۱

روان شناسی دروغ گویی و تأثیر آن بر شخصیت انسان

دروغ به عنوان یک ابزار دفاعی ناپخته به فرد کمک می‌کند تا به جای درمان بیماری‌های خود همچون خودکم‌بینی و احساس حقارت، نیاز به تأیید طلبی، نبود جرأت ورزی، حسادت، اضطراب و ترس و دیگر بیماری‌های شخصیتی و روانی- که از مهمترین عوامل دروغ گویی او هستند؛- تنها با رنگ‌آمیزی شخصیت پوسیده‌ی خود، خویشتن را مطلوب دیگران سازد و اوج فاجعه زمانی است که فرد دروغ‌گو، دروغ‌های شخصیتی، بیانی و رفتاری خویش را خود نیز باور می‌کند.
کد خبر: ۳۶۸۵۲
۱۱:۳۹ - ۳۱ خرداد ۱۳۹۱

SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

از جمله عادات نامطلوبی که از بدو کودکی گریبان گیر بسیاری از اشخاص می‌گردد، وارونه سازی واقعیت یا به عبارتی «دروغ گویی» است.

معکوس سازی واقعیت و تفاوت برقرار کردن بین درون و بیرون امری نیست که از بدو تولد در کودک موجود باشد. کودک در ابتدای ورود به دنیا لوحی است سفید و سرشار از پاکی و صداقت اما به مرور زمان با الگوگیری از والدین و اطرافیان می‌آموزد که می‌تواند حقیقت را وارونه جلوه دهد و به ناراستی معتاد می‌گردد. از این رو می‌توان به جرأت بیان داشت که بنیان دروغ‌گویی از خانواده آغاز می‌گردد.

بعضى دروغ گویی را به معناى عدم مطابقت محتواى سخن با واقعیت ذکر کرده اند، در حالى که بعضى دیگر آن را عدم مطابقت با تشخیص و اعتقاد گوینده مى دانند. 

دروغ، سخن بر خلاف حقيقت است و دروغ گو كسى است كه بر خلاف حقيقت،خبرى می ‏دهد.

این ویژگی ناپسند از صفات سخن است و دروغ گويى از صفات سخن گو و اين دو هميشه باهم يار نيستند. یعنی این که می ‏شود سخنى دروغ باشد، ولى گوينده‏ اش دروغ گو نباشد، چنان كه‏ ممكن است كسى دروغگو ، ولى سخنش دروغ نباشد، بلكه راست و مطابق‏ حقيقت‏ باشد. این صفت مخصوص انسان های دو رو و منافق است که دل و زبانشان با هم یکی نیست. در عین حال دروغ علاوه بر بعد زبانی شیوه‌های دیگری همچون اشاره، سکوت، نگارش، تدلیس و زیبا جلوه‌ دادن، تعارف، تعریف با حذف واضافه، تحریف و کتمان را نیز شامل شود.

دروغ اقسام گوناگونی دارد که از آن میان می‌توان به: دروغ‌گویی زبانی، ریا و تظاهر، نفاق و دورویی، کتمان حقیقت، نقض عهد و پیمان و هر چیز نادرست و ناراستی اشاره کرد.

شخصیت شناسی فرد دروغ‌گو

از حدود سن 5 سالگی کودک می‌تواند تفاوت دروغ و راست را تشخیص دهد. از این دوره به بعد صفت دروغ‌گویی در فرد شکل می‌گیرد و چنانچه وی به میزان زیادی از دروغ استفاده کند به شکل یک بیماری در شخصیت او پایدار شده و جزئی از شخصیت کاذب او را می‌سازد.

دروغگو در تعامل اجتماعي، براي بازسازي وجهه شخصيتي و اعتباري خويش تلاش مي کند و فريب و نيرنگ در گفتار از اين جهت انجام مي شود.

شخصیت انسانی که به گفتار و رفتار دروغ و متظاهر عادت کرده است؛ اندک اندک مسخ می‌شود و زیر نقاب‌های گوناگون پنهان می‌گردد. اگرچه در ابتدای کودکی، کودک می‌آموزد که می‌تواند برای فرار از تنبیه، جلب توجه، ساختن محیطی تخیلی برای خود، گول زدن دیگران برای رسیدن به خواسته‌ها و دیگر عوامل به ابزاری مثل دروغ پناه برد و خود را زیر سایه‌ی آن پنهان کند و از هوش انتزاعی خود برای تغییر واقعیت و خلق حقیقتی کاذب! بهره گیرد اما به مرور چنین بافتن و ساختی را نه برای حفظ جان خود از خطر تهدیدهای والدین یا مربیان بلکه برای رسیدن به اهداف ثانویه ای مورد استفاده قرار می‌دهد. در این زمان است که می‌توان گفت وی از دروغ به صورت یک مکانیسم دفاعی برای دور شدن از شخصیت خود که نه خود به افشای آن راغب است و نه آن را برای دیگران جذاب می بیند استفاده می‌کند و با گذاشتن نقاب‌های پی در پی بر سر شخصیت حقیقی‌اش؛ اندک اندک از او دور می‌شود و یک «خود» کاذب برای خویشتن می‌سازد.

این ابزار دفاعی به فرد کمک می‌کند تا به جای درمان بیماری‌های خود همچون خودکم‌بینی و احساس حقارت، نیاز به تأیید طلبی، نبود جرأت ورزی، حسادت، اضطراب و ترس و دیگر بیماری‌های شخصیتی و روانی- که از مهمترین عوامل دروغ گویی او هستند؛- تنها با رنگ‌آمیزی شخصیت پوسیده‌ی خود، خویشتن را مطلوب دیگران سازد.

  اوج فاجعه زمانی است که فرد دروغ‌گو، دروغ‌های شخصیتی، بیانی و رفتاری خویش را خود نیز باور می‌کند. چنین فردی نه تنها بالاترین ضررها را به شخص خود وارد می‌کند، بلکه موجب سلب اعتماد عمومی و وارد کردن زیان‌های بیشمار مادی، معنوی، روانی و شخصیتی به اطرافیان خود می‌گردد.

از این روست که در آموزه‌های قرآنی و روایی دین مبین اسلام تمامی اقسام دروغ تقبیح و ناپسند شمرده شده‌اند و دروغ‌گویی به عنوان ستیزه جویی با پروردگار عنوان گردیده است. از دیدگاه اسلام تجلی شخصیت سالم همان کسی است که دارای قلبی سلیم است و نامش مؤمن است. از این روست که تأکید بر راست‌گویی بیش از ویژگی دیگری برای انسان مؤمن ذکر شده است و چشیدن شیرینی ایمان را در دوری از دروغ دانسته است و آن‌چنان ورود این پدیده در قلب صاف جدی و حساس در نظر گرفته شده است که دستور رسیده است: هيچ بنده‏اى تا از دروغ- شوخى يا جدّى- دست برندارد طعم ايمان را نخواهد يافت‏[1] شخصیت یک انسان رشد یافته‌ی سالم آن قدر محتاط است که خود را در معرض خطر انحراف قلب حتی به مزاح نیز قرار نمی‌دهد. از این روست که استمرار بر حقیقت جویی و حق خواهی پرده‌های مجاز را از روی قلبش می‌زداید و این‌گونه آن قلب آیینه‌ی ایمان راستین خواهد شد.

برای مطالعه بیشتر، از اینجا بخوانید

[1] امیرالمؤمنین درتحف العقول. ص 198

گردآورنده:

هاجر یادگاری
کارشناس ارشد مشاوره
مدیر بخش مشاوره و روانشناسی شیعه نیوز
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
نظرات بینندگان
وحید
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۳/۲۴
با سلام.بنده به دروغ خیلی حساسم ولی بعضی مواقع مجبور میشوم.مثلا شخصی که بد حق و حساب است و تقاضای قرض می کند و بنده هم پول کافی دارم ولی مجبورم که به دروغ بگویم پولی در بساط نیست.