- علمی
- سلامت
- گوناگون
- اجتماعی
- احکام اسلامی
- دین و مذهب
- اخلاق اهل بیت
- مباحث زناشوئی
- کودک و خانواده
- آشپزی و آشپزخانه
- گردشگری و تفریحی
- روانشناسی و مشاوره
- الگو سازی و سبک زندگی
- تکنولوژی و فناوری اطلاعات
* لیبی به عنوان پایگاهی برای القاعده و ارسال تروریست‌ها به سوریه محسوب می‌شود
گروه‌های مخالف و مورد حمایت آمریکا در لیبی که رژیم قذافی را سرنگون کردند، متشکل از تروریست های القاعده بودند. طبق گزارش مرکز مبارزه با تروریسم در آکادمی نظامی «وِست پوینت» درسال 2007، شهر بنغازی در لیبی یکی از پایگاه های اصلی القاعده بوده که پیش از سرنگونی قذافی، تروریست های این سازمان از آنجا به عراق ارسال می شدند. القاعده درحال حاضر نیز نیروهای بسیاری در لیبی دارد. در واقع پس از سرنگونی قذافی، پرچم‌های القاعده بر فراز ساختمان دادگستری بنغازی به چشم می خورد. قذافی درسال 2011، یعنی چهار سال پس از گزارش وِست پوینت مبنی بر حضور تروریست های القاعده در بنغازی، درصدد آغاز یک حمله همه جانبه به این شهر برآمد. قذافی مدعی بود که بنغازی پایگاه اصلی القاعده بوده و همچنین به عنوان مقر اصلی شورشیان درلیبی نیز محسوب می شود.
«سی اِن اِن»، «دِیلی تلگراف»، «واشنگتن پست» و بسیاری از منابع خبری دیگر براین عقیده اند که تروریست‌های القاعده از لیبی به سوی سوریه سرازیر می‌شوند تا به جمع گروه‌های مخالف با اسد بپیوندند. این منابع خبری همچنین معتقدند که گروه‌های مخالف سوری را تروریست‌های القاعده تشکیل می‌دهند. آمریکا از سال 2006 درحال حمایت و تجهیز اپوزیسیون سوریه است. دولت فعلی لیبی نیز به عنوان یکی از حمایت کنندگان اصلی اپوزیسیون سوریه محسوب می شود که به ارسال سلاح برای گروه های مخالف سوری می پردازد.
* چه حقایقی در پشت پرده حادثه بنغازی وجود دارد؟
داستان پشت پرده حمله به سفارت آمریکا در بنغازی می تواند دلیل اصلی کشته شدن سفیر آمریکا در لیبی، «کریس استیونز»، و استعفای ناگهانی رئیس سازمان سیا، «دیوید پترائوس» را شرح دهد. «وال استریت ژورنال» و «دِیلی تلگراف» تأیید کردند که سفارت آمریکا در بنغازی در حقیقت یک پایگاه سریِ سازمان سیا بوده است.
منابع خبری می‌گویند سفارت آمریکا در بنغازی پوششی دیپلماتیک برای فعالیت‌های سری سازمان سیا محسوب می‌شده است. طبق گزارش «رویترز»، مأموریت سیا در لیبی یافتن سلاح‌های سنگینی بوده است که از انبارهای مهماتِ این کشور در حین درگیری‌های داخلی به سرقت رفته است. گزارش‌های دیگری حاکی از آن است که احتمال ارتباط سفیر آمریکا درلیبی با تروریست های سوری نیز وجود دارد. شواهدی دراین زمینه موجود است که نشان می دهد مقامات آمریکا درلیبی و به ویژه کریس استیونز، از ارسال سلاح های سنگین برای شورشیان و جهادگران سوری آگاه بوده اند.
در ماه مارس 2011، استیونز به طور رسمی مسئول ارتباط با اپوزوسیون لیبی شد و به طور مستقیم با «عبدالحکیم بِلحاج»، فرمانده سابق گروه جنگجویان اسلامی لیبی، همکاری می نمود. طبق گزارشات، برخی از اعضای این گروهِ منحل شده در حمله به سفارت آمریکا در بنغازی دست داشته اند. در نوامبر 2011، دِیلی تلگراف گزارش داد که بِلحاج، فرمانده شورای نظامی طرابلس، با رهبران ارتش آزاد سوریه در استانبول ملاقات داشته است تا حمایت‌های مالی و نظامی دولت لیبی را از شورشیان سوری اعلام دارد. ماه گذشته روزنامه «تایمز لندن» گزارش داد که یک کشتی متعلق به لیبی که حامل مقادیر زیادی سلاح برای شورشیان سوری بود، در ترکیه پهلو گرفت. این کشتی شامل محموله‌هایی از موشک‌های زمین به هوا، ضدهوایی، نارنجک و سلاح های پرتاب راکت بوده است.
رویترز گزارش می‌دهد که شورشیان سوری از این سلاح‌های سنگین برای منهدم ساختن بالگردها و جنگنده‌های ارتش سوریه استفاده می‌کنند. ناخدای این کشتی اهل لیبی و رئیس سازمانی موسوم به «شورای ملی لیبی برای امداد و پشتیبانی» بوده است. در واقع این سازمان توسط دولت جدید لیبی تشکیل شده است. این بدین معناست که سفیر آمریکا در لیبی از بِلحاج به عنوان واسطه ای میان خود و ناخدای این کشتی برای ارسال سلاح های سنگین به سوریه استفاده نموده است.
علاوه براین، می دانیم که جهادگرایان به عنوان بهترین جنگجویان درمیان گروه‌های مخالف سوری به حساب می‌آیند. اما آنها از کجا آمده‌اند؟ هفته گذشته دیلی تلگراف گزارش داد که فرمانده ارتش آزاد سوریه این جهادگرایان را «لیبیایی» نامیده و همچنین اظهار داشته است که ارتش آزاد سوریه نیازی به این افراط گرایان ندارد. بنابراین اگر دولت لیبی نیروهای نظامی و سلاح های سنگین را از طریق ترکیه وارد سوریه کرده است، آنگاه دولت ترکیه و ایالات متحده قطعاً از این موضوع آگاه بوده اند. در واقع، کریس استیونز به عنوان یک واسطه برای ارسال نیرو و تجهیزات نظامی به سوریه عمل کرده است.
از این گذشته، یک پایگاه سازمان سیا در فاصله 1.5 مایلی سفارت آمریکا در بنغازی وجود داشته است که به عنوان مرکزی برای جمع آوری اطلاعات درباره گسترش سلاح های سنگینِ به سرقت رفته از انبارهای مهمات لیبی مورد استفاده قرار می گرفته است. تجهیزات امنیتی این پایگاه بسیار پیشرفته تر از تجهیزات ویلای اجاره ای (سفارت آمریکا) بود که استیونز در آن کشته شد.
می‌دانیم که سیا نقش به سزایی را در ارسال سلاح های پیشرفته برای شورشیان در مناطق جنوبی ترکیه ایفا نموده است. پرسشی که دراین زمینه مطرح می شود این است که آیا سیا در ارسال سلاح های سنگین از لیبی به سوریه نقش داشته است یا خیر؟ به عبارت دیگر، آیا سفیر آمریکا در لیبی نقش کلیدی را در ارسال تروریست ها و تجهیزات نظامی به سوریه ایفا کرده است؟ سایر منابع خبری نیز ادعا می کنند که سفارت آمریکا در بنغازی به عنوان یک پایگاه سازمان سیا برای ارسال نیرو و تجهیزات نظامی به سوریه فعالیت می کرده است. بسیاری براین عقیده اند که عدم اتخاذ تدابیر شدید امنیتی به منظور حفاظت از سفارت آمریکا در بنغازی به این دلیل بوده است که سازمان سیا قصد داشته تا با معمولی جلوه دادن تدابیر امنیتی سفارت، از این کنسولگری به عنوان پوششی دیپلماتیک برای فعالیت های سری خود استفاده کند.
* چرا رئیس سازمان سیا به طور ناگهانی استعفا کرد؟
رئیس سازمان سیا، دیوید پترائوس، ناگهان به دلیل داشتن روابط نامشروع از سِمَت خود استعفا کرد. داشتن روابط نامشروع می تواند به عنوان دلیلی برای استعفای وی تلقی شود، زیرا رسوایی‌های مقامات عالی رتبه اطلاعاتی می تواند امنیت ملی کشور را به مخاطره بیندازد. اما زمانِ استعفای پترائوس موضوعی بسیار جالب است، زیرا طبق زمان بندی اعلام شده، او باید هفته آینده در مجلس سنا حاضر می شد و درباره حقایق حادثه بنغازی شهادت می داد. بسیاری معتقدند که داشتن روابط نامشروع دلیل استعفای ناگهانی پترائوس نبوده است، بلکه دلیل اصلی استعفای وی خودداری از شهادت دادن در مجلس سنا در رابطه با حقایق حادثه بنغازی بوده است.
* سیاست خارجی آمریکا طی سال‌های گذشته دلیل اصلی اقدامات علیه این کشور به حساب می‌آید
هرآنچه که به عنوان فعالیت های سازمان سیا در لیبی و دلیل اصلی استعفای رئیس این سازمان محسوب شود، بازهم سیاست خارجی گذشته و آتی ایالات متحده به عنوان موضوع اصلی دراین زمینه به حساب می آید. طی دهه های متوالی، ایالات متحده به منظور حفظ منافع خود از تروریست ها حمایت کرده است. دولت آمریکا پنجاه سال رویای تغییر رژیم در سوریه و لیبی را در سر داشته است و به مدت بیست سال برای عملی کردن اهداف خود دراین دو کشور برنامه ریزی کرده است. اوباما تنها نام اقدامات بوش و نومحافظه کاران مبنی بر «مبارزه با تروریسم» را تغییر داده و آن را «مجموعه ای از جنگ های بشردوستانه» می نامد! آمریکا و متحدانش به طور مستقیم برای سرنگونی دولت ایران فعالیت نمی کنند، بلکه تلاش می کنند تا با تضعیف متحدان و هم پیمانان ایران، به منزوی کردن و تضعیف بیشتر دولت این کشور بپردازند. آمریکایی ها باید از خود بپرسند که آیا این موضوع واقعاً آن چیزی است که مردم می خواهند؟
منبع:فارس به نقل ازوبلاگ واشنگتن
انتهای خبر/ ز.ح
