۲
بهائیت در گرداب محکومیت

نقش بهائیت در ارکان حکومت پهلوی

سجاد حائری نیا:
کد خبر: ۳۷۵۸۹
۱۷:۴۴ - ۱۵ تير ۱۳۹۱
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز» ، یکپارچگی فقها و مراجع شیعه در رویارویی با دشمنان خارجی چون روس و انگلیس در دوران جنگ جهانی اول و دوم باعث شد تا استعمارگران به این فکر بیفتند تا از نفوذ رو به رشد مراجع در میان مردم در مقابل استعمار و دولت های استعمارگر قاجار بکاهد.

از این رو به موازات تشکیل فرقه وهابیت در عربستان سعودی و قرار دادن آن در مقابل شیعه، در درون شیعه نیز شکافی به وجود آوردند تا از این رهگذر به مطامع سودجویانه خود دست یابند. ظهور فرقه بهائیت در مهد تشیع یعنی ایران با واکنش تند مردم و علما مواجه شد. از اینرو در سرتاسر دوران قاجار بهائیان همواره از موقعیتی بسیار پایین در جامعه برخوردار بودند و حتی به منظور در امان ماندن از دست شیعیان دین خود را مخفی نمودند. روی کار آمدن حکومت پدر و پسر پهلوی‌ و بروز تحولات داخلی و خارجی جهش قابل ملاحظه ای در موقعیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بهائیان ایران پدید آورد. در دوران محمدرضا شاه بهائیان چنان در ارکان سیاسی و اقتصادی کشور، نفوذ پیدا کردند که به یکی از وزنه های مهم قدرت در کشور تبدیل شدند.

به طور کلی عواملی که منجر به نفوذ قابل ملاحظه بهائیان در ارکان سیاسی و اقتصادی ایران در دوران محمدرضا شاه شدند عبارتند از: نظر مساعد شاه به آنها، وجود چهره های باسواد و تحصیلکرده درمیان آنها، وجود افکار و عقاید تجدد خواهانه و دنیاگرایانه در دین بهائیت، وجود روحیه جهان وطنی و عدم تعلق خاطر به سرزمین خاص، داشتن تعصب دینی و مذهبی و بالاخره حمایت‌های صهیونیسم و استعمار انگلیس..

در این رهگذر افراد با نفوذی چون: امیرعباس هویدا، هژبر یزدانی، عبدالکریم ایادی ، پرویز ثابتی و اسدالله صنیعی از جمله سرسپردگان مهم بهایی در این دوران بودند که در جهت گسترش نفوذ بهائیان در کشور فعالیت می کردند.

حسین فردوست که از رجال مهم دربار پهلوی بود، در اعترافات خود پس از دستگیری که در دو جلد کتاب به نام "ظهور و سقوط سلطنت پهلوی" گردآوری شده است درباره فعالیت های تشکیلات بهائیان در حکومت شاه می گوید:

یکی دیگر از فرقه هایی که توسط اداره کل سوم ساواک با دقت دنبال می شد، بهائیت بود. شعبه مربوط بولتن های نوبه ای (سه ماهه) تنظیم می کرد که یک نسخه از آن از طریق من (دفتر ویژه اطلاعات) به اطلاع محمدرضا می رسید. این بولتن مفصل تر از بولتن فراماسونری بود. اما محمدرضا از تشکیلات بهائیت و به خصوص افراد بهایی در مقامات مهم و حساس مملکتی اطلاع کامل داشت و نسبت به آنها حسن ظن نشان می داد. اصولا رضاخان نیز با بهائیت روابط حسنه داشت، تا حدی که اسدالله صنیعی را که یک بهائی طراز اول بود، آجودان مخصوص محمدرضا کرد. صنیعی بعدها بسیار متنفذ شد و در زمان علم و حسنعلی منصور و به خصوص هویدا به وزارت فرهنگ و وزارت خواربار رسید.(1)

1 ـ ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، انتشارات اطلاعات، ج 1، ص 376

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۲
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
نظرات بینندگان
محسن
Iran, Islamic Republic of
۲۳:۱۰ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۵
خدا بیامرزه مبارزان این راه رو .....

خدا رحمت حاج اقا رو .....
مهدی
United States
۲۰:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۶
اگر ساواک با بهائیت بود و از آن دفاع میکرد،پس چطور گذاشت که انجمن حجتیه که هدفش مبارزه با بهائیت بود،فعالیت کنه به شرط عدم دخالت در سیاست؟!!!
نه خیر آقاجان.ساواک با بهایی ها نبوده.شاه هم شیعه بوده.ولی شسعه فاسق بوده مثل شاه عباس...
و این فعالیت انجمن و حاجاقا بود که بهائیت را تا مرز خیلی زیادی از بین برد که البته بعد از انقلاب به لطف مسئولین میبینیم که بهائیت در حال رشد است و همین الآن بهائیت و همچنین وهابیت در ایران و در تک تک شهرها دارن فعالیت میکنن و تبلیغ میکنن و ذهن جوانان مارا می ربایند...
خدا بیامرزد حاج آقا را...
اللهم عجل لولیک الفرج