۴

یهودی سازی عراق

یهودیان عراق خود را کهن ترین گروه یهود تلقی می کنند که در بابل مستقر بوده و برخی از ایشان پس از فتح بابل توسط کورش به فلسطین بازگشتند. این گروه یهودی پیش از سال ۱۹۴۸ ۲٫۶% از ساکنان عراق را تشکیل می دادند و پس از سال ۱۹۴۸ به یک دهم درصد کاهش یافتند.
کد خبر: ۴۰۸۹۴
۱۶:۰۵ - ۱۵ شهريور ۱۳۹۱
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از پیشینه، اشغال عراق از سوی نیروهای آمریکایی در سال 2003 از سوی یهودیان به طور عمومی و از سوی صهیونیست ها به طور خاص اهمیت داشت و توسط ایشان دنبال می شد.

درواقع با حمله آمریکا به عراق قرار بود یکی از رهبرانی که ظاهرا بیشترین دشمنی ها را با رژیم صهیونیستی اظهار می داشت و در میان مبارزان فلسطینی جایگاه داشت و در این اواخر حتی به حماس هم کمکهایی کرده بود از میان برود.

در این بین برخی باورهای دینی نیز بر اهمیت قضیه برای یهودی ها می افزود. طبق این عقاید ظهور مسیح وقتی حادث می شود که یهودیان در فلسطین مستقرشوند و در پی آن جنگ هارمجدون یا آرماگدون روی دهد.[۱] بوش و نومحافظه کاران یا مسیحیان صهیونیست با بهره برداری ازاین عقیده دینی در امریکا به قدرت رسیدند. بگونه ای که بسیاری از رأی دهندگان به بوش یعنی آنها که خود را مسیحیان تجدیدحیات یافته (اوانجلیک) می دانستند،اورا فرستاده ای از سوی خدا تلقی می کردند که برای حمایت از اسرائیل و نابودی اسلام مبعوث شده است.[۲] از همین رو برخی از تحلیلگران، حمله امریکا به عراق را در جهت حمایت از صهیونیستها و مرتبط با اندیشه های آخرالزمانی تلقی می کنند.[۳]

یهودیان رفتن صدام را کافی تلقی نمی کنند، بلکه به نظر می رسد برنامه هایی را به اجرا در آورده اند که می توان به جرأت از آن ها با عنوان یهودی سازی عراق نام برد.

یهودیان عراقی الاصل در صف مقدم این طرح قرار دارند. یهودی ها جامعه با نفوذی در عراق پیش از تشکیل کشور اسرائیل تلقی می شدند، و در تجارت و بسیاری از کارها ذی نفوذ بودند. برخی از ایشان مانند ساسون حسقیل در دوره اشغال عراق توسط بریتانیا پس از جنگ اول جهانی از سوی سر پرسی کاکس معروف به وزارت مالیه عراق رسید. وجالب است که در دوره اشغال عراق از سوی آمریکا نیز قرار بود نوح  فیلدمان یهودی قانون اساسی عراق را بنویسد که با واکنش شدید مرجعیت و جامعه عراق روبرو شد و در نهایت کمیته ای منتخب از مردم قانون اساسی عراق را به نگارش درآورد.

یهودیان عراق خود را کهن ترین گروه یهود تلقی می کنند که در بابل مستقر بوده و برخی از ایشان پس از فتح بابل توسط کورش به فلسطین بازگشتند. این گروه یهودی پیش از سال ۱۹۴۸ ۲٫۶% از ساکنان عراق را تشکیل می دادند و پس از سال ۱۹۴۸ به یک دهم درصد کاهش یافتند.

این یهودیان در دوره کودتای ۱۹۵۸ و بعد از آن تسلط بعثی ها از عراق اخراج شده و اموالشان ضبط می شد. اما پس از سقوط صدام یهودیان عراق که بسیاری از ایشان هویت و زبان و حتی لهجه عراقی را حفظ کرده اند سعی می کنند به شیعیان نزدیک شوند. جالب توجه است که برخی مسئولان عراقی الاصل رژیم صهیونیستی به عراقی بودن خود افتخار می کنند. به عنوان نمونه بنیامین بن الیعازر وزیر تجارت وقت رژیم صهیونیستی یک بار به یکی از مشاوران بارک گفته بود: "من عراقی هستم و تو مرا نمی شناسی تو را بر روی آتش کباب خواهم کرد”.[۴]

 گیلس کپل یکی از کسانی که امروزه کتاب های متعددی پیرامون اسلام سیاسی و منطقه خاورمیانه می نویسد در یکی از کتابهایش سرنوشت یهودیان عراق را گره خورده به سرنوشت شیعیان می داند.

وی در کتاب The war for Muslim Minds سرنوشت یهودیها و شیعیان را در رویکردی که بیشتر رنگ وبوی اندیشه های نو محافظه کاران امریکا را دارد،گره خورده به هم می بیند.

وی در سخن از تحرکات پیش از اشغال عراق و دیدار برخی شیعیان با افرادی مانند پول وولفویتز می نویسد: «… وقتی به دیدار پول وولفوتیز(Paul Wolfowitz)[5] رفتم به من گفتند در اتاقی منتظر بمانم در آن اتاق بجای برخورد با سربازان انگلیسی زبان به روحانیون شیعه ای برخورد کردم که با یکدیگر عربی صحبت می کردند. در جهان بینی بیشتر نو محافظه کاران سرنوشت یهودیها با سرنوشت شیعیان گره خورده، هردو گروه مردمی شکنجه دیده اند که با پناه بردن به متنهای مقدس خود، هویت خود را حفظ کرده اند، هر دو نقش برجسته ای برای روحانیانشان قائلند… با شروع قرن بیستم و شیوع سکولاریسم هردو گروه توجّه خود را از روحانیون به روشنفکران معطوف ساختند و از تئولوژی انتظار به فعالیتهای مبارزاتی روی آوردند. فرزندان روحانیون یهودی و شیعه بطور نامناسبی به رهبران حزب کمونیست بدل شدند. مارکسیستها بیشتر یا یهودی بودند یا شیعه … اما با فروپاشی نظام صدام بیشتر کمونیستهای شیعی که در جوانی علیه امپریالیزم کار می کردند در پیری همکار آمریکائیها شده بودند».[۶] در واقع نویسنده رابطه وولفوتیز یهودی و برخی روحانیون شیعه را نشانگر نظریه خود می داند… «گره خوردن سرنوشت یهود با شیعیان».

پس از اشغال عراق بود که یهودیان سعی کردند با توجه به «دیگری» مشترک بین ایشان و شیعیان یعنی حاکمیت حزب بعث صدامی به شیعیان نزدیک شوند. ایشان دائما خود را همچون شیعیان لطمه دیده از حاکمیت بعث تلقی می کنند.

البته باید گفت این تحرکات در بخش مستقل کردستان عراق به گونه ای دیگر دنبال می شود. کردها از همان ابتدا به اسرائیل نزدیک بودند، و شاید بتوان گفت اسرائیل مهمترین مدافع ایجاد کردستان بزرگ به عنوان یکی از دوستان خود در منطقه می باشد. کردستان پس از سقوط صدام روابط فرهنگی تنگاتنگی با رژیم صهیونیستی پیدا کرد. در این بین برخی نویسندگان و ژورنالیست ها از رژیم صهیونیستی به دفاع پرداخته و برخی الگو گیری اقلیم کردستان از این رژیم را خواستار شدند در این راستا برخی از چهره های فرهنگی کرد نزدیک به رژیم صهیونیستی دست به ایجاد رسانه هایی زدند که نزدیکی کردستان و اسرائیل را نشان می داد، از این جمله بود مجله کرد اسرائیل که چند سالی است به فعالیت مشغول می باشد و البته چند ماهی است از کار ایستاده است. درواقع بخشی از یهودیان عراق را یهودیان منطقه کردستان تشکیل می دهند. سخن پیرامون رابطه رژیم صهیونیستی با اقلیم کردستان عراق فراوان است اما به نظر می رسد بخش فرهنگی این رابطه بسیار مهمتر از بخش سیاسی آن است چرا که آرام آرام تابوی اسرائیل را در ذهن جامعه می شکند و رابطه با اسرائیل به امری عادی تبدیل می شود.

در جنوب عراق نیز این رابطه چنان که گفتیم از طریق «دیگری» سازی دنبال می شود. یهودیان عراق در مناطقی مانند بصره و الناصریه و بغداد زندگی می کرده اند و قبر حزقیال نبی در جایی بین حله و نجف اشرف زیارتگاهی برای یهودیان شمرده می شود. یهودیان سعی می کنند با توجه به وجود آرامگاه حزقیال که مسلمانان آن را آرامگاه ذالکفل پیامبر که نامش در قرآن کریم نیز آمده می دانند، هرچه بیشتر در مناطق جنوبی عراق نفوذ کنند. برخی از یهودیان و نهادهای یهودیان عراقی خواستار توجه به میراث یهودی این مجموعه می باشند که به جز آرامگاه یک کنشت و یک کتابخانه را نیز در خود جای می دهد. برخی حتی خواستار ایجاد یک فرودگاه اختصاصی در این منطقه می باشند تا یهودیان بتوانند آزادانه از تمام جهان به زیارت این آرامگاه بیایند.

ارتباطات دانشگاهی یکی دیگر از راه هاییست که آکادمیسین های اسرائیلی عراقی الاصل سعی می کنند از این طریق به نخبگان عراقی نزدیک شوند. چندی پیش در گزارشی به نزدیکی اساتید عراقی الاصل دانشگاه عبری با اساتید دانشگاه کوفه اشاره شده بود. ادبیات و شعر عراقی و توجه به تاریخ مشترک یهود و شیعیان در عراق معاصر دستمایه خوبی است برای این قبیل نزدیکی ها.

در نهایت به نظر می رسد این حرکت آرام و فرهنگی که از سوی یهودیان صورت می گیرد می تواند در نهایت رابطه با اسرائیل را در میان عراقی ها به ویژه نخبگان به رابطه ای عادی تبدیل نماید، هرچند عراقی ها با شرکت وسیع در راهپیمایی های ضد اسرائیلی به ویژه راهپیمایی روز قدس نشان داده اند که خطر این امر را به خوبی می دانند.

حسین افق

[۱].  هال سل گریس, تدارک جنگ بزرگ براساس پیشگوئیهای انبیای بنی اسرائیل, ترجمه:خسرو احمدی,مؤسسه فرهنگی رسا, تهران,۱۳۷۷, ص۲۱۵
[۲] . Andrew Austin and Laurel E.Phoenix, Beyond the Texas Oil Patch: The Poletical Ascendancy of Anti- Environmentalism,Devastating Society the Neo- Conservative Assault on Democracy and Justice,PlutoPress,London. Annarbor, MI,2005,p64
[3]. سامی محمد صالح الدلال, اجتیاح النجمه والصلیب لربوع العراقhttp://www.albayan-magazine.com/iraq-file,34htm
[4].http://arabic.cnn.com/2010/middle_east/7/5/israe.labour/index.html
[5] معاون وقت وزیر دفاع ویکی از سران اصلی نومحافظه کاران وجنگ علیه عراق.
[۶]Gilles kepel, Gilles kepel, The war for Muslim Minds Islam and the west,translation pascale Ghazaleh, The Belknap Press of Harvard University Press,2004, p201,202.
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۴
نظرات بینندگان
علی
Afghanistan
۲۱:۵۴ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۵
خوب است که خود اعتراف کردید که یهودیان خود را جز از جامعه شیعیان می دانند . چون انها می دانند که ما بودیم که این گروه را به نام شیعه در درون اسلام به میان اوردیم
محمد
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۶
برو بابا . توام دلتو خوش کن .
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۳:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۶/۱۶
این مطالب بی ربط شبیه مطالبی است که در مورد عبدا... بن سبا می گویند .مدیریت سایت این مطلب را قبل از گذاشتن در سایت درست خوانده است؟؟؟
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۲:۰۰ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۶
چه ربطی وجود دارد بین این مقاله و مسئله عبدالله بن سبأ.. در این مقاله فقط یک هشدار داده شده و فعالیت فرهنگی و چراغ خاموش اسرائیل و خطر آن یادآور شده و اینکه چه بهتر است ما هم به جای جارو جنجال سیاسی و حمایت از این سیاستمدار یا آن یکی بیاییم و کار ریشه ای انجام دهیم و با اینکه اشتراکات فراوانی با شیعیان عراق داریم یکدفعه نبینیم که قافیه را به اسرائیلی که بسیار از جامعه عراق دور است باخته ایم