امام خودم حمایت می‌کنم
ناگاه شمشيري بر دست راست وي زد ه شد كه دست راستش قطع شد، حضرتش فوري شمشير را با دست چپ گرفت، مي‌جنگيد و به سوي خيمه مي‌رفت تا آب را به اطفال برساند؛ آن هنگام بود كه اين رجز را مي‌خواند و مي‌جنگيد:
 وَ اللهِ إِنْ قَطَعْتُمُوا يَمِينِي
إِنّي اُحَامِي أَبَداً عَنْ ديِنِي
2. وَ عَنْ اِمَامٍ صَادِقِ الْيَقِينِ
نَجْلِ النَّبِيِّ الطَّاهِرِ الْأَمِينِ
به خدا قسم! گرچه دست راستم را قطع كرديد، من هميشه و در هر حال از دينم حمايت مي‌كنم.
و از امام صادق و برحق، و پسر پيامبر طاهر و امين(صلی الله علیه واله) حمايت مي‌كنم.
ای نفس از کفار نهراس
سپس هنگامی که دست چپ حضرت عباس نیز قطع شد علمدار كربلا(علیه السلام) به سوي دشمن حمله مي‌كرد تا راه را به سوي خيمه‌ها باز كند و آب را به خيمه برساند. آن جناب در اين زمان، اين رجز را مي‌خواند:
يَا نَفْسُ لَا تَخْشَي مِنَ الْكُفَّارِ
وَ اَبْشِرِي بِرَحْمَةِ الْجَبَّارِ
 مَعَ النَّبِيِّ السَّيِّدِ الْمُخْتَارِ
قَدْ قَطَعُوا بِبَغْيِهِمْ يَسَارِي
فَأَصْلِهِمْ يَا رَبِّ حَرَّ النَّارِ
ترجمه: اي نفس! از كفار نترس، تو را به رحمت خداوند جبّار بشارت مي‌دهم.
و در بهشت، به هم‌جواري با پيامبر(صلی الله علیه واله) كه آقا و برگزيده است، بشارت مي‌دهم. اينها با سركشي و طغيان [در دين،] دست چپم را قطع كرده‌اند.
خداوندا! اينها را به آتش سوزان جهنم داخل كن.
من فرزند علی بن ابی‌طالبم
عبدالله بن على بن ابى طالب (عليه السلام). عبدالله در برابر عباس (عليه السلام) به ميدان شتافت و با شمشير خود كارزار مى كرد و ميان دشمن به جولان مى پرداخت و مى گفت:
انا ابن ذى النجدة و الافضال                         ذاك علىّ الخير فى الافعال
سيف رسول الله ذوالنكال                فى كل يوم ظاهر الاهوال
يعنى: من فرزند آن دلاورمرد بخشنده ام، او نيكو خصال و نيك كردرا است. شمشير رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) درد آور است و هر روز در بین دشمنان ترس و بيم ايجاد مى كند.
من نواده جعفر طیارم
عون بن عبدالله جعفر به ميدان نبرد با دشمن شتافت و اين رجز را مى خواند:
إنْ تنكرونى فانا ابن جعفر                شهيد صدق فى الجنان ازهر
يطير فيها بجناح اخضر                    كفى بهذا شرفا فى المحشر
يعنى: اگر مرا نمى شناسيد من فرزند جعفر طيارم، شهيد راستينى كه با چهره درخشان در بهشت جاى دارد. و با بال هاى سبز در آن جا به پرواز در مى آيد و روز قيامت همين افتخار و سربلندى مرا كافى است.
دستور قرآن را رها کردید
محمد بن عبدالله بن جعفر بن ابى طالب (عليه السلام)
محمد، قبل از عون به ميدان نبرد رفت و در برابر دشمن قرار گرفت و اين رجز را زمزمه مى كرد:
اشكو الى الله من العدوان               فعال قوم فى الردى عميان
قد بدلوا معالم القرآن                     و محكم التنزيل و التبيان
يعنى: از دشمنان به خدا شكايت مى كنم، جنگ با مردمى كه كوركورانه در گمراهى اند. آن ها دستورات قرآن را رها كردند و نشانه ها و آيات محكم آن را به فراموشى سپردند.
امیری حسین و نعم‌الامیر
اسلم بن عمرو، غلام حسين بن على (عليه السلام)
وى، يكى از غلامان حسين بن على (عليه السلام) و كاتب ديوان ایشان بود
به گفته برخى سيره نويسان و ارباب مقاتل: او در حالى كه اين رجز را مى خواند به ميدان نبرد شتافت.
اميرى حسين و نعم الامير               سرور فؤ اد البشير النذير
يعنى: رهبرم حسين است و چه نيك رهبرى! او شادى و سرور دل پيامبر بشير و نذير است.
آوردگاه کربلا شاهد حضور جوانمردی بود که در دفاع از امام و مکتب خود لحظه‌ای تردید نکردند و جان خود را در راه احیاء دین الهی به مسلخ عشق بروند... السلام علي الحسين و علي علي بن الحسين و علي اولاد الحسين وعلي اصحاب الحسين.

انتهای خبر/ ز.ح

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: