۰

ماجرای روضه‌خوانی آیت‌الله گلپایگانی(ره)

حجت‌الاسلام والمسلمین سید جواد موسوی از اعضای دفتر مرحوم آیت‌الله گلپایگانی در گفت‌و‌گو با خبرگزاری حوزه ناگفته‌های جدیدی را از حالات این مرجع روشن‌ضمیر بازگو کرد.
کد خبر: ۳۵۰۹۲
۱۰:۰۰ - ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۱

SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز» ، این عضو دفتر آیت‌الله گلپایگانی (ره) به مناسبت فرارسیدن سالروز رحلت آن فقیه پارسا گفت: وقتی ‌در سال 1363 وارد حوزه علمیه قم شدم دوست داشتم فرزندانم با فضای مجالس علما آشنا شوند به خاطر همین، برنامه دیدار از بیوت مراجع را سرلوحه زندگی خود و خانواده‌ام قراردادم، چون معتقد بودم، اگر احیانا از نظر مالی ضعیف باشیم باید از نظر معنوی قوی باشیم.

اولین دیدار ما با مراجع در قم، دیدار با مرحوم آیت‌الله گلپایگانی بود که در سال 1363 اتفاق افتاد، یادم هست ایشان، در اتاقی که الان، در آن یادمان آقا را گذاشته‌اند بر روی تختی نشسته‌ بودند و ما هم در مقابل ایشان نشستیم و فقط به چهره آقا نگاه می‌کردیم، شخصیتی که تجلی کمال و مکارم اخلاقی بودند، در عین ابهت معنوی و ظاهری، دوست داشتنی و جذاب به نظر می‌رسیدند، با دیدن ایشان به یاد صفات اخلاقی حضرات معصومین‌(علیهم السلام) مخصوصا امیرالمومنین افتادم.

* روشن ضمیر

وقتی نوبت به من رسید تا عرض ادب کنم، آقا اشاره فرمودند؛ جلو بیا و من به همراه دو فرزندم رفتم و در کنار  تخت ایشان نشستیم بعد از سوالاتی که از من پرسیدند و جواب دادم، دست بردند و از زیر بالش، مقداری پول درآوردند و به من دادند و فرمودند: تو اگر می‌خواهی ریاضت و سختی بکشی! به خانواده‌ات سختی نده. این در حالی بود که من اصلا از مشکل مالی خود چیزی نگفته بودم و بعد هم فرمودند: پانزدهم ماه هم به نزدم بیا،‌ بعد وقتی به مرحمتی آقا، نگاه کردم دیدم مبلغ 10 هزار تومان بود که در سال 63 قابل توجه بود.

* «من هنوز عبدالله نشده‌ام!»

بعد از مدتی دوباره ‌به بیت ایشان رفتم، ابتدا مانع شدند، از اینکه به محضر آقا بروم، گفتم پس نامه مرا به آقا برسانید، من همین جا منتظر جواب می‌مانم، فرزندشان آمد و گفت: حضرت آقا می‌فرمایند بیا داخل، خدمت آقا رسیدم و در کنار تخت ایشان نشستم. نامه‌ای را که نوشته بودم، پایین نامه، یک کلمه‌ای نوشته بودم و در پایین آن، اسم خودم را آورده بودم، حضرت آقا سه بار از من سوال کردند، این کلمه را شما نوشتید؟ عرض کردم بله «نوشته بودم عبدالله- سید جواد نورموسوی» فرمودند: «من هنوز عبدالله نشده‌ام»، اگر تو عبدالله شدی! من مرید تو می‌شوم، آقای خمینی‌ هم، ادعای عبداللهی ندارد، یادت باشد هر چه را که می‌نویسی به حساب می‌آید، هر حرفی و یا قدمی برمی‌داری، به حساب می‌آید.

* اگر راست می‌گویید کمک کنید

افرادی می‌آمدند و علیه مسئولین حرف‌هایی می‌زدند؛ ایشان در جواب آنها می‌فرمود: یک روز پشیمان خواهید شد، شما اگر راست می‌گویید بروید  کمک کنید، این رفتار شما، جلوی خدمت‌رسانی مسئولین را می‌گیرد!

ایشان همچنین می‌فرمود: ما در طول تاریخ نمی‌بینیم که شیعه بتواند به این نحو حکومت را به دست بگیرد و فقه، بالای سر آن حکومت قرار گیرد و رییس دین در رأس آن حکومت باشد.

* «از امام تقلید کن»

افرادی می‌آمدند و سوال می‌کردند: «آقا، از چه کسی تقلید کنیم؟»، آقا می‌فرمودند: «امام» که هست. این نشان دهنده این است که ذره‌ای هوای نفس، در ایشان وجود نداشت.

مرحوم آیت‌الله‌ گلپایگانی، کمال معرفت برای دیگران بود، ولی پلی نبود که دیگران از ایشان سوء استفاده کنند با اینکه افراد و گروه‌های مختلف، به دیدار ایشان می‌آمدند، ولی دفتر ایشان، پایگاهی برای هیچ گروه خاصی نبود، برای ایشان «دین، انقلاب و ولی‌فقیه» اهمیت زیادی داشت.

رفتار بزرگان دین، مخصوصا آیت‌الله‌ گلپایگانی شباهت زیادی به رفتار و کردار اهل‌بیت‌(علیهم السلام) داشت و این خود نشان‌دهنده ارتباط عمیق ایشان به حضرات معصومین‌(علیهم السلام) است.

* ماجرای روضه‌خوانی آقا

در منزل حضرت آقا، در طول سال روضه هفتگی، برقرار بود، ولی مجلس روضه‌ای هم داشتند که منحصر به فرد بود و آن مجلس روضه‌ای بود که حتی ورود اعضای دفتر هم به آن مجلس، ممنوع بود در این مجلس روضه که در روز عاشورا برقرار می‌شد تمام بستگان اعم از فرزندان، دامادها،‌نوه‌ها و نتیجه‌ها در آن شرکت داشتند و جالب اینجاست ، در این مجلس روضه، آیت‌الله‌ گلپایگانی منبر می‌رفتند و روضه می‌خواندند و اشک می‌ریختند. حتی در آخرین سال عمر شریفشان با اینکه مریض بودند، نیز، این سنت را به جا آوردند.

* «علاقه به سادات و طلاب حافظ قرآن»

آیت‌الله  گلپایگانی نسبت به آموزه‌های قرآنی و نشر آن در جامعه به صورت عملی حساس بودند، در سال 69 وقتی دانش‌آموزان ممتاز قرآن را به محضرشان برده بودیم ، با اینکه روش ایشان چنین نبود، به تک تک افراد دست دادند و روبوسی کردند و به هر کدام یک جلد قرآن و مقداری وجه نقد هدیه دادند.

ایشان همچنین به سادات و طلاب حافظ قرآن علاقه خاصی داشتند و به این دو گروه، دو برابر، شهریه می‌دادند.

سیره شخصی ایشان اینگونه بود، روز خود را با قرائت قرآن شروع می‌کرد و آخرین کار ایشان قبل از خواب نیز، تلاوت قرآن بود. موقعی که تلاوت را شروع می‌کردند، تاریخ شروع و تاریخ پایان ختم  قرآن را در صفحه اول آن می‌نوشتند و هر قرآنی را که از دیگران هدیه می‌گرفت، مقید بود تا اگر یک بار هم شده آن را ختم کنند. ارتباط ایشان با علما و مراجع، بی‌ریا و بی‌تکبر بود و همیشه جویای حال علما بودند، موقعی که مرحوم آیت‌الله شیخ جواد تبریزی‌(ره) به دیدار ایشان آمده بودند، آنقدر با هم گرم و صمیمی برخورد می‌کردند که انگار این دو بزرگوار، مثل دو طلبه هم سطح هستند، در  حالی که آیت‌الله میرزا جواد تبریزی‌(ره) آن موقع، مرجع تقلید نشده بودند.

* حرمت مراجع را حفظ کنید

مرحوم آیت‌الله‌ گلپایگانی در مواجهه با برخی اظهار نظرها، در مورد مراجع می‌فرمود: حرمت مراجع را حفظ کنید اگر، حرمت یکی از مراجع شکسته شود، حرمت هیچ یک از مراجع حفظ نخواهد شد و اگر مسئله‌ای در بین بزرگان رخ می‌داد، توصیه می‌کردند کار را به بزرگان ارجاع دهید و وارد این حریم نشوید.

* طلاب نباید در مضیقه باشند

اصولا دغدغه و حساسیتی که ایشان داشتند این بود طلبه‌ها نباید از نظر معیشتی، در مضیقه باشند، نه اینکه در رفاه باشند، ولی طوری هم نباشد که نتوانند به درس و تحصیل بپردازند، حتی اگر شهریه بعضی اوقات کم می‌آمد، می‌فرمود بروید، قرض کنید و شهریه طلبه‌ها را بپردازید و این آب باریکه نباید قطع شود.

* «تامین هزینه سه هزار  خانوار مستمند

آیت‌الله گلپایگانی (ره) فقط در مورد معیشت طلاب حساسیت نداشتند، بلکه ایشان کمک شایانی به مردم آسیب دیده از زلزله گیلان و زنجان در سال 1369 مبذول داشتند، نکته حائز اهمیت دیگر اینکه ایشان در سه استان (سیستان و بلوچستان، کهگیلویه و بویراحمد و کرمان) هزینه ماهانه سه هزار خانوار را به صورت دائم تامین می‌کردند.

* «اگر من کمک نکنم چه کسی به او کمک می‌کند»

شخصی چهار بار به بیت ایشان آمده بود و از آقا درخواست کمک کرده بود، یکی از افراد، این نکته را به ایشان متذکر شد، آقا فرمود: من نگاه به چهره‌اش کردم و دیدم که لازم دارد، اگر من به او کمک نکنم، چه کسی به او کمک کند، پس چه بهتر که در نزد ما باشد و از ما فاصله نگیرد.

* شرط عدالت طلبه

آیت‌الله گلپایگانی‌(ره) به طلاب،می گفتند: اگر می‌خواهید بفهمید، عادل هستید یا نه! ببینید، خانواده شما در نماز به شما اقتدا می‌کنند یا نه! اگر اقتدا کردند پس عادل هستید و گرنه عادل نیستید همچنین می‌فرمود: «باید آنچه شما طلبه‌ها، یاد می‌گیرید به آن عمل کنید باید رفتار و دیدگاه شما مقدس باشد، غذای خودتان را پاک کنید، حریص به علم باشید ولی حریص به دنیا نباشید.

* «هیچ فرزندی به پدر خود خیانت نمی‌کند»

اگر طلبه شدید، فرزند حوزه باشید، هیچ فرزندی به پدرش خیانت نمی‌کند، حرمت حوزه را تفسیر به رای نکنید، نظر شما ممکن است اشتباه باشد، ولی در نظر اسلام که اشتباه راه ندارد.

* شیوه خاص تدریس

ایشان، سبک ویژه‌ای در تدریس داشتند که حتی انگیزه‌ای شد تا بعضی از فضلاء از شهرستان به قم هجرت نمایند تا از محضر ایشان کسب فیض کنند، به قول یکی از دوستان که می‌گفت: نوع تدریس ایشان، طوری است که نیازی به مباحثه کردن نیست. مرحوم آیت‌الله گلپایگانی دارای مکتب تدریس فقهی جدیدی بودند که سه نکته را شامل می‌شد، نخست عمق نظرات ایشان،‌دوم استقلال فکری و سوم احاطه بر موضوع و بررسی عالمانه اقوال دیگران.

* نگاه پدرانه به مسئولان

در دیدار با مسئولین گشاده‌رو بودند و این ارتباط را نوعی ارتباط پدر و فرزندی می‌دانستند.

ارتباط با مسئولین دو نوع بود، یک وقت خود مسئولین طالب دیدار با ایشان بودند و خدمت حضرت آقا می‌رسیدند، یک وقت هم ایشان به مسئولین پیغام می‌دادند که می‌خواهند نکته نظراتی را ارائه دهند و روش ایشان طوری بود که به هیچ وجه شبهه دخالت را به همراه نداشت.

* رسالت آموزش و پرورش

 در روز شهادت امام باقر (علیه السلام) در یکی از مدارس، آموزش و پرورش ‌مراسم جشنی برگزار شده بود و بعد از شنیدن این خبر بسیار متأسف شدند و به من گفتند: که؛ برو تحقیق کن که قضیه صحت دارد یا نه! بعد از تحقیق معلوم شد که قضیه درست بوده است. امر فرمودند که وزیر آموزش و پرورش وقت را خبر کنید، وقتی وزیر آموزش و پرورش آمد،‌به وی فرمود: پایه سرنوشت اخلاقی، علمی و اجتماعی دانش‌آموزان، در دست شماست؛ لازم است این پایه را خوب درست کنید و گله‌مندی خودشان را در نهایت تأثیرگذای عنوان کردند: البته لازم به ذکر است که خیلی از مسائل راعلنی نمی‌کردند، مگر این که شرایط ایجاب می‌کرد.

با این که ایشان مشغله‌های زیادی در طی روز همچون دیدارها، پاسخ به استفتائات، دیدار با بستگان و ... داشتند، اما با این همه به تمام این کارها می‌رسیدند و این حاکی از نظم و مدیریت آیت‌الله گلپایگانی (ره) بود.

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: